چرا غیبت کبری تمام نمیشود؟
چکیده
کلام را با پرسشی تأملبرانگیز آغاز میکنیم؛
چرا با وجود میلیونها شیعه که تعداد کثیری از آنها هرساله در راهپیمایی اربعین حضور پیدا میکنند و با وجود صدها مجتهد و عالم و وجود حکومت شیعی، امام مهدی (ع) همچنان در غربت و غیبت است؟!
در میان پاسخها چند گزینه را بررسی میکنیم.
١. با وجود مراجع و علما، دیگر نیاز به امام مهدی (ع) نیست؛ چون آنها خود وظیفۀ هدایت را برعهده گرفتهاند و میتوانند بدون امام، مردم را رستگار کنند.
٢. خداوند بیدلیل امام خود را در غربت و غیبت نگهداشته است و به دعای فرج میلیونها شیعه بیاعتناست!
٣. تعداد ٣١٣ نفر یار وعدهدادهشده هنوز نیامدهاند. ٣١٣ نفر انسانهای خارقالعادهای هستند که بدون آنها با وجود میلیونها شیعۀ یاریگر و صدها مرجع و عالم مخلص، ظهور اتفاق نخواهد افتاد.
حال پاسخ را با روایتی ناب آغاز میکنیم:
امام صادق ع: «همانا دین و اصل دین مردی است و آن مرد همان یقین است، و او ایمان است و او امام امتش و اهل زمانش است؛ پس هرکه او را بشناسد خدا و دینش را شناخته و هرکه او را انکار کند خدا و دینش را انکار کرده است... .»[1]
سکان هدایت بشر را هیچکس غیر از حجت خدا نمیتواند برعهده بگیرد؛ پس غیبت او برای بشر مانند کشتی بدون ناخدا در میان امواج خروشانِ فتنه میماند. چگونه میتوانیم به علم و عمل علمای غیرمعصوم اعتماد کنیم، در حالی که هیچ روایت صحیح و نص قرآنی در تأیید تقلید از علمای غیرمعصوم وجود ندارد؟
اینکه خداوند حجتش را در غیبت نگه داشته، بهدلیل عدم وجود قابل و در خطر بودن جان امام مهدی (ع) است؛ وگرنه هیچگاه خداوند حکیم و عادل، مؤمن واقعی را از وجود امام زمانش محروم نمیکند تا به فتواهای اختلافی و همراه با ظن و گمان علمای غیرمعصوم روی آورد!
و این برخلاف نص صریح قرآن و آیۀ اکمال دین است؛ زیرا برای مؤمن مخلصی که به امام زمانش دسترسی ندارد دین کامل نیست! [2]
وقتی صحبت از ٣١٣ نفر یار حضرت میشود، یعنی اشخاصی که خالصانه امر امام مهدی (ع) را میپذیرند و مطیع و پیرو حقیقی حضرتش هستند و در مسیر برپایی حکومت الهی یاری اش میدهند؛
چگونه عقل سلیم میپذیرد میلیونها شیعه و صدها مرجع و عالم همگی مطیع امر امام مهدی (ع) باشند، اما حضرت همچنان منتظر ٣١٣ نفر است؟!
و چگونه میتوان پذیرفت امام مهدی (ع) با این مقدار یار و یاور در مقابل ظلم و ظالم سکوت کرده است؟!
پس تنها پاسخی که مخالف ثقلین نیست این است که تمامی افرادی که از وجود امام خود محروماند ـاعم از علما و مردم عادیـ در غیبت و طولانیشدن آن مقصر هستند و هیچگاه نمیتوان برای ولایت امام غایب جایگزینی از علمای غیرمعصوم تعیین کرد.
و امام مهدی (ع) در بیش از هزار سال غربت خود فقط منتظر٣١٣ نفر یار مخلص است که خالصانه امر او را تحمل و اطاعت کنند.
درست شنیدید! از غربت و مظلومیت امام زمان (ع) همین بس که در هزار سال حتی به این تعداد اندک هم یاریگر مخلص نداشته است...
