حقیقت روح چیست؟

چکیده

این مقاله با محوریت آموزه‌های سید احمدالحسن، به بررسی حقیقت روح و مراتب آن در وجود انسان می‌پردازد. انسان و حیوان در سه روح مادی مشترک‌اند: حیات، قوت و شهوت؛ اما آنچه انسان را به مراتب ملکوتی می‌برد، روح ایمان و در نهایت، روح‌القدس است که با ایمان به حجت الهی در هر زمان به انسان عطا می‌شود. روح‌القدس، علمی از جانب خداست که بر حجت الهی نازل می‌شود و با آن، نور و هدایت به دیگر انسان‌ها منتقل می‌گردد. این روح همان است که در شب قدر همراه ملائکه نازل می‌شود. با دریافت روح ایمان، انسان وارد حیات ملکوتی می‌شود و روابط او از سطح خونی و مادی، به روابط روحی و ملکوتی تغییر می‌یابد. در این مرتبه، انسان‌ها با ایثار و بی‌تعلقی نسبت به دنیا، به مقام قرب الهی می‌رسند و اگر تمام تعلقات خود را پیش از مرگ قطع کرده باشند، مرگی سبک و ملکوتی خواهند داشت. راهکارهایی مانند انفاق گسترده، نذر فرزندان برای وجه الله، و تلاش برای ارتقاء خانواده در مسیر بندگی، از جمله روش‌های بریدن این تعلقات است. در نهایت، انسان با روح‌القدس به مقام عصمت و حضور دائمی در ملکوت نائل می‌گردد.

«همانگونه {که بر پيامبران پيشين وحي فرستاديم} بر تو نيز روحي را به فرمان خود وحي کرديم؛ تو پيش از اين نمي دانستي کتاب و ايمان چيست؛ ولي ما آن را نوري قرار داديم که به وسيله آن هر کس از بندگان خويش را که بخواهيم هدايت مي کنيم؛ و تو مسلماً به سوي راه راست هدايت مي کني». (شوری: 52)

روحی که در شب قدر همراه با ملائکه به حجت خدا نازل می شود، چیست و حقیقت روحی که از جانب خدا به حجت خدا وارد می شود و موجب هدایت او می شود، چیست؟ برای پاسخ به این سؤال ها همراه باشید:

انسان و حیوان در سه روح مشترک اند: روح حیات، قوت و شهوت؛ که با این سه روح، امکان زیست مادی برای انسان فراهم است. (سید احمدالحسن: عقاید اسلام/ ص 343 )؛ اما آنچه به انسان توانایی حیات ملکوتی را می دهد، روح ایمان است . روحی که موجب ارتقای نفس انسان از آسمان دوم به بالا می شود. وقتی به انسان، بدون داشتن روح ایمان بنگریم، از لحاظ رتبۀ وجودی، در عالم مادی و هم ردیف سایر حیوانات است. (که گاهی در شقاوت از حیوان نیز پست تر می شود. اعراف: ۱۷۹ ).

روابط انسان ها در این مرتبه، رابطه ای مادی و خونی است، مشابه حیوانات. آنچه موجب حیات متمایز انسانی است، نگرانی های انسان ها برای یکدیگر و از سر ایثار است (ر.ک. به سید احمدالحسن، توهم بی خدایی، فصل پنجم، بحث مربوط به ایثار). روح ایثار، انسانیت انسان را نمایش می دهد و رابطه ای متمایز بین انسان ها به وجود می آورد: همان اشتراک در انسانیت. و دنیایی که در آن، انسان ها نگران انسانیت هم باشند و منافع و حیات خود را به خاطر دیگری به خطر بیندازند، خود تبدیل به بهشتی مادی خواهد شد. ولی انسان ها می توانند این حس انسانیت خود را تقویت کرده و به لحاظ رتبۀ وجودی به مراتب بالاتری از بهشت مادی دست پیدا کنند؛ و این محقق نمی شود مگر با ایمان به فرستاده های الهی. انسان ها با ایمان به حجت الهی در هر زمان، دارای روح ایمان شده و وارد پا یین ترین مراتب بهشت در آسمان دوم می شوند که قابلیت ارتقا تا آسمان ششم را دارد. با ورود به ملکوت (آسمان دوم به بالا)، انسان ها حیات دیگری را تجربه می کنند. روابط انسان ها در این مرتبه، روابطی مبتنی بر روح است، همان طور که در عالم ماده، «خون » مبنای روابط خویشاوندی بود؛ در این مرتبه «روح » مبنای خویشاوندی جدید ملکوتی و ایمانی است؛ و به این دلیل است که در قرآن آمده: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ» ؛«مؤمنان، برادر يکديگرند ». (حجرات: ۱۰)؛ همان برادری و خواهری که در روایت آمده قائم (ع) مبتنی بر آن حکم خواهد کرد: از اباعبدالله امام صادق و ابا الحسن امام کاظم علیهم االسلام روایت شده که فرمودند: اگر قائم ما قیام کند، به سه مسئله حکم می کند که کسی پیش از او به آن ها حکم نکرده است: ... و برادر از برادرش در عالم سایه ها {عالم ذر} ارث می برد. (خصال، شیخ صدوق: ص 69). این روحی که به حجت خدا در هر زمان و در شب قدر نازل می شود، همان روح القدسی است که با آن به حجت خدا، علم، نور و عصمت عطا می شود؛

«وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِّنْ أَمْرِنَا مَا كُنتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلَ الْإِيمَانُ وَلَكِن جَعَلْنَاهُ نُورًا نَّهْدِي بِهِ مَن نَّشَاءُ مِنْ عِبَادِنَا وَإِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ». (شوری:52)

ایمان به حجت خدا، انسا نها را دارای روح ایمان می کند؛ که آ نها را وارد حیات ملکوتی و روابط حقیقی جدیدی می کند. در این رابطۀ حقیقی چون محور روابط، روح است که حد اعلای آن عقل است، هیچ تضادی وجود ندارد. به همین خاطر است که می خوانیم: « تَنَزَّلُ الْمَلَئِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم بِکُلِّ أَمْرٍ سَلامٌ... .» و در آن سلم و سلامت هست، تا جایی که مرگ نیز برای انسان سخت نخواهد بود، اگر تمام پیوندها و تعلقات روح به جسم را از قبل بریده باشد. آیا می توانیم تعلقات مادی را قبل از مرگ، از روح جدا کنیم؟ را ههایی برای ارتقای حیات مبتنی بر روح و نیز بریده شدن این تعلقات مادی قبل از مرگ در کلام امام احمدالحسن (ع) آمده است (متشابهات: ج 2، سؤال 26 ):

۱- انفاق بی حدومرز به ایتام و فقرا و مساکین.

۲- نذر فرزندان برای وجه الله: به این معنی که آن ها را به عنوان مجاهدانی که برای اعلای کلمۀ حق جهاد می کنند، نذر کند.

۳- تلاش برای رساندن همسر به مقامات عالیه در اطاعت خداوند سبحان.

در ماه رمضان هم که ماه نزول روح در شب قدر آن است، دستورات و دعاها به نحوی است که انسان کمترین تعلق را به عالم ماده داشته باشد و برنامۀ تقویت روح را در پیش بگیرد. ای نها موجب گسستن پیوندهای مادی و توجه بیشتر به حیات روحانی است و انسان را تا جایی بالا می برد که روحش تماماً به ملکوت پیوسته و به آسمان هفتم وارد شود، آنجا که انسان دارای روح القدس می شود که او را صاحب عصمت می کند و جزو مقربین می شود. این فرد به تعبیر حضرت علی (ع) قلبش هم اکنون در بهشت است و تنها جسمش در عالمِ عمل (دنیا) مشغول به انجام اعمال است. (نهج البلاغه: خطبة ۱۹۲ ). همان طور که خود ایشان، حین ارتحالشان فرمودند: من فقط همسایۀ شما بودم، که چند روزی بدنم در کنار شما زیست. (شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید: ج 9/ ص 11 6 )؛ یعنی بریدنی و قطع تعلقی نداشت که بخواهد مرگی دردناک داشته باشد. بنابراین افرادی که چنین زیسته باشند، همواره زنده اند، حتی پس از مرگ. پس سلام و درود خدا بر تو ای امیر مؤمنان که قطعاً سلام ما را خواهی شنید.

 

کلیدواژه‌ها

حجت الهی ایمان سید احمدالحسن ایثار انسانیت روح نهج‌البلاغه روح‌القدس شب قدر حیات ملکوتی تعلقات مادی روح ایمان مقام عصمت

امتیاز مقاله

5.00 از 5 (1 رأی)
امتیاز شما