رسالت یمانی چیست؟!
پاسخ به سؤالاتی مهم و پرتکرار دربارﮤ نقش یمانی
چکیده
شاید همۀ شما با شنیدن نام احمد الحسن و مواجهه با دعوت مهدویِ او، درگیر این سؤالات شده باشید:
امام غایب چه نیازی به وکیل و وصی دارد؟!
ظهور او چه نیازی به زمینهساز دارد؟!
این زمینهسازی دقیقاً به چه معناست و قرار است چه مدت طول بکشد؟
ثمره و محصول آن چه خواهد بود؟
و ...
برای پاسخ به این سؤالات، ابتدا باید ببینیم شرط اصلی اتمام غربت امام مهدی (ع) و ظهور وی چیست و چگونه میتوان به این مهم دست یافت؟
در برخی از روایات، کامل شدن حلقۀ ۳۱۳ نفرﮤ یاران امام مهدی (ع)، شرط اصلی ظهور او عنوان شده است؛ طبیعتاً این کامل شدن، یک بُعد کمّی و یک بُعد کیفی دارد؛ یعنی لازم است تا تعداد یاران امام مهدی (ع) به ۳۱۳ نفر برسد، اما این یاران افراد عادی نیستند و بهلحاظ روحی و معرفتی و اخلاقی در سطح والایی هستند. از همین رو در برخی از روایات، از ۳۱۳ نفر با عنوانِ «العدة الموصوفة» (تعداد توصیفشده) یاد شده و گفته شده است که هرگاه این تعداد توصیفشده فراهم آیند، ظهور امام مهدی (ع) محقق میشود؛ این یعنی صرفاً حضورِ ۳۱۳ نفر یار کافی نیست و این افراد دارای اوصاف و خصوصیات ویژهای هستند.
اما اوصاف و ویژگیهای این افراد چیست؟
در پاسخ باید گفت: در همان روایاتی که تکمیل حلقۀ ۳۱۳ نفرﮤ یاران امام مهدی (ع) بهعنوان شرط ظهور عنوان شده، اوصاف آنان هم برشمرده شده است...
سید احمد الحسن در پیوست پنجم و پایانی از کتاب عقاید اسلام و در بخشی تحتِعنوانِ «من ینصر المهدی» (چه کسانی مهدی را یاری میدهند؟)، روایاتی را در ارتباط با یاران امام مهدی (ع) و اوصاف آنان نقل میکند؛ در یکی از این روایات میخوانیم:
«یکی از یاران امام صادق (ع) بر ایشان وارد شد و به ایشان عرض کرد: «فدایتان شوم. به خدا قسم، من شما و دوستداران شما را دوست میدارم. آقای من، چقدر شیعیان ما زیادند!» ایشان به او فرمود: «آنان را ذکر کن.» آن مرد گفت: «بسیارند.» امام فرمود: «آنان را شمردهای؟» آن مرد عرض کرد: «آنان بیش از اینها هستند.» [و غیرقابلِ شمارشاند]. امام صادق (ع) فرمود: «بدان، هرگاه آن تعداد توصیفشده كه سیصد و ده نفر و اندی هستند، شمارشان كامل شود، آنگاه چنانكه شما میخواهید خواهد شد؛ ولی شیعۀ ما كسی است كه ... .» [1]
و در ادامۀ همین حدیث، امام صادق (ع) اوصاف ۳۱۳ نفر یار امام مهدی (ع) را برمیشمارد. برخی از این اوصاف از این قرار است:
- صدایشان از گوششان تجاوز نمیکند (کنایه از متانت و سکینه و وقار)؛
- اهل کینه و کدورت نیستند؛
