نایبان خاص امام زمان(ع)  و جایگاه آن ها

چکیده

این مقاله نگاهی دارد به جایگاه نایبان خاص امام زمان (ع) در دوران غیبت صغری، به‌ویژه محمد بن عثمان عمری، نایب دوم. دوران نیابت وی هم‌زمان با حصر شدید امامان و محدودیت ارتباط با شیعیان بود. نایبان خاص با ویژگی‌هایی چون تقوا، امانت‌داری و تأیید مستقیم امامان معصوم انتخاب می‌شدند. نویسنده با بهره‌گیری از توقیعات امام زمان (عج)، جایگاه رفیع و نقش حساس محمد بن عثمان را شرح می‌دهد. همچنین به این نکته مهم اشاره می‌شود که در آغاز غیبت، شیعیان به یک دست‌نوشته از امام خود اعتماد کامل داشتند؛ اما امروز وصیت پیامبر اسلام (ص) و نایب خاص زمان ظهور یعنی سید احمدالحسن، مورد انکار قرار گرفته است. این مقاله دعوتی است به بازنگری در میراث تاریخی و عبرت‌آموزی از رفتار مؤمنان صدر غیبت.

برای شناخت انسان ها چند راه وجود دارد، یکی اینکه از نزدیک با آن فرد زندگی کرده باشیم و یا احوالات او را از زبان کسی که با او بوده بشنویم و یا در کتا بها و نوشته ها (تاریخ) آن را بخوانیم، هما نطور که امیر المؤمنین (ع) هم در اهمیت مطالعۀ تاریخ آن را بیان می دارد. ( نهج البلاغه: نامۀ 31 ).

و اگر راوی تاریخ و معرف یک فرد، امام معصوم باشد، خواندن آن بخش از تاریخ لطف دیگری دارد، البته برای ما که از پیروان ایشان هستیم؛ لذا از زاویة نگاه و کلام معصوم (ع) بر صفحه ای از تاریخ مروری می کنیم: شاید ما از نایبان خاص امام زمان (ع) ، فقط اسمی شنیده باشیم و شاید حتی اسامی آ نها را هم به طور دقیق ندانیم. 29 جمادی الاول سالروز وفات ابوجعفر، محمد بن عثمان عمری، نایب دوم امام زمان (ع) در دورۀ غیبت صغری است.

محمدبن عثمان عمری و پدرش، کسانی بودند که از زمان امام هادی (ع) عهده دار نیابت امامان شدند؛ آغازِ دورانی که ارتباطات اجتماعیِ امامان با شیعیان و علویان، به دلیل سیاس تهای خاص حکومت بنی عباس بسیار سخت شده بود و حکومت با حصر خانگی امامان سعی در برهم زدن تشکیلات شیعه داشت؛ زیرا فکر می کردند اگر امامان شیعه با پیروانشان ارتباط نداشته باشند و در حصر باشند، دیگر مردم سرپرستی نخواهند داشت. تدبیری که امامان شیعه در قبال این سیاست در پیش گرفتند، اخذ نایبانی بود که تمام کارهایی را که بر عهدۀ امام و قابل اجرا بود، انجام می دادند؛ لیکن لازم بود این نایبان مقام ویژه ای داشته باشند تا از عهدۀ این امر مهم بر بیایند و جان خود و پیروان و از همه مهم تر امامان را به خطر نیندازند.

زیرا کوچک ترین بی احتیاطی و اشتباه در شناسایی پیروان و انجام وظایف، موجب خطراتی جدی می شد. این نایبان کسانی بودند که به بهانه ها و شگردهای مختلف به خانۀ امام رفت وآمد داشتند و سؤال های مردم را به امام رسانده و پاسخ ها را دریافت می کردند و یا وجوهات را به ایشان می رساندند.

امیرالمؤمنین علی (ع) می فرمایند که فرستادۀ انسان ترجمان عقل انسان است. ( نهج البلاغه: حکمت 301 )؛ پس این نایبان هم که توسط امامان انتخاب شدند، دارای جایگاهی ویژه بودند. محمد بن عثمان عمری -نایب دوم- کسی بود که در زمان حیات پدرش هم مورد اعتماد امام مهدی (ع) بوده است؛ عاوه بر ایشان (ع)، امام هادی (ع) و امام حسن عسکری (ع) نیز در تأیید محمد بن عثمان و پدرش، حدیث دارند. (غیبت طوسی: ص 626 ). در توقیع امام زمان ( نامۀ به دست رسیده از جانب امام) نیز ایشان بعد از پدرشان به عنوان نایب معرفی شدند. (همان: حدیث 324 ).

