هدف خلقت
چکیده
شناخت خداوند سبحان، عالیترین هدف خلقت و آرمانیترین سبب آفرینش است.
هدفی که خداوند در قرآن برای مکلفین معرفی میکند در ظاهر چیزی جز عبادت بهمعنای لغوی نیست؛ اما عبادت تهی از معرفت، ارزشی ندارد؛ پس ارادۀ خداوند بر این قرار گرفته است موجودی دارای اراده بیافریند که بر سر دوراهی قرار بگیرد و بتواند راهی را انتخاب و اختیار کند. همین انتخاب و اصل اختیار است که قدرت شکوفا شدن و تکامل را در جهت بهفعلیترساندنش به این نوع از خلقت میدهد.
پس جهان مادی مقدمهای است برای آفرینش انسان.
انسان باید برای انتخابش سر دوراهی قرار بگیرد، وگرنه به کمالی که باید از راه انتخاب برسد نمیرسد؛ بنابراین صحیح است بگوییم خلقت جهان مقدمهای است برای خلقت انسان، و انسان آفریده شد تا سر دوراهی قرار بگیرد و امتحان پس دهد؛ پس نتیجه این میشود که آفرینش جهان برای امتحان انسان و بهکمالرسیدن او بوده است.
مسئلۀ خلقت انسان و هدف از خلقت او، در میان تمام آفریدهها، دارای چنان اهمیتی است که قرآن توجه ما را نسبت به آن، بهاندازۀ توجه نسبت به خدا یا همان خالق، جلب میکند؛ و خداوند انسان را با هدف توحید و معرفت الهی خلق نموده؛ پس لازم است انسان برای این هدف تلاش کند؛ و باید در نظر داشته باشیم که اندیشمندان بعد از نفی باطل از عالم خلقت و نظرات پیدرپی دربارۀ هدف از خلقت در نهایت، برایشان واضح میشود که انسان برای جزا و دستیابی کمال و ارتقا، و برانگیختهشدن در عالم دیگری خلق میشود؛ چراکه مسئلۀ خلقت بدون «حشْر» باطل خواهد بود.
در نتیجه در خصوص هدف خلقت، از علم بیکران سید احمدالحسن علیهالسلام اینگونه حاصل شد که هدف از خلقت، معرفت محمد و آل محمد است؛ تنها موضوعی که مورد بحث و هدف خداوند متعال است و این موضوع از زمانی آغاز شد که ارادۀ خداوند برای آفرینش خلقت با موضوع کسب معرفت انجام شد و میبینیم فعل خداوند برای تحقق ارادهاش با ماجرای حضرت آدم آغاز میشود که برای ما واضح میکند موضوع واسطههای الهی امری ضروری و مهم بوده که در صورت عدم وجود این واسطهها در نظام آفرینش خلل به وجود میآید؛ اما تاکنون کسی تحقق هدف خلقت را در وجود این واسطهها مورد بررسی قرار نداده است؛ بلکه آن را فراموش کردهاند؛ اکنون سید احمدالحسن (ع) این ضرورت نظام آفرینش را یادآور شده و بشریت را بهسمت آن سوق میدهد تا اینکه همۀ بندگان به درجهای از کمال و معرفت برسند و هدف از خلقت خویش را متذکر شوند.
مقدمه:
(اَلْحَمْدُ لِلّهِ ربِّ الْعالَمیِنِ، مالِکِ الْمُلْکِ، مُجْرِي الْفُلْکِ، مُسَخّرِ الرِّیاحِ، فالِقِ الإصْباحِ، دَیّانِ الدْینِ، ربَّ الْعالَمیِنِ)
(حمد و ستایش مخصوص خداوند، پروردگار جهانیان است؛ روانساز کشتیها، رامکنندۀ بادها، پدیدآورندۀ صبحگاهان از شب، و حاکم روز جزا، و پروردگار جهانیان)
هر صاحب اندیشهای از دیرباز در پی معمای خلقت خویش بوده است که از آن در متون دینی به هدف خلقت انسان یاد میشود.
حتی شاعران و فلاسفه نیز در کتب و اشعار خویش بهدنبال غایت و علت خلقت بودند و این سؤال بزرگ در لابهلای نوشتههایشان کاملاً واضح است؛ همان طور که مولانا دراینباره به زیبایی قلم میزند؛ آنجا که میگوید:
«روزها فکر من این است و همه شب سخنم/ که چرا غافل از احوال دل خویشتنم/ از کجا آمدهام، آمدنم بهر چه بود؟/ به کجا میروم آخر، ننمایی وطنم/ ماندهام سخت عجب کز چه سبب ساخت مرا/ یا چه بوده است مراد وی از این ساختنم.»
در اینجا سعی بر این است تا بستری برای موضوع بحث یعنی هدف خلقت فراهم شود تا از فراخور آن، مخاطب با بررسی آرا و نظرات علما در ادیان مختلف و مقایسۀ آن با سخنان قائم آلمحمد، سید احمدالحسن (ع) به حقیقت اصلی که مراد و هدف خداوند از آن آفرینش است برسد و از سطحینگری اقوال علما به تناقضات و اشتباهات فتاوای بشری نسبت به تعالیم اصیل الهی آگاه شود؛ لذا انسان عاقل و منصف پس از مطالعۀ این مقاله، مستأصل از بیراههای که تاکنون پیموده، به دنبال طریقی میگردد تا علم و توحید و معرفت را از مجرای اصلیاش بیاموزد که هیچ خطا و نقصانی در آن راه ندارد و این طریق همان صراط مستقیم است؛ یعنی شاگردیکردن در محضر حجتهای خدا و تبعیت از رسولان الهی که ما را بر سر سفرۀ فیض و علم الهی میهمان کردهاند تا مکلفین هدف از خلقت را شناخته و با تأسی به آلمحمد به آن جامۀ عمل بپوشانند.
اکنون پس از این مقدمۀ کوتاه به بیان دیدگاههای ادیان مختلف و مفسران و علمای ادیان و مذاهب در خصوص هدف خلقت انسان میپردازیم و در پایان، به آنچه از مجمع بحر علم علی و فاطمه علیهماالسلام دراینباره بیان شده است متذکر میشویم تا تشنگان طریق معرفت به مقدار وسع و ظرفیت خویش از آب زلال چشمهسار حکمت آل محمد علیهمالسلام بهرهمند شوند.
با ما همراه باشید...