به‌مناسبت روز جهانی مبارزه با حکم اعدام

کسی جز فرستادگان خدا حق اجرای حکم قصاص را ندارد

چکیده

مقاله حاضر به مناسبت روز جهانی مبارزه با حکم اعدام، با تکیه بر دیدگاه‌های سید احمدالحسن، اصلِ صدور و اجرای حکم اعدام را از منظر حاکمیت الهی بررسی می‌کند. نویسنده با استناد به آموزه‌های اسلامی و روایات کتاب مقدس، نشان می‌دهد که تنها فرستادگان معصوم خدا مجاز به صدور حکم قصاص‌اند؛ در غیر این صورت، هرگونه اعدامی به ظلم و فساد می‌انجامد. با اشاره به داستان زن زناکار و گوسفند گمشده در انجیل، تأکید می‌شود که مسیر اصلاح و هدایت، جایگزین مجازات خشن است. مقاله همچنین ضمن نقد شدید حاکمیت‌های غیردینی و گروه‌های تکفیری، به لزوم بازگشت به رهبری معصوم الهی دعوت می‌کند؛ چراکه تنها اوست که صلاح، شرایط، و سرنوشت انسان‌ها را به درستی می‌داند. در نهایت، با یادآوری دعوت احمدالحسن به مهربانی، توبه و بازگشت به خدا، مقاله تصویری از دین رحمانی و عدالت الهی ارائه می‌دهد.

۱۰ اکتبر یا ۱۹ مهر، روز جهانی مبارزه با حکم اعدام است؛ حکم و سپس مجازاتی که تحت‌تأثیر مسائل خاصی در جوامع مختلف به اجرا درمی‌آید.

پیش از آنکه به سراغ پاسخ این سؤال برویم که آیا این احکام عادلانه است یا خیر، بهتر است بپرسیم حکم‌کننده و وضع‌کنندۀ قانون کیست و اجراکننده چه کسی باید باشد؟

هر خداباوری می‌داند که خالق جهان، مالک آن است و او حقِ قانون‌گذاری و اجرا دارد، و خداباوری که دین ندارد باید بداند که خدا نه جاهل است و نه کاهل! و ما او را دعوت می‌کنیم تا در کلمات سید احمدالحسن(ع)، به‌خوبی تدبر کند:

 «اگر کشتی کوچکی را در نظر بگیریم که در آن تعدادی ملوان و خدمه مشغول به کار باشند، آیا صاحبش آن را بدون ناخدا رها می‌کند؟! اگر صاحبش چنین کند و کشتی غرق شود، آیا منصفانه نیست بگوییم که صاحب آن، نادان و جاهل بوده است؟ حال، چگونه قبول کنیم که خدای سبحان‌ومتعال کشتی را در حالی‌ که پر از بندگانش است، در این فضای متلاطم، بدون رهبر رها کرده باشد؟

تهاجمات سهمگینی که امروزه بین این بندگان وجود دارد، برای غرق‌کردن کشتی و پراکندن اجزای آن در فضا کافی است؛ آیا عاقلانه است که سرنشینان این کشتی بدون شرع و قانون الهی و بدون رهبری عادل و معصوم که این شریعت و قانون را پیاده کند، رها شوند؟! خداوند سبحان‌و‌متعال حکیمِ عادلِ ملکِ قدوس از این نسبت‌ها مبرّاست!

ما به‌عنوان مسلمان، بر این عقیده اتفاق‌نظر داریم که شرع و قانون در این زمان، همان دین اسلام، دین پایان‌دهندۀ ادیان است و خداوند سبحان‌و‌متعال، امامان عادل، پاک و معصوم را تعیین فرمود تا با قسط و عدالت، به امور دین و دنیا بپردازند؛ اما طاغوتیان، حق آن‌ها را غصب کردند و با ظلم و زور بر سکان رهبری آن‌ها چنگ انداختند و مردم نیز آن رهبران پاک را تنها گذاشتند و یاری نکردند، بهرۀ خود را از دست دادند و مورد غضب پروردگارشان قرار گرفتند.» [کتاب سرگردانی یا راه به‌سوی خدا، مبحث اسلام، سیاست و حکومت]

 همچنین فرمود:

«شخص حاکم بر خون مردم و دستورات صلح و جنگ و از جملۀ این‌ها مانند صدور حکم اعدام باید به شخصی بازگردد که از جانب خداوند تعیین شده باشد، که در غیر این صورت فسادهای بسیار بزرگی اتفاق خواهد افتاد و خون‌های زیادی هدر خواهد رفت، که نمونه‌های این فسادها در نظام‌های دموکراسی بسیار زیاد است.» [۱۳آگوست۲۰۱۷، صفحۀ رسمی فیس‌بوک]