- خواستههایشان با یكدیگر برخورد و اختلاف پیدا نمیكند، هرچند از شهرهای مختلفی باشند؛
- اهل حرص و مالاندوزی نیستند؛
- سبکبال و کمهزینه و خانهبهدوش هستند؛
- اهل درخواست از دیگران نیستند ولو آنکه از گرسنگی بمیرند (عزتِنفس دارند)؛
- اهل مواسات هستند و برادران و همنوعان خود را بر جیب خود مقدم میدارند. [2]
همچنین در حدیث دیگری که سید احمدالحسن در همین پیوست بهنقل از امام صادق (ع) آورده، میخوانیم:
«زید میگوید: به امام صادق (ع) عرض کردم: "میترسیم که مؤمن نباشیم." حضرت فرمود: "چرا؟" عرض کردم: "چون ما در میان خود فردی را نمییابیم که برادرش در نزد او برتر از درهم و دینارش باشد و چنین میبینیم که دینار و درهم نزد ما برتر از برادری است که ولایت امیرالمؤمنین، ما و او را کنار یکدیگر قرار داده است." حضرت در پاسخ فرمود: "اینچنین نیست، ولی شما ایمانتان کامل نمیشود، تا آنکه قائم ما قیام کند. در این هنگام است که خداوند عقلهایتان را گرد میآورد و مؤمن کامل میشوید ... ."» [3]
و در ادامۀ حدیث، امام صادق (ع) اوصاف ۳۱۳ نفر یار امام مهدی (ع) را برمیشمارد که برخی از آنها عبارتاند از:
- ارزش همۀ دنیا نزد آنان، بهاندازﮤ بال پشه نیست؛
- اگر همۀ آنچه در دنیا و در آن است، طلای سرخ شود و بر گردن یکی از آنان باشد و سپس از گردن آنان بیفتد، هیچ چیزی احساس نمیکنند. گویا چیزی بر گردنشان نبوده است و از آن چیزی نیفتاده است، بهخاطر پستی دنیا نزد ایشان؛
- شکمهایشان از روزه فرورفته است؛
- پلکهایشان از تسبیح فرسوده شده است؛
- چشمانشان از گریه ضعیف شده است؛
- صورتهایشان در اثر شبزندهداری زرد شده است. این چهرﮤ آنان است که خداوند آن را در انجیل مثال زده و در تورات و فرقان و زبور و صحف اولی آنان را توصیف کرده است و فرموده است: (سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِي الْإِنْجِيلِ) [سورﮤ فتح، آیۀ 29] (علامت آنان بر اثر سجود در چهرههايشان است. اين مَثَل ايشان است در تورات و مَثَل آنها در انجيل). منظور زردی صورت در اثر شبزندهداری است.
- آنان افرادی هستند که در حالت آسانی و سختی به برادران نیکی میکنند؛ و در حالت سختی نیز دیگران را بر خودشان برتری میدهند. خداوند آنان را توصیف کرده است و فرموده است: (وَيُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَمَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ) [سورﮤ حشر، آیۀ 9] (هرچند در خودشان احتياجى [مبرم] باشد، آنها [برادرانشان] را بر خودشان مقدم مىدارند و هركس از خست نفس خود مصون مانَد، ايشاناند كه رستگاراناند). به خدا قسم، رستگار شدند و به نجات رسیدند.
