چگونگی اعجاز قرآن
تحقیقی مقارن در ارتباط با اعجاز قرآن
چکیده
معجزه یعنی پدیدهای که وجه تمایز مدعیان راستین و مدعیان دروغین است؛
امام صادق (ع) در تعریف معجزه میفرماید:
«معجزه نشانۀ خداوند است که خداوند آن را تنها به پیامبران و فرستادگان و حجتهای خود میدهد، تا بهوسیلۀ آن، راستگویی مدعیان راستین از دروغگویی مدعیان دروغین شناخته شود.» علل الشرائع ج ۱، ص ۱۲۲
سید احمدالحسن (ع) در تعریف معجزه مینویسد:
«معجزه، آیه و نشانهای از سوی خداست که اثبات میکند کسی که برای وی معجزه پدیدار شده یکی از اولیای الهی بوده و خداوند از وی دفاع و او را تأیید میکند.» (پیامصفحۀ فیسبوک سید احمدالحسن، 11/3/2013)
بنابراین عنصر محوری معجزه ایجاد تفاوت بین مدعیان راستین و مدعیان دروغین، و اثبات حقانیت مدعیان راستین است و بهدنبال آن: نمیتوان معجزه را در معجزۀ مادی منحصر دانست؛ بلکه آیات و معجزات، انواع مختلفی دارند؛ مانند:
- معجزۀ علمی؛ یعنی علمی که دیگران از آوردن آن عاجز و ناتوان هستند و همین موجب اثبات حقانیت مدعی راستین میشود؛
- معجزۀ ملکوتی و غیبی؛ یعنی نشانههای غیبی که بر حقانیت مدعی راستین دلالت دارد؛ مانند رؤیای صادقه؛
- معجزۀ مادی نیز معجزهای است که برای مدعی راستین، آشکارکنندۀ قدرتی مادی و ظاهری است.
لازم به ذکر است تمامی فرستادگان خداوند معجزاتی به همراه دارند، که این میتواند معجزۀ علمی، مادی یا ملکوتی (مثل رؤیای صادقه) باشد.
اعجاز قرآن کریم
علمای اسلام، اعجاز قرآن را شبیه سایر معجزات رسول خدا و خلفای دیگر، تعریف کردهاند؛ یعنی کاری که خارقالعاده باشد. (ر.ک: علاءالسالم، اعجازالقرآن ص7 به نقل از: خوئی، البیان فی تفسیرالقرآن، ص33. طباطبائی، تفسیر المیزان، ج1، ص73. سیوطی، الاتقان فی علوم القرآن، ج2 ص311)
طبیعتاً وقتی از اعجاز قرآن سخن میگوییم، سؤالاتی به ذهن میرسد:
1. وجه اعجاز قرآن چیست؟ یا به بیان سادهتر: اعجاز قرآن در کدام ویژگیاش ظهور و بروز مییابد؟!
2. اعجاز قرآن با الفاظ قرآن در ارتباط است یا معانی آن؟
3. وقتی از اعجاز قرآن سخن میگوییم، آیا تمامی قرآن بهشکل کلی معجزه است؟ یا اینکه هریک از سورهها یا هریک از آیات بهتنهایی نیز معجزه هستند؟!
4. آیا اعجاز قرآن و درک آن تنها به عربزبانان اختصاص دارد یا سایر مردم نیز قادر به فهم و درک آن هستند؟
5. آیا اعجاز قرآن و درک آن تنها به انسانها اختصاص دارد یا اجنه و ملائکه نیز قادر به فهم و درک آن هستند؟
۶. ترجمه تا چه میزان در اعجاز قرآن مؤثر است؟ به عبارت بهتر، در صورت ترجمۀ قرآن به زبانهای دیگر، آیا همچنان اعجاز آن قابلدرک خواهد بود؟
اکثر علمای اسلامی ـچه در مذهب شیعه و چه اهلسنتـ اعجاز قرآن را به نظم و فصاحت و بلاغت آن گره زدهاند؛ البته در رابطه با اعجاز قرآن در میان علما حدود 30 قول وجود دارد، اما اکثریت آنها اعجاز قرآن را اعجازی لفظی و برخاسته از جاذبههای زبانی آن نظیر نظم و فصاحت و بلاغت میدانند. (برای ملاحظۀ اقوال علما در رابطه با وجه اعجاز قرآن مراجعه کنید به: علاءالسالم، اعجاز القرآن، ص20 تا 25)
طبیعتاً وقتی اعجاز قرآن را با جاذبههای زبانی نظیر فصاحت و بلاغت مرتبط بدانیم، در این صورت:
1. اعجاز قرآن تنها در متن عربی آن ظهور و بروز خواهد داشت، نه در ترجمههای آن به سایر زبانها؛
2. باید به این سؤال پاسخ دهیم که چه مقدار از قرآن معجزه است؟ تمام قرآن؟ یک سوره؟ یک آیه؟ یا برخی از سورهها و آیات؟ چنانکه در میان علما نیز در اینکه چه میزان از قرآن دارای اعجاز است اختلاف وجود دارد؛ آیا تمام قرآن معجزه است یا برخی از آیات یا سورهها؟ (ر.ک: علاءالسالم، اعجاز القرآن، ص10-12)
