تعاریف اسلامی

تعاریف اسلامی

چکیده

مقاله حاضر به بازشناسی تعاریف اسلامی بر اساس آموزه‌های احمدالحسن(ع) می‌پردازد و مفاهیم کلیدی‌ای همچون اسلام، مسلمانی، قرآن، اهل‌بیت، فرقه ناجیه و تفاوت اسلام با وهابیت را بررسی می‌کند. در این تبیین، اسلام به معنای تسلیم مطلق در برابر خداوند و اطاعت از خلیفۀ منصوب اوست و مسلمان کسی است که قبله‌اش ولیّ خدا باشد.
در مقابل، وهابیت با اعتقاد به حاکمیت خودخوانده، عدم پذیرش خلفای معصوم، و اعمال خشن، هیچ نسبتی با اسلام واقعی ندارد. قرآن کتابی واحد و الهی است که در قالب‌های تورات، انجیل و قرآن نازل شده است. همچنین اسلام، ادامۀ همان دین حنیف ابراهیمی است و فرقه‌های گمراه اسلامی به دلیل نپذیرفتن خلیفۀ الهی از دایرۀ اسلام خارج‌اند.
مقاله تأکید می‌کند که شناخت اسلام حقیقی نیازمند رجوع به ثقلین است و هر مسلمان، تنها در صورت پیروی از خلفای الهی، «مسلمان» حقیقی محسوب می‌شود.

بسیاری از کسانی که از دین اسلام شنیده‌اند با تعاریف اسلامی بیگانه هستند؛ لذا در این نوشتار شما را با تعاریف اسلامی آشنا خواهیم کرد تا بهتر بتوانید با دین اسلام آشنا شوید.

 

«معنای اسلام»

شاید ابتدایی‌‌ترین سؤالی که هر محققی برایش مطرح می‌شود، این باشد که «اسلام» به چه معناست؟

برای دانستنِ پاسخِ این پرسش‌، کلام احمدالحسن(ع) را تقدیم شما می‌کنیم. ایشان فرمود:

«اسلام همان تسلیم‌شدن، و تسلیم‌شدن همان اطاعت مطلق است.» [روشنگری‌هایی از دعوت‌های فرستادگان، ج۳، ق۱]

 

«تفاوت اسلام با دین یهودی و مسیحی»

سؤال دیگری که شاید مطرح شود این است که آیا دین اسلام با دین یهودی و مسیحی تفاوتی دارد؟

برای پاسخ به این سؤال به امید خدا توضیح احمدالحسن(ع) را تقدیم شما می‌کنیم: «اسلام، ثمرۀ اديان الهى در زمين، و محمد(ص) همان عيسى، موسى و ابراهيم علیهم‌السلام است و قرآن همان تورات، انجيل و صُحُف ابراهيم است.

خداوند متعال می‌فرماید:

(برای شما دین و آيينی مقرر کرد، از آنچه به نوح وصيت کرده بود و از آنچه بر تو وحی کرده‌ايم و به ابراهيم و موسی و عيسی وصيت کرده‌ايم که دين را بر پای نگه داريد و در آن فرقه‌فرقه مشويد). [شوری، ۱۳]

همچنین می‌فرماید:

(بگو من در ميان فرستادگان بدعتی تازه نيستم و نمی‌دانم که بر من يا بر شما چه خواهد رفت. من از چيزی جز آنچه به من وحی می‌شود، پيروی نمی‌کنم و جز بيم‌دهنده‌ای آشکار نيستم بگو چه می‌دانید اگر این قرآن از جانب خدا باشد و شما به آن کافر باشید؟ حال آنکه شاهدی از بنی‌اسرائيل بر مثل آن شهادت داد و ايمان آورد، ولی شما گردن‌کشی می‌کنيد؛ قطعاً خدا مردم ستمکار را هدايت نمی‌کند). [احقاف، ۹ و ۱۰]، (قطعاً اين سخن در صحيفه‌های نخستین هست صحيفه‌های ابراهيم و موسی). [اعلی، ۱۸ و ۱۹]

اسلام به‌عنوان دینی الهی تفاوتی با دین یهودی، نصرانی یا حنفی ندارد و چیزی جدید و خودساخته نیست. البته در برخی تفاصیلِ تشریع، اختلافاتی میان این ادیان وجود دارد و اسلام با برخی جزئیاتِ متفاوت، در راستای حرکت تکاملی انسان بر این زمین آمد؛ اما عقاید الهی در تمامیِ ادیان یکسان است: ایمان به خدا و فرشتگانش و کتاب‌ها و فرستادگانش. آن‌ها امتی یکسان هستند و دعوتشان نیز یکسان است.» [گوساله، ج۱]

