حملۀ اعراب به ایران
چکیده
در بخش پیشین، نگاهی داشتیم به وضعیت حکومت ساسانیان و شرایطی که مسلمانان در آن دوران با آن روبهرو بودند. اکنون در این مقاله، قصد داریم به برخی توطئههایی بپردازیم که بهصورت همزمان، هم در دربار ساسانیان در جریان بود و هم در میان برخی از یاران پیامبر اکرم (ص).
سؤالهایی که در دل این برهههای حساس تاریخی به دنبال پاسخ آنها هستیم، عبارتاند از:
علت مرگ خسرو پرویز و عامل بحران خانمانسوز ساسانیان چه بود؟
علت رحلت رسول خدا (ص) چه بود؟ مرگ طبیعی یا تروری هوشمندانه؟
واقعۀ تبوک و نقشۀ ترور چه بود؟
و …
خیانت پسر به پدر (حدود پنج سال پیش از آغاز جنگ با اعراب)
فتوحات شگفتانگیز خسرو پرویز دیری نپایید؛ چراکه در سال ۶۲۷ میلادی، هراکلیوس، امپراتور روم، به ایران حمله کرد و توانست کاخ سلطنتی خسرو را در «دستگرد» فتح کند.
خسرو پرویز که برای مدیریت بحران بهوجودآمده، به شهر «ویهاردشیر» در غرب رود دجله نقل مکان کرده بود، دربار را آشفته و اوضاع را نابسامان میدید. در چنین شرایط حساسی، تصمیمی سرنوشتساز گرفت؛ بهجای آنکه شیرویه (قباد دوم) پسر بزرگش از مریم را به ولیعهدی برگزیند، مردانشاه، پسر خردسال شیرین را بهعنوان ولیعهد معرفی کرد! این انتخاب، اختلافی بزرگ در دربار ایجاد کرد و در نهایت، خسرو پرویز در شورشی که در سال ۶۲۸ میلادی به رهبری شیرویه شکل گرفت، زندانی شد و سپس به قتل رسید.
پادشاهی شیرویه (قباد دوم) نیز بیش از چند ماه دوام نیاورد و بر اثر ابتلا به بیماری طاعون درگذشت. پس از آن، سلسلۀ ساسانی وارد بحرانی تاریک و فرساینده شد که در نهایت، به فروپاشی کامل آن به دست اعراب انجامید.[1]
اوضاع عربستان سال ۶۲۸ میلادی مصادف با ۷ هجری قمری
در این مقطع زمانی، رسول خدا (ص) صلح حدیبیه و جنگ خیبر را پشتسر گذاشته بود و قدرت مسلمانان بهطور چشمگیری در حال افزایش بود. در این زمان، رسول خدا (ص) تصمیم گرفتند سایر کشورها را به اسلام دعوت کرده و دین اسلام را گسترش دهند.
اهانت خسروپرویز به نامۀ پیامبر (ص) دقیقاً قبل از شورش پسرش رخ داد. نکتۀ جالب این است که وقتی "باذان" فرماندار ایرانی یمن به دستور خسروپرویز دو نفر را برای دستگیری پیامبر (ص) فرستاد، رسول خدا (ص) خبر مرگ خسروپرویز به دست پسرش را به آنها داد تا معجزهای باشد که باذان از عمل خود دست بکشد. باذان پس از وقوع این پیشبینی و اطلاع از صحت آن، مسلمان شد. [2]
با وجود آنکه اوضاع در امپراتوری ساسانی بهشدت بحرانی و نابسامان است، مسلمانان روزبهروز در حال پیشرفتاند و بر تعداد و قدرتشان افزوده میشود.
توطئه علیه حضرت محمد (ص) همزمان با دگرگونی در سلسلۀ ساسانی
هرچند در ظاهر تعداد مسلمانان و قدرتشان رو به گسترش است، اما در باطن، منافقانی که در صفوف مسلمانان نفوذ کردهاند، نقشههای شوم و تاریکی در ذهن خود میپرورانند. شواهد این نقشهها را میتوان از دل تاریخ استخراج کرد و پازل توطئهها را تکمیل نمود. حوادثی که بارها در تاریخ شاهد آن بودهایم و پیامبر اسلام (ص) نیز از این قاعده مستثنی نبودند. دشمنان ایشان (ص) زمانی که از رویارویی مستقیم ناامید شده بودند، وارد فاز جدیدی از استراتژی شدند که به چند مورد از این اقدامات اشاره خواهیم کرد:
ترور:
اینکه حضرت محمد (ص) از سوی دشمنانش از کفار و سایر ادیان مورد ترور واقع شود، امری مورد انتظار بود که بارها با شکست مواجه شد. اما مسئله به همین جا ختم نمیشود! گویا عدهای از اصحاب و اطرافیان ایشان (ص) نیز نقشۀ قتل او را در سر میپروراندند و در نهایت موفق به اجرای آن شدند.