- اگر مؤمنی را ببینند، او را احترام میکنند و اگر منافقی را ببینند، از او دوری میکنند؛
- اگر شب آنان را فرابگیرد، زمین را فرش خود و خاک را بالش خود قرار میدهند؛
- برای آزادی خود از آتش، نزد پروردگارشان تضرّع میکنند؛
- وقتی شب را به روز میرسانند، با مردم رفتوآمد میکنند؛
- خودشان در سختی هستند و بدنهایشان تیره است. مردم از آنان در راحتی هستند. (برای جامعۀ انسانی کمهزینه و پرفایده هستند)؛
- آنان نزد مردم بدترین مردم هستند و نزد خداوند بهترین مردم هستند؛
- دلهایشان از خداوند ترسان و هراسان است؛
- زبانهایشان در زندان است و سینۀ ایشان پناهگاه راز خداوند است. (اهل کتمان سرّ هستند)؛
- نگهبانان علم و معدن صبر و حکم، و پیرویکنندگان پیامبران و راستگویان و شهدا و شایستگان هستند؛
- زیرکانی هستند که منافقان، آنان را کر و کور و بیخرد میشمارند، اما در آنان کری و کوری و بیخردی نیست؛
- آنان زیرک، فصیح، صبور، حکیم، باتقوا، نیکوکار و برگزیدﮤ خداوند هستند؛
- ترس برای خداوند، آنان را ساکن نموده است و زبانهایشان را ترس از خداوند و پنهان کردن رازش ساکت کرده است؛
- وای! چقدر شوق همنشینی و سخن گفتن با آنان را دارم. ای وای! از از دست دادن آنان و ای وای از همنشینی با آنان. اگر آنان را یافتید و از نور آنان گرفتید، بهواسطۀ آنان در دنیا و آخرت هدایت میشوید و رستگاری مییابید؛
- آنان در میان مردم از گوگرد سرخ هم نایابتر هستند؛
- زینت آنان، طول سکوت برای کتمان سرّ است و نماز و زکات و حج و روزه و مواسات با برادران در حالت آسانی و سختی. این زینت آنان و دوستی آنان است. خوشا به حال آنان و چه نهایت زیبایی است؛
- آنان ارثبرندﮤ فردوس و در آن جاودان هستند. مثال آنان در اهل بهشت، مانند فردوس نسبت به بهشت است. آنان هستند که در آتش آنان را میطلبند و در بهشت نعمت میبینند. این، سخن اهل آتش است: (وَقَالُوا مَا لَنَا لَا نَرَى رِجَالًا كُنَّا نَعُدُّهُمْ مِنَ الْأَشْرَارِ) [سورﮤ ص، آیۀ 62] (و میگويند ما را چه شده است كه مردانى را كه آنان را از [زمرﮤ] اشرار میشمرديم نمیبينيم؟) آنان اشرار مردم نزد ایشان هستند. خداوند جایگاه آنان را بلند میکند تا آنان را ببینند. این باعث حسرت آنان در آتش میشود و میگویند: (يَا لَيْتَنَا نُرَدُّ) [سورﮤ انعام، آیۀ 27] (ای كاش، بازگردانده میشديم) تا مانند آنان شویم. آنان برتر بودند و ما اشرار هستیم و این حسرتی برای اهل آتش است. [4]
آری، چنانکه ملاحظه نمودید ۳۱۳ نفر یار امام مهدی (ع) انسانهایی عادی نیستند و اوصافی که برای آنان برشمرده شده، ویژگیهایی است که در اولیای الهی دیده میشود. در حقیقت، آنان جزو مقربین هستند که در سورﮤ واقعه از آنان یاد شده و اهل آسمان هفتم (یعنی آسمان عقل و عصمت و پاکی) هستند.[5]
و بههمین خاطر است که اهلبیت بهشدت آنان (یعنی ۳۱۳ نفر یار مقرب امام مهدی) را مدح و ستایش نمودهاند؛ در این باره سید احمد الحسن روایاتی را در کتاب متشابهات، ج ۳، سؤال 80 نقل نموده است که خواندن آنها خالی از لطف نیست.