3. اعجاز قرآن نه برای همۀ مردم، بلکه تنها برای عربزبانان قابلدرک خواهد بود، آن هم نه تمامی عربزبانان، بلکه تنها عربزبانانی که اهل ادبیات و علوم و فنون ادبی هستند؛
4. همچنین اگر اعجاز قرآن را یک اعجاز لفظی و زبانی بدانیم، در این صورت این اعجاز برای اجنه و ملائکه قابلدرک نخواهد بود؛ زیرا زبان صرفاً یک پدیدۀ دنیوی و صرفاً برای ارتباط انسانها در این دنیاست؛
5. از این نیز میگذریم که اساساً معیار و ملاک مشخصی برای فصاحت و بلاغت اعجازگونه وجود ندارد و دقیقاً نمیتوان معین کرد چه کلامی بهلحاظ فصاحت و بلاغت معجزه است و چه کلامی فاقد اعجاز است؛ (ر.ک: علاءالسالم، اعجاز القرآن، ص43-47) آری، قرآن دارای مرتبۀ والایی از فصاحت و بلاغت است، اما سخن بر سر کیفیت اعجاز قرآن است؛
6. همچنین از این هم میگذریم که خود قرآن کریم بهصراحت، فصاحت را در خلافت و رسالت بیتأثیر دانسته و هارون را از موسی فصیحتر معرفی میکند. (ر.ک: سوره قصص، آیه 34 و علاءالسالم، اعجاز القرآن، ص47)
از سویی دیگر، هنگامی که به خود قرآن مراجعه میکنیم، میبینیم قرآن کریم خود را کتابی برای تمامی مردم معرفی میکند که دارای ویژگیهای زیر است:
1. کتابی که از طریق وحی الهی نازل شده است (ر.ک: عنکبوت، 45. شورا، 52. ابراهیم، 1. نحل، 102)؛
2. کتاب انذار و هدایت و ذکر (ر.ک: اعراف، 2. اسراء، 9. انعام، 19)؛
3. کتاب تدبر و تذکر (ر.ک: ص، 29. نساء، 82. محمد، 24. قمر، 17، 22، 32 و 40)؛
4. کتاب شفا و رحمت (ر.ک: اسراء، 82. عنکبوت، 51. نمل، 77-78. مزمل، 20)؛
5. کتاب اعتصام (پناهجستن) و حجاب است (ر.ک: اسراء، 45. نحل، 98)؛
6. کتابی که موجب پندگیری و رقت قلب و نرمی دلهاست (ر.ک: زمر، 23)؛
7. همچنین بر اساس قرآن و نیز سیره و زندگانی رسول خدا ص، ایشان قوم خود را تذکر داده و قرآن را برایشان میخواند و سپس آنها را به حال خود وامیگذاشت، نه اینکه آنها را تحدی کند و به معارضه با قرآن و فصاحت و بلاغت آن فرابخواند (ر.ک: عنکبوت، 51. نمل، 91-92. زمر، 41)؛
اما بهراستی اعجاز قرآن در چیست و چگونه درک میشود؟
پاسخ این سؤال را از سید احمدالحسن (ع) میخوانیم؛ ایشان مینویسد:
«معجزۀ قرآنی برای کسانی که اولین بار [با قرآن] روبهرو شدند در تاریخ واضح است. رسول، قرآن یا برخی از آیات قرآن را آوردند و بر مردم پیرامون خود خواندند؛ هرکس [خواست] بشنود آن را شنید و تأثیر روحی بر آنها گذاشت یا بعضی خواب دیدند یا نشانهها و اشارههایی برایشان به وجود آمد که باعث میشد ایمان بیاورند. اگر [صرفاً] گفتهای فصیح و بلیغ بود ایمان نمیآوردند؛ چون فصاحت و بلاغت موضوعی نِسبی است و قواعدی وجود ندارد که بگوید اینجا مرزی هست که اگر از آن بگذری کلام، معجزه میشود؛ و برای همین میگفتند: محمد ساحر است و زنان و جوانان خود را از خواندن و شنیدن آن منع میکردند؛ چون برای بسیاری از آنان، یا این تأثیر روحی صورت میگرفت یا خواب میدیدند؛ و الآن هرکسی میتواند این را تجربه کند.»
و نیز مینویسد:
«من در کتابها[ی خودم] و در این کلام بیان کردم که قطعاً قرآن تأثیرات نفسانی و روحانی دارد، و برای همین ایشان را به ساحر توصیف میکردند؛ چون افرادی که قرآن میخواندند و افرادی که آن را میشنیدند خواب یا شبیه آن را میدیدند و سپس ایمان میآوردند.»
و مینویسد:
«اگر با توجه به خداوند باشد و ترجمه هم صحیح باشد، اطمینان و آرامش برای او نیز حاصل خواهد شد، و چون شما عرب هستی اکیداً فهم شما عربی است و تمایل به عربی خواهید داشت.