 

«معنای مسلمان»

این سؤال، یکی دیگر از سؤالات اساسی است، در اینجا کلام احمدالحسن(ع) را ارائه می‌کنیم که فرمود:

«مسلمان، کسی است که تسلیم خداوند سبحان‌و‌متعال باشد و این تسلیم‌شدن (‌سجده‌گزاری) باید قبله‌ای داشته باشد، و قبله‌اش نیز همان ولیّ خداوند (حجت او بر آفریده‌هایش) است. کسی که از قبلۀ تسلیم‌شدن (‌یعنی حجت خدا که در جانشین و خلیفۀ خداوند در زمینش متمثّل می‌شود) که خداوند واجب فرموده است روی‌گردان شود، مسلمان حقیقی محسوب نمی‌شود.» [روشنگری‌هایی از دعوت‌های فرستادگان، ج۳، ق۱]

 

«قرآن»

دربارۀ قرآن چه گمان می‌کنید؟ آیا آن فقط مربوط به اسلام است و مسیحیان و یهودیان با آن بیگانه هستند؟

احمدالحسن(ع) فرمود:

«تورات و انجیل نیز قرآن هستند؛ ولی قرآنی که بر محمد(ص) فرستاده شد، شامل‌تر و کامل‌تر و والاتر و مسلط‌تر از آن‌هاست. به همین دلیل افرادی که تورات یا انجیل را می‌شناختند یا بخشی از آنچه را که در آن است، می‌دانستند، به‌محض شنیدن قرآن، می‌فهمیدند که همان تورات و انجیل است. ولی از آن دو والاتر است و منبع آن با منبع آن دو، یکی است. خداوند متعال فرمود:

(بگو به آن ایمان بیاورید یا نیاورید، بی‌گمان كسانی كه پیش از آن دانش یافته‌اند چون بر آنان خوانده شود، سجده‏كنان به روی درمی‌افتند. و می‌گویند منزه است پروردگار ما، كه وعدۀ پروردگار ما قطعاً انجام‌شدنی است. و بر زمین می‏افتند و می‌گریند و بر فروتنی آن‌ها می‌افزاید).

جلوه‌ای از قرآن (تورات) بر موسی فرستاده شد و جلوه‌ای از آن (انجیل) بر عیسی فرستاده شد و همۀ قرآن یعنی به شکل تمام‌تر و کامل‌تر بر محمد فرستاده شد.» [عقاید اسلام، مبحث قرآن]

 

«اهل‌بیت»

بر طبق حدیث «ثقلین» که مقبول مسلمانان است، اهل‌بیت پیامبر اسلام مقام والایی دارند و رجوع به آنان لازم است؛ همچنین در این خصوص احمدالحسن(ع) توضیح می‌دهد که:

 «خداوند می‌فرماید:

(ای کسانی که ايمان آورده‌ايد، از خدا اطاعت کنيد و از رسول و اولوالأمر خويش فرمان بريد).  [نساء، ۵۹]

در اینجا منظور از اولوالأمر، ائمۀ دوازده‌گانۀ معصوم(ع)، پس از پیامبر(ص) است؛ اگر منظور غیر از آن‌ها باشد، فرمان به اطاعت مطلق از فردی می‌دهد که گناه می‌کند یا خطایی از او سر می‌زند؛ زیرا اطاعت از او با اطاعت از خداوند قرین شده است که این نمی‌تواند صحیح باشد؛ چراکه در این صورت به این معناست که خداوند ما را به اطاعت از دشمنانش یا دست‌کم به معصیت خودش (پناه بر خدا) فرمان داده است!

روشن شد، کسی که بعد از پیامبر(ص) به اطاعت از آن‌ها امر شده است، علی و فرزندان معصومش(ع) هستند و عصمت آن‌ها از گناه، در قرآن به‌صراحت ذکر شده است. خداوند متعال می‌فرماید:

(خداوند می‌خواهد پليدی را از شما اهل‌بیت دور کند و شما را چنان‌که بايد، پاک سازد). [احزاب،۳۳]

همان‌ گونه که بسیاری از مفسرین توضیح داده‌اند، پیامبر(ص) به‌صراحت اعلام فرموده است که منظور از اهل‌بیت، علی، فاطمه، حسن و حسین(ع) است.» [سرگردانی یا راه به‌سوی خدا، مبحث اسلام سیاست و حکومت]

و به این نکته نیز توجه کنید که طبق وصیت پیامبر اسلام، خلفای ایشان(ص) ۱۲ امام و ۱۲ مهدی هستند که اطاعت از آن‌ها واجب است.

