حقیقت ماجرای آفرینش آدم (ع)

چکیده

در فصل سوم کتاب توهم بی‌خدایی، سید احمدالحسن(ع) با رویکردی تفسیری-عرفانی، ماجرای آفرینش حضرت آدم(ع) را در قالب آیات قرآن و روایات اهل‌بیت(ع) بازخوانی می‌کند. او برخلاف قرائت رایج که محل خلقت آدم را زمین می‌داند، استدلال می‌کند که آفرینش انسان از گِل «مرفوع» در آسمان اول ـ یا عالم اَنفُس ـ صورت گرفته است؛ جایی که روح و جسد انسان برای نخستین‌بار با یکدیگر تماس می‌یابند.

وی با بهره‌گیری از آیات نظیر «و نفخت فیه من روحی» و «فَقَعُواْ لَهُ سَاجِدِينَ»، همچنین آیاتی پیرامون خلقت حوا از نفس آدم، نظریۀ خلقت به‌واسطۀ بالا بردن گِل از زمین به آسمان و دمیدن روح در آن را شرح می‌دهد. آفرینش حوّا، آزمون در عالم ذر، هبوط از بهشت، و ماهیت آن بهشت (که به‌زعم او زمینی نیست بلکه در آسمان اول است) نیز در این منظومۀ تفسیری مورد واکاوی قرار گرفته‌اند.

این تحلیل، ضمن آن‌که پاسخگوی بسیاری از ابهامات پیرامون خلقت آدم(ع)، ارتباط روح و جسم، جایگاه بهشت پیش از هبوط، و خلقت حواست، نمایی از طرح کلان خلقت انسان را نیز ارائه می‌دهد؛ طرحی که هدف نهایی آن، بازگشت به همان بهشت اولیه، پس از آزمون در زمین است.

سید احمدالحسن(ع) در فصلِ سومِ کتابِ «توهمِ بی‌خدایی»، چگونگیِ آفرینشِ حضرت آدم(ع) را بر مبنای آیاتِ قرآنِ کریم و روایاتِ پدرانِ بزرگوارشان(ع) تبیین می‌کنند.

خدای متعال آفرینشِ آدم را در آسمانِ اوّل (آسمانِ اَنفُس) آغاز کرد؛ امّا برای اینکه آدم و فرزندانش برای نزول به زمین و اتصال به جسم آمادگی داشته باشند، باید گِل به آسمانِ اوّل بالا برده می‌شد (مرفوع می‌شد) و سپس نفسِ آدم(ع) و دیگر انسان‌ها از آن خلق می‌گردید. این کار ضروری بود؛ زیرا روح در همین گِلِ مرفوع مستقر شد و همان گِلِ رَفع‌شده، وسیلۀ ارتباط و اتصالِ روح با جسد گردید. از سوی دیگر، روح نمی‌تواند جسد را مستقیم لمس کند؛ چون این دو در دو عالمِ متفاوت‌اند و میانشان عوالمِ متعددی قرار دارد. پس وجودِ واسطه‌ای لازم است که در همۀ مراتبِ نزولی، میان آسمانِ جسمانی و آسمانِ اوّل حضور داشته باشد و هنگامِ بالا بردنِ جسم (رفع)، همان مراتب را داشته و در حدودِ آن حرکت کند.

به این ترتیب، گِلی که رفع داده شد—تمثیلی از هر چیزِ زمینی—توانست میانِ دو عالمِ اجساد و ارواح حرکت کند: از عالمِ اجساد در ابتدای آسمانِ اوّل تا محلِّ تماس با آسمانِ دوم، یعنی عالمِ ارواح در آغازِ آسمانِ دوم (آسمانِ روح و بهشتِ ملکوتی).

امام باقر(ع) می‌فرمایند: «خداوند بشر را آفرید و چهل سال او به همان صورت باقی بود. ابلیسِ ملعون بر او می‌گذشت و می‌گفت: برای چه خلق شده‌ای؟»

خداوند می‌فرماید:

«فَقُلْنَا يَا آدَمُ إِنَّ هٰذَا عَدُوٌّ لَكَ وَلِزَوْجِكَ فَلَا يُخْرِجَنَّكُمَا مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقَى»
«گفتیم: ای آدم، این دشمنِ تو و همسرت است. شما را از بهشت بیرون نکند که نگون‌بخت شوی.»

