آیات و روایاتی که نشان میدهد انتخاب خلیفه با خداست، نه شورا!
چکیده
سید احمدالحسن در کتاب عقاید اسلام میفرمایند:
«اگر دین خدا را بهشکل کتابی تصور کنیم و صفحۀ اول آن را باز کنیم و ببینیم که در آن نوشته است آدم خلیفه خداست، صفحۀ وسطش را باز کنیم و ببینیم که در آن نوشته باشد داوود خلیفۀ خداست و صفحۀ آخرش را بگشاییم و ببینیم که در آن نوشته شده باشد مهدی خلیفۀ خداست، از این کتابی که اول و وسط و آخرش خلیفۀ خدا دیده میشود، چهچیزی میتوانیم بفهمیم؟ این کتاب دربارۀ چهچیزی سخن میگوید؟ آیا واقعاً روشن نیست که همۀ این کتاب از خلیفۀ خدا سخن میگوید؟ آیا اکنون واضح نشده که تنصیب خلیفۀ خدا یک سنت همیشگی الهی در این زمین بوده و هست؟
میدانیم که سنت خدا تغییر و تبدیلی ندارد و امکان ندارد که زمان از خلیفۀ خداوند در زمین خالی بماند. اکنون برای کسی که طالب حق باشد آیا کاملاً واضح نیست که دین خدا همان خلیفه خداست؟»
در سنت الهی تبدیلی نیست:
(سُنَّةَ اللَّهِ فِي الَّذِينَ خَلَوْا مِن قَبْلُ وَلَن تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلًا) (این سنت خداوند در اقوام پیشین است، و برای سنّت الهی هیچگونه تغییر نخواهی یافت!) (احزاب، ٦٢)
خلافت الهی آدم علیهالسلام در قرآن:
(وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً ۖ قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَنْ يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ ۖ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ)
(و چون پروردگار تو به فرشتگان گفت من در زمين خلیفهای خواهم گماشت، [فرشتگان] گفتند: آيا در آن کسی را خلیفه و جانشین مىگمارى كه در آن فساد میانگیزد، و خونها میریزد؟ و حال آنكه ما با ستايش تو، [تو را] تنزيه مىكنيم و به تقديست مىپردازيم. فرمود: من چيزى مىدانم كه شما نمىدانيد.) (بقره، 30)
همان طور که از ظاهر آیه مشخص است اعتراض ملائکه بهدلیل فساد نوع بشر در زمین بود و آدم (ع) خلیفهای میان اهل زمین است.
خلافت الهی داوود علیهالسلام در قرآن:
(يَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ فَاحْكُمْ بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ ...) (ای داوود، ما تو را در روی زمین مقام خلافت دادیم، پس میان خلق خدا بهحق حکم کن ...)
(ص، 26)
و داوود علیهالسلام به مقام خلافت الهی رسید تا جانشین خداوند در میان مردم باشد.
خلیفةالله المهدی در روایات اهلسنت
أخبرنا أبو عبد الله الصفار، ثنا محمد بن إبراهيم بن أرومة، ثنا الحسين بن حفص، ثنا سفيان، عن خالد الحذاء، عن أبي قلابة، عن أبي أسماء، عن ثوبان (ر) قال: قال رسول الله (ص): (يقتتل عند كنزكم ثلاثة كلهم إبن خليفة ثم لا يصير إلى واحد منهم، ثم تطلع الرايات السود قبل المشرق فيقاتلونكم قتالا لم يقاتله قوم ثم ذكر شيئا فقال: إذا رأيتموه فبايعوه ولو حبوا على الثلج فإنه خليفة الله المهدي).
(هذا حديث صحيح على شرط الشيخين). مستدرك الحاكم – كتاب الفتن والملاحم – رقم الحديث: ۸۴۳۲. إبن ماجة – الفتن – خروج المهدي – رقم الحديث: ۴۰۷۴. الطبراني – المعجم الأوسط – الجزء: (۱) – رقم الصفحة: ۹۴. المتقي الهندي – كنز العمال – الجزء: (۱۴) – رقم الصفحة: ۲۶۷.
از ابی اسماء رحبى، از ثوبان و او از رسولالله ص روايت كرده كه حضرت فرمود: «در کنار گنجینۀ شما جنگى ميان سه نفر از فرزندان پادشاهان اتفاق میافتد كه هیچیک در آن به پيروزى نمیرسند؛ سپس از سمت مشرق پرچمهای سياهى پديدار میشوند و با شما نبردى خواهند كرد كه هرگز مانند آن اتفاق نيفتاده است.» (راوى میگوید سپس حضرت چيزى فرمود كه آن را به خاطر ندارم). آنگاه فرمود: «هنگامى كه آن پرچمها را ديديد به هر وسیلهای كه میتوانید هرچند از روى يخ بگذريد، خود را به آنها رسانده و با ايشان بيعت کنید؛ زيرا او خليفۀ خدا، مهدى است). (این حدیث صحیح است؛ با شرط صحیح بخاری و صحیح مسلم)
حدثنا وكيع عن شريك عن علي بن زيد عن أبي قلابة عن ثوبان قال: قال رسول الله (ص): (إذا رأيتم الرايات السود قد جاءت من خراسان فأتوها فإن فيها خليفة الله المهدي).
مسند أحمد – باقي مسند الأنصار – ومن حديث ثوبان (ر) – رقم الحديث: ۲۱۳۵۳. نعيم بن حماد – الفتن – الرايات السود.
