پاسخ به درخواست سید هادی صالحی

پاسخ به درخواست سید هادی صالحی

اثبات حقانیت مهدیین (ع) به روش او

چکیده

ارمیا خطیب در این مقاله، نقدی بر روش استدلال سید هادی صالحی درباره اثبات دوازده امام ارائه می‌دهد و با همان مبنا، وجود مهدیین(ع) پس از امام مهدی(ع) را از متون مقدس و روایات شیعی اثبات می‌کند. نویسنده ضمن طرح پرسش‌های چالش‌برانگیز از استدلال صالحی، به شواهدی از تورات، انجیل (مکاشفه یوحنا)، مزمور داوود، و روایات پیامبر(ص) و اهل‌بیت(ع) استناد می‌کند که به صراحت از وجود جانشینان و مهدیین پس از امام مهدی(ع) خبر می‌دهند. مقاله تأکید دارد که انکار این شواهد، نادیده‌گرفتن بخشی از وحی الهی است و شناخت مهدیین(ع) ادامه مسیر حق است.

 

سید هادی صالحی، استاد مرکز تخصصی مهدویت و مرکز تخصصی فرق و ادیان [1] و دارای مدرک دکترا و استاد بنیاد امامت [2] و عضو پژوهشکدﮤ باقرالعلوم (ع) [3]، در یک کلیپ صوتی – که برای رد دعوت سید احمد الحسن تهیه کرده بود - چنین گفته است:

«درمورد عدد دوازده – اِثناعشر - گفتیم که در کتاب‌های اصلی اهل‌سنت این عدد نقل شده، احادیثش هم خواندیم. نیازی نیست وارد کتاب‌های درجه دو بشیم. همین مقدار کافی‌ است.

الان ما ثابت کردیم که از زمان پیغمبر بین شیعه و سنی، عدد دوازده مسلمه، یعنی هزار و چهارصد سال.

حالا می‌خوایم این‌و ببریمش جلو، برسونیم به پنج هزار سال و بیشتر.

این کتاب مقدسه، یعنی اون چیزی که شما بهش می‌گید تورات و انجیل، عهد قدیم و عهد جدید. این کتاب چاپ انتشارات ایلام است.

در اول کتاب مقدس، پنج سفر موسا‌ست، اسفار خمسه. در سفر پیدایش، که اولیشه یا تکوین، باب هفدهم، بند بیستم:

«اما در خصوص اسماعیل [آمد اول صفحۀ هجده] اما در خصوص اسماعیل تو را اجابت فرمودم. [ابراهیم وقتی که اسماعیل و هاجر را در اون بیابان - که حالا ما مکه می‌نامیم - گذاشت، آمد به درگاه خدا مناجات کرد: خدایا من اینا رو گذاشتم یه جای بی‌آب و علفی، نمیرند از گرسنگی و تشنگی بالاخره. به درگاه خدا سفارششون کرد. خداوند متعال به او می‌فرماید که] تو را درمورد اسماعیل اجابت فرمودم اینک او را برکت داده، بارور گردانم و او را بسیار کثیر گردانم [نسل اسماعیل خیلی زیاد می‌شه] دوازده رئیس از وی پدید آیند [عدد دوازده. رئیس در عربی می‌شه امام] و امتی عظیم از وی به‌وجود آورم.»

توجه دارید این در کتاب موسی آمده که پنج هزار سال ازش می‌گذرد و ابراهیم قبل از موسی بوده، منتها ما کتاب ابراهیم رو در دست نداریم. و الا این خبری است که در کتاب موسی نسبت به ابراهیم آمده.

پس عدد دوازده، بیش از پنج هزار سال، از زمان ابراهیم حداقل ما مدرک داریم که خداوند متعال این را فرموده.