سپس، چون زمین برای استقبال از آدم(ع) به‌عنوانِ خلیفۀ خدا آماده شد، خدای سبحان روحِ ایمان را در جسدِ مثالیِ آدم—که در آسمانِ اوّل بود—دمید و نفسِ نخستینِ انسان پدید آمد؛ چنان‌که قرآن می‌فرماید: «فَإِذَا سَوَّيْتُهُ...» (چون آفرینشش را به پایان بردم...) و نیز: «وَلَقَدْ خَلَقْنَاكُمْ» (و شما را آفریدیم). این رخداد در عالمِ اَنفُس، یعنی آسمانِ اوّل بود.

آنگاه خداوند روح‌القدس را در آدم دمید؛ چنان‌که حقّ‌تعالی فرمود: «... وَنَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي» (و از روحِ خود در آن دمیدم) و نیز: «ثُمَّ صَوَّرْنَاكُمْ» (سپس شما را صورت بخشیدیم)، یعنی شما را به‌صورتِ خدا صورت دادیم؛ همان‌گونه که در تورات آمده است:

«سرانجام خدا فرمود: انسان را به‌صورتِ خود، شبیهِ خود بسازیم... پس خدا انسان را شبیهِ خود (بر صورتِ خود) آفرید. او را به‌صورتِ خدا آفرید؛ انسان را زن و مرد آفرید.» (عهد قدیم، سفر پیدایش، اصحاح ۱، آیاتِ ۲۶ و ۲۷)

سپس خداوند ملائکه را به سجده برای آدم فرمان داد:

«فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ» (در برابر او به سجده افتید)
«ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ» (آنگاه فرشتگان را گفتیم: آدم را سجده کنید)؛
سجده‌کننده سجده کرد و متکبّر تکبّر ورزید و طرد شد.

سپس خداوند نفسِ حوّا را از نفسِ آدم آفرید. می‌فرماید:

«يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا كَثِيرًا وَنِسَاءً...»
«ای مردم! از پروردگارتان—آن‌که شما را از یک نفس آفرید و جفتش را از همان آفرید و از آن دو مردان و زنانِ بسیار پراکند—پروا کنید...»

از امام صادق(ع) نقل است: «خداوندِ متعال، آدم را از گِل و حوّا را از آدم آفرید.» سپس فرزندانِ آن دو بیرون آورده شدند و همگی در امتحانِ نخستین در عالمِ ذرّ (عالمِ نفس‌ها) آزموده شدند؛ و آن امتحان جز یک پرسش نبود:

«وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَىٰ أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ قَالُوا بَلَىٰ شَهِدْنَا...»
«و آن‌گاه که پروردگارت از پشتِ بنی‌آدم، فرزندانشان را برگرفت و آنان را بر خودشان گواه گرفت: آیا من پروردگارتان نیستم؟ گفتند: آری، گواهی دادیم...».
دلالتِ آیه روشن است و تعبیرِ «وَأَشْهَدَهُمْ عَلَىٰ أَنْفُسِهِمْ» نشان می‌دهد که محلِّ این اشهاد، عالمِ نفس‌ها بوده است. پیشتاز و برنده کسی است که نخست ببیند و بشنود و نخست پاسخ دهد.

پس از پایانِ این امتحان، خداوند اراده کرد آنچه را در علمش بود—یعنی فروفرستادنِ آدم به زمین و آزمایشِ او در آن—به انجام رساند. امتحانِ آدم در آسمانِ اوّل (بهشتِ دنیوی) واقع شد و—چنان‌که مقدّر بود—در امتحان ناکام ماند:

«فَأَكَلَا مِنْهَا فَبَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِنْ وَرَقِ الْجَنَّةِ وَعَصَىٰ آدَمُ رَبَّهُ فَغَوَىٰ»
«از آن درخت خوردند و شرمگاهشان برایشان آشکار شد و برگ‌های بهشت را بر خویش چسبانیدند؛ آدم بر پروردگارش عصیان کرد، پس گمراه شد.»
آنگاه آدم و مادرمان حوّا به زمین فرود آمدند—درود خدا بر آن دو باد—و خداوند شفاعتشان را در دنیا و آخرت نصیبمان فرماید.