اطمینان و آرامش با خواندن دو کلمه یا یک آیه بدون فهمیدن یا تدبر حاصل نخواهد شد. تنها با قرائت و تدبر است که حاصل میشود؛ و اگر قرآن از طرف خداوند نازل شده، پس حتماً برای خوانندۀ تدبرکننده به یک روشی آرامش حاصل خواهد شد:
- یا خواب میبیند؛
- یا قلبش نرم میشود؛
- یا مکاشفه میبیند؛
- یا نشانههایی برای او حاصل میشود؛
هدف این است؛ نه اینکه بهصورت تصادفی و بدون تدبر و اهمیت بخواند و آرامش پیدا کند؛ و همین طور ضرورتی ندارد آرامش بلافاصله با نرمشدن قلب برای قرآن صورت بگیرد.»
به نقل از: علاءالسالم، اعجاز القرآن، ص132-133
بنابراین و بر اساس آنچه از سید احمدالحسن (ع) آموختیم، اعجاز قرآنِ کریم، تأثیر درونی و روحانی است؛ یعنی چنانچه قرائت قرآن با توجه و تدبر صورت گیرد، بر نفس و روح آدمی تأثیر میگذارد و این تأثیر با اموری نظیرِ: رقّت و نرمی قلب، مشاهدۀ رؤيا یا مکاشفه یا ظهور نشانهای دیگر، جلوهگر میشود.
آنچه وجه ارائهشده توسط سید احمدالحسن را تأیید میکند این است که:
1. این وجه با اوصافی که از قرآن خواندیم سازگاری دارد؛
2. این وجه با تاریخ حیات رسول خدا و مطالب مختلفی که در رابطه با تأثیر قرآن بر روح و جان مردم نقل شده، سازگاری دارد (ر.ک: علاءالسالم، اعجاز القرآن، ص134 به نقل از: الشفا بتعریف حقوق المصطفی، ج1، ص275)؛
3. همچنین این وجه با این سازگاری دارد که قرآن در عوالم بالا دارای ماهیت و حقیقت است و قرآنی که در بین دستان ماست، صرفاً نزول و بیان آن حقیقت به زبان انسانهاست که از طریق وحی بر ظرف وجود پیامبر نازل شده است؛ در نتیجه این حقیقت برای همه و با هر زبان معجزه است؛
4. این وجه، علت اینکه مشرکان، مردم را از شنیدن یا تلاوت قرآن نهی میکردند، بهروشنی تبیین میکند (ر.ک: فصلت، 26)؛
5. این وجه بهروشنی تبیین میکند که چرا مشرکین و مخالفان دعوت رسول خدا، ایشان را ساحر و جادوگر میخواندند (ر.ک: ص، 1-4. انعام، 7. سبأ، 43. احقاف، 7. مدثر، 24؛ و نیز روایتی که در تفسیر قمی، ج2، ص393-394 نقل شده است)؛
همچنین باید گفت اشکالاتی که به اقوال علما دربارۀ وجه اعجاز قرآن وارد بود، در این وجه منتفی است؛ یعنی:
1. اعجاز قرآن شامل جایجایِ قرآن میشود، نه اینکه صرفاً در تمام قرآن یا فقط در برخی از سورهها یا فقط در یک سوره یا یک آیه، قابلدرک باشد؛
2. ترجمۀ قرآن، از اعجاز قرآن نمیکاهد و اعجاز قرآن در ترجمۀ قرآن نیز قابلدرک خواهد بود، بهشرط صحت ترجمه؛
3. فهم و درک اعجاز قرآن تنها به یک گروه و زبان خاص اختصاص ندارد؛ بلکه برای تمامی مردم قابل تجربه و دسترسی است؛
4. وقتی قرآن را دارای یک حقیقت آسمانی بدانیم، در این صورت نهتنها اعجاز قرآن برای زبانهای مختلف قابلدرک است، بلکه حتی فردی که اُمّی و بیسواد باشد نیز اعجاز قرآن را درک میکند (مانند جریان کربلایی کاظم، پیرمرد بیسوادی که اعجاز قرآن را دریافت)؛
5. فهم و درک اعجاز قرآن تنها به انسانها اختصاص ندارد؛ بلکه برای ملائکه و اجنه نیز قابلدرک است (ر.ک: سوره جن، 1-2 و نیز روایاتی که آمده است در: حر عاملی، وسائل؛الشیعة (آل البیت)، ج6 ص199. بخاری، صحیح بخاری، ج6 ص106)؛
6. تأثیر قرآن، از نوع تأثیری که شعر بر احساسات و عواطف انسان میگذارد نیست؛ بلکه تأثیری در نفس و روح انسان است که با هدایت و ارتقای معنوی انسان و نزدیکی او به خداوند ارتباط دارد، و به همین دلیل با رؤیا و مکاشفه صادقه یا آیات و نشانههای دیگر همراه است که موجب رشد و کمال انسان میشود.
طبیعتاً طبق آنچه گفته شد، قرآن آیه و معجزهای ملکوتی است.
انشاءالله در قسمتهای بعد، سؤال و جوابهایی را از امام احمدالحسن (ع) در رابطه با اعجاز قرآن خواهیم خواند که برای اولین بار به زبان فارسی منتشر میشود.
ادامه دارد...