حالا آیا به‌نظر شما، یک چنین مطلبی ممکنه تغییر پیدا کند؟ که در چند کتابِ آسمانی نقل شده. و آیا خدا ممکنه وعده‌هاش را تخلف کند؟! حالا اگر اونا راست می‌گن و عدد بیست ‌و چهار است، یک مدرک براش بیارن.» [4]

همچنین خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا) دربارﮤ سید هادی صالحی گفت:

«این پژوهشگر با اشاره به معیارهای تشخیص مهدویت دروغین بیان کرد: اولین مورد اشارات کتب آسمانی است. در عهد عتیق، بحث اثنا‌عشر مطرح شده است و این‌که خداوند به ابراهیم (ع) وحی کرد که ما دعای تو را مستجاب کردیم و نتیجۀ دعا این بود که نسل او زیاد شدند و امتی از آنها پدید آمدند و ۱۲ نقیب و رئیس (امام) در بین آنها وجود داشت. ازجمله فایدﮤ تمرکز بر عدد ۱۲ در بحث امامت، این است که مدعیان دروغینی که از امام سیزدهم و چهاردهم حرف می‌زنند دستشان رو می‌شود، کما این‌که طرفداران بصری از امام چهاردهم حرف می‌زنند.» [5]

سید هادی صالحی در پیِ آن بود که ثابت کند عدد «دوازده» از قدیم - یعنی حداقل از پنج هزار سالِ پیش - وجود داشته است و ذکر دوازده‌امام (علیهم‌السلام) بارها بیان شده است و بدین ترتیب بحث تواتر اخبار دربارﮤ دوازده‌امام (علیهم‌السلام) را ثابت کند و به خیال خود سخن خود را بر کرسی بنشاند، این‌که در گذشته نیز سخنی از بیست و چهار جانشین موجود نبوده است.

در پاسخ می‌گوییم:

اول. کسی که با مبنای سید هادی صالحی و سایر مخالفان دعوت یمانی آشنا باشد می‌داند که روش آنها، به‌ویژه سید هادی صالحی، این است که آنها نصی کاملاً آشکار را خواستارند. برای نمونه، سید هادی صالحی از ما درخواست کرده ‌است:

«بسم الله الرحمن الرحیم

ما در چند برنامه سعی می‌کنیم تعدادی سؤال از مدعی یمانی و کسانی که به او گرایش پیدا کردند طرح کنیم. این سؤالات، سؤالات خاصی‌اند و برای همین منظور طراحی شده.

 اونا مدعی هستند که هرچه ما می‌گیم براساس روایاته و چیزی بیرون از روایات نمی‌گیم. ما هم از اونا روایت می‌خوایم. توجه بفرمایید، فقط روایت می‌خوایم! متن روایت را می‌خوایم! نه این‌که بگن لازمه‌‌اش این است. از این، این استفاده می‌شود. بنده این‌جوری بلد نیستم! من روایت می‌خوام! ما صد و هشت حدیث داریم که می‌فرماید امام زمان پسر امام حسن عسکری ا‌ست، به همین صراحت. سؤالات ما هم روایات نیاز دارد، به‌صراحت.

سؤال اول. یک روایت بیارید که یمانی پسر حضرت مهدی ا‌ست. نگید از اینجا این استفاده می‌شود، از اونجا. من یه روایت می‌خوام صراحتاً بگوید یمانی پسر امام زمانه!

دو. یک روایت بیارید که بگه یمانی از بصره می‌آد. یمانی باید از یمن بیاد، روایاتی داریم صراحتاً‌، این یمانی از بصره آمده. خیلی خب، نمی‌خوام بگید ما استفاده می‌کنیم دو تا یمانی، نه! یه روایت بیارید که بگه یه یمانی داریم از یمن، از صنعا می‌آد. یه یمانی هم داریم از بصره می‌آد، صراحتاً این‌و بگه!

سه. یک روایت بیارید که بگه یمانی همون احمده، یعنی یمانی اسمش احمد است. نه این‌که از روایات استفاده کنید و فلان. نه! روایت بفرماید: الیمانی اسمه احمد من البصره. حالا ولو بگه یمانی دوم یا بگه یمانی اول. من کاری ندارم! اما روایت می‌خوام، نه برداشت شما را، یعنی تحمیل شما را به روایت!

چهارم. یک روایت بیارید که بگه یمانی اول‌المهدیین است، بگه یمانی اول‌المهدیین است. بیارید!

