اغفال مردم، سلاح سوداگران دینی
چکیده
منطقِ قرآنی بهروشنی میفرماید:
«وَالَّذِينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَنْ يَعْبُدُوهَا وَأَنَابُوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرَى فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ أَفَمَنْ حَقَّ عَلَيْهِ كَلِمَةُ الْعَذَابِ أَفَأَنْتَ تُنْقِذُ مَنْ فِي النَّارِ» (زمر، ۱۷–۱۹)
یعنی: آنان که از طاغوت دوری گزیدند تا مبادا آن را بپرستند و به سوی خدا بازگشتند، برایشان مژده است؛ پس بندگان مرا مژده ده؛ همانان که سخن را میشنوند و بهترین آن را پیروی میکنند—ایشان راهیافتگانِ خدا و خردمنداناند. آیا کسی که فرمانِ عذاب بر او حتم شده را تو میتوانی از آتش برهانـی؟
قرآن، گوشسپردن و پیروی از حق را تشویق میکند؛ یعنی جستوجو و تحقیقِ جدّی و انصافورزی دربارهٔ آنچه میشنویم—بهویژه در مسائل سرنوشتساز که انسان باید خود تصمیم بگیرد و نه اینکه به گفتههای دیگران، سلوکِ جمعی یا آموزههای موروثی تکیه کند؛ زیرا قرآن بارها از چنین تکیهای نهی کرده است:
«وَقَالُوا رَبَّنَا إِنَّا أَطَعْنَا سَادَتَنَا وَكُبَرَاءَنَا فَأَضَلُّونَا السَّبِيلَا» (احزاب، ۶۷)
«إِنَّهُمْ أَلْفَوْا آبَاءَهُمْ ضَالِّينَ فَهُمْ عَلَى آثَارِهِمْ يُهْرَعُونَ وَلَقَدْ ضَلَّ قَبْلَهُمْ أَكْثَرُ الْأَوَّلِينَ» (صافات، ۶۹-–۷۱)
«بَلْ قَالُوا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَى أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَى آثَارِهِمْ مُهْتَدُونَ» (زخرف، ۲۲)
در اینجا دو نوع گفتمان را میخوانیم:
گفتمانِ دعوت به اندیشیدن و نپذیرفتنِ تحقیر و اغوا
ای مردم! نیک بیندیشید و به هیچکس اجازه ندهید شما را خوار و سبک بشمارد تا شما را در صفِ تکذیبکنندگانِ فرستادگان و خلفای خدا قرار دهد؛ همانها که دربارهٔ وحیِ الهی از راهِ رؤیا و مکاشفه گفتند: «خوابهایی آشفته است.» خداوند سخنِ پلیدشان را—که امروز بیخردان بیهیچ تدبّر تکرار میکنند—چنین گزارش میکند:
«بَلْ قَالُوا أَضْغَاثُ أَحْلَامٍ بَلِ افْتَرَاهُ بَلْ هُوَ شَاعِرٌ فَلْيَأْتِنَا بِآيَةٍ كَمَا أُرْسِلَ الْأَوَّلُونَ» (انبیاء، ۵)
ای مردم! عالمانِ گمراه و پیروانشان شما را نفریبند؛ خودتان بخوانید، بجویید، دقیق شوید، بیاموزید و حقیقت را خود بیابید. سرنوشتِ آخرتتان را به دستِ دیگری نسپارید؛ که فردا پشیمانی سودی ندارد. (خطبهٔ محرم)
پس چرا مردم—بهجای پیروی و تقلیدِ کورکورانه از فقیهانِ گمراه—هوشیار نمیشوند و دستکم به تحقیق برنمیآیند؟ چرا پیوسته همان خطا را تکرار میکنند و سرانجام چنین میگویند: «رَبَّنَا إِنَّا أَطَعْنَا سَادَتَنَا وَكُبَرَاءَنَا فَأَضَلُّونَا السَّبِيلَا» (احزاب، ۶۷).گفتمانِ مسدود کردنِ شنیدن و اندیشیدن—مذموم در قرآن
«وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَا تَسْمَعُوا لِهَذَا الْقُرْآنِ وَالْغَوْا فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَغْلِبُونَ» (فصلت، ۲۶)
«بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ» (بقره، ۱۰۰)
«وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ» (انعام، ۳۷)
«وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ يَجْهَلُونَ» (انعام، ۱۱۱)
«وَلَا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ» (اعراف، ۱۷)
«وَمَا وَجَدْنَا لِأَكْثَرِهِم مِّنْ عَهْدٍ وَإِن وَجَدْنَا أَكْثَرَهُمْ لَفَاسِقِينَ» (اعراف، ۱۰۲)
«وَمَا يَتَّبِعُ أَكْثَرُهُمْ إِلَّا ظَنًّا إِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِمَا يَفْعَلُونَ» (یونس، ۳۶)
«أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَكْثَرَهُمْ يَسْمَعُونَ أَوْ يَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلَّا كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيلًا» (فرقان، ۴۴)
این، همان حقیقتی است که قرآن کریم دربارهٔ «اکثریت» یاد کرده است. آیا انسانِ عاقل، اکثریت را ملاکِ حق میگیرد و کورکورانه دنبالهرو میشود یا رهبریِ خویش را به دیگری تسلیم میکند؟! سید احمدالحسن یمانی میفرماید: «فقیهانِ گمراه—همان اشراف و بزرگان به تعبیر قرآن—حتی عباراتِ مقابله با پیامبران و اوصیا را تغییر نمیدهند، تا آنجا که خداوند فرمود:
«أَتَوَاصَوْا بِهِ بَلْ هُمْ قَوْمٌ طَاغُونَ» (ذاریات، ۵۳).»
مردم را چه شده که از اقوامِ پیشین عبرت نمیگیرند تا خود را از فرجامِ آنان برهانند؟ قرآن میخواهد ما را متوجهِ این حقیقت کند که روشِ مواجههٔ فقیهانِ گمراه با دعوتهای پیامبران و اوصیا یکی است؛ پس کورکورانه تقلید نکنید. تاریخِ امتهای پیشین را ورق بزنید و ببینید چگونه عالمانِ گمراهِ بیعمل، آنان را به انحراف کشاندند تا با پیامبران و اوصیا—به گمان انجامِ کار نیک—بستیزند:
«قَالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِهِ إِنَّا لَنَرَاكَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ» (اعراف، ۶۰)
«قَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ إِنَّا لَنَرَاكَ فِي سَفَاهَةٍ وَإِنَّا لَنَظُنُّكَ مِنَ الْكَاذِبِينَ» (اعراف، ۶۶)
«فَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ مَا نَرَاكَ إِلَّا بَشَرًا مِثْلَنَا وَمَا نَرَاكَ اتَّبَعَكَ إِلَّا الَّذِينَ هُمْ أَرَاذِلُنَا بَادِيَ الرَّأْيِ وَمَا نَرَى لَكُمْ عَلَيْنَا مِنْ فَضْلٍ بَلْ نَظُنُّكُمْ كَاذِبِينَ» (هود، ۲۷)
«فَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ مَا هَذَا إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُرِيدُ أَنْ يَتَفَضَّلَ عَلَيْكُمْ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَأَنْزَلَ مَلَائِكَةً مَا سَمِعْنَا بِهَذَا فِي آبَائِنَا الْأَوَّلِينَ» (مؤمنون، ۲۴)
«وَانْطَلَقَ الْمَلَأُ مِنْهُمْ أَنِ امْشُوا وَاصْبِرُوا عَلَى آلِهَتِكُمْ إِنَّ هَذَا لَشَيْءٌ يُرَادُ» (ص، ۶)بهراستی از منطقِ فرعونی رنج میبریم که از مردم میخواهد نیندیشند:
«قَالَ فِرْعَوْنُ مَا أُرِيكُمْ إِلَّا مَا أَرَى وَمَا أَهْدِيكُمْ إِلَّا سَبِيلَ الرَّشَادِ» (غافر، ۲۹)
فرعون گفت: جز آنچه خود میبینم به شما نمینمایانم و شما را جز به راهِ راست رهنمون نمیشوم!