نه به بردهداری!
سندی دیگر بر مظلومیت اسلام
چکیده
مظلومیت اسلام
سالهاست که شاهد هستیم دین الهی اسلام با بیمهری تمام، مورد اتهامات مختلفی قرار میگیرد. برای مثال، شاید شما هم بارها شنیده باشید که اسلام، بدعتگزار آیین بردهداری بوده است. بارها شنیدهایم: «اسلام، بردهداری و بهرهوری از مردانِ برده را رایج، و سوءاستفاده از کنیزکان را جایز شمرده است.»
با این قبیل سخنان، همیشه نوک پیکانِ اتهاماتشان بهسمت اسلام و مسلمانان بوده است. در حقیقت، یکی از اشکالاتی که مخالفانِ اسلام به آموزههای قرآنی وارد کردهاند، ناظر به آیاتی است که در آنها از بردگان سخن به میان آمده است. [1]
منتقدانِ قرآن، این آیات را شاهدی بر تصدیق نظام بردهداری در فرهنگ وحیانی اسلام میدانند؛ بنابراین، آموزههای قرآنی را ناعادلانه یا از نشانههای تبعیض خواندهاند.
در این مقاله، میخوانیم...
در این مقاله به تحلیل موضوع بردهداری و خاستگاه بردهداری خواهیم پرداخت؛ همچنین گذری خواهیم داشت به ردپای بردهداری در ادیان مختلف؛ و چشماندازی به بردهداری در حیوانات خواهیم داشت. در واقع، این مقاله سعی دارد در حد توان به سهم اسلام در حمایت از نظام بردهداری بپردازد. سپس با ارائۀ دلایل قاطع از منظر فرهنگ وحیانی، به پاسخ این شبهۀ معترضان خواهد پرداخت.
اسلام حقیقی یا اسلام خودساخته؟
اسلام دینی یکتاپرست و ابراهیمی است که پیرامون کتاب قرآن و آموزههای حضرت محمدبن عبدالله (ص)، رسول امین خداوند و بنیانگذار آن متمرکز شده است. ما مسلمانان یقین داریم که اسلام نسخۀ کامل و جهانیِ یک ایمان حقیقی است؛ و بارها از طریق پیامبران پیشین به شکل پیوسته از آدم (ع) و اوصیای پس از ایشان ابلاغ شده است؛ اما نسخۀ تکاملیافتۀ آن با رسالت و نبوت حضرت محمد (ص) ارسال و ابلاغ شد.
از پیامبرانی که در سیر تحقق این رسالت الهی در زمین نقش داشتهاند: آدم، نوح، ابراهیم، موسی و عیسی علیهمالسلام هستند؛ تا اینکه این پروژﮤ وحیانی با سرانگشتان خالق حیاتبخش، محمد (ص) نهایی و تکوین شد.
امیرالمؤمنین، امام علی (ع) میفرمایند:
«لَاَنْسُبَنَّ الاِسْلامَ نِسْبَةً لَمْ يَنْسُبْها اَحَدٌ قَبْلی» «اسلام را آنچنان وصف کنم که احدی پیش از من به این صورت وصف نکرده باشد.»
«الاِسْلامُ هُوَ التَّسْليمُ، وَالتَّسْليمُ هُوَ الْيَقينُ» «اسلام همان تسلیم بودن، و تسلیم همان یقین است.»
«وَ الْيَقينُ هُوَ التَّصْديقُ، وَالتَّصْديقُ هُوَ الاِقْرارُ، وَ الاِقْرارُ هُوَ الاَداءُ، وَ الاَداءُ هُوَ الْعَمَلُ» «و یقین همان اقرار، و اقرار همان ادا نمودن، و ادا نمودن همان عمل کردن است.»[2]
آری، اسلام از سوی محمد (ص) تکوین شد. ایشان (ص) مجریان پس از خویشتن را معرفی کرد تا این پروژﮤ الهی تا قیامت از گمراهی و ضلالت مصون شود. گردن نهادن به قانون و قانونگذار الهی، تنها رکن پابرجایی اسلام است؛ اما چه زود بعد رسولالله (ص) دین به گزند تحریف مبتلا شد.
از اسلام، جز اسمی و رسمی باقی نماند:
اسلامی که پس از گذشت ۱۴۰۰سال در جوامع اسلامی میبینیم از حقیقت و خاستگاه خویش فاصله بسیار گرفته است. متأسفانه بدعت در اسلام و توهمات ساختهٔ اندیشه بشر غیرمعصوم، آنقدر شاخه دوانید و سایه گسترانید که اسلام ناب حقیقی را در چنگالهایش فشرد. اسلامِ تسلیم شدن و گردن نهادن در پیشگاه حجت خدا، به مسلخ تبعیت از علمای بیعمل رفت و بهتدریج، تغییر و تحریف را بارور شد. در نتیجه، بدعتهایی در آموزههای دینی ایجاد شد و دین اسلام با اتهامات بسیاری مواجه شد.
شبهۀ ترویج بردهداری و سهم اسلام راستین
برای پاسخ به این شبهه، لازم است در مقدمه اسلام حقیقی را تعریف کنیم. همچنین ضرورت دارد موضع اسلام را در رویارویی با پدیدﮤ بردهداری بدانیم. منظور ما از اسلام، اسلام راستین و ناب محمدی است که تدوینگر و مجریان آن محمد و آلمحمد(ع) هستند.
اما برده کیست؟
بردهداری و بشریت
«بَرده» واژهای است غریب و دنیایی پر از رنج و مظلومیت در خود نهفته دارد؛ به اسیر، خادم، غلام و کنیز معنا شده است.[3] به همین اندازه هم رنج و زحمت در لایههای این لفظ خوابیده است، تا جایی که سند این بردگی و مظلومیت تا قعر تاریخ بشریت به چشم میخورد.
