گفت‌وگوی داستانی (تسلی‌دهنده)

گفت‌وگوی داستانی (تسلی‌دهنده)

قسمت 1

چکیده

این نوشتار در قالب گفت‌وگویی داستانی میان چند دوست مسیحی روایت می‌شود که در مهمانی‌ای دوستانه، بحثی سرنوشت‌ساز دربارۀ «تسلی‌دهنده» شکل می‌گیرد؛ همان شخصیتی که عیسی وعدۀ آمدنش را پس از رفتن خود داده بود. الیاس و ساره، میزبانان مهمانی، با استناد به آیات کتاب مقدس، نشان می‌دهند که تسلی‌دهنده، برخلاف تصور رایج، روح‌القدس نیست؛ چراکه روح‌القدس حتی در زمان حیات عیسی نیز حاضر بود، در حالی‌که عیسی شرط آمدن تسلی‌دهنده را رفتن خود اعلام کرده بود. این گفت‌وگو آرام‌آرام به معرفی سید احمد الحسن، موعودِ وعده‌داده‌شده از سوی عیسی مسیح، منتهی می‌شود و زمینه‌ای برای چالش ذهنی و تحقیق مخاطبان فراهم می‌آورد.

 

مهمانی آغاز شد؛ دورهمی دوستانه‌ای که کاملاً هدفمند و برنامه‌ریزی‌شده بود و الیاس و ساره به قصد سخن گفتن از احمد الحسن، آن را ترتیب داده بودند.

هنوز زمان زیادی از آمدن مهمان‌ها نگذشته بود که یکی از آن‌ها، که نامش «سروش» بود، متن آیه‌ای را که بر تابلوی روی دیوار قرار داشت، با صدای نسبتاً بلندی خواند و گفت:

«و من به شما راست می‌گویم که رفتن من برای شما مفید است، زیرا اگر نروم، تسلی‌دهنده نزد شما نخواهد آمد. اما اگر بروم، او را نزد شما می‌فرستم.»[1]

چه خط زیبایی! و چه انتخاب سؤال‌برانگیزی! مبارک است. این تابلو را تا به‌حال در خانه‌تان ندیده بودم.»

الیاس خندید و گفت: «سلامت باشی، رفیق. متشکرم. اما گفتی انتخابی سؤال‌برانگیز! اکنون برای من هم این سؤال مطرح شد که با دیدن این تابلو، چه سؤالی می‌تواند برایت پیش آمده باشد؟»

سروش گفت: «خب، واضح است! حتماً دلیلی داشته‌اید که بین آن‌همه آیات کتاب مقدس، این آیه را انتخاب کرده‌اید. دلیلتان برایم سؤال شد.»

شاید در آن لحظات، هیچ‌کس به ‌اندازﮤ ساره خوشحال نبود؛ چراکه اصلاً فکرش را نمی‌کرد که به این زودی باب گفت‌وگو دربارﮤ احمد الحسن باز شود. او پذیرایی از مهمان‌ها را آغاز کرد، و الیاس که منتظر بود کار ساره و تعارف‌ها و تشکر کردن‌های دیگران به پایان برسد که توضیحاتش را آغاز کند، با این سخن از یکی دیگر از دوستانشان مواجه شد:

«در میان ما که سال‌هاست همدیگر را می‌شناسیم و دوستی‌مان برادرانه شده است، الیاس از همه بیشتر به خداوند و کتاب مقدس علاقه دارد. یادم هست از همان ابتدا یک کتاب مقدس جیبی همراهش بود و گاه‌به‌گاه آن را باز می‌کرد و می‌خواند. هنوز هم آن کتاب را داری؟ چند وقتی است آن را همراهت نمی‌بینم!»

الیاس خندید و گفت: «"و دنیا و شهوات آن در گذر است، لکن کسی که به ارادﮤ خدا عمل می‌کند، تا به ابد باقی می‌ماند."[2] بله، هنوز هم آن را دارم، اما مدتی است که کتاب دیگری را جایگزین آن کرده‌ام!»

