تنعم دنیوی، عذاب خفی
چکیده
وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لَا يَعْلَمُونَ. وَأُمْلِي لَهُمْ إِنَّ كَيْدِي مَتِينٌ.
و آنان را كه آيات ما را دروغ انگاشتند، از راهى كه خود نمىدانند به تدريج خوارشان مىسازيم.
و به آنها مهلت دهم، كه تدبير من استوار است. (اعراف، ۱۸۲ و ۱۸۳)
هنگامی که موضوع عذاب مطرح میشود، معمولاً بروز عوامل قهری و طبیعی همچون سیل، زلزله، آتش فشان، یا بیماریهای فراگیر به ذهن خطور میکند و کمتر کسی تصور میکند گاهی عذاب خداوند در قالب نعمتهای فراوان دنیا، از قبیل ثروت، جاه و مقام و شهرت به سراغ انسان میآید و حال آنکه او در غفلتی ظلمانی به سر میبرد؛ بلکه هر دم بیشتر و بیشتر در این ورطه فرو میرود.
آیات ۱۸۲ و ۱۸۳ سوره مبارکه اعراف اشاره به مکری خفی از جانب خدای متعال دارد و آن سنت (استدراج) است.
بدین معنی که خداوند برخی بندگان گنهکار را به تدریج درگیر نعمتهای دنیوی میکند و بنده در مواجهه با این نعمتها بدون اینکه علت فزونی نعمت را بداند، آن را حاصل درایت و توانمندی خود پنداشته و به تدریج بُتِ منیت او بزرگ و بزرگتر گشته و به همین میزان از خداوند دور میشود.
در ارتباط با سنت استدراج، امام علی (ع) میفرمایند:
«إذا رأیت الله سبحانه یتابع علیک النعم مع المعاصی فهو استدراج لک».
«اگر مشاهده کردی، با وجود معصیت، غرق در نعمتی، بدان گرفتار استدراج شدی.»
(غرر الحکم، فصل خامس، مواعظ للحکام، شماره 7849۳؛ کافی جلد ص ۴۵۲)
و در روایتی دیگر:
از سماعة بن مهران نقل شده است كه گفت: از امام صادق عليهالسلام درباره اين سخن خدای تبارک و تعالي: «سَنَسْتَدْرِجُهُم مِّنْ حَيْثُ لاَ يَعْلَمُونَ» پرسيدم. فرمودند:
«استدراج عبارت است از اين كه بنده مرتكب گناه ميشود و همراه آن، نعمت نيز به وی داده ميشود و اين نعمت، او را از استغفار از آن گناه باز ميدارد.» (کافی جلد ۲ ص ۴۵۲)
همان طور که در کلام گهربار امام صادق (ع) ملاحظه میشود، مستیِ بهرهمندی از نعمتهای فراوان دنیا موجب فراموشی استغفار از گناه میشود و در نتیجه انسان، برای انجام گناهان بیشتر ترغیب میشود.
و اینجاست که بنده از خدا دور شده و نهتنها خدا را بلکه خود را نیز فراموش میکند:
وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْسَاهُمْ أَنْفُسَهُمْ أُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ
...از آن كسان مباشيد كه خدا را فراموش كردند و خدا نيز چنان كرد تا خود را فراموش كنند. ايشان نافرماناند. (حشر، ۱۹)
و این عذابی بس دردناک تر از عذابهای قهری است که در ابتدای سخن به آنها اشاره شد؛ چراکه با وقوع آن عذابها چه بسا رشته عمر انسان قطع شود و دیگر مجالی برای افزودن به بار گناه خود نداشته باشد و از طرفی اگر زنده بماند و جان سالم به در برد ممکن است در اثر شدت مصائب و رنجها به خود بیاید و بهسوی پروردگار بازگردد و راه توبه پیش گیرد.
اما در استدراج، خداوند به بندۀ گنهکار خود مهلت میدهد، نه فرصتی برای توبه و استغفار ؛ بلکه مهلت برای افزودن توشه گناه خود.
سید احمدالحسن (ع) وصی و فرستاده امام مهدی عج در این خصوص در کتاب روشنگریهایی از دعوتهای فرستادگان جلد دوم میفرمایند:
" بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
«فَتَحْنَا عَلَيْهِمْ أَبْوَابَ كُلِّ شَيْءٍ حَتَّى إِذَا فَرِحُوا بِمَا أُوتُوا أَخَذْنَاهُمْ بَغْتَةً فَإِذَا هُمْ مُبْلِسُون»
(دربهای هر چیزی را به رويشان گشوديم تا از آنچه يافته بودند شادمان گشتند؛ پس به ناگاه فرو گرفتيمشان و همگان نوميد شدند). (انعام، ۴۴)
شروع عذاب، روکردن دنیا به اهلش ـکه فرستادگان را تکذیب کردهاندـ است.
بدون اینکه نسبت به وضعیت ننگآورشان تفکّر و تعقّلی داشته باشند؛ در حالی که زیر سایۀ طاغون اِشغالگرِ مسلّط ناتوان شدهاند و گویا این حدیث قدسی را نشنیدهاند:
«يَا ابن عمران، إِذَا رَأَيْتَ الْغِنَى مُقْبِلا فَقُلْ: ذَنْبٌ عُجِّلَتْ عُقُوبَتُهُ»
(ای فرزند عمران! آن هنگام که دیدی بینیازی به تو روی آورد، بگو گناهی است که عقوبتش نزدیک شده است).