بهعنوان نمونه در روایتی میخوانیم:
«روز قیامت این ۳۱۳ نفر که همان امت محمد (ص) هستند [از پیشِروی امتها] عبور میکنند و امتها میگویند: اینان همگی پیامبرند!» [6]
و در روایتی دیگر امیرالمؤمنین (ع) میفرمایند:
«پدر و مادرم به فدایشان! آنها عدهای هستند که نامهایشان در آسمان معروف است و در زمین گمناماند، نه پیشینیان بر آنها سبقت میگیرند و نه پسینیان به آنها میرسند.» [7]
و مطابق روایت دیگر، پیامبر آنان را برادران خود نامیده که مشتاق دیدارشان بوده است. [8]
و در حدیثی از امام باقر (ع) هم آمده، زمینی که آنها بر آن گذر میکنند بر آنها افتخار میکند و به عبور کردنِ آنها، فخرفروشی میکند. [9]
اما یک سؤال مهم:
آیا چنین انسانهایی خودبهخود و بدون مربی و راهنما به چنین مقام و مرتبهای میرسند و به ویژگیهای برجستهای که خواندیم آراسته میشوند؟
نیک میدانیم که هر انسان برجستهای در طول تاریخ -خواه رهبران دینی یا شخصیتهای سیاسی یا مصلحان اجتماعی- دستکم در مقطعی از زندگانی خود تحت تعلیم و تربیت بوده و آموزش دیدهاند. چنانکه معروف است که هر امام یا پیامبر نیز پیش از آغاز رسالت خود بهدست امام یا پیامبر پیشین آموزش دیده تا مهیای پذیرش رسالت الهی بشود. حال، آیا منطقی است که بپذیریم این ۳۱۳ نفر -که همان امت موعود هستند و وجودشان شرط اصلی ظهور امام مهدی (ع) است- خودبهخود و بدون مربی و راهنما به چنین مقام و مرتبهای میرسند و به ویژگیهای برجستهای که خواندیم آراسته میشوند؟!
ضمن اینکه از یاد نمیبریم که این عده قرار است وجودشان شرط آمدن امام مهدی (ع) باشد، بنابراین نمیتوان گفت که اینان دستپروردﮤ خود امام مهدی خواهند بود. پس اینان تربیت شدﮤ چه کسی هستند؟
معلم و مربی این ۳۱۳ نفر، خودش اولین و ارشدِ این سیصد و سیزده نفر است؛ همان کسی که پیامبر در وصیتنامۀ خود از او با عنوانِ اولالمؤمنین یاد میکند [10] و مطابق روایات دیگر، او اولین نفر از ۳۱۳ نفر بوده که از بصره و نامش احمد است. [11] و [12]
در واقع باید گفت روزگار عقیم است که همچون ۳۱۳ نفر را بزاید، پس باید یمانی بیاید تا آنان را بسازد!
و از همین روست که کتب آسمانی و روایات اسلامی، بیش از آنکه از جنگاوری فرستادﮤ آخرالزمان سخن بگویند، یکصدا و متفقالقول به رسالت تربیتی و تعلیمی وی اشاره کردهاند.
برای مثال، قرآن کریم میفرماید:
(هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الأُمِّیینَ رَسُولاً مِنْهُمْ یتْلُوا عَلَیهِمْ آیاتِهِ وَ یزَكِّیهِمْ وَیعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَالْحِكْمَةَ وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلالٍ مُبِینٍ وَآخَرِینَ مِنْهُمْ لَمَّا یلْحَقُوا بِهِمْ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَكِیمُ) [سورﮤ جمعه، آیۀ 2و3] (اوست خدايی که ميان مردمی درسنخوانده، پيامبری از خودشان مبعوث داشت تا آياتش را بر آنها بخواند و کتاب و حکمتشان بياموزد، اگرچه پيش از آن در گمراهی آشکار بودند [و نیز در میان] گروهی ديگر که هنوز به آنها نپيوستهاند [فرستادهای میفرستد] و او عزیز و حکيم است. اين نعمت خداوند است که به هرکه خواهد ارزانیاش دارد و خدا را بخشايشی است بزرگ).
