جستوجوی ناکام ژن همجنسگرایی
چکیده
امروزه نظریهپردازان خداناباوری، در هماهنگی با تمایل سیاسی جهانی و تفکر سرمایهداری آزاد، همجنسگرایی را بهعنوان یک «فعالیت طبیعی جنسی» و حتی از نظر ژنتیکی «اجتنابناپذیر» معرفی میکند.
اما آیا واقعاً برای همجنسگرایی یک ریشۀ ژنتیکی وجود دارد؟ آیا در افراد همجنسگرا، ژن یا گروهی از ژنها، باعث تمایل به همجنس میشوند؟ آیا همان طور که ادعا میشود افراد همجنسگرا، «اینگونه متولد شدهاند» یا ژنها آنها را به چنین رفتاری وادار کرده است؟! آیا دانشمندان ـبهخصوص دانشمندان خداناباور و کسانی که همجنسگرایی را بهعنوان رفتاری طبیعی تأیید میکنندـ در عمل، به عامل ژنتیکی همجنسگرایی دست یافتهاند؟
در عرصۀ علمی، هر از چند گاهی اخباری منتشر میشود که ژن همجنسگرایی (Gay Gene) کشف شد و محافل علمی و خبری وابسته به این خبر به سرعت فعال میشوند و اقدام به انتشار گستردۀ آن میکنند. در این مقاله از چندوچون حقیقت این وضعیت آگاه میشویم. بخشی اصلی مطالبی که ارائه میشود چکیدهای است از کتاب دکتر علاء السالم تحت عنوان «همجنسگرایی؛ پژوهشی دربارۀ علت ماورایی در انسان». او نتایج پژوهشهای مهم مطرحشده در عرصۀ علمی را تا تاریخ 13 مارس 2019 گردآوری کرده است:
· ویلیام رایس میگوید:
ما میدانیم ژن همجنسگرایی وجود ندارد... اگر ژنی برای همجنسگرایی وجود داشته باشد، بهطور قطع در یکی از پژوهشهای گستردهای که ژنوم انسان را بهطور کامل بررسی میکند، آشکار و آلِلهای مشترک در افراد همجنسگرا پیدا خواهد شد.
نیکلاس لانگستروم و همکارانش نیز در سال 2010 برای ارتباطدادن همجنسگرایی با ژنها، تحقیقی را روی دوقلوها انجام دادند؛ بهطوری که جامعۀ نمونۀ او 3826 زوج دوقلوی همسان و غیرهمسان را تشکیل میداد و با وجود آنکه اعداد بیانشده در نتایج این پژوهش، عامل ژنتیکی را بهطور کامل حذف نمیکرد، نقش اصلی در رفتار همجنسگرایی را به عوامل محیطی نسبت میداد.
مطالعه لورنس مایر و پل مکهیو روی دوقلوها نشان میدهد هیچ دلیل علمی قطعی وجود ندارد که بیان کند ژنها تمایل جنسی فرد را مشخص میکنند.
در زمینۀ علم اعصاب، تحقیقات سیمون لوای در سال 1991 در ابتدا منجر به آشکارشدن یک اختلاف بیولوژیکی در سطح مغز مردان همجنسگرا در مقایسه با مردان سالم شد؛ اختلافی در بزرگی مجموعۀ سلولی معینی در هستۀ سوم بینایی در هیپوتالاموس قدامی (INAH3)؛ اما بعداً تحقیقات ولیام پاین و همکارانش منجر به نتایج دقیقتری شد. در پژوهش آنها هیچ اختلافی در تعداد سلولهای عصبی درون هستهها در همجنسگراها و مردان سالم وجود ندارد و کمحجمبودن هستههای INAH3 در مردان همجنسگرا، بهصورت قطعی به دلیل ژنتیکی بازنمیگردد و تجربیات بعد از تولد مسئول این اختلاف حجم بوده است. همچنین لورنس مایر و پلمکهیو در مطالعهای بیان کردند که بر اساس پژوهشهای لوای در سال 1991 نمیتوان بهطور قطعی نتیجهگیری کرد که میل جنسی تنها بر اساس حجم INAH3 است. حتی خود سیمون لوای سالها بعد از تحقیقاتش اعتراف کرد: مهم است نتایجی را که به آنها دست نیافتهام مورد تأکید قرار گیرند. من ثابت نکردم همجنسگرایی، ژنتیکی است و به هیچ سبب ژنتیکی دست نیافتم تا یک شخص بر اساس آن همجنسگرا شمرده شود؛ همچنین اثبات نکردم که مردان همجنسگرا به همین صورت متولد شدهاند. این اشتباه شایعی است که پژوهشگران، هنگام تفسیر کاری که من انجامش دادهام گرفتارش میشوند. من به هیچ جایگاه مشخصی برای همجنسگرایی در مغز دست نیافتم.