پنجم. یک روایت بیارید که بگه یمانی شکلش این است. چون شما می‌گید یمانی شکلش این‌طور است. این‌طور است نه! روایت بگه یمانی قیافه‌اش اینه. تو خود روایت به‌صراحت گفته بشود.

این شد پنج سؤال! والسلام علیکم و رحمة‌الله.» [6]

براساس همان قانون سید هادی صالحی، ما سؤالاتی را در باب استدلال او از تورات طرح می‌کنیم:

سؤال اول. یک آیه بیاورید که صراحتاً گفته باشد این دوازده رئیس، دوازده‌امام‌ در شیعه هستند.

سؤال دوم. یک آیه بیاورید که صراحتاً گفته باشد این دوازده رئیس، بعد از پیامبر اسلام می‌آیند.

سؤال سوم. یک آیه بیاورید که صراحتاً گفته باشد این دوازده رئیس، از جانشینان پیامبر اسلام هستند.

سؤال چهارم. یک آیه بیاورید که صراحتاً نام‌های این دوازده رئیس را گفته باشد؛ یعنی از اولین آنها آغاز کند و به آخرین آنها برسد.

سؤال پنجم. یک آیه بیاورید که صراحتاً گفته باشد اولینِ این دوازده رئیس، با پیامبر اسلام نسبت فامیلی دارد.

سؤال ششم. یک آیه بیاورید که صراحتاً نام همسر اولینِ این دوازده رئیس را گفته باشد.

سؤال هفتم. یک آیه بیاورید که صراحتاً گفته باشد یازده تن از این دوازده رئیس، از فرزندان دختر پیامبر اسلام (ص) هستند.

سؤال هشتم. یک آیه بیاورید که صراحتاً گفته باشد که دو تن از این دوازده رئیس، برادران یکدیگر‌ند.

سؤال نهم. یک آیه بیاورید که صراحتاً گفته باشد که این دوازده رئیس، پی‌درپی می‌آیند و بین آنها فترتی نیست.

سؤال دهم. یک آیه بیاورید که صراحتاً نام‌های مکان تولد این دوازده رئیس را گفته باشد.

سؤال یازدهم. یک آیه بیاورید که صراحتاً گفته باشد القاب این دوازده رئیس چیست؟

سؤال دوازدهم. یک آیه بیاورید که صراحتاً گفته باشد آخرین فرد از این دوازده رئیس، دارای غیبت طولانی خواهد بود.

سؤال سیزدهم. یک آیه بیاورید که صراحتاً گفته باشد این دوازده رئیس به شهادت خواهند رسید.

این سیزده سؤال مطرح شد، نه این‌که بخواهیم با آنها دلالت دوازده رئیس بر دوازده‌امام (ع) را نقض کنیم، بلکه آوردیم تا نشان دهیم که خود سید هادی صالحی نیز به استدلال خویش باور ندارد. زیرا اساساً استدلال به چنین متنی براساس روش او بی‌ارزش است؛ آری، آوردیم تا نشان دهیم که مخالفان دعوت یمانی براساس هواهای نفسانی خویش عمل می‌کنند و نه براساس قانون مشخصی.

بنابراین براساس قانون سید هادی صالحی و دوستانش، دوازده رئیس، ممکن نیست که به دوازده‌امام شیعه اشاره داشته باشد، زیرا سید هادی صالحی آیاتی از تورات یا حتی آیه‌ای از تورات در اختیار ندارد که حتی یکی از این سؤالات را به‌روشنی پاسخ دهد. در نتیجه، گویا این قانون عقیم او تنها در برابر سید احمد الحسن کاربرد دارد. آری، او و هم‌کیشانش، این قانون را در برابر دوازده‌امام (ع) به‌کار نمی‌برند، زیرا آنها با انتساب خودشان به آن بزرگواران (ع) به جایگاه‌های نامشروع دینی و پست دنیوی رسیده‌اند.