برای بررسی خاستگاه این پدیدﮤ تلخ تاریخی و اینکه از چه زمانی بر جامعۀ انسانی تحمیل شده است، باید در مرور گزندﮤ تاریخ به واکاوی لایههای اجتماعی بپردازیم.
برخی قائلاند تجارت برده در جهان عرب، خصوصاً در غرب آسیا، شرق آفریقا و بخشهای مشخصی از اروپا، مثل ایبری (اسپانیا و پرتغال کنونی) و جنوب ایتالیا، در دورﮤ سلطۀ عرب بر آنها رایج بوده و این تجارت بر بازارهای بردﮤ خاورمیانه، شمال و شاخ آفریقا متمرکز بوده است؛ و اینکه مردم مورد معامله، به نژاد، قومیت یا مذهب خاصی منحصر نبودهاند و در جوامع مختلف، آثاری از این بردهداری وجود داشته است.
ضمن این فرضیه، ما سعی داریم با نگاه انصاف به تحلیل باور این گروه بپردازیم و در ادامه، پاسخی قطعی به این اندیشۀ نادرست بدهیم؛ بنابراین، در گام اول، بردهداری را در ادیان تحریفشده بررسی میکنیم، زیرا دین حقیقی الهی از این تهمت و به استضعاف کشیدن بندگان توسط یکدیگر، مبرّاست.
با وجود اینکه در توراتِ تحریفشده و کتاب مقدس، و در انجیلِ تحریفشدﮤ مسیحیان، پیش از اسلام، به بردهداری پرداخته و قوانینی برای آن وضع شده است، ولی اشکالگیرندگان درصدد تضعیف دین اسلام هستند و تیغ کین را بر پیکر اسلام وارد میکنند و آغاز پدیدﮤ بردهداری را به اسلام نسبت میدهند.
اکنون به برخی موارد از جواز بردهداری در ادیان قبل از اسلام میپردازیم.
بردهداری در دین تحریفشدﮤ یهود
همانگونه که میدانیم، دین یهود نیز توسط علمای بنیاسرائیل تحریف شده است و در بین آیات کتاب مقدس، شواهدی به چشم میخورد که این آیات و احکام، ظاهراً بر جواز بردهداری دلالت دارند؛ ازجملۀ این آیات، به میراث بردن بردگان و تملک آنان توسط بنیاسرائیل است،[4] یا اینکه عبرانیان میتوانستند دختر یا پسر خود را به بردگی بفروشند،[5] و یا مجازات کشتن یک برده در نزد یهود، کمتر از مجازات قتل یک مرد آزاد بود،[6] و اینکه اگر مرد یهودی چشم بندﮤ عبرانیاش را نابینا میکرد یا دندان بندﮤ خود را میشکست، میبایست او را آزاد مینمود.[7]
اینها بخش کوچکی از گواهان تاریخ دین تحریفشدﮤ یهود است که بهعنوان شاهد مثال آوردیم. این در حالی است که دین یهود، سابقهای بسیار طولانیتر از اسلام دارد و قوانینی که برای بردهداری وضع کردهاند، با توجه به شرایط و احوال مردمان زمانشان بوده است؛ اما اشکالگیرنده، با چشمپوشی زیرکانهای از آن عبور کرده و با هدف خاص، اسلام را مورد اتهام قرار داده است.
بردهداری در مسیحیت تحریفشده
شواهد حاکی از آن است که در دینِ به تحریفرفتۀ مسیحیت نیز ردپای بردهداری به چشم میخورد. همان دین و آیینی که پس از رفع عیسیبنمریم (ع) در سال ۳۲۵ میلادی، در شورای نیقیه گرد آمدند تا بر تحریفات اجماع کنند.[8]
در انجیل آمده است: «بردگان را به تسلیم و اطاعت صاحبانشان امر کنید، و در این حکم فرقی بین صاحبان ملایم و پرخاشگر نیست.»[9] همچنین دین محرّف مسیحیت، بردگان را به خدمت با اخلاص و فداکاری تشویق کرده و آنان را از ریاکاری بازداشته است،[10] یا در نامۀ پولس به قلسیان، به مردم توصیه شده است که با بردگانشان رفتار عادلانه داشته باشند.[11]
این، برگی از دفتر تاریخ مکتوب مسیحیت در جهت همسویی با آیین بردهداری است. و البته قابل ذکر است که قوانین نظام بردهداری، با توجه به شرایط زندگی و رفتارهای اجتماعی مردمان آن زمان وضع شده است؛ و آنچه نزد خداوند است، اختلاف و پراکندگی در آن راه ندارد.[12]
خداوند به استضعاف کشیدن بندگان را دوست نمیدارد و در هیچ دین الهی، اساس این پدیده را بنا ننهاده است. و آنچه ما امروز در کتابهای آسمانی با آن مواجه هستیم، با توجه به شرایط جوامع بشری در زمان پیامبران الهی بوده است که بهطور خاص، در همین مقاله به شرایط اجتماعی در زمان رسولالله (ص) خواهیم پرداخت.
قبل از ورود به این مبحث، لازم است ابتدا نگاهی به اندیشۀ باطل محرّفان دین در اسلام داشته باشیم. در این بخش، گذری خواهیم داشت به سخنان علمای شیعه در خصوص نظام بردهداری.
علمای شیعه ونظام بردهداری
برخی علما و روحانیون شیعه معتقدند کتاب قرآن در مواضع مختلفی با شرح و تفصیل به موضوع بردهداری پرداخته است و در خصوص بردههای زن، به نحوﮤ برقرار کردن رابطۀ جنسی با آنان و همچنین آزاد کردن بندگان، مطالبی بیان داشته است. آنان بر این باورند که اسلام، اصلِ بردهداری را به رسمیت میشناسد و بردگی در اسلام، به هفت شکل مختلف (بنا بر نظر مشهور) میتواند به وجود آید.[13] به عبارتی، برخی علمای شیعه بر این عقیدهاند که اسلام با اصل بردهداری موافق است و آن را به رسمیت شناخته است. گویی فراموش کردهاند بنیانگذار دین اسلام - پیامبر گرامی اسلام (ص) - برای صلح و دوستی و تکریم انسان و انسانیت و ترویج اخلاق متعالی ارسال شد و همگان را به بندگی خداوند سبحان و یکتاپرستی امر فرمود.
