تسلی‌دهنده

تسلی‌دهنده

قسمت 3

چکیده

در این قسمت از گفت‌وگوی داستانی، الیاس و ساره به همراه دوستان خود، بحث درباره «تسلی‌دهنده» را ادامه می‌دهند. آن‌ها با استناد به آیات کتاب مقدس، اثبات می‌کنند که تسلی‌دهنده نمی‌تواند روح‌القدس باشد؛ چراکه روح‌القدس از ابتدا با مؤمنان بوده، اما نتوانسته اختلافات گسترده دنیای مسیحیت را از بین ببرد. در ادامه، با نقل اشتباهات علمی داستان طوفان نوح در تورات، مسئله تحریف متون مقدس و تعارض آن با علم مطرح می‌شود. در نهایت، احمد الحسن به‌عنوان مصداق واقعی تسلی‌دهنده معرفی می‌شود که مأمور به هدایت کامل بشر است.

 

«[خدایا] مرا از حضور خود به دور مَیَفکن،‏ و روح قدوس خود را از من مگیر.‏» [1]

 

ساره با ذکر مداوم این آیه در مهمانی آرامش می‌گرفت و مدام از خداوند می‌خواست که بهترین و مناسب‌ترین پاسخ‌ها و توضیحات را به آنها الهام کند تا موجب هدایت دوستانشان گردد.

الیاس در حال گفت‌وگو با مهمانان بود که زنگ تلفن منزل به صدا درآمد. ساره از جای خود بلند شد و به‌سوی تلفن رفت. هنوز مدت زیادی از گفت‌وگوی او با شخصی که پشت خط بود نگذشته بود که ناگهان ساره، در میان بهت و حیرت مهمان‌ها، به گریه افتاد و با ذوق و اشتیاق گفت: «پدر جان، من اکنون مهمان دارم، اما قول می‌دهم در اولین فرصت به سؤال شما پاسخ بدهم.»

الیاس با نگرانی به‌سوی ساره رفت و گفت: «چه شده، ساره‌جان! اتفاقی افتاده است؟»

ساره با چشمانی پُر از اشک، اما لحنی سرشار از ذوق و خوشحالی گفت:

«نگران نباش، عزیزم؛ پدرم شروع به خواندن کتاب سیزدهمین حواری احمد الحسن کرده است. به موضوع «برّه» رسیده و سؤالی ذهنش را مشغول نموده است. تماس گرفت تا در مورد آن موضوع بپرسد.»

الیاس لبخندی زد و گفت:

«از خداوند می‌خواهم که نور هدایتش را به قلب پدر بتاباند. هیچ‌گاه ندیدم که پدر انجام کارهای مهم را به تأخیر بیندازد؛ چه برسد به حالا که پای فرستادﮤ عیسی در میان است.»

هردو با لبخند و سرشار از امید و حال خوب به‌سوی مهمان‌ها رفتند.

هانا که متوجه گفت‌وگوی ساره و الیاس شده بود، با تعجب پرسید:

«ساره‌جان، درست شنیدم؟ گفتی پدرت کتاب احمد الحسن را می‌خواند. مگر به آنها نیز این خبر را داده‌اید؟»

ساره با لبخند گفت:

«مگر می‌شود خبر به این خوشی را به عزیزانم نرسانده باشم؟ هانا، دوست من! یقین دارم که به‌زودی خبر آمدن فرستادﮤ عیسی به گوش همۀ عالم خواهد رسید.

«بلکه چنان‌که مکتوب است: آنانی که خبرِ او را نیافتند، خواهند دید و کسانی که نشنیدند، خواهند فهمید.»[2]

از خداوند می‌خواهم که همۀ عالم به عشق احمد الحسن دچار شوند و همچنین از او خواسته‌ام که به‌زودی تو و همۀ دوستانمان نیز به جمع ایمان‌دارانش بپیوندید.»

