گفت‌وگوی داستانی | فصل دوم: بررسی نصوص مربوط به سید احمد ‌الحسن

گفت‌وگوی داستانی | فصل دوم: بررسی نصوص مربوط به سید احمد ‌الحسن

قسمت 1

پسر انسان

چکیده

این متن، قسمت اول از فصل دوم مجموعه «گفت‌وگوی داستانی؛ بررسی نصوص مربوط به سید احمد ‌الحسن» است که با عنوان «پسر انسان» به قلم متیاس نوشته شده است. داستان روایت‌گر گفت‌وگوی الیاس، مسیحیِ مسلمان‌شده، با یکی از مسیحیان معترض دربارۀ بشارت عیسی مسیح به ظهور «پسر انسان» است. نویسنده با تحلیل آیات کتاب مقدس، به‌ویژه انجیل متی (فصل ۲۴)، استدلال می‌کند که «مشرق» و «برق» در این بشارت به خروج ابراهیم از عراق اشاره دارند و احمد الحسن را مصداق همان پسر انسان معرفی می‌کند که از مشرق (عراق) ظهور کرده است.

 

«و من به شما راست می‌گویم، که رفتن من برای شما مفید است، زیرا اگر‌ نروم، تسلی‌دهنده نزد شما نخواهد آمد. اما اگر بروم، او را نزد شما می‌فرستم.» (یوحنا ۷:۱۶)

چندین ماه از ایمان ساره به فرستادﮤ عیسی - احمد الحسن - می‌گذشت، و او در همان ابتدا و با اشتیاق فراوان، متن این آیه را به خطاط و تابلوکار ماهری سفارش داده و آن را بر دیوار سالن پذیرایی‌شان نصب کرده بود. قصد وی از این ‌کار این بود که دوستان و بستگانی که به منزلشان رفت‌وآمد می‌کنند، این آیه را ببینند و دلیل انتخابش برای تابلو را بپرسند و به این ترتیب باب گفت‌وگو دربارﮤ احمد الحسن و ادعای ایشان باز شود. الیاس نیز که سرانجام پس از تحقیقات فراوان، حقانیت احمد الحسن را باور کرده است، به‌همراه همسرش و دوشادوش دیگر ایمان‌داران به فرستادﮤ عیسی، برای انتشار خبر آمدن او و اثبات حقانیت ادعایش تلاش می‌کند.

یک ‌روز که الیاس مشغول نشر مطلبی با عنوان «ظهور پسر انسان» در شبکۀ اجتماعی اینستاگرام بود، با پاسخی اعتراضی از سوی یک مسیحی مواجه شد که نوشته بود: «چرا شما مسلمان‌ها دست از سر ما برنمی‌دارید؟! واقعاً لازم است هر شخصیت کتاب مقدس را به عقیدﮤ خود مرتبط بدانید؟! لااقل پیش از هر ادعایی، برای یک ‌بار هم که شده، کتاب مقدس را دقیق بخوانید تا این‌چنین مفتضح نشوید. پسر انسان نمی‌تواند کسی جز خود عیسی باشد.»

الیاس با خواندن این پاسخ لبخندی زد و در جواب آن شخص نوشت: «هرگز حتی تصورش را هم نمی‌کردم که کسی مرا مسلمان خطاب کند. عزیزم، من هم مانند شما مسیحی بودم و البته اکنون نیز یک مسیحیِ مسلمان‌شده‌ هستم که این بار به‌راستی و حقیقتاً پیرو عیسای مسیح و آموزه‌ها و بشارت‌هایش است ... . گفتی لااقل کتاب مقدس ما را برای یک بار هم که شده، بخوان! برادرم، من از کودکی این کتاب را با جان‌ودل می‌خواندم و با همین کتاب بزرگ شده‌ام، و شاید به همین دلیل است که اکنون یک مسلمانِ پیرو پسر انسانی هستم که عیسی وعدﮤ آمدنش را در زمان‌های آخر داده است. بشارت «ظهور پسر انسان» از یک مسلمان‌زاده به تو نرسیده است، بلکه یک مسیحیِ مسلمان‌شده این خبر را به تو می‌رساند. اگر تمایل داری، آیۀ موردنظر را بخوانیم و بررسی کنیم.»

الیاس هم‌زمان که منتظر پاسخ آن شخص بود، به ادامۀ نشر مطالب خود پرداخت. او از احمد الحسن آموخته بود که در هر کاری اخلاص ورزد و از خدا بخواهد که راه را برایش هموار کند. پس، از همان ابتدا از خداوند خواست یاری‌اش کند که بتواند به بهترین شکل از دعوت فرستادﮤ عیسی دفاع کند. الیاس به این آیه از کتاب مزامیر علاقۀ بسیاری داشت و دلش با خواندن آن آرام می‌گرفت:

«و آنانی که نام تو را می‌شناسند، بر تو توکل خواهند داشت، زیرا ای خداوند، تو طالبان خود را هرگز ترک نکرده‌ای.» (مزامیر 10:۹)

در همین حین که او در حال نوشتن پاسخ به یکی دیگر از دنبال‌کنندگان صفحه‌اش بود، اعلان پاسخ آن شخص مسیحی بر گوشی‌اش نمایان شد.