پدیدﮤ بردهداری از موضوعات چالشبرانگیز و از موارد اختلافی است. اگرچه امروزه بردهداری در دید عرف، امری مذموم و ناپسند است؛ ولی اغلب روحانیون مسلمان معاصر نسبت به این پدیده همچنان سکوت اختیار کردهاند و حتی گروهی از ایشان، بهصراحت از بردهداری دفاع میکنند.
نظر برخی علمای شیعه را بهعنوان شاهد، در ذیل میآوریم:
نظر محمدتقی مصباح یزدی:
مصباح یزدی میگوید: «مسئلۀ بردگی فیالجمله در اسلام پذیرفته شده است و ما از آن دفاع میکنیم.»
همچنین میرزا ابوالحسن شعرانی میگوید: «بندگی در شریعت اسلام مجاز است؛ اما به آن موردی که در جهاد شرعی از کفار اسیر بگیرند، منحصر است، و در این زمان که امام (ع) غایب است، موضوع بندگی فعلاً منتفی است.»[14]
برخی دیگر معتقدند: «در اسلام، بردگی به دو صورت ایجاد میشود: یکی بردهسازی کفار حربی از راه به اسارت درآوردن آنان، و دیگری به صورت ارثبری، یعنی فرزندان بردگان را به بردگی گرفتن.»
درحالیکه این سخن پیامبر امین (ص) که فرمودند: «بدترین مردمان کسی است که مردم را میفروشد»، مخالفت اسلام را با تجارت بردهداری آشکار میسازد.[15] همچنین آن حضرت، کسی را که بندﮤ خویش را کتک بزند از بدترین مردم خوانده و توصیه کردهاند که بندگان را «عبد» نخوانید، بلکه «مرد جوان (فَتی)» بنامید.[16]
همچنین برخی علمای شیعه بر این باورند که این قبیل توصیهها، از به رسمیت شناختن بردگی در زمان رسول خدا (ص) حکایت میکند. این اظهارنظر از سوی علمای شیعه در حالی است که پیامبر گرامی اسلام (ص)، در همان اوان ظهور اسلام، بردهها را از زیر یوغ بردگی کفار قریش میخرید و در راه رضای سبحان و متعال آزاد میکرد. و این، نمادی از کراهت اسلام نسبت به بردهداری است؛ چراکه رسول گرامی اسلام، محمد (ص)، پرچم افراشتۀ اسلام است و قول و فعل و تقریر او برای ما حجت است.
چگونه ممکن است دین اسلام - که به گواهی قرآن، در مسیر تکامل، به درجۀ کاملترین دین الهی رسید: (... الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ...)[17] و مواضع معقول خود نسبت به کرامت انسان را آشکار نمود: (وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَىٰ كَثِيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلًا)[18] (به تحقیق ما فرزندان آدم را بسیار گرامی داشتیم و آنها را (بر مرکب) در برّ و بحر سوار کردیم و از هر غذای لذیذ و پاکیزه روزی دادیم و آنها را بر بسیاری از مخلوقات خود، برتری و فضیلت کامل بخشیدیم). - اینگونه استضعاف بندگان را تصدیق کند و بر این ظلم مهر سکوت زند؟! بهراستی دین کمالیافتۀ اسلام، چگونه میتواند بندگی را برای غیر خداوند سبحان جایز شمارد و آن را ترویج دهد؟!
پیامبر گرامی اسلام (ص) و اوصیای معصوم ایشان (ائمّه و مهدیین علیهمالسلام)، برترین تجلیات اسما و صفات الهی، ابواب رحمت خدا در خلق، و بنیانگذاران اخلاق متعالی در زمین هستند؛ چگونه ممکن است چنین شایستگانی، بنیانگذاران نظام بردهداری در اسلام بوده باشند؟!
آنچه گذشت ...
بنابر آنچه گذشت، میتوان نتیجه گرفت که حقیقت دین الهی، چه اسلام باشد، چه مسیحیت و چه یهود، از اتهام یادشده مبرّاست؛ چراکه بردهداری با رحمت الهی، عدالت خداوند و اخلاق جانشینان خدا در زمین، مخالف است. پس خداوند چنین چیزی را در دین خود تشریع نکرده و نازل نفرموده است:
(إِنْ هِيَ إِلَّا أَسْمَاءٌ سَمَّيْتُمُوهَا أَنتُمْ وَآبَاؤُكُم مَّا أَنزَلَ اللَّهُ بِهَا مِن سُلْطَانٍ إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَمَا تَهْوَى الْأَنفُسُ وَلَقَدْ جَاءَهُم مِّن رَّبِّهِمُ الْهُدَى) (این بتان [که شما آنها را بهعنوان شریک خدا گرفتهاید] چیزی جز نامهایی [بیمعنا و بیمفهوم] که شما و پدرانتان [براساس حدس و گمان] نامگذاری کردهاید نیستند؛ خدا بر [حقّانیت] آنها هیچ دلیلی نازل نکرده است. اینان فقط از پندار و گمان [بیپایه] و هواهای نفسانی پیروی میکنند، درحالیکه بهدرستی از سوی پروردگارشان برای آنان هدایت آمده است).[19]
و تلاش رسولان الهی در زمان حیاتشان، با توجه به شرایط اجتماعی آن زمان، وضع قوانینی بوده است که کمر بردگان را از فشار رفتارها و شکنجۀ صاحبانشان نجات دهد. اما آنچه از دینِ تحریفشده بر مبنای فهم غلط مدعیان علم دین (افرادی که خود را عالم یهود، مسیحیت و اسلام نامیدهاند) برمیآید، حکم به جواز بردهداری است؛ و این حکم را برگرفته از کتابهای آسمانی و همراهی کامل دین الهی با این پدیده میدانند. همین مسئله سبب متهم شدن قرآن شده است. اما با تفکیک دین محرّف از دین الهی، این اتهام نیز از ساحت دین حقیقی زدوده میشود.
