آدم، مردی از نسل هوموساپینس‌های مهاجر

آدم، مردی از نسل هوموساپینس‌های مهاجر

چکیده

مقاله‌ی حاضر تلاشی است برای تطبیق یافته‌های علمی انسان‌شناسی، فسیل‌شناسی و ژنتیک با متون دینی و حقیقت داستان خلقت. نویسنده با استناد به کتاب «توهم بی‌خدایی» از سید احمدالحسن، تبیینی نو از آفرینش آدم و حوا ارائه می‌دهد. برخلاف باور سنتی که آدم را نخستین انسان روی زمین می‌داند، این نوشتار نشان می‌دهد که آدم اولین انسان «برگزیده» بود که در میان هوموساپینس‌های مهاجر از آفریقا انتخاب شد. در این نگاه، خلقت انسان در بستر تکامل زیستی و مهاجرت جغرافیایی تحلیل شده و با مفاهیم معنوی همچون نفس، روح‌القدس و آسمان انفس پیوند خورده است. این رویکرد، میان علم و دین آشتی برقرار می‌کند و پاسخی قانع‌کننده به چالش‌های فکری امروز ارائه می‌دهد.

از زمانی که داروین در قرن نوزده، نظریۀ تکامل خود را ارائه کرد تا امروز، شناخت ما از تاریخچۀ انسان با استفاده از فسیل‌شناسی و ژنتیک و علوم دیگر، هر روز رو به تکامل است. انسان امروز به‌خوبی می‌داند که اجداد انسان امروزی یا هوموساپینس‌ها از شرق آفریقا و در پی تکامل از انسان‌نماهای پیش از خود پدید آمده‌اند؛ اما سؤالی که این یافته‌های علمی در پیش روی علمای ادیان قرار داد، سؤال دشواری بود. اگر ما محصول تکامل هستیم و اجداد ما از آفریقا آمده‌اند، پس آدم و حوا در کجای این داستان قرار دارند؟

علم انسان‌شناسی امروز توانسته رد پای مهاجرت اجداد ما را از تنگۀ باب‌المندَب در شرق آفریقا به‌سمت جنوب شبه‌جزیرۀ عربستان، یا یمن امروزی و در نهایت حرکت به‌سمت خلیج فارس ردیابی کند؛ ولی تنها کسی که توانسته به این سؤال بزرگ پیش روی ادیان پاسخ قطعی دهد، سید احمد‌الحسن بوده است.

حقیقت داستان خلقت آدم و حوا نه در این دنیا بلکه در بهشت نفسانی محقق شده است و تمام داستان، انتقال این نفس به انسان‌هایی برگزیده در میان هوموساپینس‌های مهاجر از آفریقا بوده است که در واقع برخلاف تصور علما، نه اولین انسان‌های روی زمین، بلکه اولین انسان‌های برگزیده بوده‌اند.

دلیل این کار، توانایی در برقراری ارتباط میان جسم انسان و روح‌القدس ـ‌که در گل انسان دمیده شدـ بوده است؛ پس مقداری از مادۀ این جهان به‌سمت آسمان انفس، رفع داده شد و از طرف دیگر روح از عوالم بالا به این گِل رفع‌داده‌شده متصل گردید و این جهان انفس، واسطه و محلی برای برقراری ارتباط بین این دو عالمِ کاملاً متفاوت شد.

اما این گِل نمادی بود از هرچیزی در این جهان، تا انسان بتواند از قدرت و شهوت برخوردار شود و در این جهان تولید‌مثل و زندگی کند.

سید احمدالحسن در کتاب توهم بی‌خدایی می‌نویسد:

«متون دینی نه‌تنها هیچ‌گونه تضادی با علم زیست‌شناسی و علوم نوین ندارند، بلکه در این متون به حیات زمینی که اکنون بخشی از آن به‌وسیلۀ سنگواره‌ها شناسایی‌شده ـ‌یعنی انسان‌نماها از قبیل برخی گونه‌های هومواِرکتوس، برخی گونه‌های هوموساپینس و انسان نئاندرتال‌ـ پرداخته شده است؛ با این عنوان که پیش از انسان، انسان‌نماها و موجوداتی بوده‌اند که توانایی درک و عقل آن‌ها از انسان کنونی کمتر بوده است.» (سید احمدالحسن، توهم بی‌خدایی، ترجمۀ فارسی، ص 169)

 

کلیدواژه‌ها

توهم بی‌خدایی سید احمدالحسن خلقت فسیل‌شناسی نئاندرتال هوموساپینس نظریه تکامل تکامل انسان آدم بهشت نفسانی آسمان انفس گل انسان ادیان و تکامل خاستگاه انسان هوموارکتوس فلسفه آفرینش

امتیاز مقاله

0.00 از 5 (0 رأی)
امتیاز شما