همچنین علاقه داریم بر موضع خود تأکید کنیم که ما نیاز به روایتی نداریم که بگوید یمانی پسر امام زمان (ع) و مهدی اول است و از بصره می‌آید و ... . زیرا روایت معتبری داریم که همانا وصیت پیامبر خدا حضرت محمد (ص) است، که در آن نام مهدی اول، - که فرزند امام مهدی (ع) است - مشخص شده‌است [7] و اهل‌بیت علیهم‌السلام در روایات دیگری مکان تولد او یعنی بصره [8] و نیز صفات او را بیان کرده‌اند. [9] از سوی دیگر، امام باقر (ع) به این مضمون فرموده است که از کسی پیروی نکنید تا شخصی را ببینید که با وصیت پیامبر خدا حضرت محمد (ص) می‌آید. [10] اکنون که صاحب وصیت پیامبر خدا آمده و خود را با مهم‌ترین نص یا معرفی‌نامۀ دینی (نص بازدارنده از گمراهی تا روز قیامت) معرفی کرده است، یعنی امامت و عصمت خود را اثبات کرده است. بنابراین اگر بگوید یمانی وعده‌داده‌شده نیز هست، به او نخواهیم گفت که دلیل مستقل و نص مستقیم بر یمانی بودن خود بیاور، گرچه سید احمد الحسن در پاسخ به پرسش ۱۴۴ متشابهات (ج 4) دو دلیل عقلی کافی آورده است که یمانی همان مهدی اول است و هیچ‌کسی جز او نخواهد بود. [11] البته حتی اگر این دلیل و روشنگری را نیز نیاورده بود، ما باید یمانی بودن او را می‌پذیرفتیم، زیرا مهدی و معصوم بودن را با نص قطعی اثبات کرده ‌است؛ اما او به‌سبب بزرگواری‌اش - همان‌طور که بزرگواری صفت این خاندان است - دلیل یمانی بودن خود را نیز به روش استدلالی ارائه فرموده است.

دوم. گذشته از نکتۀ اول، در آن متن توراتی که سید هادی صالحی آورده است چنین می‌خوانیم:

«و اما در خصوص اسماعیل، تو را اجابت فرمودم. اینک او را برکت داده، بارور گردانم، و او را بسیار کثیر گردانم. دوازده رئیس از وی پدید آیند، و امتی عظیم از وی به‌وجود آورم.» [12]

که متن عبری آن چنین است:

(ולישמעאל שמעתיך הנה ברכתי אתו והפריתי אתו והרביתי אתו במאד מאד שנים עשר נשיאם יוליד ונתתיו לגוי גדול׃).

عبارت שנים עשר נשיאם با تلفظ شِنِم šə-nêm عَسَر ‘ā-śār نِسِایم  nə-śî-’imدر این متن عبری، به معنای دوازده رئیس است.

اما جهتِ اطلاع سید هادی صالحی عرض کنیم که استدلال او حداقل از دیدِ یک مسیحی یا یهودی باطل و اشتباه است، زیرا این دوازده رئیس در پیدایش 20:17، نه دوازده‌امام (ع) بلکه دوازده پسر اسماعیل هستند، زیرا در پیدایش 16:25 همان عبارت را دربارﮤ پسران اسماعیل می‌خوانیم:

(אלה הם בני ישמעאל ואלה שמתם בחצריהם ובטירתם שנים עשר נשיאם לאמתם׃)

اما ترجمۀ فارسی آن:

«۱۳ و این است نام های پسران اسماعیل، موافق اسم‌های ایشان به‌حسب پیدایش ایشان. نخست زادۂ اسماعیل، نَبایوت، و قیدار و اَدَبیل و مِبسام. ۱۴ و مشماع و دومه و مسا ۱۵ و حدار و تیما و یطُور و نافِیش و قِدْمَه. ۱۶ اینانند پسران اسماعیل، و این است نام‌های ایشان در بُلدان و حله‌های ایشان، دوازده امیر (שנים עשר נשיאם)، حسب قبایل ایشان.»

سوم. پیامبر اسلام مقام امامت را نیز دارد، چنان‌که در حدیثی از امام صادق (ع) این نکته روشن می‌شود. [13] حال وقتی سید هادی صالحی این دوازده رئیس را دوازده‌امام از نسلِ اسماعیل تلقی کرده‌است، پس پیامبر اسلام چه می‌شود؟

احتمالاً او خواهد گفت مقام او محفوظ است و نبودن یاد او در آنجا، مقام امامت او را نفی نمی‌کند!