اسلام محمدی و نفی بردهداری
هرچند امروزه اسلام محمدی مورد ستیز قرار گرفته و بار این اتهامات را به دوش میکشد، اما مظلومانه سینه سپر میکند تا تیر تهمتها بهسویش روانه شود و با بازوی حلم و علم، آنان را در آغوش رحمت الهی کشد؛ بلکه به خاستگاه اصیل خویش بازگردند. آری! این اسلام محمدی است که صبورانه متحمل گزند اتهامات میشود؛ اما آیا بهصِرف اتهام، واقعاً آغاز و شیوع بردهداری را میتوان به اسلام نسبت داد؟! اسلامی که محمّد (ص) آن را به بشریت عرضه کرد، هرگز ظلم به بردگان را برنتافت و با تشریع قوانین و احکام حکیمانه و عادلانه، جامعۀ انسانی را به رفتار عدالتمدار با بردگان و کنیزان سوق داد؛ و البته تشریع قوانین برای نظام بردهداری، دلیل بر موافقت این فرهنگ وحیانی با اصل پدیدﮤ بردهداری نیست؛ بلکه همانگونه که میدانیم، قوانین حکیمانۀ اسلام برای ایجاد همدلی و رأفت بین مسلمانان، از هر فرصتی استفاده نمود تا به بهانههای مختلف، بردگان و اسیران را آزاد کند. برای نمونه، به سنّت آزادکردن اسیران با قید تعلیم سواد به افراد بیسواد که توسط پیامبر گرامی اسلام (ص) تشریع و ترویج داده شد، میتوان اشاره کرد.
فرامین اسلام، با فرهنگسازیِ الگوی صحیح رفتاری در مواجهه با بردگان، به ترسیم طرحی انسانی و نیکو و خردمندانه در اذهان پرداخت که آرامآرام به حذف این سنت اجتماعی ناپسند منجر شد.
اشکال تشریع بردهداری در اسلام
اشکالی که معاندان و حذرکنندگان از اسلام به آن پرداختهاند، این است که قرآن، بردهداری را تشریع و قانونی کرده است. قانون بردهداری، بهعنوان یکی از نتایج جنگی که میان مسلمانان و غیرمسلمانان اتفاق افتاده، و زنان اسیر و مردان، غلامانشان میشدند. و این کار را درست مشابهِ کاری میدانند که امروز «داعش» (پیشقراولان سفیانی) انجام میدهد. فرضیۀ آنان این است که اگر قرآن واقعاً کتابی الهی است، چرا موضوع بردهداری را محکوم نکرده است؟ بلکه برای آن قوانینی هم وضع کرده است؟
پاسخ به این شبهه از مضمون کلام سخنگوی مکتب شریف اهلبیت (ع) دکتر علاء السالم
پاسخ اسلام حقیقی به این شبهه را از کلام دکتر علاء السالم، نمایندﮤ سید احمد الحسن، وصی امام مهدی (ع)، با نقل به مضمون مینگاریم؛ به این امید که در هر طالب حقّی اثرگذار باشد. ایشان در کتاب دفاع از قرآن[20] نوشتند: «در واقع، هیچ ارتباط قابل ذکری بین داعش و مکتب آلمحمد (ع) وجود ندارد. کارهای گروه داعش و دیگر گروههای تروریستی به خودشان مربوط است و اسلام از آنان و کارهای خبیثشان برائت میجوید. این افراد، فقط گروههایی هستند که از نظر عقیدتی و فکری و حتی رفتاری، منحرفاند و اتّفاقاً مسلمانان، همواره بیشترین آزار و اذیت را از این گروه متحمّل شدهاند. شواهد تصریح میکند که بیشتر قربانیان عملیات جنایتکارانۀ اینان، مسلمانان هستند؛ و بعد هم، در نهایت وقاحت، اعمال پلیدشان را منتشر میکنند تا در دنیا ایجاد رعب و وحشت کنند. درست این است که رهبران و شخصیتهای بزرگی که از سوی خدا منصوب شدهاند، نمایندﮤ اسلام هستند؛ و این الگوپذیری، از ابعاد جسم و جان و روح و تن انسان میگذرد و همۀ جوانب انسانیت را در خود فرو میبرد. این الگوهای منصوب الهی، فقط رسول خدا محمد (ص) و اوصیای پاک و مطهّرش هستند که در وصیت مکتوب ایشان در شب وفات، ذکر شدهاند. بنابر آنچه گفتیم، این نتیجه را میتوانیم بگیریم که ایجاد ارتباط میان گسترش پدیدﮤ بردهداری و اسلام، از پایه و اساس، صحیح نیست؛ زیرا قدمت این مسئله بسیار بیش از اینهاست. لازم به ذکر است که پدیدﮤ به بردگی گرفتن دیگران، به منظور اهداف جنسی، یا به کار گرفتن و سوءاستفاده از آنان بهعنوان یک ترفند برای بهرهکشی رایگان یا با هزینۀ اقتصادی کمتر از شخصی دیگر، بوده است. و البته، این فقط انسان نبوده است که از این پدیده بهعنوان یک استراتژی برای بقا و عبور به نسلهای آینده استفاده میکرده است.»[21]
بردهداری در امّت مورچهها
بسیار جالب توجه است که بردهداری در مورچهها نیز وجود دارد. بهعنوان مثال، برخی از انواع مورچهها وجود دارند به نام مورچههای بردهدار که انواع دیگر را بهعنوان برده به کار میگیرند تا به تغذیه و سرپرستی از کودکانشان اقدام کنند و کارهایشان را انجام دهند؛ اما مورچهای که به بردگی گرفته شده، تلاش میکند آزادی خود را پس بگیرد و به آن دست پیدا کند؛ حتی اگر برای این کار بجنگد. و این، تنها نمونهای کوچک است از این نظام بهرهکشی.[22]