این چنین در غفلت همیشگی به سر میبرند و گمان میکنند دنیایی که به آنها رو کرده است، پاداش آنان، و این نعمت و آسایش، حاصل دسترنجشان است؛ ولی در واقع نسیم پیش از طوفان و گناهی است که عقوبتش فرارسیده است!
سید احمدالحسن (ع) در کتاب در محضر عبد صالح جلد اول دربارۀ گرفتاری انسان در مواجهه با لذتهای فریبندۀ دنیا نیز میفرمایند:
«...هرکس خدا را گم کند و او را بهطور کامل نشناسد، هیچ چیزی نخواهد یافت و در واقع همه چیز را از کف داده است. تمام کرۀ زمین با هرچه در آن است، فقر چنین انسانی را برطرف نمیسازد؛ زیرا وی به واقع، فقیر شده است.
شما میبینی هر انسان به مقدار جهلی که نسبت به خداوند دارد، نوعی احساس فقر و نقص همیشگی دارد که بهدلیل معرفتنداشتن نسبت به خدا، برای برطرفکردن آن نیز چیزی جز ماده (امور مادی) نمییابد. ماده (امور مادی) در حقیقت حکایت همان آب شوری است که تشنگی آشامنده را بیشتر میکند و هرگز او را سیراب نمیگرداند... .»
آری سید یمانی (ع) چه تعبیر زیبایی برای دنیا آوردهاند؛ "آب شور" که هرچه از آن بنوشی تشنهتر و حریصتر میشوی.
امیرالمومنین (ع) نیز در وصف فریبکاری دنیا میفرمایند:
«دنيا میفريبد و زيان میرساند و میگذرد. خداى تعالى راضى نشده است كه دنيا را پاداش دوستان خود و كيفر دشمنانش قرار دهد.» (حكمت 415)
«مبادا آنچه فريفتگان را میفريبد، شما را بفريبد؛ زيرا نعمتهاى فريبنده (دنيا) چون سايهاى است كه تا زمان معينى پهن است.» (خطبه 89)
دنیا سرای غرور:
از آنچه گفته شد مشخص گردید که عذاب تدریجی خداوند، انسانِ گناهکار را در دام دنیای فریبکار غرق میکند. تعبیر دیگر این نوع عذاب این است، بندهای که مستوجب این نوع عذاب شده، مشغول تناول از میوههای درختِ دنیای پست مادی میشود؛ درختی که میوههایش غرور، منیت، غفلت و... هستند.
سید احمدالحسن (ع) در کتاب سرگردانی برخی علل نافرمانی بنیاسرائیل از حضرت موسی (ع) را چنین بیان میکنند:
«یادآور میشوم که حبّ نفس و تکبّر، آفتی اخلاقی است که بسیاری از انسانها را هلاک و به هاویۀ جهنّم سوق میدهد و چه بسیار شیطان وعدهاش برای گمراهکردن بنیآدم را از طریق تکبّر، عملی میسازد! در بسیاری موارد، تکبّر، عامل اصلی رویگردانی مردم از اطاعت و تأیید پیامبران (ع) است.
بیشتر کسانی که نسبت به پیامبران و اوصیا (ع) تکبّر میورند، ثروتمندان، مرفهان و بزرگان قوماند.»
لذت دنیا دوری از آخرت است:
دنیا و آخرت در دو سوی یک خط قرار دارند؛ هرچه به دنیا نزدیک شویم، از آخرت دور شدهایم و برعکس.
پس از این منظر هم غوطهورشدن در مادیات، عذاب بزرگی است؛ چون بهای آن از دستدادن آخرتی نیکوست:
سید احمدالحسن (ع) در تفسیر این آیۀ شریفه در کتاب متشابهات، پرسش ۱۶۵ میفرمایند:
«دنیا و آخرت دو مسیر متفاوتاند؛ این، رو به مشرق دارد و آن، رو به مغرب. کسیکه به یکی روی آورد، دیگری را پشت سر خود نهاده است؛ و این دو در چشم انسان و در قلب انسان با هم جمع نمیشوند. حب و دوستی دنیا و حب آخرت در قلب انسان جمع نمیشوند؛ و چگونه باهم جمع شوند حال آنکه به خدا سوگند دنیا در نظر خداوند به اندازۀ بال پشهای ارزش ندارد که اگر برای او قدر و قیمتی داشت، کافر در آن جرعه آبی نمینوشید؛ و چگونه چنین باشد حال آنکه خداوند از وقتی که عالم اجسام را آفریده به آن نگاه نینداخته است؟و چگونه... و چگونه... .»
اما ناامید نباید بود؛ چراکه راه توبه همیشه باز است و درهای رحمت ایزدی به روی بندگان گنهکار، گشاده:
قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ
بگو: اى بندگان من كه بر زيان خويش اسراف كردهايد، از رحمت خدا مأيوس مشويد. زيرا خدا همه گناهان را مىآمرزد. اوست آمرزنده و مهربان. (زمر، ۵۳)
با امید به اینکه همۀ ما توفیق توبه و بازگشت به درگاه احدیت را داشته باشیم.