هانا گفت:

«متشکرم، ساره‌جان! امّا ما هنوز به پاسخ سؤالاتمان نرسیده‌ایم. پیش از این‌که تلفن زنگ بخورد، از تسلی‌دهنده سخن می‌گفتیم و تو به شواهد دیگری اشاره کردی که نشان می‌دهند تسلی‌دهنده نمی‌تواند روح‌القدس باشد. همگی مایلیم که ادامۀ توضیحاتتان را بشنویم.»

ساره که می‌دانست الیاس به‌شدّت مشتاق ادامۀ گفت‌وگو دربارﮤ تسلی‌دهنده است، گفت:

«عزیزم، بنشین و از خودت پذیرایی کن. اکنون الیاس، به یاری خداوند، به سؤالاتتان پاسخ می‌دهد.»

الیاس که منتظرِ این فرصت بود، از همسرش تشکر کرد و گفت:

«عزیزان! گفتیم که عیسی آمدن تسلی‌دهنده را مشروط به رفتن و نبودن خود معرفی می‌کند. سپس آیه‌ای را مطرح نمودید و به عبارت «تسلی‌دهنده یعنی روح‌القدس» در آنجا اشاره کردید، که پاسخی براساس کتاب مقدس تقدیمتان شد که نشان می‌داد می‌شود در آیه‌ای به‌صراحت به کلمۀ روح اشاره شده باشد، اما منظور خود روح نباشد، بلکه منظور آیه، صاحبان روح حق یا روح گمراهی باشد. و اینک، به یاری خداوند، به‌ دلیل دیگری می‌پردازیم. شما معتقدید که تسلی‌دهنده روح‌القدس است و روح‌القدس از همان ابتدا به ایمان‌داران اعطا شد. حال به این آیه دقت کنید:

«و من به شما راست می‌گویم که رفتن من برای شما مفید است؛ زیرا اگر نروم، تسلی‌دهنده نزد شما نخواهد آمد، اما اگر بروم، او را نزد شما می‌فرستم ...

و لیکن چون او یعنی روح راستی آید، شما را به جمیع راستی هدایت خواهد کرد؛ زیراکه از خود تکلم نمی‌کند، بلکه به آنچه شنیده است سخن خواهد گفت و از امور آینده به شما خبر خواهد داد.» [3]

عیسی به یکی از وظایف تسلی‌دهنده اشاره می‌کند که هدایت به جمیع حق و راستی است. حال سؤالی از شما دارم: از یک طرف بر این باور هستید که روح‌القدس از همان زمانِ عیسی به ایمان‌داران اعطا شد و او همان تسلی‌دهنده است، و از طرف دیگر می‌بینیم که وظیفۀ تسلی‌دهنده هدایت به حق، و از بین بردن گمراهی‌ها و انحرافات، و رفع اختلافات فکری است. پس اگر تسلی‌دهنده، از نظر شما، همان روح‌القدسی است که از ابتدا با مسیحیان است، وجود این‌همه اختلاف فکری در دنیای مسیحیت را چگونه توجیه می‌کنید؟ اگر به همان قرون ابتدایی توجه کنیم، می‌بینیم که پدران کلیسا حتی در این‌که کدام کتب باید جزوِ کتاب مقدس باشند، با یکدیگر اختلاف داشتند![4] پس چرا تسلی‌دهنده که به همۀ حق دعوت می‌کند، آنها را راهنمایی نکرد؟ یا چه دلیلی بر وجود این‌همه اختلاف در تفاسیر آیات کتاب مقدس از سوی پدران کلیسا وجود دارد، وقتی بر این باورید که تسلی‌دهنده از همان ابتدا با ایمان‌داران بوده است؟[5]

ما با روشنگری‌های احمد الحسن به تناقض‌ها و اشتباه‌های علمی بسیاری در آیات کتاب مقدس پی بردیم[6]، اما تسلی‌دهندﮤ مدنظر شما تاکنون در مقابل این خطاها سکوت کرده و آنها را حل نکرده است! مگر نه این‌که از همان ابتدا با مسیحیان بوده است؟ و مگر وظیفۀ‌ تسلی‌دهنده هدایت به تمام حق و راستی نیست؟»

سکوت سنگینی بر مهمانی حاکم بود. چه می‌توانستند بگویند؟ چه داشتند که بگویند؟ وجود این‌همه اختلاف فکری در دنیای مسیحیت را که نمی‌توانستند انکار کنند.

