تصور اهلسنت از مهدی
ادعای اینکه «بخاری» و «مسلم» از «مهدی» یادی نکردهاند
چکیده
در مقالۀ پیشین به ادعای ضعیفبودن احادیث مهدی در کتب اهلسنت پاسخ دادیم و بیان شد احادیثی که از مهدی یاد کردهاند، صحیح و متواتر هستند.
و در این مقاله به اشکال اینکه بخاری و مسلم از مهدی یادی نکردهاند، پاسخ خواهیم داد.
علمای اهلسنت که به ثبوت احادیث مهدی اعتقاد داشتند، به کسانی که ادعا میکردند بخاری و مسلم هیچیک از احادیث مهدی را روایت نکردهاند چنین پاسخ دادهاند که آن دو نفر در کتابهای صحیح خود احادیث متعلق به مهدی را آوردهاند. آنچه بخاری در صحیح خود در باب نزول عیسی بن مریم از ابوهریره نوشته است و آنچه مسلم در صحیح خود در فصل «ایمان» کتاب خود از ابوهریره نقل کرده است که رسول خدا فرمودند: «چگونه خواهید بود آنگاه که عیسی بن مریم بین شما نازل شود و امامتان نیز از خود شما وجود داشته باشد.»[1] و مشابه همین لفظ که وارد شده است: «چگونه خواهید بود آنگاه که عیسی بن مریم بین شما نازل شود و امامتان هم در میان شما باشد.» [2]
همچنین مسلم در صحیح خود از جابر روایت کرده که از پیامبر شنیده که فرموده است: «پیوسته گروهی از امت که بر پایۀ حق میجنگند تا روز قیامت پیروز هستند.» فرمود:
«پس عیسی بن مریم نازل میشود. امیر آنان میگوید: پیش بایست و برای ما نماز به جا آور. وی خواهد گفت: خیر! برخی از شما بر دیگران از این امت امیر هستند؛ این گرامیداشتی از سوی خداوند بر این امت است.»[3]
طبق گفتۀ عبدالمحسن عباد، این احادیث که از دو کتاب صحیح آورده ام دو وجه دارد؛ دومی این است:
«اینکه حضور امیر آنان برای پیشنمازی مسلمانان و درخواست او از عیسی هنگام نزولش که برای نماز پیش بایستد، بر صالحبودن و هدایتیافتگی این امیر دلالت میکند؛ حتی اگر بر لفظ مهدی صراحت نداشته باشد، جز این نیست که به صفات مردی صالح رهنمون میشود که امامت مسلمین را در آن زمان عهدهدار است. احادیث دیگری در کتابهای سنن، مسند و دیگر کتابها آمده است که این احادیث واردشده در کتابهای صحیح» را تفسیر میکند و دلالت دارد بر اینکه آن مرد صالح، محمد بن عبدالله نامیده میشود و به او مهدی میگویند. بخشی از سنت، بخش دیگر را تفسیر میکند. از جمله احادیثی که به این حدیث دلالت میکند، حدیثی است که حارث بن ابواسامه در مسند خود از جابر نقل کرده که گفته است: پیامبر صلی الله عليه وسلم فرمود: «پس عیسی بن مریم نازل میشود. امیر آنان میگوید: پیش بایست و برای ما نماز به جا آور. پس وی خواهد گفت: خیر! برخی از شما بر برخی امیر هستند؛ این گرامیداشتی است از سوی خداوند بر این امت.» ابنقیم در کتاب منارالمنيف در رابطه با این حدیث گفته است: «سندش محکم است... .» تا انتها.