اکنون ما می‌توانیم چنین بگوییم که در فرزندان اسماعیل (ع) معصومان دیگری نیز وجود دارند که بارزترین آنها خود حضرت محمد (ص) است، که در این نص بحث‌برانگیز که مورد استدلال سید هادی صالحی است، به‌صورت مشخص از او یاد نشده است، اما در نصوص دیگر یاد شده است. بنابراین لازم نیست که در همۀ نصوص، به همۀ جانشینان و معصومان بعدی اشاره شود. لذا ما به‌زودی اثبات می‌کنیم که علاوه‌بر این نص که روشن‌ترین تأویل آن دوازده‌ امام معصوم هستند، نص دیگری نیز برای اثبات دوازده‌امام و دوازده‌مهدی داریم. آیا درست است که به قسمتی از وحی خدا ایمان بیاوریم و به قسمت دیگری که مخالف هوای نفس ماست، کفر بورزیم؟

(... آيا شما به پاره‌اى از كتاب ايمان مى‌آوريد، و به پاره‌اى كفر مى‌ورزيد؟ پس جزاى هركس از شما كه چنين كند جز خوارى در زندگى دنيا چيزى نخواهد بود، و روز رستاخيز ايشان را به سخت‌ترين عذاب‌ها باز برند، و خدا از آنچه مى‌كنيد غافل نيست). [14]

چهارم. اما این‌که او گفته است:

«حالا آیا به‌نظر شما، یک چنین مطلبی ممکنه که تغییر پیدا کند؟ که در چند کتابِ آسمانی نقل شده و آیا خدا ممکنه وعده‌هاش را تخلف کند؟! حالا اگر اونا راست می‌گن و عدد بیست ‌و چهار است، یک مدرک براش بیارن.» پایان نقل‌قول.

در پاسخ به درخواست سید هادی صالحی می‌گوییم:

چنان‌که او یک نص رمزی را برای اثبات حقانیت امامان دوازده‌گانه (ع) آورد، ما نیز نصوص رمزگونه را در اثبات حقانیت ایشان (ع)، و به‌ویژه مهدیین (ع) خواهیم آورد.

در عهد جدید آمده است:

«2 [...] و دیدم که تختی در آسمان قائم است و بر آن تخت‌ نشیننده‌ای. [...] ۴ و گرداگرد تخت، بیست ‌و‌ چهار تخت است؛ و بر آن تخت‌ها بیست ‌و چهار پیر که جامه‌ای سفید در بردارند نشسته دیدم و بر سر ایشان تاج‌های زرین[15]

این بیست ‌و چهار پیر نشسته بر تخت -که تاج‌های زرین و پوشش سپید دارند- همان امامان و مهدیین هستند. [16]

همچنین می‌خوانیم:

«۱ [...] زنی که آفتاب را در بر دارد و ماه زیر پای‌هایش و بر سرش تاجی از دوازده ستاره است، [...] ۵ پس پسر نرینه‌ای را زایید که همۀ امّت‌های زمین را به عصای آهنین حکمرانی خواهد کرد [...] ۱۷ و اژدها بر زن غضب نموده، رفت تا با باقی‌ماندگان ذریت او که احکام خدا را حفظ می‌کنند و شهادت عیسی را نگاه می‌دارند، جنگ کند.» [17]

سید احمد الحسن دربارﮤ این رؤیا می‌گوید:

«حال که این نکته روشن شد، می‌گویم: این زن، در رؤیای یوحنا به‌طور رمزگونه به مادر امام مهدی (ع) در زمانی مشخص اشاره دارد. ایشان با خورشید، ماه و دوازده نفر در بر گرفته و احاطه شده است؛ یعنی با محمد، علی، فاطمه و امامان از فرزندان فاطمه (ع) تا امام مهدی، یعنی چهارده تَن. و فرزندی که در رؤیا به دنیا می‌آورد، مهدی اول است که در وصیت فرستادﮤ خدا حضرت محمد (ص) ذکر شده است. به این ترتیب، عدد پانزده نفر در رؤیا به دست می‌آید، و شیطان‌های انسانی و جنی با نسل او می‌جنگند، زیرا آنها خلفا و جانشینان خداوند در زمینش هستند.» [18]

