مروری بر نظرات سید محمد صادق روحانی در مهدویت

مروری بر نظرات سید محمد صادق روحانی در مهدویت

قسمت 1

شخصیت یمانی و تطبیق آن بر سید احمد الحسن

چکیده

این مقاله به بررسی دیدگاه‌های سید محمد صادق روحانی درباره شخصیت یمانی و جایگاه او در عصر ظهور می‌پردازد. نویسنده با تحلیل پرسش و پاسخ‌های موجود در کتاب «امام زمان(ع) از ولادت تا ظهور» نشان می‌دهد که روحانی جایگاه یمانی را مطابق روایات بسیار ویژه دانسته و اطاعت از او را واجب می‌داند، اما در تعیین مصداق یمانی، به‌ویژه درباره سید احمدالحسن، رویکردی محتاطانه و مبهم دارد. مقاله با نقد این دیدگاه بیان می‌کند که شناخت یمانی تنها با معیارهای ظاهری مانند همزمانی خروج او با سفیانی و خراسانی محدود نمی‌شود، بلکه نیازمند ملاک‌های دقیق‌تر و مبنایی است.

سید محمد صادق روحانی از مراجع تقلید شیعه و ساکن قم بود. او از شاگردان مرجع معروف ابوالقاسم خویی بود و گفته می‌شود که در چهارده سالگی به درجه اجتهاد نائل شد. مقام علمی او مورد توجه علما و حوزویان بود اما به دلیل برخی مواضع سیاسی در ایران سالهای زیادی را در حصر خانگی به‌سر برد. او صاحب تألیفات زیادی از جمله مجموعه فقهی چهل و یک جلدی فقه الصادق بود. از جمله آثاری که از این مرجع تقلید به‌جا مانده است مجموعه پرسش و پاسخ‌هایی در مورد مهدویت است به نام «امام زمان ع از ولادت تا ظهور» که توسط انتشارات مهر امیرالمؤمنین ع به چاپ رسیده است. وی در این کتاب به سؤالات زیادی در مورد امام زمان ع و غیبت و ظهور و علائم و مشخصات ظهور و روایات مرتبط با آن صحبت می‌کند. معمولاً خود مراجع تقلید و علما به صورت مستقیم وارد مباحث مهدوی نمی‌شوند و کمتر در مورد روایات مهدوی و ظهور صحبت می‌کنند. از همین رو توجه به مباحث طرح‌شده در این کتاب و پاسخ‌های این مرجع تقلید و نقد و بررسی آن از اهمیت بالایی برخوردار است. به امید خدا در شماره‌های متعدد برخی از نظرات وی را نقد و بررسی خواهیم کرد. در این شماره به پاسخ‌های او در مورد شخصیت یمانی در روایات می پردازیم.

در سؤال 53 این کتاب از او پرسیدند که آیا یمانی یک مجتهد است که سخنش برای مردم حجت باشد و آیا علما و عوام مردم مجاز هستند که دعوتش را نادیده بگیرند؟ او در پاسخ گفت:

«حجت‌داشتن سخنان و دستورات یمانی از فرمان معصوم ع ناشی می‌شود که مردم را به فرمان‌برداری و اطاعت از امر وی فرمان داده است و از این جمله است فرموده حضرت امام باقر ع: در میان پرچم‌ها هیچ پرچمی هدایت‌کننده‌تر از پرچم یمانی نمی‌باشد، آن پرچم هدایت است زیرا او شما را به سوی صاحبتان فرا می‌خواند... و چون یمانی خروج کرد به سوی او شتاب کن زیرا پرچم او در حقیقت پرچم هدایت است و هیچ مسلمانی حق سرپیچی از او را ندارد و هر کس که چنین کند از اهل دوزخ خواهد بود زیرا او به سوی حق و راه مستقیم دعوت می‌نماید.»

در ادامه و در سؤال بعدی از او پرسیده می‌شود که آیا مرجع و مجتهد، مکلَّف به جستجوی پرچم یمانی می‌باشد؟ و در صورت پیدا کردن و یافتن آیا بر او واجب است که در امور به او رجوع نماید؟ او در پاسخ گفت:

«در اینکه وظیفه مرجع مانند تمامی مکلفین این است که پرچم یمانی را جستجو نماید تردیدی وجود ندارد و در صورت یافتن آن بر او واجب است که بدون چون و چرا به آن رجوع نماید.»