اما سرانجام سروش سکوت را شکست و گفت: «معلوم است چه می‌گویی، الیاس؟ از کدام اشتباه علمی در کتاب مقدسمان سخن می‌گویی؟!»

الیاس پاسخ داد: «سروش‌جان، در تورات مواردی وجود دارد که با حقایقِ ثابت‌شدﮤ علمی در تناقض است. مثلاً می‌گوید که نوح از هر حیوانی که بر روی زمین زندگی می‌کرد، یک زوج را بر کشتی خود سوار کرد که به مدت بیش از یک سال در آن کشتی زندگی می‌کردند. واقعاً چگونه می‌توان باقی ماندن این‌همه حیوان زنده بر روی کشتی ـ آن هم به مدت بیش از یک سال ـ را توجیه کرد؟ یا نوح از کجا گوشت کافی برای درندگانی که طبق این داستان، بیش از یک سال بر کشتی سوار کرده بود را فراهم کرد؟ موارد دیگر هم هست که برای آگاهی بیشتر می‌توانی کتاب بسیار خواندنی «توهمِ بی‌خدایی» احمد الحسن را مطالعه کنی.»

سروش گفت: «باورم نمی‌شود، الیاس! چون علم نتوانسته طوفان نوح را درک کند و به اثبات برساند، حقّانیت تورات را که این واقعه را نقل کرده است، انکار می‌کنید؟! تعارض بین علم و دین موضوع عجیبی نیست و گاهی این دو در تضاد جدی با یکدیگر قرار می‌گیرند. اما این‌که علم را بر دین ترجیح بدهی عجیب است.»

الیاس گفت: «اشتباه نکن، دوست من! ما وقوع طوفان نوح را انکار نمی‌کنیم، اما یقین داریم که در بیان جزئیات این داستان اشتباهات بسیاری صورت گرفته است که نشان از تحریف تورات دارد. و در ضمن هیچ تعارضی میان «علم» و «درک واقعی از دین» وجود ندارد. پیشنهادم را دوباره مطرح می‌کنم، رفیق. لطفاً کتاب «توهم بی‌خدایی» احمد الحسن را بخوان تا برایت روشن شود که مجبور نیستیم بین «ایمان به خدا» یا «ایمان به علم» یکی را انتخاب کنیم.»

ساره که تا این لحظه سکوت کرده بود، گفت: «عزیزانم، اکنون با دیدﮤ انصاف بنگرید و قضاوت کنید. آیا می‌توان گفت که تسلی‌دهنده همان روح‌القدس است و از همان ابتدا با مسیحیان بوده است، درحالی‌که یکی از وظایف تسلی‌دهنده دعوت به همۀ حق و راستی است و با این‌حال وجود این‌همه اختلاف و اشتباه در دنیای مسیحیت انکارشدنی نیست. چرا تسلی‌دهنده کاری نکرده است و تنها نظاره‌گر این خطاها و اختلاف‌ها بوده است؟ پس بپذیریم که تسلی‌دهنده اصلاً روح‌القدس نیست، بلکه او همان فرستادﮤ عیسی ـ احمد الحسن ـ است که به تمام حق دعوت می‌کند و به اصلاح همۀ انحرافات و اشتباهات و اختلافات عقیدتی پرداخته است. و البته نزد ما دلایل دیگری نیز وجود دارد که نشان می‌دهد تسلی‌دهنده نمی‌تواند روح‌القدس باشد.»

این داستان ادامه دارد ...

کلیدواژه‌ها

احمد الحسن توهم بی‌خدایی کتاب مقدس عهد قدیم کشتی نوح انجیل یوحنا تعارض علم و دین فرستاده عیسی برّه بشارت انجیلی تحریف تورات تسلی‌دهنده روح‌القدس پدران کلیسا عهد جدید گفت‌وگوی بین‌الادیانی

امتیاز مقاله

5.00 از 5 (1 رأی)
امتیاز شما