بنابراین یکی از مصادیق این زن، مادر امام مهدی (ع) است. آری، در بخشی از زیارت مادر امام مهدی (ع) آمده است:

«[...] السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُها المَنْعُوتَةُ فِي الاِنْجِيلِ [...]» که معنای آن چنین است: «[...] سلام بر تو اى وصف‌شده در انجيل [...]» [19]

در معنای عام، انجیل به کل عهد جدید - که مکاشفه نیز از اجزای آن است - گفته می‌شود. بنابراین در مکاشفه از نسل او سخن به میان آمده است که طبق روایات، آنها مهدیین هستند. بنابراین در اینجا نیز یاد امامان و مهدیین را می‌یابیم. [20]

در عهد قدیم آمده است:

«۱ [...] انشاء خود را دربارﮤ پادشاه می‌گویم. زبان من قلم کاتب ماهر است. [...] ۱۶ به‌عوض پدرانت پسرانت خواهند بود و ایشان را بر تمامی جهان سروران خواهی ساخت. 17 نام تو را در همۀ دهرها ذکر خواهم کرد. پس قوم‌ها تو را حمد خواهند گفت تا ابدالاباد.» [21]

دکتر شیخ ناظم عقیلی در توضیح آیات 16 و 17 می‌گوید:

«این متن تورات اشاره دارد بر این‌که مخاطب این سخن به پدران و اجدادی منتسب است که از حقشان در ریاست و امامت منع شده‌اند و خداوند در عوض، ریاست را در فرزندانش در سراسر زمین قرار خواهد داد و یادش را برای همیشه جاودان خواهد ساخت. این شخصیت بر کسی غیر از امام مهدی محمدبن الحسن (ع) تطبيق پیدا نمی‌کند. پس این متن، بر وجود فرزندانی برای امام مهدی (ع) دلالت دارد که پس از پدرشان (ع) در سراسر زمین حکومت خواهند کرد، به‌خصوص که موافق با تصور اسلامی در این موضوع است.» [22]

بنابراین این پادشاه امام مهدی (ع) است و پسران، همان مهدیین (ع) هستند و این نص نیز در کنار وصیت مقدس پیامبر اسلام و رؤیای یوحنای رسول، تأییدی بر وجود دوازده جانشین الهی پس از امام مهدی (ع) است.

همچنین می‌خوانیم:

 (و خداوند می‌گوید: «اما عهد من با ایشان این است که روح من که بر توست و کلام من که در دهان تو گذاشته‌ام از دهان تو و از دهان ذریت تو و از دهان ذریتِ ذریت تو دور نخواهد شد.» خداوند می‌گوید: «از الان و تا ابدالاباد.») [23]

این نسل همان مهدیین (ع) هستند: اگر اشعیا ۱۶:۵۹-۲۱ را در کنار اشعیا ۱:۶۳-۶ ـ‌ که دربارﮤ نجات‌دهنده‌ای از بصره سخن می‌گوید ‌ـ بگذاریم، به‌روشنی می‌بینیم که آنها به یک شخص اشاره دارند؛ کسی که بر پایۀ فصل ۶۳ از کتاب اشعیا از بصره می‌آید، رهایی‌بخش آخرالزمان است که از طریق متون شیعی مشخص است که این فرد همان مهدی اول از فرزندان امام مهدی (ع) است. [24]

در انتها، این‌که مهدیین، جانشینان الهی و دارای مقام امامت هستند، یک حقیقت دینی است که هرگز نمی‌توان آن را انکار کرد و کسی که بعد از روشن شدن حق با این حقیقت دشمنی می‌کند، تنها نشان می‌دهد که ایمان حقیقی و قلبی به پیامبر خدا (ص) و امامان پس از او (ع) و پیامبران و جانشینان گذشته (ع) ندارد و دین تنها لقلقۀ زبان اوست و هیچ ارتباطی با آن ندارد. اما هرکه انصاف داشته باشد با دیدن شواهد بسیاری که دربارﮤ مهدیین وجود دارد، سر تعظیم فرود می‌آورد و به حقیقت اقرار می‌کند. ما همان‌طور که سید هادی صالحی درخواست کرد، دلایلی از کتب پیشین برای او آوردیم، باشد که خدا او را هدایت کند و قلب او را به حقیقت روشن سازد.