تا اینجا او مطابقِ صریحِ روایات، درست پاسخ داده است و انصاف را با علم خویش همراه کرده است تا از پاسخ به کیستی شخصیت یمانی طفره نرود. کاری که امروزه متأسفانه بسیاری از مدعیانِ تخصص در مهدویت انجام می‌دهند و با لطائف‌الحیل‌های ناشیانه سعی می‌کنند تا اسم و رسم یمانی را از دایره المعارف مهدوی عصر ظهور پاک کنند یا حداقل کم ارزش جلوه دهند. او به درستی بر چند نکته در مورد یمانی اشاره کرده است: 1. اینکه فرمان یمانی صادرشده از فرمان امام مهدی ع است 2. اینکه بین مرجع تقلید و خودِ مکلفین در قبال یمانی تفاوتی نیست 3. اینکه هم مرجع تقلید و هم مقلدین موظف هستند در جستجوی یمانی و پرچم حق او باشند 4. و در صورت یافتن یمانی بدون چون و چرا به او مراجعه کنند. و این یعنی با وجود یمانی و ظهور یمانی کارِ مرجعیت تمام می‌شود و از آن به بعد همه مردم موظف هستند به یمانی مراجعه کنند. این همان نکته‌ایست که شیخ علی کورانی نیز در گفته‌هایش بدان اشاره می‌کند که فرمان کار مرجعیت و ولایت فقیه با ظهور یمانی پایان می‌یابد.

اما آنچه سید محمد صادق روحانی در مورد تطبیق شخصیت یمانی بر سید احمد الحسن بدان اشاره می‌کند کار را از مسیر علمی و محققانه خارج می‌کند. در سوال 55 از او در مورد تطبیق شخصیت یمانی بر برخی افراد که منظورِ سؤال‌کننده سید احمد الحسن است پرسیده می‌شود. او در پاسخ می‌گوید:

«روایات صریحاً بیان می دارد که یمانی از سرزمین یمن و در همان سال خروج سفیانی و هاشمی خروج می‌نماید و هنگام خروجش از سرزمین یاد‌شده و خروج هاشمی و سفیانی، هویتش مشخص می‌گردد.»

منظور وی از این پاسخ احتمالاً این است که سید احمد الحسن همان یمانی مورد اشاره در روایات نیست چونکه هویت یمانی با خروجش معلوم می‌شود آن هم به این صورت که چون در روایت گفته است که خروج یمانی همزمان با خروج سفیانی و خراسانی است پس هویت یمانی با همزمانی خروج وی با این دو نفر مشخص می‌شود و چون الآن خراسانی و سفیانی وجود ندارد پس سید احمد الحسن مصداق یمانی واجب الاطاعه نیست.

سید محمد صادق روحانی همانند دیگر علما و مدعیان علم در این قسمت که در واقع پاسخی به چگونگی شناختِ یمانی است درمانده شده است و عجز خویش را نمایش می‌دهد. او به خوبی دریافته بود که مطابق روایات، شخصیت و جایگاه یمانی یک جایگاه ویژه و ممتاز است اما اکنون در پاسخ به چگونگی تشخیص مصداق این شخصیت درمانده است و گویی ملاک درستی برای این امر ندارد و همانند عوام مردم به ظاهر روایت چنگ زده است که از قضا ارتباطی به شناخت یمانی ندارد.

در استفتائی دیگر و جداگانه که تصویر آن در فضای مجازی موجود است او چند سال قبل از انتشار این کتاب در پاسخ به ادعای سید احمد الحسن، پس از تاکید در مورد جایگاه ممتاز یمانی و وجوب اطاعت از ایشان، نوشته بود:

«با مقداری صبر مشخص می‌شود که این شخص همان یمانی است یا غیر او.» همین موارد نشان می‌دهد که او با اعتقاد راسخ به جایگاه ویژه‌ی یمانی، هیچ دلیل و ملاک معینی برای معرفی و شناخت یمانی نمی‌شناسد تا به مقلدین خویش بیان کند.