 و نیز فرمود:

«در دین خداوند، تا زمانی که معصومی اعدام انسانی را امضا نکند، اعدام انسان با حکم قضایی جایز نیست.» [۱۹نوامبر ۲۰۱۷، صفحۀ رسمی فیس‌بوک]

 پس هنگامی که بحث حکم و اجرای آن می‌آید این قضایا تماماً مربوط به خدا و حجت اوست که با نص از طرف خدا به او (که شخص در رؤیا آن را می‌بیند) یا وصیتی از جانب خلفای پیشین به او شناخته می‌شود؛ بنابراین احدی حق ندارد که در حکم صادر‌شده از سمت او دخالت کند.

و کسی از مردم به‌اندازه‌ای که خدا و فرستادۀ او نسبت به مردم ترحم دارند، دلسوزی ندارد و هیچ‌کس صلاح آنان و شرایطی را که آنان در زمان گناه مرتکب شده‌اند، بهتر از خدا و رسولش نمی‌داند؛ پس هیچ عاقلی وجود ندارد که معتقد باشد حکمی که خدا و فرستاده‌اش صادر و اجرا می‌کنند ناقص و اشتباه و به ضرر جامعه‌ است؛ چراکه فرستادگان خدا امید به اصلاح جامعه دارند و برای آن کوشش می‌کنند و آنان همچون پدری دلسوز هستند که آسیب‌دیدن فرزندانش برای او سخت و ناگوار است.

«سنگ اوّل»

 امام احمدالحسن(ع) فرمودند:

«فردی که خواستار اصلاح است، گناهکاران را نمی‌کُشد؛ بلکه خواستار هدایتشان می‌شود و اخلاق نیکو را از خلال رفتار و روش خویش در زندگی، نسبت به آنان، به ایشان می‌شناساند.

 مردان دینی، شما را با فتاوای کشتن پنهانی، به این دلیل که این فرد، زناکار است و این، این‌طور است، فریب ندهند.

 قتل، ستم و جنایتِ بدِ غیراخلاقی است و نمی‌توان آن را از جهت دینی مُوجَّه کرد؛ عیسی (یسوع) مقابل مردان دینی، مانند دیواری مقابل سنگ‌هایشان ایستاد؛ همان‌ افرادی ‌که می‌خواستند فرد متهم به زنا را با سنگ، سنگسار کنند.» [۱۳اکتبر، ۲۰۱۸، صفحۀ رسمی فیس‌بوک]

 

به‌راستی این همان اخلاق فرستادگانِ خدا، آن معلمان راستین و دلسوز بشر است؛ اما آنچه را بین عیسی و مردان دینی یا همان علمای متکبر یهودی رخ داد می‌توانیم در انجیل بخوانیم:

(۱ اما عیسی به کوه زیتون رفت. ۲ و بامدادان باز به هیکل آمد و چون جمیع قوم نزد او آمدند، نشسته، ایشان را تعلیم می‌داد. ۳ که ناگاه کاتبان و فریسیان، زنی را که در زنا گرفته شده بود، پیش او آوردند و او را در میان برپا داشته، ۴ بدو گفتند: «ای استاد، این زن در حین عمل زنا گرفته شد؛ ۵ و موسی در تورات به ما حکم کرده است که چنین زنانی سنگسار شوند. اما تو چه می‌گویی؟ ۶ و این را از روی امتحان بدو گفتند تا ادعایی بر او پیدا کنند. اما عیسی سر به زیر افکنده، به انگشت خود بر روی زمین می‌نوشت.)

 بنگرید که عیسی چگونه به آنان جواب داد و چگونه با آن زن رفتار کرد:

(۷ و چون در سؤال‌کردن اصرار می‌نمودند، راست شده، بدیشان گفت: «هرکه از شما گناه ندارد اول بر او سنگ اندازد.» ۸ و باز سر به زیر افکنده، بر زمین می‌نوشت. ۹ پس چون شنیدند، از ضمیر خود ملزم شده، از مشایخ شروع کرده تا به آخر، یک‌یک بیرون رفتند و عیسی تنها باقی ماند با آن زن که در میان ایستاده بود. ۱۰ پس عیسی چون راست شد و غیر از زن کسی را ندید، بدو گفت: «ای زن آن مدعیان تو کجا رفتند؟ آیا هیچ‌کس بر تو فتوا نداد؟» ۱۱ گفت: «هیچ‌کس ای آقا.» عیسی گفت: «من هم بر تو فتوا نمی‌دهم. برو دیگر گناه مکن.»). [انجیل یوحنا، فصل ۸]

