بازگشت به لبۀ پرتگاه جاهلیت؛ پیامد ترک آلمحمد (ع)
چکیده
در تاریخ اسلام، نقطهای حیاتی و سرنوشتساز وجود دارد که همۀ اختلافها، انحرافها و تباهیها از آن سرچشمه گرفتهاند: لحظۀ جدایی امت از اهلبیت پیامبر (ص). سقیفۀ بنیساعده این جدایی را بنیان گذاشت و مردمان آینده همان راه را پیمودند. امام صادق (ع) در روایتی عمیق و تکاندهنده، وضعیت امت را به پرتگاه آتش تشبیه میکند و نجات آن را تنها در گرو پذیرش رسول خدا (ص) و اهلبیت او میداند. در این مقاله، با تکیه بر این روایت شریف از کتاب «الکافی»، به تحلیل وضعیت امروزین امت میپردازیم؛ وضعیتی که بیشباهت به لبۀ همان پرتگاه نیست.
شرح روایت:
روایت امام صادق (ع) بهنقل از ابوهارون مکفوف، نقشی محوری برای پیامبر اسلام (ص) و اهلبیت ایشان (ع) در نجات امت از آتش قائل است. تعبیر قابل تأمل امام (ع): «شگفتا از عرب که چرا ما را روی سرشان نمیگذارند، درحالیکه خداوند میفرماید: ﴿وَكُنتُمْ عَلَىٰ شَفَا حُفْرَةٍ مِّنَ النَّارِ﴾ (و شما بر لبۀ پرتگاهی از آتش بودید)....»، نه فریادی برای تکریم ظاهری بلکه فریادی از غربتِ حقیقتی نجاتبخش است؛ غربتی که با ناسپاسی امت نسبت به آلمحمد (ع) گره خورده است. امام (ع) با استناد به آیۀ شریفۀ ﴿وَكُنتُمْ عَلَىٰ شَفَا حُفْرَةٍ مِّنَ النَّارِ فَأَنقَذَكُم مِّنْهَا﴾ (سورﮤ آلعمران، آیۀ ۱۰۳) (و شما بر لبۀ پرتگاهی از آتش بودید و او شما را از آن نجات داد)، یادآور میشود که این نجات با دست پیامبر (ص) و خاندان او رقم خورد. آنان که عرب جاهلی را از قعر تعصبات، جنگهای قبیلهای، بتپرستی و جهالت نجات دادند.
اما چرا امام صادق (ع) از بازگشت به همان پرتگاه مینالد؟ پاسخ در ناسپاسی تاریخی امت نهفته است، که بهجای پاسداری از اهلبیت (ع) راهی را برگزید که بهتدریج همان غفلت جاهلی را بازتولید کرد.
از سقیفۀ بنیساعده تا صندوقهای رأی امروز، تاریخ در مسیری پرغبار و خونین تکرار شد؛ دیروز با بیعتی غیرالهی، حق علی (ع)، وارث علم نبوی، از جایگاه خود غصب شد؛ و امروز با انتخاباتی مردمی، حق فرزند او، مهدی (ع)، در غبار غیبت گم شده است. و آنچه برای امت باقی ماند، نه عدل بود نه هدایت؛ بلکه ایستادن دوباره بر همان لبۀ پرتگاهی که رسول خدا (ص) روزی آنان را از آن نجات داده بود.
امتها پیش از پیامبر اسلام (ص):
*توصیف قرآن از جاهلیت عرب پیش از بعثت
آیۀ ۱۰۳ سورﮤ آلعمران – که در همین نوشتار به آن اشاره شد -، با بیانی روشن و گویا از وضعیت وخیم و آشفتهای خبر میدهد که مردم پیش از بعثت حضرت محمد (ص) در آن گرفتار بودند. این آیه، نهتنها گواهی بر فروپاشی اخلاقی است، بلکه شهادتی بر انحطاط تمدنی، فرهنگی و اجتماعی آن دوران است؛ عصری که مردمانش در آستانۀ نابودی، درگیر تفرقه، دشمنی و کینههای قبیلهای بودند و تنها با نعمت رسالت محمدی (ص) از لبۀ پرتگاه نجات یافتند.
قرآن کریم میفرماید: ﴿وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ ٱتَّبِعُواْ مَا أَنزَلَ ٱللَّهُ قَالُواْ بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَيْنَا عَلَيْهِ ءَابَآءَنَا﴾ (سورﮤ بقره، آیۀ ۱۷۰) (وقتی به آنان گفته شود از آنچه خدا نازل کرده پیروی کنید، گویند: نه، بلکه از راه پدرانمان پیروی میکنیم ...).
یعنی مردم بهجای پیروی از وحی الهی، کورکورانه از آیینهای انحرافی نیاکان خود تبعیت میکردند؛ آیینهایی آمیخته با شرک، خرافه و جهل که حقیقت توحید را دفن کرده بود.