او در جواب نوشته بود: «باور نمی‌کنم که مسیحی بوده‌ای و مسلمان شده‌ای! چگونه ممکن است کسی پیدا شود که خود را از راه نجات و راستی خارج کند و به بیراهۀ هلاکت و گمراهی وارد کند ... . بگذریم، اگر دلیلی بر ادعایت داری، بیاور! من خود برایت آن آیات را می‌آورم، نکند تو در جست‌وجوی آیات کتاب مقدس ما به زحمت بیفتی!

«23 آنگاه، اگر کسی به شما گوید، «اینک مسیح در اینجا یا در آنجاست» باور مکنید، ۲۴ زیراکه مسیحان کاذب و انبیای کذَبه ظاهر شده، علامات و معجزات عظیمه چنان خواهند نمود که اگر ممکن بودی، برگزیدگان را نیز گمراه کردندی. ۲۵ اینک شما را پیش خبر دادم. ۲۶ پس اگر شما را گویند، اینک در صحراست، بیرون مروید یا آن‌که در خلوت است، باور مکنید، ۲۷ زیرا همچنان‌که برق از مشرق ساطع شده، تا به مغرب ظاهر می‌شود، ظهور پسر انسان نیز چنین خواهد شد.» (انجیل متی، فصل ۲۴)

حال بگو کدام قسمت از این آیات به احمد الحسن اشاره می‌کند؟!»

الیاس بازهم لبخندی زد و در کمال آرامش پاسخ داد:

«پیش روی انسان راهی هست که در نظرش درست می‌نماید، ‏اما در آخر به مرگ می‌انجامد.» (امثال سلیمان ۱۲:۱۴)

من نیز مانند تو بودم، گمان می‌کردم که مسیحیت انتهای راه سعادت است و دیگران در گمراهی به سر می‌برند. من نیز مانند تو در برابر هر مسلمانی که از ارتباط باورهایش به کتاب مقدسمان می‌گفت، می‌ایستادم و تا تسلیم شدنش را نمی‌دیدم، کوتاه نمی‌آمدم و همیشه پیروزِ میدانِ مباحثه با مسلمانان بودم. اما این بار فرق می‌کند! شما با مسلمانان دست‌وپابسته‌ای روبه‌رو نیستید! ما مسلمانان ایمان‌دار به فرستادﮤ عیسی، برای هر ادعای خود و برای انتساب هر شخصیت کتاب مقدس به احمد الحسن از خودِ همین کتاب دلایل قطعی و محکم داریم. برادرم، تعصب را کنار بگذار و با ذهنی آزاد و با انصاف این ادله را بخوان و بعد از آن دربارﮤ احمد الحسن و ادعایش قضاوت کن.

«به‌حسب ظاهر داوری مکنید، بلکه به راستی داوری نمایید.» (انجیل یوحنا فصل ۲۴:۷)

پیش از بیان هر توضیحی، از شما بابت ارائۀ متن آیات متشکرم. همان‌طور که می‌دانی عیسی به‌همراه شاگردان خود به کوه زیتون رفته بود و در آنجا از نشانه‌های پیش از بازگشت خود سخن می‌گفت. او در حضور شاگردان خود نسبت به ظهور انبیا و مدعیان دروغین بسیاری هشدار داد و آنها را برحذر داشت از این‌که هر ادعایی را باور کنند، و سپس به ظهور پسر انسان از مشرق اشاره کرد. آیا تا اینجا و با این بخش از توضیحاتم مخالفتی نداری؟»

شخص مسیحی پاسخ داد: «داشتی خوب پیش می‌رفتی، اما آخرش را خراب کردی. با ابتدای توضیحاتت موافقم، اما با انتهایش خیر! عیسی به ظهور پسر انسان از مشرق اشاره‌ای ندارد. آیۀ مورد نظرت را یک بار دیگر بخوانیم:

«زیرا همچنان‌که برق از مشرق ساطع شده، تا به مغرب ظاهر می‌شود، ظهور پسر انسان نیز چنین خواهد شد.»

عیسی به مشرق و جهت خاصی اشاره نمی‌کند، بلکه تأکیدش بر برق است؛ و منظور ایشان این است که ظهور پسر انسان مانند آمدن صاعقه، شکوهمند و ناگهانی است و در یک لحظه همه‌جا را روشن می‌کند و همگان متوجه آمدنش می‌شوند. پس ظهور پسر انسان مانند وقوع رعدوبرق است که نیازی به خبررسانی ندارد، بلکه همه حتی کسانی که در خانه و اتاق‌هایشان هستند، از آمدنش مطلع می‌شوند.»