ظهور بردهداری در حیات بشر
دربارﮤ ظهور بردهداری در طول حیات بشر، تحقیقات و پژوهشهای علمی به وجود دلایل و شواهدی برای وجود این پدیده در دورههای بسیار پیشتر از مکتوبات و مستندات تاریخی اشاره دارند. برخی از این تحقیقات، این پدیده را همراه با ظهور کشاورزی و نقشآفرینی آن در عرصۀ زندگی انسانِ خردمند، هوموساپینس Homo sapiens، میدانند. [23]
تاریخنگار آمریکایی، ویل دورانت، میگوید: «ایجاد ارتباط میان گسترش پدیدﮤ بردهداری و اسلام، از پایه و اساس صحیح نیست؛ قدمت این مسئله بسیار بیش از اینهاست. پدیدهٔ به بردگی گرفتن دیگران، بهمنظور اهداف جنسی یا به کار گرفتن و سوءاستفاده از وی بهعنوان یک ترفند برای بهرهکشی رایگان - همانگونه که برخی پژوهشها و گفتههای تاریخشناسان نیز به آن اشاره داشته است - از سرآغاز انسان متمدن وجود داشته است. و البته، این فقط انسان نبوده است که از این پدیده برای بقا و گذر به نسلهای آینده استفاده میکرده است؛ حتی بسیاری از قلمروهای حیوانات دیگر نیز، مثل مورچهها، به چنین کاری تمایل داشتهاند. تحقیقات نشان میدهد که پدیدﮤ بردهداری به دوران پیش از تاریخ بازمیگردد.»[24]
دکتر طه باقر میگوید:
«انسان در طول دوران پارینهسنگی - که گفتیم نزدیک به ۹۸٪ زندگی انسان را شامل میشود - بهصورت وحشی زندگی میکرد و برای فراهم کردن غذا در زندگی خود، به شکار و جمعآوری تکیه داشت. سپس، در اواخر آن دوران، به مرحلۀ جدیدی از حیات پا گذاشت که در آن، روشهای زندگیاش با یادگیری چگونگی تولید غذای خود با استفاده از کشاورزی و اهلی کردن حیوانات، به شکل اساسی تغییر کرد. این یک انقلاب اقتصادی بود که نتایج درخشان آن در عصر نوسنگی جلوهگر شد؛ حتی چهبسا ظهور بردهداری در زندگی انسانِ مدرن یا خردمند، به تاریخی پیش از کشف کشاورزی بازگردد؛ زیرا این، یک استراتژی بوده است که ماهیت ژنهای انسان را به بقا و استمرار و انتقال ژنها به نسلهای آینده فرامیخوانده و لازم میگردانده است. و این یعنی، بردهداری پدیدهای است که به تاریخ خود انسان مدرن و حرکت تکاملیاش در این زمین بازمیگردد.»[25]
عبدالسلام ترمانیتی میگوید: «بازارهایی بودند که بردگان در آنها خرید و فروش میشدند. این بازارها در شهر-کشورِ پیروز، که اُسَرا به آنجا برده میشدند، تشکیل میشد. قدیمیترین بازارهای بردههای به اسارتگرفتهشده در شهرهای سرزمینهای سومر، عیلام، بابل، آشور و مصر وجود داشتند؛ و سپس در آتن و اسپارت و کارتاژ و روم، بازارهایی برای این کار تشکیل شد... در دورههای میانی، تجارت بردههای اسیرشده و خارجی در کشورهای شرق و غرب شکوفا شد. در سرزمینهای اسلامی نیز، بازارهای مکّه، مدینه، طائف، دمشق، قاهره، اسکندریه، بغداد، بصره، کوفه، سمرقند، بخارا و دیگر شهرهای بزرگ توسعه یافت.»[26]
بهعلاوه، اینکه گفته شود، آغاز از بین رفتن پدیدﮤ بردهداری در اروپا در قرن پانزدهم میلادی بوده است، واقعیت ندارد؛ زیرا در این دوره، بردهداری فقط برای سفیدپوستها پایان پذیرفت و با وجود نیاز شدید به نیروی کار، بابِ به بردگی کشیدن سیاهپوستان را بهعنوان نیروی کار گشود. اروپای سفیدپوست در قرن شانزدهم میلادی، مراکز تجاری برای واردات برده ایجاد کرد و بازارهای بسیاری در کشورهای مختلف، برای این هدف تأسیس شدند. البته، پس از آنکه گمشدﮤ خود را در آفریقای فلکزده پیدا کرده بود؛ چیزی که بعدها زمینهسازیِ موج استعمار اروپاییهای طمّاع را فراهم کرد. و این تاریخِ بدنام، همچنان به اروپای متمدن گره خورده بود؛ اروپایی که اندیشمندانی، همچون فیلسوف آلمانی، هگل، در آن حضور داشتند.
آنچه گفته شد، آشکار میکند که انزجار انسان از نظر اخلاقی، از پدیدﮤ بردهداری، در طول مسیر تاریخی بشر در این زمین، همواره در یک سطح نبوده است؛ بلکه درست آن است که بگوییم: هرگز اخلاق انسانی، از این پدیده، تا این اندازهای که در حال حاضر قرار دارد، منزجر نبوده است؛ حتی تا دورﮤ نسبتاً نزدیک - در مقیاس تاریخی - به زمان حال حاضر (منظورم دوران نزول قرآن کریم و بعثت فرستادﮤ خدا، محمد (ص) است).