سید احمد الحسن در کتاب وصی و فرستادﮤ امام مهدی (ع) در تورات، انجیل و قرآن، در توضیح و تفسیر این آیات مینویسد:
«یعنی گروهی ديگر که هنوز به آنها نپيوستهاند، در بینشان فرستادهای از خودشان خواهد فرستاد تا آیات خداوند را بر آنان بخواند و آنها را پاک سازد و به آنان کتاب الهی و حکمت خداوند را بیاموزد. بهطور قطع، امکان ندارد حضرت محمّد (ص) بعد از رحلتش بهسوی خداوند، آیات خداوند را بر دیگرانی که پس از درگذشت او به دنیا میآیند بخواند، پس باید بعد از او فرستادهای باشد؛ فرستادهای از امیّین یعنی امّالقرای زمان خودش و این صفات را داشته باشد که آیات خداوند را تلاوت کند و مردم را پاک سازد؛ یعنی آنها را پاکیزه گرداند تا در ملکوت آسمانها نظاره کنند، و به آنها کتاب و حکمت بیاموزد.» [13]
یا مثلاً در انجیل متی، اصحاح ۲۴، شمارﮤ 46-44 میخوانیم که عیسی (ع) فرمود:
«پس شما نیز آماده باشید، زیرا در ساعتی كه گمان نمیبرید پسر انسان میآید. پس آن بندﮤ امین و دانا كیست كه آقایش او را بر اهل خانۀ خود بگمارد تا آنها را در وقتش طعام (يا همان علم و معرفت و حكمت) دهد. در اين حال، خوشا به حال آن بندهای كه چون آقایش آید، او را در چنین كاری مشغول یابد.»
سید احمد الحسن در همان کتاب، در توضیح این آیات از انجیل مینویسد:
«این بندﮤ امین دانا كیست جز فرستادهای از جانب امام مهدی، عیسی، ایلیا و خضر (ع)؟!» [14]
و در انجیل یوحنا، اصحاح ۱۶، شمارﮤ ۱۲-۱۴ از زبان عیسی (ع) چنین میخوانیم:
«12 و بسيار چيزهای ديگر نيز دارم که به شما بگويم، ولی الآن طاقت تحمّلشان را نداريد 13 ولی هنگامی که او، يعنی روحِ راستی آيد، شما را به جميع راستی هدايت خواهد كرد، زيراكه از خود تکلم نمیكند، بلكه فقط به آنچه شنيده است سخن خواهد گفت و از امور بسیاری به شما خبر خواهد داد 14 او مرا جلال خواهد داد، زيرا آنچه را از آنِ من است خواهد گرفت و به شما خبر خواهد داد). [15]
همچنین در تورات، سِفر اشعیا، اصحاح یازدهم، شمارﮤ ۱-۲ آمده است:
«1 و از تنۀ یسّی نهالی خارج میشود و شاخهای از ریشههایش خواهد شکفت 2 و روح پروردگار بر او قرار خواهد گرفت، روح حکمت و فهم، روح مشورت و قدرت، روح معرفت و ترس از خداوند» [16]
چنانکه معروف است که بیست و هفت حرف توحید، توسط قائم و نجاتبخش آخرالزمان منتشر خواهد شد. امام صادق (ع) میفرمایند:
«علم بیست و هفت حرف است و همۀ آنچه پیامبران آوردهاند تنها دو حرف است و مردم تا امروز جز آن دو حرف را نمیشناسند. هنگامی که قائم ما قیام کند، بیست و پنج حرف دیگر را بیرون میآورد و آن را بین مردم نشر میدهد، و آن دو حرف را نیز ضمیمه میکند و بیست و هفت حرف را منتشر میسازد.» [17]
گمان میکنم اکنون به پاسخِ سؤالات ابتدای این نوشتار رسیدهایم؛ در واقع یمانی شرط اصلی ظهور امام مهدی (ع) را -که همان کامل ساختنِ –کمّی و کیفی– حلقۀ یاران امام مهدی (ع) است– محقق میسازد و اینگونه برای آمدن امام مهدی (ع) و اتمام غربت وی زمینهسازی میکنند، و این کاری است که سید احمد الحسن با دعوت خود و علوم و معارفی که منتشر ساخته به انجام رسانده و سالهاست که فرموده: «منتظر شنیدن صدای قدمهایتان در ملأ اعلی [یعنی آسمان هفتم] هستم.» طبیعتاً ادامۀ ماجرا به ما برمیگردد و از خداوند خواستاریم تا توفیق دهد و بتوانیم گامی در راستای اتمام غربت امام مهدی (ع) و آمدن او برداریم.
والحمدلله رب العالمین و السلام علی محمد و آله الائمة و المهدیین