اخلاق قرآنی، نه اخلاق وهابی

اخلاق قرآنی، نه اخلاق وهابی

چکیده

در این نوشتار، سید احمدالحسن با استناد به آیات قرآن، تفاوت بنیادین میان اخلاق اسلام اصیل و اخلاق جریان وهابی را آشکار می‌سازد. او تأکید می‌کند که اسلام محمدی، دینی مبتنی بر عدل حتی نسبت به دشمنان، حکمت در گفتار، مهربانی با ناتوانان و دعوت به اخلاق کریمه است. در مقابل، اخلاق تحریف‌شده وهابی با تندی، خشونت و دروغ‌پردازی همراه است.
نویسنده با نقل مستقیم از گفتارهای احمدالحسن و آیات قرآن، نشان می‌دهد که اخلاق قرآنی نه‌تنها متضاد با بی‌رحمی و افراط‌گرایی است، بلکه سرشار از شفقت، انصاف، وفای به عهد، نیکی به والدین، کمک به مستمندان، و پرهیز از خودبزرگ‌بینی و زیاده‌خواهی است. همچنین از مسیحیان می‌خواهد قرآن را با ملاک‌های خودشان بسنجند و در حکمت آن تأمل کنند. این مقاله، دفاعی اخلاقی و عقلانی از اسلامِ حقیقی است، در برابر چهره‌ای خشن و وارونه که دشمنان سعی در القای آن دارند.

علاوه بر اینکه بین دین اسلام و وهابیت فرق بسیاری در عقاید وجود دارد، به‌طور کلی اخلاق قرآنی نیز با اخلاق وهابی متفاوت است.

 

«عدالت‌داشتن با دشمنان»

احمدالحسن فرمود:

«خدای متعال فرمود: (اى کسانى که ایمان آورده‏اید، براى خدا به داد برخیزید در حالی که به عدالت گواهی می‌دهید، و نباید دشمنىِ گروهى، شما را بر آن دارد که عدالت پیشه نکنید. عدالت داشته باشید که به تقوا نزدیک‌تر است، و از خدا پروا داشته باشید، که خدا به آنچه انجام مى‏دهید آگاه است) [مائده، ۸]

دلیل بر اینکه قرآن از سوی خداوند است، حکمت والایی است که قرآن آورده. از نظر بنده همین سخن حق تعالی که «عدالت پیشه کنید که این به تقوا نزدیک‌تر است» به‌تنهایی کافی است تا ثابت کند قرآن از سوی خداوند است.

عدالت پیشه کنید که این به تقوا نزدیک‌تر است...

محمد با ناملایمات و دشمنی بسیاری از افراد پیرامونش احاطه شده بود؛ زیرا آن حضرت ـ‌از دید آن‌ها‌ـ آمده بود تا شکوه و بزرگی یا سلطۀ دینی یا حکومت دنیوی آن‌ها را نابود کند؛ علاوه بر منافقانی که درصدد به‌دام‌انداختن آن حضرت بودند. ملاحظه می‌کنیم که آن حضرت این کلمات را آورد؛ کلماتی که به او و پیروانش دستور می‌دهد با دشمن به عدالت و انصاف رفتار کند، حتی در سخن‌گفتن.

عدالت پیشه کنید که این به تقوا نزدیک‌تر است...

آیا می‌خواهید میزان حکمت نهفته در این آیه را بدانید و اینکه این آیه دربردارندۀ چه معنای بزرگی در نبرد با نفْس و «من» یا روزه در بالاترین درجاتش است؟ اعمال خود را به آن عرضه بدارید.

به خودتان بنگرید و اینکه با دشمنتان یا کسی که دشمنی خود را با شما علنی می‌کند چگونه رفتار می‌کنید و نفْستان چه دستوری به شما می‌دهد. آیا با کسی که با شما دشمنی می‌کند به عدالت و انصاف رفتار می‌کنید؟ ‌آیا از دروغ‌بستن و افترا‌زدن بر او خودداری می‌کنید؟ آیا او را فقط به همان چیزی که هست توصیفش می‌کنید؟ آیا اگر او کار خوبی کرد می‌گویید کار خوبی انجام داد، همان‌طور که به‌دنبال شکار هر خطایی از او هستید یا از هر کاری، برای او گناهی نابخشودنی می‌سازید؟!

آیا می‌خواهید بدانید عمل‌کردن به این آیه چقدر دشوار است؟

بنگرید بیشتر مردم چگونه با دشمنان خود رفتار می‌کنند. خواهید دید بیشترشان مخالفان خود را تحمل نمی‌کنند و آن‌ها را با زشت‌ترین اوصاف، افتراها و دروغ‌ها توصیف می‌کنند. پس با کسانی که با آن‌ها دشمنی می‌کنند چگونه رفتار خواهند کرد!