همچنین، این نفرت و انزجاری که اکنون در درونمان احساس میکنیم، اگر تأثیر تشریعات و قانونهای دین الهی، یعنی اسلام، نبود و اسلام به آن توجه نداشت، بهوجود نمیآمد.[27]
روشنگری از واقعیات
اسلام، بهعنوان یک دین الهی، و کتاب خدا، قرآن کریم، هیچیک از دو نوع بردهداری جنسی و بدنی را نیاورده است؛ بلکه همانگونه که دیدیم، بردهداری پدیدهای شایع در جامعۀ بشری بوده و بشر، هزاران سال پیش از اسلام، در جنگها به آن اقدام میکرده است.
بردهداری در دورﮤ بعثتِ رسول خدا محمّد (ص) و نزول قرآن کریم نیز وجود داشت و مجازاتی بود که همۀ کشورهای موجود در آن زمان، علیه طرفِ شکستخورده در جنگ اعمال میکردند. لشکر اسلامی، به رهبری رسول خدا (ص)، در آن دوران نمیتوانست از بردهداری، بهعنوان مجازاتی علیه طرف دیگر، صرفنظر کند؛ زیرا این رهبریِ الهی که در رسول خدا (ص) جلوهگر بود، حتّی با اینکه آغازگر جنگ با طرف دیگر نبود، ولی نمیتوانست طرف دیگر را از اجرای مجازات بردهداری و وارد آمدن خسارت به مسلمانان منع کند.
در نتیجه، سپاه اسلام، با رهبری الهی، تا کِی میتوانست در برابر طمعورزیهای سپاهیانِ دولتها و امپراتوریهایی که منتظر کمترین فرصتی بودند که به او یورش ببرند و کارش را یکسره کنند، ایستادگی کند؟ آنهم وقتی که آنان بدانند به همان روشی که خودشان مسلمانان را مجازات میکنند، مجازات نخواهند شد.
دکتر علاء السالم میگوید:
«پیامبر خدا (ص) برای حل این بحران - که در زمان پیامبر خدا (ص) وجود داشت - به راهحل عملی خویش اشاره کردند.»
اما راهحل چه بوده؟
راهحل رسول اعظم اسلام (ص)
بهگفتۀ دکتر علاء السالم، تنها راهحل عاقلانه و ممکن، در چنین شرایط و محیطی که رسول خدا (ص) داشتند، نظاممند کردن بردهداری از طریق تشریعات و قوانینی بود که بهتدریج و با گذشت زمان، در کاستن و محدود کردن بردهداری نقش داشت؛ تا در نهایت، به مرحلۀ متعفّن شدن بردهداری و انزجار کامل از آن، و سپس خاتمۀ بردهداری برسد. هر فرد منصفی میپذیرد که این، یک راهحل عاقلانه است.
آیا اسلام بین انسانِ آزاد و برده تفاوت قائل شده است؟
اسلام، منصفانه میان آزاد و برده در پیشگاه خداوند سبحان تساوی قائل شده است. همانگونه که نماز و روزه و حج بر انسانِ آزاد واجب است، بر برده نیز واجب شده است؛ همچنین غسل میّتِ مسلمانِ آزاد واجب است، و غسل برده نیز واجب است. مساوات و برابری در ارزشهای انسانی، بهطور کامل برقرار شده است. یا مثلاً همانگونه که بر مردِ عائلهمند واجب است نفقۀ همسرِ آزاد و عیال خود را بدهد، بر مالک نیز واجب است نفقۀ برده و کنیز خود را بدهد، وگرنه وادار به این کار خواهد شد.
از دیگر تدابیر اسلام، این بود که برترین کفّارهای که در صورت ارتکاب محرّمات در حج و روزه مقرّر کرد - بهعنوان مثال – آزاد کردن یک بنده در راه رضای خدا باشد. کسی که به سیرﮤ خلفای خدا در تعامل با بردگان و کنیزان مراجعه کند، اخلاق انسانی والا و توصیههایی را مشاهده میکند که جلوهگر نهایت مهربانی در تعامل و برخورد با آنان است. و این، در سیرﮤ محمّد و آلمحمّد (درود خدا بر همۀ آنان) بهشکل واقعاً بزرگی جلوهگر است. هدف نهایی از این احکام و وضع قوانین، حذفِ تدریجیِ پدیدﮤ منفور بردهداری بوده است.
حقتعالی میفرماید:
(وَاعْبُدُوا اللَّهَ وَلا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئًا وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَبِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَالْجَارِ ذِي الْقُرْبَى وَالْجَارِ الْجُنُبِ وَالصَّاحِبِ بِالْجَنْبِ وَابْنِ السَّبِيلِ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ۗ إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ مَنْ كَانَ مُخْتَالًا فَخُورًا) (و خدا را بپرستید و چیزی را با او شریک نسازید، و به پدر و مادر احسان کنید؛ و دربارﮤ خویشاوندان و یتیمان و مستمندان و همسایۀ نزدیک و همسایۀ بیگانه و همنشین و درراهمانده و بردگان خود نیکی کنید؛ که خدا کسی را که متکبّر و فخرفروش است دوست نمیدارد).[28]
سید احمد الحسن و پدیدﮤ بردهداری:
اما اکنون نظر سید یمانی را در پدیدﮤ بردهداری مینگارم تا بدانید آلمحمد (ع) نور واحدی در امتداد رسالت رسول خدا هستند و نگاهشان به دنیا و پدیدههای آن یکی است.