این حدیث بر این مطلب دلالت دارد که آن امیرِ مذکور در صحیح مسلم که از عیسی بن مریم علیه الصلوة و السلام میخواهد بهعنوان پیشنماز بایستد، همان کسی است که به او مهدی گفته میشود.»[4]
این راهی است که عبدالمحسن عباد رفته است. شیخ شنقیطی از قول او دربارۀ تمام محدثان چنین سخنی را میگوید:
«آنچه تمام محدثان بر آن اتفاقنظر دارند این است: امامی که در هر دو کتاب صحیح، اشاره شده، همان مهدی منتظر است؛ به دلیل احادیثی که در جاهای دیگر به آن تصریح کرده است؛ همان طور که معروف است.»[5]
و حقیقت این است که بسیاری از مدرسین که این پژوهش گنجایش بیان تحقیقاتشان را ندارد، شبیه چنین سخنی را گفتهاند یا همین راه را پیمودهاند.[6]
این شبهه را محمد اسماعیل مقدم چندین مرتبه پاسخ داده است؛ از جمله آنها، چیزی است که پیش از این ذکر کردیم؛ اینکه هر دو کتاب صحیح، بدون اینکه بهصراحت اسمیببرند به مهدی اشاره میکنند؛ و از جملۀ این پاسخها اینکه هیچیک از اهل علم نمیگوید که نبودن حدیثی در دو کتاب صحیح، دلیل بر ضعف آن است. همچنین، احادیث صحیح در آنچه بخاری و مسلم روایت کردهاند خلاصه نمیشود.[7]
تویجری چنین پاسخ داده است:
وجه دوم: این دو شیخ (مسلم و بخاری) تمام احادیث صحیح را در کتابهای صحیح خود گردآوری نکرده و اصلاً به چنینچیزی ملتزم نبودهاند! حافظ بن حجر در مقدمۀ کتاب فتحالباری گفته است: اسماعیلی از او یعنی بخاری۔ نقل کرده است که گفته است: «جز حديث صحيح در این کتاب نیاوردم و آنچه از احادیث صحیح ترک گفتهام بسیار است.»
ابواحمد بن عدی گفته است از حسن بن حسین بزار شنیدم که گفت از ابراهیم معقل نسفی شنیدم که گفت: شنیدم بخاری میگفت:
«در کتابم الجامع جز حدیث صحیح وارد نکردم و احادیث صحیحی را بهجهت طولانینشدن کلام ترک گفتم.» مسلم در صحیح خود در باب «تشهد در نماز» گفته است: «تمام آنچه در نظرم صحیح مینمود در اینجا نیاوردهام؛ بلکه تنها آن چیزی را آوردم که بر آن اجماع کرده بودند.»
ابوعمر بن صلاح در کتاب خود «علوم حدیث» گفته است:
کتابهای بخاری و مسلم بعد از کتاب خداوند عزیز صحیحترین کتابهاست! تا آنجا که میگوید: آن دو، تمام احادیث صحیح را در کتابهای صحیح خود گردآوری نکرده و به آن نیز ملتزم نبودهاند. از بخاری برای ما نقل کردهاند که گفته است جز حديث صحيح در کتاب خود نیاوردم و بهجهت طولانینشدن مطلب، احادیث صحیحی را ترک گفتم؛ و از مسلم برای ما روایت شده است که گفته تمامی آنچه در نظرم صحیح مینمود اینجا نیاوردهام؛ بلکه تنها آن چیزی را آوردم که بر آن متفق بودند؛ بهعلاوه ابنصلاح یادآوری میکند که کتاب «مستدرک بر دو صحیح» از حاکم (نیشابوری) شامل بسیاری از احادیثی است که آن دو شیخ نقل نکردهاند.
نتیجه
اینکه هر دو کتاب صحیح، بدون اینکه بهصراحت اسمی ببرند به مهدی اشاره میکنند؛ و اینکه هیچیک از اهل علم نمیگوید که نبودن حدیثی در دو کتاب صحیح، دلیل بر ضعف آن است، همچنین احادیث صحیح در آنچه بخاری و مسلم روایت کردهاند خلاصه نمیشود.
در مقالۀ بعدی به ادعای نبودن نام مهدی در قرآن خواهیم پرداخت و اینکه آیا این ادعا صحت دارد؟
پینوشت:
تصور سنی از مهدی منتظر بین عقیده و متون، دکتر عبدالرزاق دیراوی، ص 34-37.
پانویسها:
-
[1]
صحیح بخاری، اسماعیل بن ابراهيم بن المغيرة بن بردزية البخاري الجعفي، دار الفکر، بیروت، ۱۴۰۱ھ/۱۹۸۹م، ج۴، ص۱۴۳، و الجامع الصحيح أصحیح مسلم، مسلم بن الحجاج نیشابوری، دار القرآن، بیروت، ج ۱، ص ۹۴.
-
[2]
صحیح مسلم، ج۱، ص۹۴.
-
[3]
همان منبع، ص۹۵.
-
[4]
کتب و رسائل عبدالمحسن بن حمد العباد البدر، ص۲۸۷ و ۲۸۸.
-
[5]
رسالة الجواب المقنع المحرر في الرد على من طغى و تجبر بدعوي أنه عیسی أو المهدي المنتظر، ص۱۰.
-
[6]
بهعنوان نمونه، أشراط الساعة، العلامات الكبرى، ماهر أحمد الصوفي، مكتبة العصرية، صیدا، بیروت، ۲۰۱۰ / ۱۴۳۱، ص۳۵.
-
[7]
مراجعه شود به المهدی، ص۱۴۲ و ۱۴۳.