شاید احوال این افراد در تاریخ ثبت نشده باشد، ولی بهترین راویِ محمد بن عثمان و پدرشان، خود امام زمان (ع) هستند. ایشان در نامه ای که به مناسبت فوت نایب اول به محمد بن عثمان دادند، درگذشت او را موجب نگرانی و وحشت خود و ایشان می دانند: «اوحشک فراقه و اوحشنا؛ فراق او موجب نگرانی تو و ما شده است »؛ و در ادامه نیز در توصیف محمد بن عثمان چنین نگاشته اند:

«کمال سعادت او این بوده است که خداوند فرزندی همچون تو به او عنایت و روزی فرموده که پس از او جانشین و قائم مقام او در امرش باشد و برای او رحمت الهی را طلب کند؛ و حمد خدا را می گویم، چراکه نفس ها به وسیلۀ مکان و منزلت تو و آنچه خداوند در وجود تو و در نزد تو قرار داده، پاک هستند. خداوند متعال تو را یاری کند و به تو قوت و توفیق و کمک و یاری عطا فرماید و صاحب و حافظ و نگهبان تو باشد و خداوند برای تو کافی است ». (غیبت طوسی: حدیث 323 ).

امام زمان این توصیفات از نایبشان را بدین منظور بیان فرمودند تا مردم بدانند کسی که ویژگی های خاص روحی دارد، قابلیت و توانایی نیابت را دارد؛ و این وظیفۀ امام بوده که وقتی خود، امکان حضور بین مردم را ندارند -به دلیل وضع اجتماعی و سیاسی آن دوران و نبودن یارانی که امام، امکان حضور با امنیت را در جامعه داشته باشد- نماینده ای را تعیین کنند؛ و برای اینکه حجت بر مردم تمام شود، این فرد را هم به طور کامل معرفی کنند و مردم را به تبعیت از او فرا خوانند.

در توقیعی دیگر که راوی آن علی بن مهزیار است، امام زمان، محمد بن عثمان را چنین توصیف کرده است: «

و پسر [محمد بن عثمان] که خدا او را حفظ کند، در زمان حیات پدرش -خداوند از او راضی باشد و او را از خود راضی کند و رویش را خرم گرداند- نیز مورد اعتماد ما بود؛ در نظر ما فرزند او مانند و جانشین اوست و بر همان مسیر است و از امر ما، فرمان می دهد و به آن عمل می کند، خداوند ولی او باشد؛ پس گفتۀ او را بپذیر و معاملۀ ]رفتار[ ما را با او بدان ». (غیبت طوسی: حدیث 325 ).

امام در انتهای این مکتوب می فرمایند: «معامله و رفتار ما را با او بدان ؛» یعنی وقتی من ایشان را چنین توصیف می کنم، تبعیت از ایشان بر شما واجب می شود. محمد بن عثمان همان کسی است که توقیع معروف امام زمان در مورد حلال بودن خمس به طور عام در زمان غیبت، توسط امام به ایشان داده شده است، همان نامه ای که برخی به غلط و اشتباه، آن را دلیل بر نیابت عامه از سمت امام زمان می دانند، «فارجعوا الی رواة حدیثنا »؛ درصورتی که این راویان حدیث، در همان متن توقیع نام برده شده اند، افرادی که از طرف امام اجازه پیدا کردند و به مردم معرفی شدند که مردم امورات خود را از طریق ایشان پیگیری نمایند.

محمد بن عثمان عمری بعد از پدرشان به مدت 50 سال و تا هنگام مرگشان عهده دار نیابت امام زمان بودند. ایشان از روز و ماه و سال فوتشان اطاع داشتند و از طرف امام مأمور شده بودند که در روزهای آخر حیات مبارکشان، نایب بعدی را معرفی کنند؛ مزار ایشان در بغداد و در خیابان دروازۀ کوفه که قباً منزلشان بود، واقع شده که الآن از محدودۀ شهر خارج است.

ایشان چند جلد کتب در فقه داشتند (به نام کتب اشربه) که تمام از احادیثی بود که از امام حسن عسکری (ع) و یا امام زمان (ع) شنیده بودند و یا احادیثی که پدرشان از امامان نقل کرده بودند؛ و بعد از ایشان این کتاب به نایبان بعدی امام (ع) رسید. پس همان طور که می بینیم خاص بودن جایگاه نایبان امامان نزد مردم، به دلیل تأییدی بود که از جانب امام برای ایشان وجود داشت، آن هم نص و متنی که از طرق همیشگی به دست مردم می رسید؛ یعنی امام در ابتدای غیبت صغری نایب اولشان را معرفی کردند و وقتی به غیبت رفتند و نایب اول فوت کرد، دیگر امام در بین مردم نبود که نایب را مستقیماً معرفی کند، بلکه از طریق نامه ای با دست نوشتۀ امام که برای مردم شناخته شده بود، نایب بعدی معرفی شد. اما محمد بن عثمان، اگر زنده بود به ما چه می گفت؟ شاید این را بیان می کرد: روزگاری مردم با یک دس تنوشته از امامشان، جایگاه نایب خاص را محترم می شمردند، ولی شیعه را چه شده که وصیت رسولش در شب وفات را به رسمیت نمی شناسد و نایب خاص امام زمان را در دوران آغاز ظهور، تنها گذاشته است. باشد که از تاریخ عبرت بگیریم.

 

کلیدواژه‌ها

غیبت کبری وصیت پیامبر امام حسن عسکری شیعه امام زمان نایبان خاص محمد بن عثمان غیبت صغری توقیعات نیابت امام هادی ارتباط امام و مردم

امتیاز مقاله

0.00 از 5 (0 رأی)
امتیاز شما