رسولالله (ص) فرمود:
«هرگاه پرچمهای سیاه را مشاهده نمودید که از جانب خراسان به حرکت درآمدند، آنها را همراهی کنید؛ زیرا خلیفةالله مهدی در میان آنهاست.»
(ستطلع عليكم رايات سود من قبل خراسان! فأتوها ولو حبوا على الثلج، فانه #خليفة_الله تعالى المهدي).
السيوطي – الدر المنثور – الجزء: (۶) – رقم الصفحة: ۵۸.
رسولالله (ص) فرمود: «پرچمهایی سیاه از خراسان بر شما خارج میشوند! پس بهطرف آنها برای یاری سینهخیز بروید، زیرا خلیفةالله تعالی، مهدی در آن است.»
أخبرنا الحسين بن يعقوب بن يوسف العدل، ثنا يحيى بن أبي طالب، ثنا عبد الوهاب بن عطاء، أنبأ خالد الحذاء، عن أبي قلابة، عن أبي أسماء، عن ثوبان (ر) قال: (إذا رأيتم الرايات السود خرجت من قبل خراسان فأتوها ولو حبوا فإن فيها #خليفة_الله_المهدي). (هذا حديث صحيح على شرط الشيخين ولم يخرجاه).
مستدرك الحاكم – كتاب الفتن والملاحم – رقم الحديث: ۸۵۳۱. المتقي الهندي – كنز العمال – الجزء: (۱۴) – رقم الصفحة: ۲۶۱ / ۲۶۲ / ۲۶۳.
رسولالله (ص) فرمود: «هرگاه پرچمهای سیاه را مشاهده نمودید که از جانب خراسان خروج کردند، آنها را همراهی کنید؛ زیرا خلیفةالله مهدی در میان آنهاست.» (این حدیث با شرایط شیخ بخاری و مسلم صحیح است ولی آن را ذکر نکردند)
جواب السيوطي عن سؤال ذكره في كتابه (الحاوي للفتاوي): (الأحاديث في المهدي مختلفة ……. إلى أن يقول والذي ترجح عندي من أكثر الأحاديث انه غيره، وأنه #خليفة يقوم في آخر الزمان، وأنه من ولد فاطمة، وقد ثبت في أحاديث أنه يخرج من قبل المشرق، وانه يبايع له بمكة بين الركن والمقام).
(العرف الوردی فی اخبار المهدی ص ۱۵۷)
پاسخ سیوطی دربارۀ سؤالی که در کتاب خود «الحاوي للفتاوي» داده است:
«احادیث دربارۀ مهدی مختلف است…. تا جایی که میگوید: و آنچه در نزد من از طریق احادیث ارجح است این است که او خلیفهای است که در آخرالزمان قیام میکند و از فرزندان فاطمه است و در احادیث ثابت شده است که از مشرق خروج میکند و در مکه بین رکن و مقام با او بیعت میشود.»
1. در روایات فوق از لفظ خلیفةالله برای مهدی استفاده شده است؛ پس درمییابیم که لاجرم او با تنصیب خدای سبحان مبعوث میشود؛ همان گونه که در سابق خلیفةالله آدم و خلیفةالله داوود با نصب مستقیم خدای سبحان مبعوث شدند.
پس آیا با این اوصاف عاقلی پیدا میشود که بگوید شورا یا مردم، خلیفه یا حاکم را انتخاب و تعیین میکنند؟! همان طور که اهلسنت چنین اعتقادی دارند!
۲. خلیفةالله بودن مهدی بهوضوح بیان میدارد که او بهمانند دیگر خلفای الهی سابق، میبایست توسط نص مستقیم الهی یا همان وصیت معرفی شود:
(وَقَالُوا لَوْلَا يَأْتِينَا بِآيَةٍ مِنْ رَبِّهِ أَوَلَمْ تَأْتِهِمْ بَيِّنَةُ مَا فِي الصُّحُفِ الْأُولَى)
(و گفتند چرا معجزهاى از پروردگارش براى ما نمىآورد؟ آيا دلیلهای روشنى كه در کتب پيشين آمده، به آنها نرسيده است؟) (طه، 133)
(اَلَّذِينَ يَتَّبِعُونَ اَلرَّسُولَ اَلنَّبِيَّ اَلْأُمِّيَّ اَلَّذِي يَجِدُونَهُ #مَكْتُوباً عِنْدَهُمْ فِي اَلتَّوْرٰاةِ وَ اَلْإِنْجِيلِ... فَالَّذِينَ آمَنُوا بِهِ وَ عَزَّرُوهُ وَ نَصَرُوهُ وَ اِتَّبَعُوا اَلنُّورَ اَلَّذِي أُنْزِلَ مَعَهُ أُولٰئِكَ هُمُ اَلْمُفْلِحُونَ)
(همانان که از این فرستادۀ اُمّی ـکه نام او را نزد خود، در تورات و انجیل نوشته مییابندـ پیروى میکنند؛... پس مؤمنین به او که او را بزرگ میدارند و یاریاش میکنند و از نوری که با او نازل شده تبعیت میکنند آنان رستگاراناند). (اعراف، 157)
و در سنت پروردگار تبدیل و تغییری نخواهد بود:
(سُنَّةَ اللَّهِ فِي الَّذِينَ خَلَوْا مِن قَبْلُ وَلَن تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلًا) (این سنت خداوند در اقوام پیشین است، و برای سنّت الهی هیچگونه تغییر نخواهی یافت!) (احزاب، ٦٢)