حق انتخاب امام

چکیده

یکی از شبهاتی که برخی برای اثبات حقانیت خلافت خلفای نخست مطرح می‌کنند، استفاده از کلمات امام علی (ع) است؛ از جمله این عبارت مشهور که «بر مسلمانان واجب است پیش از هر کاری، امامی برگزینند...». اما با مراجعه به متن کامل خطبه و سیاق تاریخی آن، روشن می‌شود که این سخن در پاسخ به نامه معاویه ایراد شده و امام علی (ع) در ادامه تصریح می‌کند که اگر انتخاب امام بر عهدۀ مردم باشد، این وظیفۀ آنان است، اما اگر انتخاب با خدا و رسولش باشد ـ که همین‌گونه است ـ خداوند مردم را از انتخاب بی‌نیاز کرده است. در ادامۀ سخن نیز، امام (ع) با استناد به بیعت مهاجر و انصار با خود، هم مشروعیت الاهی خود را اثبات می‌کند و هم بر بطلان استناد به شورا و انتخاب عمومی در تعیین امام تأکید می‌ورزد. سایر روایات از ائمه (ع) نیز همین نگاه را تأیید می‌کنند: امامت، مقام الاهی و انتصابی است، نه انتخابی یا شورایی.

امام علی (ع) فرمود: «آنچه بنا بر فرمان خدا و حكم مسلمانى بر مسلمانان واجب است... اينكه پيش از برگزيدن امامى عفيف و عالم و پرهيزگار و آگاه به قضاوت و سنّت ، به كارى برنخيزند و دستى يا پايى پيش نگذارند... .»

پاسخ به شبهه:

این سخن امام علی (ع) پس از خواندن نامۀ معاویه است: «فرمود: اين نخستين كارى است كه شايسته است امّت انجام دهند، يعنى كه اگر حقّ انتخاب و گزينش با آنان باشد بايد پيشوایشان را برگزينند و اگر حقّ انتخاب و گزينش با خدا و رسولش است كه خداوند آنان را ازانتخاب ب ىنياز كرده و رسول (ص) برایشان پيشوایي برگزيده و آنان را به پيروى و اطاعت از او فرمان داده است .» در اینجا ایشان می فرماید که اگر انتخاب برای مردم باشد. این چنین می گویند... اما اگر انتخاب برای خداوند باشد که حق است، خداوند سبحان برایشان کافی است. «و اگر حقّ انتخاب و گزينش با خدا و رسولش است كه خداوند آنان را از انتخاب بى نياز كرده و رسول (ص) برایشان پيشوایي برگزيده و آنان را به پيروى و اطاعت از او فرمان داده است ».

سخن ایشان که پیش از این بخش گذشت بیان می کند که دو نوع امام وجود دارد:

«اما امام هدایت که خونش حرام و یاری اش واجب است و سرپیچی از او حلال نیست و امت نباید او را خوار کنند. یا امام گمراهی که خونش حال است و ولایت و یاری اش حال نیست .» همان طور که دو راه برای قرار دادن است. «انتخاب مردم ،» خواه دیکتاتوری باشد یا دموکراسی؛ و «انتخاب خدا »؛ بر این دو بخش، امیرانی تقسیم می شوند: فاجر یا نیکو، امام هدایت یا امام گمراهی. خطبه کامل: روایت سلیم بن قیس، در پاسخ به نامه معاویه، وقتی او از امیرالمومنین (ع) قاتان عثمان را طلبید تا آنان را بکُشد. این مسئله زمانی بود که ایشان (ع) نامه معاویه را خواند و ابودرداء و ابوهریره، رسال ه و سخنش را به ایشان رساندند. ایشان (ع) به ابودرداء می فرماید: «آنچه معاویه شما دو نفر را به خاطرش نزد من فرستاد، اباغ کردید؛ از من بشنوید، سپس آن را از سوی من اباغ کنید. وضع عثما نبن عفان از دو حال خارج نيست؛ يا پيشواى هدايت بود كه خونش حرام و ياري اش واجب و نافرماني اش گناه و تنها گذاشتنش نارواست و يا كه پيشواى ضلالت بود كه خونش حلال و ولايت و ياري اش حرام است؛ از اين دو حال خارج نيست. آنچه خداوند و اسلام بر مسلمانان واجب كرده اند اين است كه پس از اينكه پيشوایشان مرد يا كشته شد، خواه گمراه و خواه هدايت يافته، مظلوم يا ظالم، خونش حال يا حرام، بايد كه پيش از هر اقدامى و حركتى و سخنى براى خويش پيشوا ىي برگزينند كه پا کدامن، دانشمند، پرهيزكار و آگاه به قضاوت و سنّت باشد، ابتدا به امور امت رسيدگى كند و در ميانشان به حكومت نشيند و حق مظلوم را از ظالم بگيرد، حدود و ثغور مسلمانان را حفظ كند، درآمدهاى آنان را گرد آورد، حج و جمع هشان را بر پاى دارد و زكاتشان را بگيرد، آنگاه امّت در مورد پيشواى مقتولشان كه ظالمانه كشته شده به او شكايت برند و از او بخواهند كه قاتلانش را محاكمه كند و حكم حق را دربارۀ آنان جارى نمايد كه اگر پيشوایشان مظلوم كشته شده باشد، حكم دهد كه اولياء وى خون خواهى كنند و اگر به خاطر ستمگري اش كشته شده باشد، بنگرد كه در اين مورد چگونه حكم كند. اين نخستين كارى است كه شايسته است امّت انجام دهند يعنى كه اگر حقّ انتخاب و گزينش با آنان باشد بايد پيشوایشان را برگزينند و اگر حقّ انتخاب و گزينش با خدا و رسولش است كه خداوند آنان را از انتخاب بی نياز كرده و رسول (ص) برایشان پيشوایي برگزيده و آنان را به پيروى و اطاعت از او فرمان داده است. مردم پس از قتل عثمان با من بيعت كردند، مهاجران و انصار پس از سه روز مشورت درباره من، با من بيعت كردند و اينان همان كسانى بودند كه با ابوبكر و عمر و عثمان بيعت كردند و امامتشان را برقرار ساختند! مجاهدان بدر و پيشگامان در اسلام از مهاجر و انصار سرپرستى امر بيعت را در دست داشتند، با اين فرق كه بيعت آنان با آن سه نفر پيش از من، بدون مشورت با مردم صورت گرفت و بيعت با من، با مشورت مردم انجام شد. بنابراین اگر خداوند حق گزينش امام را به امّت داده و اين امّت است كه براى خويش تصميم می گيرد و انتخاب می کند و رأى و نظرشان براى آنان بهتر از رأى و نظر و انتخاب خدا و رسولش است، پس كسى را كه برگزيدند و با او بيعت كردند، بيعت با وى بيعت درستى است و فرد انتخا بشده، امامى است كه اطاعت و ياري اش بر مردم واجب است. اگر معيار اين باشد پس در مورد من مشورت كرديد و به اجماع امّت مرا برگزيديد. و اگر خداوند برمی گزيند و حق گزينش با اوست، خدا مرا براى امّت برگزيده و مرا به جانشينى رسولش بر آنان گمارده و در كتابش و سنّت رسولش به اطاعت و يارى من فرمانشان داده، و اين دليل حقّانيّتم را نيرومندتر و حقّم را واجب تر می سازد.

تاريخ سياسى صدر اسلام/ ترجمه كتاب سليم: ص: 346

ایشان (ع) به سخن خداوند اشاره دارد:

«وَرَبُّكَ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ وَيَخْتَارُ مَا كَانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ سُبْحَانَ اللَِّ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ « ؛» و پروردگار تو هرچه را بخواهد می آفريند و برمی گزيند و آنان اختيارى ندارند. منزّه است خدا و از آنچه {با او} شريك می گردانند برتر است ». (قصص: 68 )

انتخاب فقط برای خداوند عزوجل است؛ به علاوه استدلال های عدید ایشان به نص و نیز سخنشان در نهج البلاغه: «روی آوردم که با دست بریده کاری انجام دهم یا بر غم و اندوه کور شکیبایی کنم... خدا نسبت به شوری یاریگر است... ». اگر ایشان (ع) به شورا اقرار کرده بود، خودش را این گونه نمی دید که فریاد حق را بر آنان بزند و بر شورا فریاد نمی زد؛ همچنین در استدلالهای معصومین (ع) این مطلب است که بشریت، توانایی ندارند که برای رهبری، انتخاب صحیحی انجام دهند. تاریخ مقابل شماست، از جمله این استدلال ها، سخن امام رضا (ع) است: «ارزش امامت بالاتر و شأن امامت بزرگ تر و جایگاهش بالاتر و بازداشتنی تر ودقیق تر از این است که مردم با عقل هایشان یا با نظراتشان به آن برسند یا امام را با انتخاب خودشان برپا کنند .

 

کلیدواژه‌ها

بیعت امام رضا ولایت الهی خلافت امام علی شورا انتخاب امام معاویه شبهه شورا نص امامت

امتیاز مقاله

0.00 از 5 (0 رأی)
امتیاز شما