مسئله‌ای که به قیمت جان می‌ارزد

تکفیر و موضع احمدالحسن (ع) در‌این‌باره

چکیده

این مقاله به بررسی مفهوم تکفیر و اقسام آن در جامعه اسلامی می‌پردازد؛ از تکفیر اعتقادی که در تمام ادیان و مذاهب رایج است، تا تکفیر فقهی و تکفیر عملی که در نوع افراطی خود به خشونت‌های خونبار می‌انجامد. نویسنده با مرور دیدگاه‌های فقهی مذاهب مختلف، تفاوت نگاه امام احمدالحسن (ع) را برجسته می‌سازد؛ او نه‌تنها فتوای قتل برای مرتد و ناصبی نمی‌دهد، بلکه همگان را به گفت‌وگو، مطالعه و تحقیق علمی دعوت می‌کند. در نگاهی انسانی، ایشان دشمنی عقیدتی را دلیلی برای جنگ و خشونت نمی‌داند. مقاله در پایان، رفتار برخی مخالفان احمدالحسن و جدال‌های رایج در بین علما را به‌عنوان نشانه‌ای از بینش تکفیری نقد می‌کند.

 

تکفیر در بین مسلمین

مسئلۀ تکفیر در بین شیعه و اهل‌سنت دارای ابعاد پیچیده و ریشه‌های تاریخی متعددی است و نمی‌توان به‌راحتی آن را تحلیل کرد و توضیح داد؛ بلکه نیازمند یک بررسی منطقی و همه‌جانبه هستیم.

با این حال بهتر است در ابتدا با مفهوم تکفیر و اقسام آن در جامعۀ اسلامی آشنا شویم.

 

تعریف

تکفیر در لغت از کفر گرفته شده که معنی آن، پوشاندن است، و کافر کسی است که حقیقتی را بپوشاند؛ پس تکفیر به این معناست که دیگری را به صفت کفر متصف کنی؛

در نتیجه کفر مفهومی است که معانی متعددی دارد و لفظ مشترک است؛ لذا باید به معنا و مقصود آن دقت کنیم تا از خطاها و مغالطه‌ها مصون بمانیم.

 

اقسام تکفیر

۱. تکفیر اعتقادی:

اساساً هر دین، مذهب یا حزبی دارای مرام‌نامه یا قانون ایمان است؛ بنابراین هرکس که به قانون ایمان گروه دیگر معتقد نباشد، در عقیدۀ آن‌ها کافر به آن مذهب است؛ مثلاً طبق قانون ایمان معین‌شده توسط مسیحیان، کسانی که به الوهیت عیسی ع و تثلیث و...معتقد نباشد کافر به حقیقت مسیح و دین مسیحیت هستند. این قصه (تکفیر اعتقادی) در تمامی مذاهب و ادیان که دارای قانون ایمان، اعتقادات، یا به‌عبارت بهتر اصول دین هستند، وجود دارد.

این نوع تکفیر یا باور به حقانیت هر مذهبی زمینه مباحثات و گفت‌وگوهای علمی و نیز مناظرات و دعوت به تحقیق را فراهم می‌سازد؛ لذا نباید نسبت به این سخن، دچار سوءفهم شد.

هر شخص یا مذهبی که بگوید من مذاهب دیگر را تکفیر اعتقادی نمی‌کنم، در واقع خود را فریب می‌دهد؛ زیرا اگر شما به حقانیت مذهب خود اعتقاد داشته باشی، پس‌ دیگران را از جهت اعتقادی باطل می‌دانی؛ مگر اینکه قائل با پلورالیسم (کثرت‌باوری) شده و همه را محق بدانیم.