اینکه در روایت فرموده است: یمانی با سفیانی و خراسانی خروج می‌کند، به این معنا نخواهد بود که هویتِ یمانی با خروجش معلوم می‌شود. بلکه دقیقاً بالعکس است یعنی ابتدا باید شخصیت ممتاز یمانی و جایگاهی که او در قبال مردم دارد بر مردم مشخص شود و سپس به او ایمان بیاورند و سپس کم‌کم سپاه و ارتشی از مؤمنینِ به خویش تشکیل دهد و سپس قیام و خروج کند. چگونه او قبل از اینکه مردم او را بشناسند و به او ایمان داشته باشند و قبل از اینکه متوجه باشند او از سمت امام مهدی ع فرمان می‌دهد، خروج و قیام مسلحانه کند؟ آیا این پاسخِ آقای روحانی می‌تواند محققان را قانع کند که دقیقاً چه زمانی از خروج یمانی خبر به همه منتظران در دنیا می‌رسد که باید از او اطاعت کنند و او را بشناسند و به او ایمان بیاورند و...؟ در کنار این امر باید به این شبهات نیز پاسخ دهد که چگونه خراسانی و سفیانی شناخته شوند تا از شناخت آنها و همزمانی با خروج آنها هویت یمانی مشخص شود؟ و همچنین اگر همزمان با آنها چندین نفر و چندین پرچم از یمن قیام کند کدامشان یمانی واقعی‌ست؟ آیا انسان عاقل قبول می‌کند که اهل بیت ع از چنین شخصیت ممتازی صحبت کنند و مردم را دستور به اطاعت از یمانی دهند اما هیچ راه و ملاک معتبر و دقیقی از او به مردم ندهند و تنها بگویند که همزمان با سفیانی و خراسانی خروج می‌کند؟

وی در سؤال 52 در قسمتی از پاسخ به این سؤال که آیا جناب یمانی از اهالی یمن است و دلیل ما بر آن چیست؟ گفت:

«...روایت شده که او از سمت یمن قیام می‌کند و البته این بدان معنا نیست که حتماً از اهالی یمن باشد...»

او در اینجا نیز به نکته خوبی اشاره می‌کند که روایت، تنها به محل خروج یمانی اشاره کرده است و در روایت نیامده است که یمانی از اهل یمن باشد. یعنی اینکه یمانی متولد یمن باشد و یا در یمن رشد کرده باشد و بزرگ شده باشد معلوم نیست و روایت به چنین مسئله‌ای دلالت ندارد بلکه فقط دلالت بر این امر دارد که خروج یمانی و شروع قیام مسلحانه او از یمن است. جدای از این نکته که خروج یمانیِ واجب الطاعه از یمن است یا نه و آیا باید منتظر خروج سید احمد الحسن از یمنِ مورد نظر این آقایان باشیم یا نه؟ به این نکته اشاره می‌کنم که همانطور که در روایت معروف یمانی به محل تولد و رشد یمانی اشاره نشده است همانطور هم به این نکته اشاره نشده است که راه شناخت یمانی همزمانی قیام با سفیانی و خراسانی است. و همانطور، در روایت ذکر نشده است که علت نام گذاری یمانی به این عنوان خروج وی از یمنِ امروزی‌ست. یعنی آنچه ما با آن مواجه هستیم همان است که سید محمد صادق روحانی در ابتدا بدان اشاره کردند که یمانی واجب الاطاعه است و بر همگان لازم است که در جستجوی او باشند اما اینکه او کیست و چگونه شناخته می‌شود و وجه نام گذاری او چیست باید به سراغ ادله و موارد مهم‌تر دیگری رفت که از اما و اگر دور باشد.

کلیدواژه‌ها

عصر ظهور یمانی سید احمدالحسن سفیانی سید محمد صادق روحانی مهدویت روایات مهدوی مرجعیت شیعه خراسانی کتاب امام زمان(ع) از ولادت تا ظهور

امتیاز مقاله

0.00 از 5 (0 رأی)
امتیاز شما