بررسی جایگاه اخلاق مؤمن در پروژۀ الهی
چکیده
در روابط بین فردی و تعاملات اجتماعی همواره انسانها از یکدیگر تأثیرپذیر هستند و بسیاری از مبانی روانشناسی و اخلاقی بر همین پایه بنا شدهاند؛ بنابراین هیچ فردی نمیتواند ادعا کند که در اجتماع بیتأثیر است.
اما سؤالی که مطرح میشود این است که هر شخص چه مقدار میتواند تأثیرگذار باشد؟
ادوارد لورنتس ریاضیدان و هواشناس آمریکایی نظریهای بهنام آشوب و اثر پروانهای مطرح کرده است که بر اساس آن بالزدن پروانهای در توکیو میتواند در آینده باعث طوفانی در نیویورک شود!
هرچند درصدد اثبات این نظریه نیستیم، در مقام تئوری آیا اثری که بالزدن یک پروانه در آینده ایجاد میکند بیشتر از تأثیر عمل و اخلاق یک انسان است؟
علاوه بر آن، تأثیر انسان بسیار فراتر از مباحث فیزیکی و ریاضیات است؛ زیرا انسان دارای «روح» است و تأثیر روحانی قابلاندازهگیری با مقیاسهای مادی نیست و به عالَمی برتر و بالاتر از عالم مادی دنیا مربوط میشود.
زمانی که به یک انصار میگویند دفاع از حجت خدا و تبلیغ حقانیت او ولو در برابر یک نفر، برابر است با یک عمر عبادت خالصانه، تعجب میکند و شاید باور به آن را دشوار بداند؛ اما باید توجه داشته باشیم که این تبلیغ و تأثیر مانند دانهای است که کاشته میشود و محصول آن سالها بعد برداشت خواهد شد!
یک تبلیغ ساده میتواند طوفانی از نور در آینده ایجاد کند، هرچند در ابتدا بیتأثیر جلوه کند!
نقش مؤمنان در پروژۀ الهی
در برنامۀ الهی همۀ مؤمنان و انصار مؤثر هستند و باید بدانند در حاشیه و بیتأثیر پنداشتن خودشان، تله و حربۀ شیطان لع است که غفلت از آن باعث غربت بیشتر امام ع میشود...
شیخ ناظم عقیلی نمایندۀ سید احمدالحسن ع در این رابطه میفرمایند:
«...باید بدانی تو نسبت به این کار مسئول هستی؛ یعنی هریک از ما باید در یاد و در وجود خود اینگونه اعتقادی داشته باشد که یاری امامش در او منحصر شده است و منتظر کمک از کسی نباشد و در معادلۀ یاریدادن معصوم و نصرت امام، خود را در حاشیه نگاه نکند (و قرار ندهد)؛ بلکه خود را عددی مؤثر و فعال در معادله بداند که اگر نباشد معادله مختل میشود.
خداوند سبحانومتعال برای تو ارزش گذاشته و تو را مخاطب قرار داده و میفرماید (یا ایها الذین آمنوا)
تو خود را از این نظام و ندای الهی خارج میکنی؟!
خداوند تو را بزرگ داشته، تو را مخاطب قرار داده و با تو نجوا میکند.
جبار آسمانها و زمین به ما رو کرده، ما را مخاطب میسازد؛ مایی که ارزشمان مشخص است شر از ما بهسوی او بالا میآید و خیر از او بهسوی ما پایین میآید.» [1]
حال که تکتک انسانها و مؤمنان میتوانند تا این حد، مهرهای مؤثر در نظام خلقت باشند، چگونه این تأثیر میتواند در تبلیغ حق و حقیقت همچون آینهای پاک تنها نور خداوند را منعکس کند و دانۀ هدایت را در وجود سایرین بکارد؟
اخلاق همان دانۀ مؤثر هدایت در تبلیغ
در مسیر هدایت و تبلیغ همواره شاهکلیدهایی وجود دارد که با یافتن آنها درهای ملکوت گشوده میشود و برکت خداوند بر عمل مؤمنان نازل میشود تا بتوانند بیشترین تأثیر را در یاری خلیفۀ خدا داشته باشند.
این شاهکلیدها را میتوانیم در پاسخ یمانی آل محمد ع به پرسش یکی از مؤمنان بیابیم:
پرسش:
سرورم!
مرا بر کلیدی که با آن گفتوگو دربارۀ دعوت یمانی را آغاز کنم و دلها بهجای اینکه دور شوند، آن را بپذیرد دلالت فرما. سرورم! بسیار مشاهده کردهام که بسیاری از مردم در ابتدا (جلسۀ اول) آن را قبول میکنند، ولی بعد از آن و تقریباً در همان جلسۀ دوم از دعوت بیزاری میجویند و از آن منزجر میشوند.