 آیا تکفیری‌های کافر که خود بنا بر شهادت بسیاری از انسان‌ها غرق در فساد و گناه و تعفن هستند، اما زنان و مردان گناهکار یا زناکار غیرخودی را اعدام می‌کنند، اندکی از تعالیم فرستادگان الهی را در زندگی خود جاری کرده‌اند؟

 

«به‌دنبالِ گوسفند گمشده باشیم» 

و حال بخوانیم داستان گوسفند گم‌شده را از زبان عیسی مسیح؛ در انجیل می‌خوانیم:

 (۱ و چون همۀ باج‌گیران و گناهکاران به نزدش می‌آمدند تا کلام او را بشنوند، ۲ فریسیان و کاتبان همهمه‌کنان می‌گفتند: این شخص، گناهکاران را می‌پذیرد و با ایشان می‌خورد). [انجیل لوقا، 15]

 فکر می‌کنید که عیسی مسیح(ع) به آنان چه جوابی داد؟

(۳ پس برای ایشان این مثل را زده، گفت: ۴ «کیست از شما که صد گوسفند داشته باشد و یکی از آن‌ها گم شود که آن نود و نُه را در صحرا نگذارد و از عقب آن گم‌شده نرود تا آن را بیابد؟  ۵ پس چون آن را یافت، به شادی بر دوش خود می‌گذارد،  ۶ و به خانه آمده، دوستان و همسایگان را می‌طلبد و بدیشان می‌گوید با من شادی کنید؛ زیرا گوسفند گم‌شدۀ خود را یافته‌ام. ۷ به شما می‌گویم که بر این منوال، به‌سبب توبۀ یک گناهکار بیشتر از برای نود و نُه عادل که احتیاج به توبه ندارند خوشی در آسمان رخ می‌نماید.» [انجیل لوقا، ۱۵]

و آیا می‌دانستید که در زمان یحیی(ع) چه‌کسانی به او ایمان آوردند؟ عیسی به رؤسای کهنه و مشایخ قوم فرمود:

(زان‌رو که یحیی از راه عدالت نزد شما آمد و بدو ایمان نیاوردید؛ اما باج‌گیران و فاحشه‌ها بدو ایمان آوردند و شما چون دیدید آخر هم پشیمان نشدید تا بدو ایمان آورید). [انجیل متی، ۲۱: ۳۲]

 و شبیه عیسی، احمدالحسن فرمود:

«به آنچه در ملکوت آسمان‌ها می‌‌شنوید و می‌‌بینید، شهادت دهید. مردم را به‌وسیلۀ حق بشناسید و مردم را به حق دعوت کنید. همه را به سفره‌ای که از آسمان نازل شده، دعوت کنید. شاید کسانی که با طولانی‌کردن نماز و دعا تظاهر می‌‌کنند، بر سر این سفره حاضر نشوند؛ اما زناکار و شراب‌خوار و خطاکاران بر سر این سفره حاضر می‌شوند، و به‌سوی خداوند توبه می‌‌کنند و بازمی‌گردند. برای همین مبعوث شده‌‌ام. برای اصلاح همین‌ها.» [نامۀ هدایت]

 پس ای القاعده و طالبان و طواغیت که به نام دین جنایت می‌کنید و خود را به ناحق گماشته‌شده توسط خدا می‌دانید با اینکه چه بسیار از آن دورید، به شما می‌گوییم آنچه را عیسی به نظیران شما گفت:

 (لکن رفته، این را دریافت کنید که «رحمت می‌خواهم نه قربانی»؛ زیرا نیامده‌ام تا عادلان را بلکه گناهکاران را به توبه دعوت نمایم). [انجیل متی، ۹: ۱۳]

و می‌گوییم:

(کسی که از خداست، کلام خدا را می‌شنود). [انجیل یوحنا، ۸: ۴۷]

 و می‌گوییم آنچه احمدالحسن گفت:

«خوشا به حال آنان اگر توبه کرده، بر سفرۀ بزم عروسی برّه حاضر شوند.» [نامۀ هدایت]

آری خوشا به حال آنان، خوشا به حال کسانی که حاکمیت خدا را پذیرفته‌اند و به ریسمان مستحکم الهی چنگ زده‌اند و به خلیفۀ خدا سجده‌ای فرشته‌وار کرده‌اند و در تبعیت از دستوراتش سرپیچی نمی‌کنند؛ آری خوشا به حالشان.

کلیدواژه‌ها

کتاب مقدس سید احمدالحسن عدالت الهی توبه رهبری الهی روز جهانی اعدام حکم اعدام معصوم زناکار تکفیری‌ها فرستادگان خدا قصاص دین رحمت سنگسار

امتیاز مقاله

0.00 از 5 (0 رأی)
امتیاز شما