ساره لبخند تحسین‌برانگیزی زد، زیرا متوجه منظور همسرش از کتاب جایگزین شد.

الیاس ادامه داد و گفت: «لطفاً راحت باشید و از خودتان پذیرایی کنید. من هم هم‌زمان که شما مشغول هستید، پاسخ سؤالی را که برای سروش پیش آمده است برای همگی‌ بیان می‌کنم.»

او سپس رو به همسرش کرد و گفت: «ساره جان، از تو نیز می‌خواهم که ساکت نمانی و لطفاً هرکجا که توضیحاتم نیاز به تصحیح یا تکمیل داشتند، آن‌ها را بیان کنی.»

ساره لبخندی زد و گفت: «با کمال میل! اما پیش از این‌که آن خبر خوش را به دوستانمان بدهی، سخنی کوتاه بگویم و سپس تو ادامه بده.»

او با آرامش و لبخند همیشگی‌اش رو به مهمانان کرد و گفت: «عزیزانم، سال‌هاست که با یکدیگر دوست هستیم و همچون خواهر و برادر شده‌ایم. شما ما را می‌شناسید و می‌دانید که به‌راحتی تسلیم هر سخنی نمی‌شویم. همین چند دقیقه پیش بود که گفتید الیاس اهل مطالعۀ دائمی کتاب مقدس است و نسبت به عیسای مسیح و هر موضوعی که به او مربوط می‌شود، حساس و نکته‌سنج است. در مقابل، ما نیز شما را می‌شناسیم. می‌دانیم دوستانی مؤدب و باشخصیت داریم که اهل توهین و فحاشی نیستند. از شما می‌خواهم که بعد از شنیدن حرف‌های ما، بدون پیش‌داوری به آن نگاه کنید و قضاوت را به بعد از فکر کردن و تحقیق درباره‌اش موکول کنید.»

ساره سپس این آیه را خواند:

«دل مرد عادل در جواب دادن تفکر می‌کند، اما دهان شریران، چیزهای بد را جاری می‌سازد.» (امثال ۲۸:۱۵)

هانا که از دوستان قدیمی ساره بود و به‌همراه خانواده‌اش در آن مهمانی حضور داشت، با تعجب و هیجان گفت: «خدای من! عجب مهمانی متفاوتی شده است. الیاس و ساره ما را دعوت کرده‌اند و برایمان آیات کتاب مقدس را می‌خوانند. یاد جلسات کلیسا افتادم! بی‌صبرانه منتظرم بدانم آن خبر خوش چیست!»

ساره خندید و گفت: «چایت را بنوش! یقین دارم بعد از شنیدن سخنان الیاس، دیگر فرصت نوشیدنش را نخواهی داشت، چون بعد از آن یا خودت سؤال می‌پرسی یا به‌دقت به سؤالات دیگران و پاسخ‌های الیاس گوش می‌دهی و دیگر چایت سرد می‌شود.»

ساره با اشتیاق فراوان به همسرش نگاه معناداری کرد و از او خواست شروع کند.

و سرانجام الیاس همان کاری را کرد که به شوق انجام دادنش، این مهمانی را ترتیب داده بودند. او این‌گونه آغاز کرد:

 «اما چگونه کسی را بخوانند که به او ایمان نیاورده‌اند؟‏ و چگونه به کسی ایمان آورند که از او نشنیده‌اند؟‏ و چگونه بشنوند،‏ اگر کسی به آنان موعظه نکند؟‏ * و چگونه موعظه کنند،‏ اگر فرستاده نشوند؟‏ چنان‌که نوشته شده است:‏ «چه زیباست پای‌های کسانی که بشارت می‌آورند.‏»[3]

عزیزانم، دورهمی‌ امروزمان شکل کاملاً متفاوتی با دیگر دورهمی‌هایمان دارد. ما قصد داریم بشارت ظهور کسی را بدهیم که سال‌ها قبل، عیسای مسیح وعدﮤ آمدنش را داده است: «تسلی‌دهنده»، همان کسی که عیسی گفت می‌روم ولی او را نزد شما می‌فرستم:

"و من به شما راست می‌گویم که رفتن من برای شما مفید است، زیرا اگر نروم تسلی‌دهنده نزد شما نخواهد آمد. اما اگر بروم او را نزد شما می‌فرستم." (یوحنا 7:16)

و اکنون آن فرستاده آمده است.»