بهتر است بدانید:
مسئلۀ بردهداری و بهرهکشی جنسی و سوءاستفاده از نیروی کارگر، یکی از استراتژیهای تکامل برای منتشرکردن بقا و عبورکردن بهسوی نسلهای بعدی شمرده میشود. این پدیده در طول تاریخ تکامل تا به امروز، در چندین گونۀ حیوانی مشاهده شده است. بهترین مثال این نوع سوءاستفاده، پرندﮤ کوکو (فاخته) است که زیرکانه از پرندگان دیگر بهرهکشی میکند تا تخم او و کودکانش را پرورش دهند و به آنها خدمت کنند. همچنین میتوان از مورچهای که اقدام به بردگی گرفتن برخی حشرات و انواع دیگر مورچهها میکند، نام برد.
هوموساپینس - که بهعنوان یک بدن، نمادی از مستعمرﮤ ژنتیکی است - به این نوع سوءاستفاده در طول تاریخ خود اقدام میکرده و تقریباً تا همین اواخر، بدترین روشهای بردهداری در آمریکا به انجام میرسیده است. آنها تنها به سوءاستفاده از دسترنج بردهها بسنده نمیکردند، بلکه بردهها را شکنجه و حقوق آنان را پایمال نیز میکردند. از گذشته تا امروز، افراد گونۀ هوموساپینس هرگاه فرصت برایشان مهیا بوده است تا بدون هیچ عقوبت و قصاصی راه فراری داشته باشند، به این بهرهکشی اقدام میکردهاند. بهرهکشی جنسی که بهوفور و پیوسته از طریق تصاحب و تجاوز یا فریفتن یا با هر ابزار دیگری اتفاق میافتاده است.
امروز بردهداری به زشتترین شکلی که میتوان به تصور آورد، وجود دارد. امّا این بردهداری، از نوع بردهداری فردی نیست که برای به دست آوردن نیروی کار آن فرد و سوءاستفاده از او به انجام برسد؛ بلکه بهرهکشی و به بردگی کشاندن کشورها و مردمان است.
آنچه را در لیبی، سوریه و یمن اتفاق افتاده است، میتوانیم به شکل دیگری بازخوانی کنیم.
در یکی از این جنبهها، اقدامات کثیفی به انجام رسید که به قصد تصاحب سرمایههای برخی کشورها انجام شده بود؛ کشورهایی که سرمایههایشان به کشور عربی دیگری که اقتصادش در سال ۲۰۰۸ میلادی دچار ناکامی شده بود، سرازیر شده بود؛ یا برای استفاده از راکدکردن اقتصاد آن کشورها به نفع کشوری دیگر اقدام کرده است. اینچنین بود که اقتصاد مردم سوریه و یمن - همان کسانی که در اصل، بسیاری از آنان در فقر و بدبختی بهسر میبرند - دوشیده شد. پس بردهداری امروز، بسیار بزرگتر از بردهداری هزار یا دو هزار سال قبل است. امروز، هر زمانی که فرصت دست دهد، ملّتها به کاملترین شکل ممکن به بردگی گرفته میشوند.
این درست است که افراد آزاد هستند و طبق برداشت متعارف از بردهداری، برده نیستند و کسی نیست که از تلاش و کار فردی آنان بهطور مستقیم و فردی سوءاستفاده کند؛ ولی در واقع، کار و تلاش شخصی آنان و چهبسا تلاش پدران و همۀ اجدادشان، با دخالت اقتصادی، نظامی و سیاسی مورد سوءاستفاده قرار گرفته، به زیر سلطه کشیده میشود.
اما اسلام، بهعنوان یک دین، بردهداری را نیاورده است. بردهداری پیش از اسلام وجود داشته و همۀ کشورهای جهان– یا جامعههای هوموساپینس – در جنگهای خود از آن استفاده میکردهاند. برای لشکر اسلام در زمان رسول خدا (ص) امکانپذیر نبود این روش را به کنار بنهد، زیرا کنار گذاشتن آن، به معنای زیان شدید و از بین رفتن فوری و آنی بود؛ حتی پیش از آنکه اسلام در جزیرةالعرب شروع به گسترش نماید. اگر رقیبان شما بفهمند که شما آنها را به همان روشی که شما را عقوبت میکنند، عقوبت نخواهید کرد، از شما نخواهند ترسید و عقب نخواهند کشید و شما را با صلح و سلامتی رها نخواهند کرد.
به همین دلیل حقتعالی میفرماید:
﴿وَإِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُوا بِمِثْلِ مَا عُوقِبْتُمْ بِهِ وَلَئِنْ صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَيْرٌ لِلصَّابِرِينَ ((اگر عقوبت کردید، همانگونه که مورد عقوبت قرار گرفتهاید به عقوبت برسانید و اگر صبر کنید، البته برای شکیبایان بهتر است).[29]
رسول خدا (ص) را چنین میبینیم که تلاش میکند صبر را بهعنوان جایگزین آزار و اذیت ارائه کند و به همین دلیل، اسیران بدر را آزاد میفرماید و آنان را به بردگی نمیگیرد. این، بهوضوح اقدامی بود کاملاً در تضاد با آنچه در آن دوران، بهطور معمول در حق امثال آنها به انجام میرسید؛ ولی آیا طرف دیگر، چنین برخوردی با شما خواهد داشت؟ و اگر پاسخ، همانگونه که در آن زمان اتفاق افتاد، منفی است، تا چه حد برای شما امکانپذیر خواهد بود بر این مسیر حرکت کنید و در عین حال، بقا و استمرار شما نیز تضمین شود؟!
آنچه اسلام برای بردگان رقم زد:
در حقیقت، این وضعیت تنها به یک راهحل منجر میشود که عبارت است از انجام آنچه انجامش امکانپذیر است. و در سایۀ آن، شرایط و محیط حیوانیِ سختی که بر عقلهای هوموساپینس در آن زمان سایه افکنده بود، برای اسلام راهحلی جز نظاممند کردن بردهداری بهگونهای که با گذشت زمان از بین برود و از آن بیزار شوند، باقی نمانده بود.