دکتر علاء السالم در انتهای کتاب، نتایج پژوهش خود را خلاصه میکند:
«دانشمندان تا پایان روز 13 مارس 2019 به هیچ عامل ژنتیکی وراثتی برای همجنسگرایی دست نیافتهاند و تمامی پژوهشهایی که گروههای پژوهشی و دانشمندان متخصص در علم وراثت، ژنتیک، اعصاب، روانشناسی انجام دادهاند، نتوانسته است ژن مشخصی را پیدا کند که عامل همجنسگرایی باشد...»
مطالعات اخیر (2021) نیز نتایج تحقیق دکتر علاء السالم را تأیید میکند. در مقالۀ منتشرشده در وبسایت نیچر تحت عنوان " Genetic patterns offer clues to evolution of homosexuality " بیان شده است:
«برندان زیتش، متخصص ژنتیک تکاملی در دانشگاه کوئینزلند استرالیا، و همکارانش، در تحقیقی به تجزیهوتحلیل ژنوم ۴۷۷ هزار و ۵۲۲ فرد در بریتانیا و آمریکا پرداختند که میگفتند حداقل یک بار با فرد همجنس خود رابطۀ جنسی داشتهاند و سپس ژنومهای آنان را با ۳۵۸ هزار و ۳۴۶ نفر دیگر که میگفتند فقط با افراد دگرجنسگرا رابطۀ جنسی داشتهاند مقایسه کردند. در تحقیقات پیشین، محققان دریافته بودند افرادی که دستِکم یک شریک همجنس داشتهاند، تفاوتهای ژنتیکی کوچکی در سراسر سطح ژنوم خود به اشتراک میگذارند. با این حال این تغییرات بهخودیِخود بر رفتار جنسی تأثیر زیادی نداشته و پژوهشهای پیشین را تأیید میکند که در آنها هیچ نشانهای از "ژن همجنسگرایی" یافت نشده است... .»
از نظر زیستشناسی تکاملی، ژنتیک همجنسگرایی یک پارادوکس به نظر میرسد؛ چراکه از لحاظ تئوری بعید است انسانها و دیگر حیواناتی که منحصراً همجنسگرا هستند فرزندان بیولوژیک زیادی تولید کنند و به همین خاطر هرگونه ژن احتمالی که افراد را مستعد همجنسگرایی میکند بهندرت به نسلهای بعدی منتقل میشود. مقالۀ فوق در بخشی دیگر، برای توجیه تکامل ژن همجنسگرایی پیشنهادی را مطرح میکند: «مجموعه تغییرات ژنتیکی مرتبط با رفتارهای همجنسگرایانه در نهایت از بین میرود، مگر اینکه به نحوی به افراد در زندهماندن یا تولیدمثل کمک کند.»
همان طور که واضح است دانشمندان خداناباور بسیار تلاش میکنند تا بهمحض دستیابی به دلیل ژنتیکی ارثی برای همجنسگرایی، این عمل را یک انتخاب جنسی طبیعی و مشروع جلوه دهند. البته این هدفی است که تا به امروز نتوانستهاند آن را به اثبات برسانند. دکتر علاء السالم سؤال مهمی را مطرح میکند: «آیا هر ژنی که به ارث میرسد همیشه طبیعی و مشروع است؟»
یکی از عواملی که میتواند احتمال ابتلای بیماری سایکوپاتی یا روانآزاری را تحت تأثیر قرار دهد، عوامل ژنتیکی هستند. آیا از نظر دانشمندان، صِرف اینکه یک بیماری بتواند به ارث برسد باید طبیعی در نظر گرفته شود؟ آیا بیماری سرطان که میتواند بهعلت عوامل ژنتیکی و وراثتی رخ دهد، بهعنوان یک حالت درستِ طبیعی در انسان تصور میشود یا اینکه انسان در برابر آن تسلیم نمیشود و تلاش میکند این بیماری را معالجه کند؟! پس حتی اگر اثبات شود همجنسگرایی میتواند ریشۀ ژنتیکی داشته باشد نباید از درمان آن منصرف شد؛ همان طور که درمان و معالجۀ بیماریهای ارثیِ دیگر متوقف نشده است!
نتیجه: با وجود تبلیغات و سروصدای رسانهای بسیار، تا به امروز دانشمندان به هیچ عامل ژنتیکی مشخصی برای همجنسگرایی دست نیافتهاند؛ به این ترتیب همجنسگرایی در مرد یا زن، امری ناهنجار و انحراف از حالت طبیعی است و با تصمیم و انتخاب نادرست آنها حاصل شده و هیچ عامل ژنتیکی آنها را به این عمل وادار نکرده است.
برگرفته از:
السالم، علاء، 2019. همجنسگرایی؛ پژوهشی دربارۀ علت ماورایی در انسان.
Reardon, S., 2021. Genetic patterns offer clues to evolution of homosexuality. Nature, 597(7874), pp.17-18.