در حقیقت، سید هادی صالحی با شخصی دشمنی می‌کند که با برهانی محکم از دینِ خدا دفاع کرده است و حقانیتِ اسلام و پیامبر اسلام و امامان را با روشی برای مسیحیان اثبات کرده است که هیچ‌یک از بزرگانِ دینیِ سید هادی صالحی قادر به انجام چنین کاری نبوده‌اند، یا صریح‌تر بگوییم دارای چنین علمی نبوده‌اند.

 

پانویس‌ها:

  1. [1]  https://www.namaz.ir/mahdavit-specialized-workshop/

  2. [2]  https://www.dte.ir/portal/home/?person/210501/591026/601812/

  3. [3]  https://rasanews.ir/001xib

  4. [4]  https://www.aparat.com/v/n264zf5

  5. [5]  https://iqna.ir/00HCsS

  6. [6]  https://rasanews.ir/002Y8C

  7. [7]  پیامبر (ص) به علی (ع) فرمود: «[...] و این‌ها دوازده امام هستند، سپس بعد از ایشان دوازده مهدی است. هنگامی که زمان وفاتش رسید، آن (خلافت) را به فرزندش اول مقربان تسلیم کند، که سه نام دارد، نامی هم‌نام من و نام پدرم و آن عبدالله و احمد است و نام سومش مهدی است و او اولین مؤمنان است.» (طوسی، الغیبة، ص۱۵۰، ح۱۱۱؛ نسخۀ فارسی، ص300).

  8. [8]  از علی (ع) در خبرى طولانى -که در آن اصحاب قائم (ع) را ذکر می‌کند- آمده است: «اولين آنها از بصره است ...» (سيدبن طاووس، الملاحم و الفتن في ظهور الغائب المنتظر(عج)، ص۱۴۶)؛ از امام صادق (ع) در روايتى طولانى که نام ياران قائم (ع) را ذکر می‌کند آمده است: «و از بصره ... احمد» (مصطفى كاظمی، بشارة الإسلام في علامات المهدي، ص۲۹۵)؛ امیرالمؤمنین علی (ع) فرمودند: «محل تولد مهدی (ع) مُدینه است، او از اهل‌بیت پیامبر (ص) است و اسمش اسم پیامبر است...» (نعيم بن حماد مروزي، الفتن، ص۲۲۶؛ سيدبن طاووس، الملاحم و الفتن في ظهور الغائب المنتظر (عج)، ص۷۳). مُدینه در بصره است. ملا صالح مازندرانی نیز این‌چنین گواهی داده است: «در کتاب‌هایی كه بر انبيای پيشين نازل شده نوشته شده: در مكه مردی معصوم به نام احمد و کُنیه‌اش ابوالقاسم به دنيا می‌آید و همچنين در روستايی از عراق. يكی از آنها پيغمبر و ديگری امام است.» (ملا صالح مازندرانی، شرح أصول كافی، ج۱۲، ص۴۲۰).

  9. [9]  حمران‌بن اعین می‌گوید: به امام باقر (ع) عرض کردم: فدایتان شوم، من وارد مدینه شدم درحالی‌که کیسۀ چرمینی به کمر دارم. در آن هزار دینار بود و با خدا عهد بَستم که آن را دیناردینار جلوی درِ شما انفاق کنم، یا این‌که پاسخ سؤال من را بدهی. فرمود: «ای حمران، سؤال کن تا پاسخت را دریافت کنی و دینار‌های خود را انفاق نکن.» (حمران می‌گوید) عرض کردم: از شما به جهت نزدیکی‌تان به رسول‌الله (ص) می‌پرسم، شما صاحب‌الأمر و قائم آن هستید؟ فرمود: «خیر.» عرض کردم: پدر و مادرم به فدایتان، پس چه فردی است؟ فرمود: «او فردی است که سرخ‌وسفید است، چشمانی فرورفته دارد، ابروانی پرپشت دارد، میان شانه‌هایش پهن است، بر سر ایشان حَزاز (شوره) است، و در صورت ایشان نشانه‌ای است؛ خدا موسی را بیامرزد.» (محمد بن إبراهيم نعمانی، غیبت، ص ۲۱۵).

