اصحاب کهف آخرالزمان
چکیده
مقدمه
در تاریخ ادیان و متون مذهبی، داستانها و شخصیتهای مختلفی وجود دارند که هر یک بهنوعی نمایانگر ارزشها، ایمان، و مبارزه در برابر ظلم و فساد هستند. یکی از این داستانها، داستان اصحاب کهف است که بهعنوان نمادی از استقامت و ایمان در برابر طاغوت شناخته میشود. این جوانان مؤمن با توکل به خداوند، در مقابل حاکمیتِ ظالم و علمای گمراه ایستادگی کردند و بهدنبالِ حقیقت و آزادی بودند.
در این راستا، سؤال مهمی مطرح میشود: آیا ارتباطی میان اصحاب کهف و حضرت قائم (ع) وجود دارد؟ بررسی این ارتباط، نهتنها به درک عمیقتری از معانی موجود در متون دینی کمک میکند، بلکه میتواند به ما نشان دهد که چگونه این شخصیتها و داستانها، در کنار یکدیگر به تبیین مفاهیم عدالت، ایمان، و مبارزه با ظلم پرداختهاند.
ارتباط داستان اصحاب کهف با مهدویت و قیام حضرت قائم (ع)
داستان اصحاب کهف، بهعنوان نمادی از ایمان و مقاومت در برابر ظلم و فساد شناخته میشود. این داستان، به روایت مردان مؤمنی اشاره دارد که در برابر طاغوت زمان خود ایستادگی کردند و بهطرز شجاعانهای از عبادت آنچه غیر از خدا بود، پرهیز کردند.
اصحاب کهف در آیات قرآن
(أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْكَهْفِ وَالرَّقِيمِ كَانُوا مِنْ آيَاتِنَا عَجَبًا) (آیا گمان کردی که اصحاب کهف و رقیم از نشانههای شگفتانگیز ما بودند؟) (إِذْ أَوَى الْفِتْيَةُ إِلَى الْكَهْفِ فَقَالُوا رَبَّنَا آتِنَا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً وَهَيِّئْ لَنَا مِنْ أَمْرِنَا رَشَدًا) (آنگاه که جوانان بهسوی غار پناه جستند و گفتند: پروردگارا، از جانب خود بر ما رحمتی عطا کن و برای ما کارمان را به سامان آور) (فَضَرَبْنَا عَلَىٰ آذَانِهِمْ فِي الْكَهْفِ سِنِينَ عَدَدًا) (پس در آن غار سالیانی چند، بر گوشهایشان پرده زدیم) (ثُمَّ بَعَثْنَاهُمْ لِنَعْلَمَ أَيُّ الْحِزْبَيْنِ أَحْصَىٰ لِمَا لَبِثُوا أَمَدًا) (آنگاه آنان را بیدار کردیم تا بدانیم کدامیک از آن دو گروه، مدت درنگشان را بهتر حساب کردهاند) (نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيْكَ نَبَأَهُم بِالْحَقِّ ۚ إِنَّهُمْ فِتْيَةٌ آمَنُوا بِرَبِّهِمْ وَزِدْنَاهُمْ هُدًى) (ما خبرشان را بهحق برای تو بازگو میکنیم؛ آنان جوانمردانی بودند که به پروردگارشان ایمان آوردند، و ما بر هدایتشان افزودیم).[1]
در این مقاله، به بررسی ارتباط این داستان با امام مهدی (ع) پرداخته میشود. این متن به بررسی ارتباط بین اصحاب کهف و یاران قائم (ع) با استناد به کلام سید احمد الحسن یمانی، فرستادﮤ امام مهدی (ع) میپردازد.
اصحاب کهف، هفت جوان مؤمن بودند که در برابر طاغوت زمان خود ایستادگی کردند و به خداوند توکل نمودند. قرآن به هدایت این جوانان اشاره کرده و نشان میدهد که آنها به پروردگارشان ایمان آوردند.
ارتباطی بین اصحاب کهف و داستان موسی (ع) و عالم ربانی، و همچنین بین ذوالقرنین و حضرت قائم (ع) وجود دارد. اصحاب کهف از طاغوت زمان خود نافرمانی کردند و به خداوند ایمان آوردند. خداوند بر هدایت آنها افزود و آنها در زمان قیام قائم (ع) به عنوان یاران او حضور خواهند داشت و انتقام خون امام حسین (ع) را خواهند گرفت.
بنابراین، در زمان قیام حضرت قائم (ع)، اصحاب کهف بهعنوان یاران او شناخته میشوند و با ظلم و استکبار مبارزه میکنند. همچنین، روایات موجود بر ارتباط داستان اصحاب کهف و قیام عاشورا تأکید دارند و نشان میدهند که اصحاب قائم (ع) نیز افرادی مشابه اصحاب کهف خواهند بود که در راستای تحقق عدالت و آزادی تلاش میکنند.