اسلام در پیشگاه خداوند سبحان، و در احسان و ارزشهای انسانی، میان آزاد و برده برابری ایجاد نمود و نیکی به برده و آزاد کردن او را از بهترین ابزارهای نزدیک شدن به خداوند قرار داد. و دیگر تشریعات واجبی که ازجملۀ دستاوردهایشان این شد که با گذشت زمان، از سوءاستفادﮤ بدنی یا جنسی بیزار شوند و دور گردند و آن را کاری مردود و غیرقابل پذیرفتن به شمار آورند.
سید احمد الحسن بیان میکند:
«روشن شد اسلام و قرآن نهتنها بردهداری جنسی را تشریع و قانونگذاری نکرده است به آن صورتی که تشکیککنندگان، اسلام را متهم میکنند؛ بلکه در کاهش ارزش این پدیده و نظاممند کردن آن از طریق تشریعها و قوانین، پیشگام بوده و به شکل گستردهای در محدود کردن و نپذیرفتن آن نقش داشته است؛ تا جایی که به حالت نفرت و انزجار از آن برسد که در زمان فعلی شاهدش هستیم.»[30]
... چنانکه بلالِ حبشی را، که یکی از بزرگان کفّار قریش به بردگی گرفته بود و او را زیر شتم و کتک و شکنجه قرار داده بود تا از اسلام و خدای اسلام و پیامبر اسلام منکر شود، تا آنجا که پس از شلاق زدنهای بسیار، سنگ بزرگی را بر روی سینۀ بلال گذاشتند که او را به قتل برسانند، در این هنگام ابوبکر رسید و با یک مشت پول هنگفت، بلال را از نزد اربابش خرید و آزاد کرد.
در قرآن کریم، خداوند میفرماید:
(نیکی آن نیست که رویهای خود را سوی مشرق و مغرب بگردانید؛ بلکه نیکی آن است که ایمان داشته باشید به الله و روزِ آخر و ملائک و کتب و پیامبرانش، و مالتان را با وجودی که آن را دوست دارید، به اقاربتان، به یتیمان، مساکین و درراهماندگان، و در خلاصی گردنها، یعنی آزادی اسیران و بردگان بدهید).[31]
اسیران جنگی نیز اگر مسلمان میشدند، از جانب مسلمانان آزاد میشدند؛ ولی کسی از مسلمانان، حق نداشت با اسیران جنگی برخورد زشتی کند یا بر آنان ظلم و ستم روا دارد. حتی پیامبر (ص) اعلام کرد که با اسیران برخورد نیکو کنید؛ و هرچه میخورید، ایشان را نیز همان بخورانید، و هرجا میخوابید، ایشان را نیز در همانگونه بستر بخوابانید؛ ولی مراقبشان باشید تا علیه اسلام و مسلمانان دسیسه نکنند.
سخن پایانی
در این مقاله به اشکال معترضان به برخی آیات قرآنی و اتهام تشریع و ترویج بردهداری به اسلام ناب محمدی و پاسخ آن پرداختیم.
به باور معترضان، قرآن با وضع قوانین بردهداری، کرامت انسان را به مخاطره انداخته و بردهداری را به رسمیت شناخته و رفتاری شبیه به داعش داشته است. این در حالی است که رفتارهای توهینآمیز گروهک داعش و دیگر گروههای تروریستی، هیچ ارتباط قابلذکری با اسلام و مسلمانان ندارد و اسلام از آنان و کارهای بدشان بیزار است. همچنین، ایجاد ارتباط میان گسترش پدیدﮤ بردهداری و اسلام از پایه و اساس نادرست است. ضمن اینکه قدمت این مسئله، بسیار پیش از اسلام است؛ حتی به جرئت و با ذکر دلیل میتوان گفت: بسیاری از امتهای دیگر، ازجمله مورچهها و حیوانات دیگر، به پدیدﮤ بردهداری تمایل داشتهاند.
بنابر تحقیقات و پژوهشهای علمیِ صورتگرفته، این پدیده و گرایش به آن، با ظهور کشاورزی در عرصۀ زندگی انسان خردمند (هوموساپینس) پدیدار شده است. بنابراین، اسلام - بهعنوان یک دین الهی - و کتاب خدا قرآن کریم، هیچیک از دو نوع بردهداری جنسی و بدنی را تشریع و رواج نداده است؛ بلکه این پدیدهای شایع در جامعۀ بشری بوده و بشر، هزاران سال پیش از اسلام با آن مواجهه داشته است.
با گذری به تاریخ و ارائۀ شواهد مکتوب و مستند از ادیانِ مسیحیت و یهود، دریافتیم که پیش از اسلام نیز ادیان گذشته به وضع قوانین بردهداری پرداختهاند. همۀ شواهد، حاکی از آن است که اسلام و مسلمانان با گسترش این بدعت، هیچ ارتباطی ندارند. تنها راهحل عاقلانه و ممکن در شرایط و محیطی که رسول خدا (ص) را در بر گرفته بود، از نگاه دکتر علاء السالم، نظاممند کردن بردهداری از طریق تشریع و وضع قوانینی بود که بهتدریج و با گذشت زمان، در کاستن و محدود کردن بردهداری نقش داشت؛ تا در نهایت، به مرحلۀ متعفن شدنِ بردهداری و انزجار کامل از آن، و سپس خاتمۀ بردهداری برسد.
در پایان، امید آن داریم که اندیشۀ توهینآمیز و اتهامزنی ناشی از سطحینگری و القای سخنان بیاساس نسبت به اسلام، فروکش کند. ازاینرو، تمام اشکالگیرندگان و حذرکنندگانِ قرآن را به مطالعه و تفکر و تدبر دعوت میکنیم.