احمد الحسن و حاکمیتِ خدا
چکیده
طی مقالات پیشین مشخص شد که اوصاف احمدالحسن، القابی که به او میدهند و موقعیت مکانی ظهور او، در آیات ذکر شده است و ایشان به نصوص مربوط به خود احتجاج کرده است. همچنین به علم و حکمت او در نصوصی که مربوط به اوست، اشاره شده است و بهاختصار بیان کردیم که احمدالحسن امروز با علم و حکمت آمده است. پس تا اینجا مشخص شد که او حداقل با دو رکن یعنی «نص» و «علم و حکمت» آمده است.
به امید خدا در این مقاله میخواهیم به [اشعیا، باب 11] بپردازیم تا علاوه بر اینکه وجود دو رکن اول را در این باب نشان دهیم، وجود رکن سوم در دعوت ایشان را نیز واضح کنیم:
(۱ و نهالی از تنۀ یسَّی بیرون آمده، شاخهای از ریشههایش خواهد شکفت. ۲ و روح خداوند بر او قرار خواهد گرفت؛ یعنی روح حکمت و فهم و روح مشورت و قوّت و روح معرفت و ترس خداوند. ۳ و خوشی او در ترس خداوند خواهد بود و موافق رؤیت چشم خود داوری نخواهد کرد و بر وفق سمع گوشهای خویش تنبیه نخواهد نمود. ۴ بلکه مسکینان را به عدالت داوری خواهد کرد و به جهت مظلومانِ زمین به راستی حکم خواهد نمود. و جهان را به عصای دهان خویش زده، شریران را به نفخه لبهای خود خواهد کشت. ۵ و کمربند کمرش عدالت خواهد بود و کمربند میانش امانت. ...۱۰ و در آن روز واقع خواهد شد که ریشۀ یسَّی به جهت عَلَمِ قومها برپا خواهد شد و امّتها آن را خواهند طلبید و سلامتی او با جلال خواهد بود. ۱۱ و در آن روز واقع خواهد گشت که خداوند بار دیگر دست خود را دراز کند تا بقیۀ قوم خویش را که از آشور و مصر و فتروس و حبش و عیلام و شنعار و حَمات و از جزیرههای دریا باقی مانده باشند باز آورد. ۱۲ و به جهت امتها عَلَمی برافراشته، راندهشدگان اسرائیل را جمع خواهد کرد، و پراکندگان یهودا را از چهار طرف جهان فراهم خواهد آورد). [اشعیا، باب 11]
اما مهمترین سؤالی که مطرح میشود این است که «شاخه» کیست؟ اگر با دقت صفات او را با صفات شخصیت بره یا همان سوار بر اسب سفید (احمدالحسن) مقایسه کنیم، مشخص میشود آنها یک شخصیت واحد هستند.
در وصف سوارشونده بر اسب سفید یا همان احمد، میخوانیم:
(و دیدم آسمان را گشوده و ناگاه اسبی سفید که سوارش امین و صادق خوانده میشود و به عدل داوری و جنگ مینماید.» [مکاشفه، ۱۹: ۱۱]
و مشخص شد که «شاخه» نیز به عدل داوری میکند. و نیز در وصف بره یا همان اسبسوار میخوانیم:
«و یکی از آن پیران به من میگوید: «گریان مباش! اینک آن شیری که از سبط یهودا و ریشۀ داوود است، غالب آمده تا کتاب و هفت مهرش را بگشاید.»). [مکاشفه، 5:5]
و شاخه نیز از نسل یسی، پدر داوود است. همچنین آنچه در آیۀ دوازدهم میخوانیم منطبق بر اوصاف بره است. [ر.ک. مکاشفه 7: 3-8؛ 14: 1و4؛ 19: 9]
بنابراین شاخه، همان بره یا شیری است که از نوادگان یسی است و در یکی از مقالات پیشین مشخص شد که او، احمدالحسن است. پس در اینجا نص دیگری را در ارتباط با احمدالحسن مشاهده کردیم.
همچنین در آیۀ 2، به رکن دوم یا علم و حکمت احمدالحسن نیز اشاره شده است و همچنان که پیشتر اشاره شد، «غلام امین و دانا» منتشرکنندۀ علم و حکمت است؛ کسی که آقایش، او را مسئول خوراکدادن به اهل خانهاش میکند.
اما «نهال»، که آن شاخه (احمد) از ریشهها یا از نسل اوست، همان پدرِ بره [ر.ک. مکاشفه 14: 1] یا امام مهدی است، کسی که فرزندش احمد از نسل اوست و یاران او را جمع میکند و او از نسل یسی است؛ چراکه مادرش (نرجس) از نسل یسی بود؛ همان آقایی که «غلام امین و دانا» یا شاخه را (که روح خدا بر او قرار خواهد گرفت) بر اهل خانه میگمارد تا علم و حکمت را منتشر نماید، و او را بر تمام مایملک خود خواهد گماشت. [ر.ک. متی 24: 27] و در کتاب دانیال او را با شخصت «قدیمالایام» میشناسیم [ر.ک. دانیال 7: 9و13و22]
احمدالحسن فرمود:
«و نامگذاری میشود در آن به «قدیمالایام» برای طول عمرش.» [سرگردانی یا راه بهسوی خدا]
اما در این باب، به رکن سوم نیز اشاره شده است:
(۳ و خوشی او در ترس خداوند خواهد بود و موافق رؤیت چشم خود داوری نخواهد کرد و بر وفق سمع گوشهای خویش تنبیه نخواهد نمود. ۴ بلکه مسکینان را به عدالت داوری خواهد کرد و بهجهت مظلومانِ زمین به راستی حکم خواهد نمود و جهان را به عصای دهان خویش زده، شریران را به نفخه لبهای خود خواهد کشت). [إشعیا، باب 11]؛
پس احمدالحسن خواهان و اجراکنندۀ حاکمیت خداست.
باید بگوییم که در این دنیا که همگان پرچم دموکراسی و انتخابات و «حاکميت مردم» را بلند کردهاند و آن را فرياد میزنند و آن را بر «حاکميت خدا» مقدم داشتهاند و قانون خدا را نمیخواهند، تنها احمدالحسن است که همچون سایر فرستادگان، یگانهپرچم «البيعة لله، بيعت برای خداست» را بهسوی قومها برافراشته است: (و پرچمی به جهت امّتهای دور برپا خواهد کرد.» [إشعیا، 5: 26] و این عقیده را بیان کرد که حاکمیت برای خداست؛ بله او خواهان آن است؛ برخلاف مردم که از آن غافل شدهاند و جرئت ابراز و بيان آن را ندارند.
او در بخشی از کتاب «حاکميت خدا، نه حاکميت مردم» از تناقضات دموکراسی و تبعيضهايی که در آن وجود دارد، رونمایی کرده و اثبات نموده است که «حاکميت مردم» در تضاد با «حاکميت خدا» است. پس او با رکن سوم نیز آمد.
بنابراین تا اینجا مشخص شد که احمدالحسن با قانون ثابت شناخت فرستادگان آمده است؛ قانونی که فقط فرستادگان خدا با آن میآیند.