  10. [10]  امام باقر (ع) فرمود: «به زمین بچسب و هرگز از هیچ‌کسی و هیچ پرچمی تبعیت نکن تا این‌که مردی از نسل حسین (ع) ببینی که وصیت پیامبر (ص) و پرچم و سلاحش با اوست.» (مجلسی، بحارالأنوار - ط مؤسسةالوفاء، ج 52، ص 224).

  11. [11]  ر.ک: سید احمد الحسن، متشابهات، ج 4، س 144.

  12. [12]  پیدایش 20:17.

  13. [13]  ر.ک: شیخ کلینی، الكافي- ط الاسلامية، ج 1، باب طبقات الأنبياء والرسل والأئمة عليهم‌السلام، ح 1، ص ۱۷۴-۱۷۵.

  14. [14]  (.... أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَابِ وَتَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ فَمَا جَزَاءُ مَنْ يَفْعَلُ ذَلِكَ مِنْكُمْ إِلَّا خِزْيٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يُرَدُّونَ إِلَى أَشَدِّ الْعَذَابِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ)  سورﮤ بقره، آیۀ 85.

  15. [15]  مکاشفه، فصل 4.

  16. [16]  ر.ک: سید احمد الحسن، سیزدهمین حواری، نسخۀ‌ گردآوری‌شده توسط دکتر توفیق محمد مغربی، نسخۀ عربی، مجموعۀ اول پرسش‌ها، بیست ‌و چهار پیر در رؤیای یوحنای لاهوتی، ص 132-135.

  17. [17]  مکاشفه، فصل 12.

  18. [18]  ر.ک: سید احمد الحسن، سیزدهمین حواری، نسخۀ عربی گردآوری شدۀ دکتر توفیق مغربی، ص 129.

  19. [19]  شيخ عباس قمي، مفاتيح‌الجنان، زيارة أم‌القائم عليها‌السلام.

  20. [20]   همچنین ر.ک: سید احمد الحسن، سیزدهمین حواری، نسخۀ عربی گردآوری شدۀ دکتر توفیق مغربی، ص 129-۱۳۰.

  21. [21]  مزمور ۴۵.

  22. [22]  ر.ک: دکتر شیخ ناظم عقیلی، تواتر اخبار در استمرار امامت بعد از صاحب‌الزمان، حدیث 37، در نسخۀ عربی، ص 93.

  23. [23]  اشعیا، فصل 59.

  24. [24]  ر.ک: دکتر عادل سعیدی، بشارت به تسلی‌دهنده احمد و کنکاشی در عقیدﮤ مسیحیت، نسخۀ عربی، ص ۱۱۶-۱۱۷. همچنین ر.ک: طوسی، غيبت، ص 478-479. همچنین امام صادق (ع) فرمود: «[...] بعد القائم‏ احد عشر مهديا من ولد الحسين‏...» «بعد از قائم يازده مهدی از فرزندان حسين (ع) هستند [...]» (الاصول الستة عشر، ص ۹۱). روشن است که بعد از امام محمدبن الحسن، دوازده مهدی وجود دارد و نه یازده مهدی. پس آن قائم که بعد از او یازده مهدی وجود دارد، همان مهدی اول است و اگر پرسیده شود چرا او را قائم می‌دانیم؟ می‌گویم این را ما نمی‌گوییم، بلکه اهل‌بیت علیهم‌السلام فرموده‌اند. (ر.ک: شیخ کلینی، الكافي- ط الاسلامية، ج ۱، ص ۵۳۶).

     

کلیدواژه‌ها

مهدیین(ع) دوازده امام(ع) سید هادی صالحی اثبات امامت تورات و انجیل مکاشفه یوحنا وصیت پیامبر(ص) امام مهدی(ع) جانشینان الهی روایات شیعه

امتیاز مقاله

0.00 از 5 (0 رأی)
امتیاز شما