بیانِ قرآن روشن می‌کند که آدم و حوّا در بهشتِ آسمانِ اوّل خلق شدند و در آغاز در همان‌جا می‌زیستند. این بهشت، بهشتِ دنیوی است؛ در زمین نیست، بلکه در آسمانِ اوّل / عالمِ اَنفُس است:

«فَقُلْنَا يَا آدَمُ إِنَّ هَذَا عَدُوٌّ لَكَ وَلِزَوْجِكَ فَلَا يُخْرِجَنَّكُمَا مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقَى إِنَّ لَكَ أَلَّا تَجُوعَ فِيهَا وَلَا تَعْرَى وَأَنَّكَ لَا تَظْمَأُ فِيهَا وَلَا تَضْحَى فَوَسْوَسَ إِلَيْهِ الشَّيْطَانُ قَالَ يَا آدَمُ هَلْ أَدُلُّكَ عَلَى شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَمُلْكٍ لَا يَبْلَى فَأَكَلَا مِنْهَا فَبَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِنْ وَرَقِ الْجَنَّةِ وَعَصَىٰ آدَمُ رَبَّهُ فَغَوَىٰ»
ترجمه: «گفتیم: ای آدم، این دشمنِ تو و همسرت است؛ شما را از بهشت بیرون نکند که نگون‌بخت شوی که تو در آن نه گرسنه می‌شوی و نه برهنه می‌مانی و نه تشنه می‌شوی و نه آفتاب‌زده شیطان وسوسه‌اش کرد و گفت: آیا تو را به درختِ جاودانگی و ملکی نا‌زوال راه بنمایم؟ پس از آن خوردند و شرمگاهشان آشکار شد و برگ‌های بهشت را بر خویش چسبانیدند؛ آدم بر پروردگارش عصیان کرد، پس گمراه شد.»

پس آیات گویاست: آدم(ع) زمینی نبود و ابتدا در زمین آفریده نشد؛ آفرینشِ او در بهشتِ آسمانِ اوّل رخ داد و این بهشت، غیر از بهشتِ خُلد (بهشتِ جاودان) است:
«فَلَا يُخْرِجَنَّكُمَا مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقَى»—یعنی این بهشت مانندِ زمین نیست که اگر انسان کار نکند و میوه جمع نیاورد و به کشاورزی، صید، دام‌پروری و دفعِ آسیب نپردازد، دچار گرسنگی، برهنگی، تشنگی و آزارِ آفتاب شود. پس این «بهشت»، امرِ دیگری است و زمینی نیست.

مفهومِ آیات کاملاً روشن است: هبوطِ آدم و حوّا نزول از آسمانِ اوّل به آسمانِ جسمانی—به‌ویژه به‌سوی زمین—است. امام صادق(ع) بیان فرمود که آدم بازگشت به همان بهشتی را خواست که در آن بود و خداوند اجابت کرد؛ این نشان می‌دهد آن بهشتی است که انسان پس از جداییِ نفس از جسد به‌واسطۀ مرگ، بار دیگر به آن وارد می‌شود؛ همان‌گونه که پیش‌تر در آن بوده است.

جمع‌بندی: آفرینشِ حضرتِ آدم(ع) از گِلی است که به آسمانِ اوّل بالا برده شد (رفع شد) و روح در آن دمیده شد؛ پس آدم در بهشتِ دنیویِ آسمانِ اوّل آفریده شد. بنابراین، سرشتِ ما آسمانی است و نفسِ ما از روحِ دمیده‌شده در گِلِ مرفوع خلق شده، تا در این زمین آزموده شویم و نفس‌ها بتوانند با جسم‌های زمینیِ آماده‌شده برای امتحان، ارتباط برقرار کنند.

پی نوشت:

  • سید احمدالحسن(ع)، توهمِ بی‌خدایی، ص ۱۵۱.

  • قرآنِ کریم.

کلیدواژه‌ها

احمدالحسن عالم ذر روح‌القدس آفرینش آدم گِل مرفوع آسمان اول بهشت دنیوی عالم اَنفُس هبوط خلقت حوا سجده ملائکه

امتیاز مقاله

0.00 از 5 (0 رأی)
امتیاز شما