فرستنده: زینب
پاسخ سید احمدالحسن ع:
«هدایتِ آنان بر عهدۀ شما نیست؛ بلکه وظیفۀ شما فقط تبلیغ است. شما برای حق آنقدر دلیل و برهان در اختیار دارید که میتوانید حق را برای هر انسان و از هر دین و مذهبی اثبات کنید؛ حتی ادلهای دارید که حقتان را برای بوداییها وهندوها اثبات میکند، چه برسد به یهودیان و مسیحیان و عامّۀ مذاهب مسلمین و دیگران. اساس رفتار شما با مردم باید بر مبنای اخلاق نیکو باشد؛ زیرا اگر آنها بیادبی کنند، در واقع به خود بد میکنند و آنچه را در باطن نهان دارند برملا میسازند؛ همچنین "اخلاص" و "نزدیکی به خدا" و "طلب رضای او" زیربنای فعالیت و تبلیغ شما برای مردم است؛ تا به این ترتیب خداوند عمل شما را بابرکت گرداند و در آن خیری کثیر قرار دهد. خداوند شما را توفیق عنایت فرماید و گامهایتان را استوار سازد و یاریتان نماید و دینش را با شما یاری دهد!» [2]
با تدبر در پاسخ فرستادۀ امام مهدی ع، میبینیم به موضوع اخلاق بهصورت خاص توجه شده و گویی نسبت به سایر خصوصیات از اهمیت بیشتری برخوردار است.
سید احمدالحسن ع میفرماید:
« باید خود را به اخلاق قرآن بیاراییم و پس از عمل به آن، آن را در جامعه نشر دهیم؛ زیرا کسی که مردم را به مکارم اخلاق دعوت میکند و به آنها عمل نمیکند، هیچ تأثیری بر دیگران نخواهد داشت.» [3]
شیخ ناظم عقیلی (حفظه الله) نمایندۀ مکتب سید احمدالحسن ع نیز در این باره فرمودند:
«بر فرد مؤمن واجب است که اخلاق آلمحمد ع را به مردم انتقال دهد و آن را در سخنان و کارها و سکناتش به عمل برساند تا زینت خاندان محمد باشد، نه مایۀ زشتی آنان.» [4]
برای دستیابی به این گنجینۀ با ارزش که زینت مؤمنان است، ابتدا باید با «منیت» و لشکریان جهل جنگید؛
جنگی که با صبر و شکیبایی، پایانی نیکو خواهد داشت و انسان را به سرچشمۀ کمال و زیباییها یعنی خداوند میرساند.
چیزی که به نیکویی خواهد ماند «اخلاق» است. بدانید اخلاق معجزه میکند. شاید کسانی که در زمان اميرالمؤمنين ع میزیستند هیچگاه تصور نمیکردند آیندگان حکومت چهارساله علی ع را برتر از صدها سال حکومت سایرین ببینند!
این همان تأثیری است که راجع به آن صحبت کردیم؛ زیرا بزرگترین تبلیغ امیرالمؤمنین ع اخلاق او بود که قرنها امتی را شیفته و عاشق خود کرده است!
یمانی موعود (ع) میفرماید:
«... اخلاق علی(ع) یکی از مهمترین عواملی است که عُمر دولت دادگر او را بسیار کوتاه کرد؛ در حالی که بهراحتی میتوانست فقط با دستکشیدن از بعضی مبانی ثابت اخلاقیاش، حکومتش را برای زمانی طولانی پایدار سازد؛ اما در آن هنگام دیگر او علی نبود، و اگر چنین میکرد (که او (ابوالحسن ع) از این کار بهدور است) ما از همۀ این زیبایی که در اوست و شیفتۀ آن هستیم محروم میشدیم.
اخلاقی که درک آن دشوار است برای کسانی که بهجای حجت، برای خود فقیهی را بهعنوان ولی قراردادند و گفتار و رفتار و سلوک او را بهدور از اشتباه قلمداد کردند؛ بهگونهای که هیچ اعتراض و تحقیق و دقتنظری را برنمیتابد!» [5]
حال که امامی حاضر ميان ماست و مسیر هدایت با نور علمش روشن شده است و ملکوت خداوند مارا فرامیخواند چه وقت درنگ است؟
بدانید حتی لحظهای فرصت برای نفس و شیطان زیاد است؛ پس عزم خود را در این «جهاد اکبر» جزم کنیم و با «معجزۀ اخلاق» به امام منتظر خود در آسمان هفتم ملحق شویم تا حاکمیت خداوند در زمینش برقرار شود...
توکلت علی الله، حسبی الله