۱. ماجرای اصحاب عقبه و جنگ تبوک:
اصحاب عقبه و ماجرای غزوﮤ تبوک، نمونهای بسیار روشن از تلاش نافرجام برای ترور حضرت محمد (ص) است. در این واقعه، زمانی که پیامبر از جنگ بازمیگشت، گروهی از اصحاب با صورتهای پوشیده تلاش کردند او را به درّهای پرت کنند؛ اما این نقشه ناکام ماند.
اینکه چه کسانی قصد ترور ایشان (ص) را داشتند و چگونه شناسایی شدند، موضوعی است که در مقالات بعدی بهصورت مستند به بررسی آن خواهیم پرداخت.
۲. مسموم کردن حضرت محمد (ص):
در روایات و کتب تاریخی، اشارات فراوانی به سوءقصد با سم علیه حضرت محمد (ص) وجود دارد که در بسیاری از موارد، این تلاشها نافرجام مانده و ایشان پیش از اجرای نقشه، به آن پی برده و مانع آن شدهاند؛ اما نکتۀ قابل توجه آنجاست که اکثر علمای بزرگ شیعه و اهلسنت بر این موضوع اتفاقنظر دارند که پیامبر اسلام (ص) با سم به شهادت رسیده است!!
حاکم نیشابوری، از علمای برجسته اهل سنت، در روایتی صحیح تصریح میکند که محمد (ص) با سم به شهادت رسیده است[3]؛ همچنین از عبداللهبن مسعود نقل شده است: «اگر ۹ بار قسم بخورم که رسول خدا کشته شده، برایم محبوبتر است از اینکه یک بار قسم بخورم که او کشته نشده است.»[4]
ازجمله علمای بزرگ شیعه که به مسمومیت رسول خدا (ص) معتقد هستند، میتوان به شیخ مفید [5]، شیخ طوسی [6] و علامه حلی [7] اشاره کرد.
اما چگونه و به دست چه کسی؟!
آیا محمد (ص) نیز همانند خسروپرویز، به دست نزدیکان و اطرافیانش مورد سوءقصد قرار گرفت؟
پاسخ به این پرسش را در ادامه خواهیم جُست ...
نفوذ و ایجاد تفرقه و انحراف:
عنوان بالا از خطرناکترین حربههای شیطانی است که باعث شد رحمت بیانتهای محمد (ص) در برابر مردم مورد سوءاستفادﮤ منافقان قرار گرفته و آنها خود را در میان اصحاب ایشان (ص) جای دهند تا در بزنگاههای حساس زهر خود را بر پیکرﮤ اسلام وارد کنند؛ زهری که پس از گذشت بیش از ۱۴۰۰ سال، هنوز جهان اسلام را مسموم نگه داشته است ... .
این افراد در مقاطع مختلف، با پایین آوردن جایگاه حقیقی رسول خدا (ص) و رها کردن او در لحظاتی که بیش از همیشه به یارانش نیاز داشت، چهرﮤ واقعی خود را نشان دادند. شگفت آنکه برخی از آنها، روزی دشمن قسم خوردﮤ محمد (ص) بودند و در صف مقابل او میجنگیدند! اما غمانگیزتر اینکه، همین افراد که سابقۀ نفاق، خیانت و بیوفایی نسبت به پیامبر (ص) را در کارنامه دارند، امروزه در میان اکثریت مسلمانان از جایگاهی رفیع برخوردارند!!
این افراد در انتها توانستند مسیر و هدف رسالت محمد (ص) را تغییر داده و پس از رحلت ایشان (ص) اعراب را به جاهلیت قبل از رسول خدا (ص) بازگردانند. جنگ با ایران و وقایع پس از آن، نمونهای روشن از این بازگشت به جاهلیت است.
در مقالۀ آینده، به این اشخاص و افراد برجستهای که در آغاز جنگ با ساسانیان و وقایع شوم پس از آن نقش داشتند و توانستند مسیر اسلام را منحرف کنند خواهیم پرداخت.
با ما همراه باشید …
پانویسها:
-
[1]
ر.ک: تاریخ مردم ایران، محمد حسین زرینکوب.
-
[2]
تاریخ طبری، ج۲، ص۲۵۵–۲۵۷؛ سیرﮤ ابنهشام، ج۱، ص۷۱ و 72؛ طبقات ابنسعد، ج۱، ص۲۶۰.
-
[3]
المستدرک علیالصحیحین، ج۳، ص۶۱، ح۴۳۹۵.
-
[4]
المصنف، ج۵، ص۲۶۹، ح۹۵۷۱؛ البدایة و النهایة، ج۵، ص۲۴۷؛ السیرةالنبویة، ج۴، ص۴۴۹
-
[5]
المقنعة، ص۴۵۶.
-
[6]
تهذیبالأحکام، ج۶، ص۲.
-
[7]
تحریرالأحکام، ج۲، ص۱۱۸.