 

۲. تکفیر فقهی:

مؤمنین به هر دین یا مذهبی در تعامل و مواجهه با پیروان سایر مذاهب ملزم به رعایت احکام یا قواعدی هستند. عموماً این ارتباط‌ها مباح شمرده می‌شود؛ اما در شریعت اسلام اهل‌بیت ع اگر کسی ناصبی یا آتئیست باشد از جهت فقهی نجس شمرده می‌شود؛ البته این مطلب بدین معنا نیست که به او بی‌احترامی یا توهین شود؛ بلکه این مطلب، حکمی فقهی است که حکمت‌های متعددی دارد. این حکم فقهی در تمام مذاهب اسلامی موجود است که رویکرد و رفتار پیروان آن‌ها نسبت به دیگران را مشخص می‌سازد.

 

۳. تکفیر عملی:

مقصود ما از این کلمه اجرای حد بر کافران است. مسئله‌ای که امروزه توسط سفیانی‌ها در حال فتوا و اجراست. آن‌ها کسانی را که به سلفی‌گری و خدای وهابیت معتقد نیستند کافر اعتقادی‌ـ‌فقهی‌ـ‌عملی دانسته و قتل او را واجب می‌شمارند. دین آن‌ها بر قتل مخالفانشان بنا شده است؛ پس با تشکیل گروهک‌های جهادی قصد تخریب، انفجار، آتش‌سوزی، قتل، سربریدن و... را دارند؛ قطعاً اسلام محمد ص و اهل‌بیت ایشان، از این نوع اسلام و مذهب، بیزار است.

 

رویکرد امام احمدالحسن ع

هرچند حکم فقهی مرتد یا ناصبی توسط بسیاری از فقهای شیعه، سنی و وهابی، قتل است، مشاهده می‌کنیم که احمدالحسن ع هرگز به قتل این افراد فتوا نمی‌دهد؛ بلکه فقط آن‌ها را به مطالعه و تحقیق دعوت می‌کند:

«به کشتن مرتد یا ملحد یا بی‌دین فتوا نمی‌دهم؛ و موضع من با نگارش کتاب توهم بی‌خدایی روشن است.» (صفحۀ رسمی احمدالحسن ع در فیس‌بوک)

 همچنین در اندیشه ایشان اختلاف عقیدتی، به‌معنی اقدام به جنگ یا کشتن شخص مخالف یا حذف و طرد او نیست:

«دیگران باید این مسئله را بفهمند که اختلاف من با شما در چگونگیِ نوعِ حکومت شرعی، به این معنا نیست که من با شما دشمن هستم.

از دیدگاه ما، اختلاف در عقیده به این معنا نیست که من می‌خواهم با تو دشمنی کنم و تو را بکُشم و با زور به حکومت تسلط پیدا کنم و تو را به قبول عقیده و فکر خودم مجبور سازم؛ هرگز این هدف ما نیست...»

(گفت‌وگو با شبکه «المنقذ العالمی»)

 

نتیجه:

رویکرد احمدالحسن نسبت به مخالفان خود، صرفاً دعوت به گفت‌وگوی علمی و تحقیق است؛ در حالی که بعضاً مشاهده می‌شود مخالفان ایشان که بینشی تکفیری در سه حوزه اعتقادی‌ـ‌فقهی‌ـ‌‌عملی دارند ایشان را این‌گونه وصف می‌کنند؛ هرچند این اتهام از اساس بی‌پایه است. زمانۀ ما، عصر ارتباطات و اطلاعات است و اینان هرگز نمی‌توانند دم خروس خود را پنهان کنند و شخصی را که تمام اقداماتش فرهنگی و انسانی است، متهم به تکفیر مخالفان کنند.

 

پی‌نوشت: اخیراً جدالی عجیب بین فقهای قم در اعتبار مرجعیت و آرای فقیهی دیگر، ایجاد شده... بررسی این جدال و نوع برخورد آن‌ها با یکدیگر، مصداق صاحبان بینش تکفیری را مشخص می‌سازد.

کلیدواژه‌ها

نقد فقه سنتی احمدالحسن ناصبی وهابیت خشونت دینی تکفیر ارتداد کفر اعتقادی گفت‌وگوی علمی قتل مرتد تساهل مذهبی

امتیاز مقاله

0.00 از 5 (0 رأی)
امتیاز شما