امام باقر (ع) فرمود:
«قائم ما بعد از مأیوسشدن از شیعیان، به حق قیام میکند. مردم را سه بار دعوت میکند، اما کسی جوابش را نمیدهد.» [3]
فتنهای عظیم در زمان ظهور:
امام صادق علیهالسلام فرمودند:
«هنگامی که قائم ما ظهور کند و سخنگوی ما به سخن آید و تعلیم قرآن و دستورات دین و احکام را از نو به شما بیاموزد ـبه همان شکلی که بر محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) نازل شده استـ دانشمندان شما این رفتار حضرت را انکار و اعتراض میکنند؛ و بر دین خدا و راه او استوار و پابرجا نمیشوید، مگر در سایۀ شمشیر؛ شمشیری که بالای سر شما باشد.» [4]
چه میشود که اکثر فقها و شیعیانی که برای حسین بن علی (ع) گریه میکنند و همواره دعای فرج میخوانند مقابل قائم (ع) میایستند؟!
آنها در چه امتحان عظیمی مردود میشوند؟
اطاعت از یمانی همان امتحان عظیم شیعیان
امام محمدباقر (ع) میفرماید:
«... در میان پرچمها، پرچمی هدایتگرتر از پرچم یمانی نیست و آن پرچم هدایت است و او شما را بهسوی صاحبتان دعوت میکند و اگر یمانی خروج کند فروش سلاح بر مردم و همۀ مسلمانان حرام میشود، و اگر یمانی خروج کند، بهسوی او بشتابید، که پرچم او پرچم هدایت است و بر هیچ مسلمانی جایز نیست از او سرپیچی کند و هرکس این کار را بکند از اهل جهنم خواهد بود، چون او بهسوی حق و راه مستقیم دعوت میکند.» [5]
یمانی همان شخصیت معصومی است که شیعیان با آن امتحان میشوند؛ او همان زمینهساز حقیقی است که با تربیتکردن یاران قائم، پس از هزار سال پدر خود را از غربت و غیبت خارج میکند.
او همان «طالع مشرقی» است که امت را از کوری و گنگی و کری شفا میدهد. [6]
او همان «امیر سپاه غضب» است که امام علی (ع) هنگام معرفی او برخاست و سه بار فرمود باقر است باقر است باقر است و او روایات ما را میشکافد چه شکافتنی! [7]
او همان سِرّ پوشیدۀ فاطمه زهرا علیهاالسلام است که روایات بهصورت رازآلود از او یاد کردهاند تا جانش محفوظ بماند.
ابوخالد از امام باقر (ع) درخواست كرد نام قائم را به او بگوید تا آن حضرت را بهنام مباركشان بشناسد. حضرت فرمود:
«ای ابوخالد،به خدا سوگند! سؤال بسیار سختی پرسیدی كه تاكنون به احدی نگفتهام و اگر به احدی گفته بودم، به تو نیز میگفتم. از امری پرسیدی كه حتی اگر فرزندان فاطمه او را بشناسند، نسبت به او حریص میشوند تا وی را تكهتكه كنند.»[8]
این نام کدام قائم است که امام باقر (ع) دربارۀ آن سخن میگوید؟! درحالیکه بارها نام حجت بن الحسن در روایات ذکر شده و آشکار است!
امام صادق (ع) فرمود:
«اولین قائمی که از ما اهلبیت قیام میکند با شما با حدیثی سخن میگوید که طاقت تحمل آن را ندارید؛ پس علیه او خروج میکنید.» [9]
اولین قائم با وصیت شب وفات رسول خدا ص آمد و همان طور که انتظار میرفت اولین دشمنانش نیز منتظرانش هستند؛ کسانی که بههیچوجه راضی به شکستن بتهای خود نیستند. گویی این سنت خداوند است که مردم همواره فرستادگان خدا را به سخره میگیرند.
(یٰحَسرَةً عَلَى العِبادِ ۚ ما یأتیهِم مِن رَسولٍ إِلّا كانوا بِهِ یستَهزِئون). (دریغا بر این بندگان! هیچ فرستادهاى بر آنان نیامد مگر آنكه او را ریشخند مىكردند). (یس، 30)
ای شیعیان! حسین (ع) را منتظرانش کشتند، اما سید احمدالحسن یمانی (ع) نخواهد گذاشت تاریخ تکرار شود؛
مسلم زمان تنها نخواهد ماند و وعدۀ خداوند حتمی است.
ولا حَول و لا قُوه الّا بِالله