خدا حجت را بر مسیحیان تمام میکند
راههای دیگری که تأییدی بر حقانیت احمد الحسن هستند.
چکیده
در مقالات پیشین تطابق دعوت احمدالحسن با قانون ثابت شناخت فرستادگان اثبات شد. در این مقاله دلایل دیگری نیز ارائه میشود که تأییدی بیشتر بر حقانیت ایشان است.
رؤیاها: خدا از طریق رؤیا به حقانیت او شهادت میدهد؛ هزاران رؤیایی که مردم از کشورهای مختلف و با عقاید گوناگون در تأیید احمدالحسن دیدهاند و برای تشخیص خلیفۀ الهی واضح و آشکار هستند، سندی بر حقانیت اوست. این رؤیاها توسط مردمی دیده شده است که نه سَر و سرّی با احمدالحسن داشتند، نه با او مرتبط بودند.
بنابراین همچنان که دانستیم رؤیای فرعون بر مردم حجت شد (ر.ک. پیدایش 41: 25 تا 32)، رؤیاهای واضحی که توسط مردم دیده شده و بر حقانیت احمدالحسن بهروشنی گواهی داده نیز بر ما حجت است؛ اگر فرعون یک شخص بود، اکنون مردم زیادی هستند که رؤیاهایی در حقانیت احمدالحسن دیدهاند و کدام مسیحیای هست که نداند رؤیا در نظر خدا تا چه اندازه اهمیت دارد؟!
تحقق پیشگوییها:
یکی از راههایی که ارتباط مدعی با خدا را اثبات میکند، واقعشدنِ پیشگوییهایی است که از سوی او بیان شدهاند (ر.ک. تثنیه 18: 21- 22) و واقعشدنِ آن نشان میدهد که او فرستادۀ خداست (ر.ک. ارمیا 28: 9)؛ البته بر طبق کتاب مقدس پیشگوییهایی نیز توسط انبیا بیان شد که بنا به دلایلی خاص، به وقوع نپیوست؛ بنابراین همچنان که در یکی از مقالات پیشین در خصوص آن صحبت شد، تحققِ پیشگویی از ارکان ثابت شناخت فرستادگان محسوب نمیشود؛ اما بهوقوعپیوستن آن تأییدی بر دعوت فرستادۀ خداست.
مسیحیان باید به این قضیه توجه کنند که پيشگويیهای بسيار زیادی از سوی احمدالحسن، همان تسلیدهندۀ (در رابطه با تسلیدهنده میخوانیم:
«و از امور آینده به شما خبر خواهد داد.» (یوحنا ۱۶: 13))
وعدهدادهشده، صورت گرفته است که محقق شدهاند؛ بر اين اساس هر مسیحیای باید اعتقاد داشته باشد که احمدالحسن کسی است که متصل به منبع وحی خداست و مقام نبوت دارد؛ و می پرسیم که آيا خداوند کسی را جز تأییدشدگانِ خود، به اخبار و غيبيات آگاه میکند؟! پس آیا یک مسیحی منصف میتواند حقانیت احمدالحسن را انکار کند؟! قطعاً خیر. (برای اطلاع از پیشگوییهایی که او انجام داده است و محقق شدهاند، میتوانيد به کتاب «کرامات و غيبيات» مراجعه کنید).
معجزات: همچنان که پیشتر بیان شد، معجزات جزو ارکان اصلی شناخت فرستادگانِ خدا قرار نمیگیرد و حتی بر طبق انجیل، عیسی فرمود:
«زیراکه مسیحان کاذب و انبیای دروغین ظاهر شده، علامات و معجزات عظیم انجام خواهند داد که اگر ممکن بود برگزیدگان را نیز گمراه کنند.» (مَتی 24: 24)
اما گاهی اوقات، خدا از طریق آن، دعوت فرستادهاش را که دلایل کافی برای اثبات حقانیتش موجود است، تأیید بیشتری میکند؛ اگرچه بر او چنین چیزی لازم نیست.
میگوییم وقوع معجزاتی که خداوند با آن دعوت احمدالحسن را تأیید کرده است، به نص اضافه میشود و نشانِ دیگری بر حقانیت اوست؛ و بهدلیل طولانینشدن بحث، تنها به یک مورد که در کتابِ «کرامات و غیبیات» آمده است، اشاره میکنیم:
«سيد احمدالحسن بههمراه يكى از انصار المهدی در سامراء به زيارت امامين عسكریين عليهمالسلام مشرف شده بود و پس از بازگشت به بغداد سوار ماشینى شد؛ سپس پيرمردى بههمراه جوانی مریضاحوال و افلیج که بهسختى سخن میگفت سوار شد...، شخص همراه سید، بعد از اینکه مکان خود را به جوان داد به کنار پدر جوان آمده، و احوال فرزند بیمارش را جویا شد... پيرمرد گفت: مدتی قبل به این بیماری مبتلا شد و اکنون به زیارت آقا اميرالمؤمنين میروم و شفايش را از او مسئلت میكنم ...؛ آنگاه سيد احمدالحسن چندی از آیات قرآن را بر جوان تلاوت نمود. در نیمۀ راه ماشين در محلی توقف کرد. سيد به آن جوان فرمود دستت را تكان بده. تكان داد ... پاهایت را تكان بده. تكان داد... سپس به جوان فرمود پياده شو. جوان با زبان رسا گفت نمىتوانم. سيد بار دوم فرمود پياده شو، به خواست خدا میتوانى. جوان پياده شد و شروع به راهرفتن کرد؛ سپس سيد(ع) آبى در دست گرفت و چند سوره بر آن خواند و رو به آن جوان فرمود پایت را با آن بشوی و جوان كاملاً شفا يافت؛ سپس به سفر خود ادامه دادند ... .» (کرامات و غیبیات)
خبردادن از افکار: بارها شده است که احمدالحسن افکار کسانی را که با او ملاقات داشتهاند به ارادۀ خدا دانسته و به آنان اطلاع داده است و... این امور به قدری زیاد هستند که توصیه میشود به کتاب «کرامات و غیبیات» مراجعه کنید تا شهادت شاهدانی را که به این قضیه گواهی میدهند مطالعه کنید؛ در نتیجه این راه نیز تأییدی بر حقانیت اوست.
نتیجه: گمان میکنیم هیچ مسیحی منصفی نمیتواند حقانیت احمدالحسن را انکار کند؛ چراکه او خوب میداند با این انکارش، به کتاب مقدس خود بیایمان شده است و دیگر ادعای ایمانش به عیسی و یحیی و تمامی پیامبران صحیح نیست؛ بلکه همچون یهودیانی است که بهظاهر پیرو موسی و انبیا هستند، اما به یحیی و عیسی ایمان نمیآورند.