عدالت پیشه کنید که این به تقوا نزدیک‌تر است...

 [صفحۀ رسمی احمدالحسن در فیس‌بوک، ۱۷ژوئن ۲۰۱۵]

 

«ارزش‌های اخلاقی در قرآن»

همچنین شما می‌توانید به این آیات از قرآن که در روشنگری احمدالحسن(ع) برای مسیحیان وجود دارد، دقت و تدبر کنید و این سؤال را از خود بپرسید که آیا واقعاً اسلام، دین بی‌رحمی و خشونت است؟

احمدالحسن(ع) فرمود:

«در کتاب مقدس، حکمت و علم و دعوت به حاکمیت خداوند وجود دارد و بیان اینکه دعوت‌کنندگان به شیطان با بی‌خردی سخن می‌گویند؛ در‌ حالی‌ که دعوت‌کنندگان به خداوند، به حکمت سخن می‌گویند و محمد(ص) با حکمت و علم آمده است.

عیسی(ع) گفت:

(... ۱۴ و شیطانی را که گنگ بود بیرون می‌کرد و چون دیو بیرون شد، گنگ گویا شد و مردم تعجب کردند. ۱۵ لیکن بعضی از ایشان گفتند که شیطان‌ها را به‌ یاری بعلزبول رئیس شیطان‌ها بیرون می‌کند ۱۶ و دیگران نیز به‌ قصد آزمودن او، خواستار آیتی آسمانی شدند. ۱۷ پس او افکار ایشان را درک کرده، بدیشان گفت: هر مملکتی که برخلاف خود منقسم شود، تباه شود و خانه‌ای که بر خانه منقسم شود، منهم گردد. ۱۸ پس شیطان نیز اگر به ضد خود منقسم شود، سلطنت او چگونه پایدار بماند...). [انجیل لوقا، فصل11]

 

فردی که به انجیل ایمان دارد، باید متونی از قرآن را بخواند و با انصاف در آن تدبر کند. بر ‌اساس متن پیشین انجیل، آیا امکان دارد که این متون را شیطانی بدانند؛ همان ‌طور که افرادی که از محمد کینه به دل دارند، این کار را انجام می‌دهند؟

و این مثال‌هایی از متون قرآنی است:

(با حكمت و اندرز نیكو به راه پروردگارت دعوت كن و با آنان به [شيوه‌اى‌] كه نیكوتر است مجادله نمای. در حقیقت پروردگار تو به کسی که از راه او منحرف شده است، داناتر و او به راه‏یافتگان داناتر است). [نحل، ۱۲۵]

(و خدا را بپرستید و چیزی را با او شریک مگردانید و به پدر و مادر احسان كنید و به خویشاوندان و یتیمان و مستمندان و همسایۀ خویش و همسایۀ بیگانه و هم‌نشین و در‌راه‏مانده و بردگان خود [نيكى كنيد] كه خدا كسی را كه متكبر و فخر‌فروش است، دوست نمی‌دارد). [نساء، ۳۶]

(و از مردم رخ برمتاب و در زمین خرامان راه مرو كه خدا خودپسند لاف‌زن را دوست نمی‌دارد). [لقمان، ۱۸]

(تا بر آنچه از دست‏ شما رفته اندوهگین نشوید و به آنچه به شما داده است‏ شادمانی نكنید و خدا هیچ خود‌پسند فخرفروشی را دوست ندارد). [حدید، ۲۳]

این آیات را از سورۀ اسراء بخوانند و از خودشان بپرسند:

آیا شیطان به پرستشِ خداوند به‌تنهایی دعوت می‌کند؟ آیا شیطان به اخلاق نیکو و نیکی به پدر و مادر و فقرا و انفاق مال و کمک به فرد نیازمند دعوت می‌کند؟ و از کشتار و زنا و تجاوز به مال یتیم بازمی‌دارد و به وفای به عهد و کامل‌کردن پیمانه دستور می‌دهد؟

اگر شیطان به این اخلاق پاک دعوت می‌کند، پس به نظر آنان، خداوند سبحان‌و‌متعال به چه‌چیزی دعوت می‌کند؟

آیا این وصیت‌های همۀ پیامبران و حکمت آنان نبود که از سوی خداوند آن را بیاورند:

(معبود دیگری با خدا قرار مده تا نكوهیده و وامانده بنشینی و پروردگار تو مقرر كرد كه جز او را نپرستید و به پدر و مادر احسان كنید. اگر یكی از آن دو یا هر دو در كنار تو به سال‌خوردگی رسیدند به آن‌ها اُف مگو و به آنان پرخاش مكن و با آن‌ها سخنی شایسته بگوی و از سر مهربانی بال فروتنی بر آنان بگستر و بگو پروردگارا آن دو را رحمت كن چنان‌كه مرا در خُردی پروردند پروردگار شما به آنچه در دل‌های خود دارید، آگاه‌‌تر است. اگر شایسته باشید، قطعاً او آمرزندۀ توبه‏‌كنندگان است و حق خویشاوند را و مستمند و در‌راه‏مانده را به او بده و ول‌خرجی و اسراف مكن چرا‌كه اسراف‌كاران، برادران شیاطین‌اند؛ و شیطان همواره نسبت به پروردگارش ناسپاس بوده است و اگر به امید رحمتی كه از پروردگارت جویای آنی، از ایشان روی می‏‌گردانی، پس با آنان سخنی نرم بگوی و دستت را به گردنت زنجیر مكن و بسیار گشاده‏‌دستی منما، تا ملامت‌شده و حسرت‏زده بر جای مانی بی‌گمان پروردگار تو برای هر‌كه بخواهد روزی را گشاده یا تنگ می‏گرداند. در حقیقت او به بندگانش آگاه بیناست و از بیم تنگ‌دستی فرزندان خود را مكشید. ماییم كه به آن‌ها و شما روزی می‏بخشیم. آری كشتن آنان همواره خطایی بزرگ است و به زنا نزدیك نشوید؛ چرا‌كه آن همواره زشت و بد ‌راهی است و نفسی را كه خداوند حرام كرده است جز به حق نكشید و هر‌كس مظلوم كشته شود، به سرپرست وی قدرتی داده‌ایم. پس نباید در قتل زیاده‌روی كند؛ زیرا او یاری شده است و به مال یتیم جز به بهترین وجه نزدیك نشوید تا به رشد برسد و به پیمان وفا كنید؛ زیرا‌كه از پیمان پرسش خواهد شد و چون پیمانه می‏كنید پیمانه را تمام دهید و با ترازوی درست بسنجید كه این بهتر و خوش‌فرجام‏تر است و چیزی را كه به آن علم نداری، دنبال مكن؛ زیرا گوش و چشم و قلب، همه مورد پرسش واقع خواهند شد و در زمین به نخوت گام بر مدار؛ چرا‌كه هرگز زمین را نمی‏توانی شكافت و در بلندی به كوه‌ها نمی‏توانی رسید همۀ این كارهای بد نزد پروردگار تو ناپسند است * این از حكمت‌هایی است كه پروردگارت به تو وحی كرده است و با خدای یگانه، معبودی دیگر قرار مده؛ وگرنه حسرت‏زده و مطرود در جهنم افكنده خواهی شد). [اسراء، ۲۲ تا ۳۹]

عیسی(ع) گفت:

(هر مملکتی که برخلاف خود منقسم شود، تباه شود و خانه‌ای که بر خانه منقسم شود، منهم گردد. ۱۸ پس شیطان نیز اگر به ضد خود منقسم شود، سلطنت او چگونه پایدار بماند).

آیا لازم نیست که مسیحیان این سخن را ملاک قرار دهند و با مطالب قرآن مقایسه کنند تا متوجه شوند که قرآن از سوی خداوند است.

آیا این همان مقایسۀ عیسی(ع) نیست؟ پس چرا از آن روی‌گردان هستند؟ جز آنکه به قسمتی از کتاب، ایمان داشته باشند و به قسمتی دیگر کفر ‌ورزند؟

قرآن سرشار از حکمت و دعوت به خوبی و زینت به اخلاق پاک کریمه است. چگونه چنین چیزی می‌تواند از شیطان بی‌خرد باشد که همیشه به بدی و اخلاق مذموم دعوت می‌کند؟ آیا شیطان بر ضد خودش تجزیه می‌شود؟ آیا حکومت شیطان، بر ضد خودش تقسیم می‌شود؟

آیا جز این است که شیطان با این خصوصیت شناخته می‌شود که دعوت به بر‌پا‌داشتن حکومت خود می‌کند، نه مُنهدم‌کردن آن.

اعتقاد دارم انسان‌ها ـ‌اگر اراده کنندـ پس قادرند بر جداسازی بین حکمت و نادانی، بین خیر و شر، بین اخلاق پاک و اخلاق مذموم).» [عقاید اسلام، خلافت محمد(ص)، دوم، علم و حکمت]

کلیدواژه‌ها

احمدالحسن اسلام حقیقی وهابیت تقوا اخلاق قرآنی عدالت با دشمن مهربانی خشونت دینی قرآن و مسیحیت حکمت فریب شیطان

امتیاز مقاله

0.00 از 5 (0 رأی)
امتیاز شما