داستان اصحاب کهف در کلام یمانی آلمحمد (ع)
سید احمد الحسن میفرماید:
«داستان اصحاب کهف در قرآن کریم، در سورﮤ کهف بیان شده است. این جوانان، در برابر دو نوع طاغوت ایستادگی کردند:
۱. حاکم ظالم: حاکمی که خود را بهعنوان خدا معرفی کرده و مردم را به عبادت خود دعوت میکرد.
۲. علمای گمراه: افرادی که دین را تحریف کرده و بهجای خدا، خود را معبود قرار داده بودند.
این جوانان با کفر ورزیدن به طاغوت و پناه بردن به غار، نشان دادند که ایمان و توکل بر خداوند میتواند انسان را از خطرات نجات دهد. خداوند نیز در قرآن میفرماید: ﴿إِنَّهُمْ فِتْيَةٌ آمَنُوا بِرَبِّهِمْ وَزِدْنَاهُمْ هُدًى﴾ (ما داستان آنان [اصحاب کهف] را برای تو حکایت میکنیم. آنان جوانمردانی بودند که به پروردگارشان ایمان آوردند، و ما بر هدایتشان افزودیم).»[2]
ارتباط آن با مهدویت
اصحاب کهف نهتنها نمایانگر ایمان و استقامت در برابر ظلم هستند، بلکه در روایات اسلامی بهعنوان یاران حضرت قائم (ع) نیز شناخته میشوند. طبق برخی روایات، این جوانان در زمان قیام قائم (ع) بهعنوان یاران او ظاهر خواهند شد و انتقام خون امام حسین (ع) را خواهند گرفت. این نکته، نشاندهندﮤ پیوند عمیق بین داستان اصحاب کهف و مهدویت است. در زمان ظهور قائم (ع)، نشانههایی وجود دارد که میتوان آنها را با داستان اصحاب کهف مرتبط دانست. بهعنوان مثال، قدرتهای ظالمی که بر روی زمین تسلط دارند - همانند قدرتهای استکباری امروز - با یاری یاران امام زمان (ع) زیر پا گذاشته خواهند شد. این یاران، همچون اصحاب کهف، از قدرت الهی الهام میگیرند و با توکل بر خداوند، در برابر ظلم میایستند.
بررسی داستان اصحاب کهف و تفسیر سیدمحمدحسین طباطبایی
درحالیکه مشاهده میکنیم علما هیچ پاسخ و تفسیر دقیقی در این خصوص ارائه ندادهاند، بررسی داستان اصحاب کهف و اختلافات موجود در روایات مربوط به آن میتواند به ما کمک کند تا بهتر به درک این موضوع بپردازیم. برای نمونه، خلاصهای از تفسیر محمدحسین طباطبایی تقدیم حضور شما میشود.
سید محمدحسین طباطبایی در تفسیر آیات مربوط به اصحاب کهف، به بررسی داستان و اختلافات موجود در روایات مربوط به آن میپردازد. او به دو دلیل عمده برای این اختلافات اشاره میکند:
۱. تعصّب اهل کتاب:
داستان اصحاب کهف ازجمله موضوعاتی است که اهل کتاب به آن اهمیت زیادی میدهند. این موضوع باعث شده است که روایتهای مختلفی از آن وجود داشته باشد. قریش نیز این داستان را از اهل کتاب شنیده بودند و برای آزمودن پیامبر (ص)، آن را مطرح کردند تا ببینند آیا او توانایی پاسخگویی به این پرسشها را دارد یا نه.
۲. روش بیان قرآن:
قرآن کریم به بیان نکات برجسته و مهم داستانها اکتفا میکند و به جزئیات نمیپردازد. هدف قرآن هدایت انسانهاست، نه تاریخنگاری. ازاینرو، ممکن است برخی جزئیات در روایتهای مختلف وجود نداشته باشد.
سید محمدحسین طباطبایی همچنین به روایتهای مختلف از صحابه و تابعین اشاره میکند که هر یک با دیدگاهها و تفاسیر متفاوتی این داستان را نقل کردهاند. به همین دلیل، دستیابی به یک پاسخ جامع و قابلاعتماد دشوار است.[3]
محمدحسین طباطبایی، صاحب تفسیر المیزان، بعد از تحقیق در تفسیر علمای ادیان سهگانه به جواب متقن و درستی دست پیدا نکرده و به این موضوع اعتراف میکند. این نشاندهندﮤ چالشهای موجود در فهم دقیق داستان اصحاب کهف و تنوّع تفاسیر ظنّی در خصوص آن است.