 

«فرقه‌های اسلامی»

بسیاری از فرقه‌هایی که درون اسلام هست، اعتقادی ندارند به اینکه خلیفه‌ باید توسط خدا انتخاب شود؛ این در حالی است که همین موضوع موجب می‌شود که آن‌ها صلاحیت نمایندگی دین را نداشته باشند.

احمدالحسن(ع) دربارۀ پیامبر اسلام فرمود:

«او به‌روشنی بیان کرد که حق در حاکمیت خداست و همۀ فرقه‌های مسلمانان که از حاکمیت خدا خارج شوند، فرقه‌هایی گمراه هستند. حدیث فرقۀ ناجیه و صفت آن، از آتش بر فراز کوه مشهورتر است.

از عبدالله بن عمرو نقل است: رسول‌الله(ص) فرمود: «بر سر امت من، وجب‌به‌وجب چیزهایی می‌آید که بر سر بنی‌اسرائیل آمده است؛ حتی اگر یکی از آنان آشکارا با مادرش آمیزش کرده باشد، در امت من نیز کسی این کار را انجام می‌دهد. بنی‌اسرائیل بر ۷۲ آیین تقسیم شدند و امت من بر ۷۳ آیین تقسیم می‌شوند که همۀ آنان در آتش هستند، مگر یک آیین. عرض شد: ای رسول‌الله! آن چیست؟ فرمود: آنچه من و یارانم بر آن هستیم.» [سنن الترمذی، ج ۴، ص ۱۳۵]. [...]

بنابراین ویژگی فرقۀ ناجیه، این است که فرقه‌ای است که در آن ارتباطی مانند ارتباط بین محمد رسول‌الله(ص) و یارانش است. رسول‌الله محمد(ص) رهبری است که از سوی خدا برگزیده شده است و یارانش به این رهبری الهی ایمان دارند.» [عقاید اسلام، خلافت محمد(ص)، سوم- حاکمیت خدا]

و اگر به اکثریت فرقه‌هایی که امروز درون اسلام وجود دارند، نگاهی کنیم، متوجه خواهیم شد که آنان به حاکمیت خدا ـ‌یعنی تشریع به‌وسیلۀ خلیفۀ خدا و اینکه خلیفه باید توسط خدا نصب شودـ اعتقادی ندارند؛ چراکه آنان به جانشینانی که پیامبر اسلام آنان را مشخص کرده است، ایمان ندارند و به سراغ کسانی رفته‌اند که از سوی خدا انتخاب نشده‌اند؛ بنابراین نمی‌توان آن‌ها را نمایندۀ اسلام دانست.

 

«وهابیت»

وهابیت دینی متفاوت از اسلام است. آن‌ها از آیات قرآن سوء‌استفاده می‌کنند و در کشورهای مختلف دست به اعمال تروریستی می‌زنند. آن‌ها به خلفای معرفی‌شده توسط پیامبر اسلام اعتقادی ندارند و در نتیجه به ثقلین ایمان ندارند و اعمالشان نیز به اعمال پیامبر اسلام و خلفای او شباهتی ندارد. [به مقالات دیگر از این ویژه‌نامه رجوع کنید.]

 

«نتیجه‌گیری»

مسلمانی که دین اسلام را برگزیده است، پیرو خدا و تعالیم انبیای خداست و به این ترتیب شخصی که مسلمان نیست باید اسلام حقیقی را از مدعیان اسلام‌گرایی بشناسد. این‌گونه نیست که هرکس خود را مسلمان خواند، مسلمان باشد؛ بلکه معیار مسلمانی بستگی به اندازۀ اطاعت و تسلیم‌بودن هر شخصی نسبت به خلفای خداست. دین اسلامِ پیامبر و اهل بیتِ پاک او، از آنچه وهابی‌های سلفی، اسلام می‌خوانند بیزار است؛ لذا مسلمانان آن‌ها را جزو امت اسلام نمی‌دانند و به‌درستی که هر وهابی یک‌ تروریست است یا در آینده یک‌ تروریست می‌شود.

کلیدواژه‌ها

احمدالحسن قرآن اسلام شریعت حاکمیت خدا خلیفه الهی اهل‌بیت تسلیم وهابیت مسلمان فرقۀ ناجیه ثقلین تعریف اسلام دین ابراهیمی

امتیاز مقاله

0.00 از 5 (0 رأی)
امتیاز شما