برای لحظاتی، سکوت سنگینی بر مهمانی حاکم شد و سپس سروش با تعجب گفت: «تسلی‌دهنده؟! درست شنیدم؟! او که از ابتدا تا به حال با ما ایمان‌داران بوده است، چرا می‌گویی اکنون آمده است؟!»

هانا نیز گفت: «من هم می‌خواستم همین را بگویم! تسلی‌دهنده یا همان روح‌القدس که همیشه با ما بوده است و آمدنش به دیروز و امروز برنمی‌گردد! الیاس، منظورت را نفهمیدیم! لطفاً بیشتر توضیح بده.»

صدای تأیید دیگران هم شنیده شد و همگی به الیاس چشم دوخته بودند تا پاسخ دهد.

الیاس لبخندی زد و گفت: «بله، درست شنیدید! خبر آمدنِ تسلی‌دهنده را دادم. اما عزیزانم، تسلی‌دهنده، روح‌القدس نیست. البته ما نیز گمان می‌کردیم تسلی‌دهنده همان روح القدس است، اما حال متوجه اشتباهمان شده‌ایم. چراکه برای تسلی‌دهنده در کتاب مقدس، ویژگی‌ها و توصیفاتی بیان شده است که اصلاً نمی‌تواند به روح‌القدس اشاره داشته باشد.»

سروش پرسید: «مثلاً چه توصیفاتی؟!»

الیاس پاسخ داد: «مثلاً به این قسمت از کلام عیسی دقت کن! او می‌گوید، "اگر نروم، تسلی‌دهنده نزد شما نخواهد آمد ..."

تو می‌گویی تسلی‌دهنده، روح‌القدس است؟ بسیار خب! پس براساس این سخن عیسی، باید عیسی نباشد تا روح‌القدس بیاید. اما حال این آیه را بخوانیم:

" 22 و چون [عیسی] این را گفت، دمید و به ایشان گفت: «روح‌القدس را بیابید[4]، ۲۳ گناهان آنانی را که آمرزیدید، برای ایشان آمرزیده شد و آنانی را که بستید، بسته شد." (انجیل یوحنا ۲۲:۲٠-۲۳)

کاملاً واضح است که عیسی در زمان حضور خود، روح‌القدس را به شاگردانش عطا کرد. یا به‌عبارتی، عیسی نرفته بود که روح‌القدس بیاید؛ عیسی حضور داشت و در حضور او روح‌القدس به شاگردان داده شد، اما برای آمدن تسلی‌دهندﮤ وعده‌داده‌شده باید عیسی برود تا او بیاید. باید عیسی نباشد تا او را بفرستد ... امیدوارم توضیحاتم تا اینجا واضح باشد ... .»

ادامه دارد ...

پانویس‌ها:

  1. [1]  انجیل یوحنا ۷:۱۶

  2. [2]  نامۀ اول یوحنا ۱۷:۲

  3. [3]  رومیان ۱۴:۱٠-۱۵

  4. [4]  یا به معنای دقیق‌تر «دریافت کنید»، همان‌طور که در نسخه‌های انگلیسی Receive آمده است که به معنای "دریافت کنید" است.

کلیدواژه‌ها

احمد الحسن کتاب مقدس انجیل یوحنا ایمان مسیحی تسلی‌دهنده روح‌القدس رومیان مسیحیت تطبیقی بشارت ظهور گفت‌وگوی بین‌الادیانی حقیقت تسلی‌دهنده وعدۀ مسیح روح خدا فرستاده جدید مباحثه دینی معرفی فرستادۀ آخرالزمان

امتیاز مقاله

0.00 از 5 (0 رأی)
امتیاز شما