سخن گفتن سر امام حسین (ع) بر نیزه
سید احمدالحسن، یمانی آل محمد، بیان میدارد که شنیده شد سر امام حسین (ع) این آیه را میخواند:
«به این خاطر است که سر امام حسین (ع) این آیه را میخواند: (لا قوّة إلّا بالله) (قدرتی وجود ندارد جز در خداوند)، چراکه انتقام خونش را نخواهد گرفت مگر آنان که مصداق این آیۀ کریمه باشند.»
در روایتی آمده است که: وقتی سر امام حسین (ع) را از تنش جدا کردند، آن را بر درختی آویزان کردند و شنیده شد که آن سر به سخن درآمده و میگفت: (سَیَعْلَمُ الَّذینَ ظَلَمُوا أیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُون) (سورﮤ شعرا، آیۀ ۲۲۷) (آنانکه ستم کردند بهزودی میدانند که بازگشتشان به کجاست.) و نیز صدایش در دمشق شنیده شد که میگفت: «هیچ نیرو و قدرتی وجود ندارد جز در خداوند». و شنیده شد که میگفت: «آیا قصۀ اصحاب کهف و رقیم، واقعهای عجیب است؟» و در روایت آمده است که زید بن أرقم گفت:«امر تو به خدا عجیبتر است، ای پسر رسولخدا!»
سید احمد الحسن و پیام عمیق ایمان و جهاد
سید احمد الحسن، با کلامی حکیمانه و عمیق، از یارانش میخواهد که درک بهتری از مفهوم ایمان و جهاد در راه حق داشته باشند. او به آنان یادآوری میکند که باید همچون اصحاب کهف، از طاغوتهای زمان خود دوری کنند و با توکل به خداوند، در برابر ظلم و ستم ایستادگی نمایند.
او به یارانش میآموزد که در زمان ظهور، باید همچون جوانان مؤمن و مخلصی که از حاکمان ظالم و علمای گمراه کنارهگیری کردند، بهدنبال حقیقت و نور الهی باشند. انتظار او این است که یارانش، قدرت و اقتدار را تنها در دستان خداوند ببینند و با ایمان راسخ، به قیام امام قائم (ع) بپیوندند.
در حقیقت، سید احمد الحسن بر آن است که یارانش همواره به یاد داشته باشند: هرجا ظلم و ستم سایه افکند، وظیفۀ آنان است که با عزمی راسخ و دلی سرشار از محبت الهی، برای برپایی عدالت و ستاندن حق تلاش کنند. او از آنان میخواهد که بهعنوان انصار امام زمان (ع)، با ایمان و شجاعتی استوار، در مسیر حق گام بردارند و همچون اصحاب کهف، در برابر طاغوتهای روزگار، ایستادگی و پایداری پیشه کنند. و گویا این، زبان حال یمانی آلمحمد(ع) است که میگوید:
«ای یاران من! شما همچون ستارگانی در تاریکی شب هستید؛ با نور ایمان خود، ظلمت را بشکنید و در راه حق، همچون اصحاب کهف، در مسیر حق پیش بروید.»
با این وصف، سید احمد الحسن نهتنها اراده و عزم یارانش را تقویت میکند، بلکه آنها را بهسمت یک هدف بزرگ و نورانی هدایت مینماید.
مبارزه باطاغوتهای دوقلوی هر زمان
با استناد به منابع قرآنی، روایی و دیدگاههای سید احمد الحسن یمانی، پژوهش حاضر نشان میدهد که اصحاب کهف، بهعنوان الگوی مبارزه با طاغوتهای دوقلوی «حاکم ظالم» و «علمای گمراه»، نماد پیشگامان نهضت امام زمان (ع) محسوب میشوند.
یافتههای تحقیق حاکی از آن است که:
۱. قرآن کریم، اصحاب کهف را بهعنوان جوانان مؤمنی معرفی میکند که با توکل بر خداوند (کهف، ۱۳) در برابر نظام سلطه ایستادند.
۲. روایات اسلامی، این گروه را بهعنوان یاران حضرت قائم (ع) معرفی میکنند که در آخرالزمان به انتقام خون امام حسین (ع) خواهند پرداخت.
۳. تحلیل سید احمد الحسن نشان میدهد ارتباط معناداری میان اصحاب کهف، ذوالقرنین و امام مهدی (ع) وجود دارد.
۴. تفسیر سید محمدحسین طباطبایی در المیزان بر چالشهای فهم این داستان، بهدلیل اختلاف نظرات علما و تعصبات اهل کتاب، تأکید دارد.
این پژوهش همچنین به بررسی پیوند نمادین میان سخن گفتن سر امام حسین (ع) و آیات مربوط به اصحاب کهف میپردازد که نشاندهندﮤ عمق ارتباط عاشورا و مهدویت است. در نهایت، اصحاب کهف، الگوی کاملی برای یاران آخرالزمانی امام زمان (ع) هستند که باید با همان ایمان و استقامت، در برابر نظامهای طاغوتی معاصر بایستند.