الیاس که منتظر پاسخ وی مانده بود، پس از خواندن آن نوشت: «چگونه می‌توان تأکید عیسی به جهت مشرق را نادیده گرفت؟! اگر می‌گویی وی به جهت خاصی اشاره نداشته و فقط ظهور پسر انسان را به رعدوبرق تشبیه کرده است، این سؤالم را پاسخ بده که آیا صاعقه فقط از مشرق خارج و فقط به مغرب ظاهر می‌شود؟ این را بپذیر که وقتی برق در تمام جهات زده می‌شود، منظور عیسی در اینجا یک برق معمولی نیست و اتفاقاً وی به جهت مشرق تأکید دارد. البته این موضوع را در تفاسیر برخی از مفسران مسیحی هم می‌بینیم و این یعنی آنها نیز متوجه اشارﮤ ویژﮤ عیسی به جهات مشرق و مغرب شده‌اند. اگر تا اینجا سؤالی نداری، ادامه دهم و منظور از برق و مشرق و مغرب را توضیح دهم.»

در آن دقایق، هر دوی آنها آنلاین و مشتاق ادامۀ مباحثه بودند.

شخص مسیحی پاسخ داد: «زمانی تأکید عیسی به جهت مشرق معنا پیدا می‌کند که آمدن پسر انسان از این سمت دلیل خاصی داشته باشد. چرا پسر انسان باید از مشرق بیاید؟ و اصلاً مشرق دقیقاً به کجا اشاره دارد؟ نمی‌دانیم! اما تشبیه ظهور پسر انسان به برق قابل توجیه‌تر و واضح‌تر است.»

 الیاس مباحثه را ادامه داد و نوشت: «درود بر شما. سؤال کاملاً به‌ جایی پرسیدی. مشرق دقیقاً به کجا اشاره دارد؟ یادت هست که عیسی در چه مکانی این سخن را بر زبان آورد؟ او به‌همراه شاگردان خود به کوه زیتون رفته بود ... حال، ببینیم مشرق نسبت به این مکان کجا قرار می‌گیرد؟ شاید بگویی مشرق می‌تواند یکی از کشورهای عراق، ایران، اردن، افغانستان و ... باشد و طبیعتاً انتخاب یکی از آنها مشکل است. اما وقتی به کتاب مقدس مراجعه می‌کنیم، متوجه نقش پُررنگ تنها یکی از این مناطق می‌شویم که آن مکان، جایی به‌جز کشور عراق نمی‌تواند باشد. شاید برایت این سؤال مطرح شود که مگر در عراق چه اتفاقی رخ داده است که در میان تمام سرزمین‌هایی که نسبت به کوه زیتون در مشرق قرار گرفته‌اند، این کشور منظور عیسی می‌شود؟ پاسخ این سؤال را در خروج ابراهیم از عراق می‌یابیم. در فصل دوازدهم کتاب پیدایش می‌خوانیم:

«1 و خداوند به ابرام گفت: "از ولایت خود، و از مولد خویش و از خانۀ پدر خود به‌سوی زمینی که به تو نشان دهم، بیرون شو".»

همچنین در فصل پانزدهم همان کتاب، به‌طور واضح‌تر به منطقۀ «اور» اشاره می‌شود که در جنوب عراق امروزی قرار دارد:

«7 خدا به ابرام فرمود: "من همان خداوندی هستم که تو را از شهر اور کلدانیان بیرون آوردم تا این سرزمین را به تو دهم".»

پس ابراهیم از مشرقِ کوه زیتون یعنی عراق خارج شد و به سرزمین مقدس ظاهر گردید.

گمان می‌کنم اکنون با این توضیحات به این نکته نیز رسیده باشی که منظور از برق در این آیه ابراهیم است. پس عیسی ظهور پسر انسان را به خروج ابراهیم از عراق تشبیه می‌کند.

حال، به کلام عیسی بازگردیم. وی به‌صراحت تأکید می‌کند که ادعای هر مدعی مبنی بر پسر انسان بودن را باور نکنیم، چراکه مدعیِ راستينِ پسر انسان فقط از مشرق یعنی عراق می‌آید. و احمد الحسن همان پسر انسان است که عیسی قرن‌ها پیش بشارت آمدنش را از عراق داده بود و سرانجام وعدﮤ عیسی محقق شد و او از عراق ظهور کرد.

دوست عزیز، مایلم بدانی که این توضیحات را در جلد اول کتاب پاسخ‌های روشنگرانه در بستر امواج، نوشتۀ احمد الحسن خوانده‌ام. برای آشنایی بیشتر با علم الهی وی، می‌توانی کتاب‌های ایشان را از درگاه رسمی انتشارات ایشان - انتشارات انصار امام مهدی (ع) - دریافت و مطالعه کنی. ما نیز به یاری خداوند در کنارت هستیم و به سؤالاتت پاسخ می‌دهیم.»

الیاس پس از نوشتن این پاسخ، درحالی‌که گوش‌به‌زنگ اعلان پیام آن شخص بود، گوشی‌اش را کنار گذاشت و از خداوند خواست تا قلب آن سؤال‌کننده را به نور هدایت خود روشن کند.

ادامه دارد ...

کلیدواژه‌ها

احمد الحسن کتاب مقدس انجیل متی گفت‌وگوی دینی پسر انسان مشرق برق ابراهیم ظهور ایمان مسیحی

امتیاز مقاله

0.00 از 5 (0 رأی)
امتیاز شما