در آیاتی دیگر، به رسم زشت و غیرانسانی «زندهبهگور کردن دختران» اشاره شده است:
﴿وَإِذَا ٱلْمَوْءُودَةُ سُئِلَتْ بِأَيِّ ذَنبٍ قُتِلَتْ﴾ (سورﮤ تکویر، آیۀ ۸ و ۹) (و هنگامی که از [دختر] زندهبهگور بپرسند به کدام گناه کشته شده؟).
این آیات، تصویری تکاندهنده از سقوط اخلاقی جوامع جاهلی نشان میدهد، که چگونه جان بیگناهان، بهویژه دختران، بیهیچ گناهی ستانده میشد.
قرآن همچنین وضعیت جامعۀ پیش از اسلام را چنین توصیف میکند:
﴿ظَهَرَ ٱلْفَسَادُ فِي ٱلْبَرِّ وَٱلْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِي ٱلنَّاسِ﴾ (سورﮤ روم، آیۀ ۴۱) (در خشکی و دریا، بهسبب اعمال زشتی که مردم بهدست خود مرتکب شدند، فساد و تباهی نمودار شده است تا [خدا کیفر] برخی از آنچه را انجام دادهاند به آنان بچشاند، باشد که [از گناه و طغیان] برگردند).
فساد و تباهی در همۀ ابعاد حیات، چه در خشکی و چه در دریا، گسترش یافته بود؛ ثمرﮤ دستهای آلودﮤ انسانهایی که از هدایت الهی رویگردان بودند.
این آیات، تنها نمونههایی از پرتگاه تمدنی و اخلاقی و اعتقادی پیش از بعثت پیامبر اسلام (ص) است؛ و نشان میدهد که بعثت او، نه صرفاً دعوتی دینی بلکه نجاتی جهانی بود.
*گواهیهای تاریخی بر انحطاط پیش از اسلام
ابنهشام در سیرﮤ خود گزارش میدهد که مردم عرب پیش از اسلام در جهل، بتپرستی، خونریزی، تعصبات قبیلهای و بیاخلاقی شدید به سر میبردند. او مینویسد: «عرب در جهل، بیدینی، شرک، قتلهای خونین، زنا، ربا، دخترکشی، قمار و بتپرستی غوطهور بودند ... .»[1]
ابنخلدون نیز در مقدمهاش از انحطاط فکری، اخلاقی و قبیلهگرایی وحشیانۀ عرب جاهلی یاد میکند و بعثت پیامبر (ص) را نقطۀ عطف نجاتبخش مینامد. ابنخلدون مینویسد:
«عرب در بدویت و خشونت و دوری از تمدن زیست میکردند، جز غارتگری نمیشناختند، حکومت را نمیفهمیدند، و جز عصبیّت قبیلهای چیزی در ایشان نبود، تا آنکه خداوند پیامبری از میانشان برانگیخت و آنان را بهواسطۀ دین، از تاریکی جاهلیت به نور اسلام رهنمون ساخت.»[2]
*برخی از جنگهای مشهور جاهلیت
جنگهای عرب جاهلیت یکی از بارزترین نشانههای انحطاط اخلاقی، اجتماعی و قبیلهگرایی افراطی آن دوران بود. این جنگها اغلب به بهانههایی بسیار ناچیز و گاهی حتی مضحک آغاز میشدند، اما سالها ادامه مییافتند و نسلهای متوالی را درگیر میکردند. نمونههای مشهور آن، تصویر روشنی از وضعیت جامعه عرب پیش از اسلام بهدست میدهند، ازجمله:
۱. جنگ بسوس (حرب البسوس): زمان: حدود ۴۰ سال پیش از اسلام. علت آغاز: کشته شدن یک شتر متعلق به زن مسنّی به نام بسوس! ویژگیها: این جنگ حدود ۴۰ سال ادامه داشت، با هزاران کشته. تنها انگیزﮤ آن تعصب قبیلهای و دفاع کورکورانه از ناموس و شرافت قبیله بود.[3]
۲. جنگ داحس و الغبراء: زمان: حدود ۶۰ سال پیش از اسلام. طرفین: قبیلههای عبس و ذبیان (از اعراب شمالی). علت آغاز: تقلب در یک مسابقۀ اسبدوانی!!! مدت جنگ: حدود ۴۰ سال، و باعث کشته شدن بسیاری از بزرگان و جوانان این دو قبیله شد.[4]
مصادیق تاریخی ناسپاسی و بازگشت به پرتگاه:
۱. سقیفه و کنار زدن وصیّ پیامبر (ص):
بلافاصله پس از رحلت پیامبر (ص)، جریان سقیفه، علیرغم توصیههای مکرر پیامبر (ص) به خلافت علیبن ابیطالب (ع)، مسیر خلافت را به سیاست و رأی قبیلهای سپرد.[5] این آغازِ جدایی از آلمحمد (ع) بود و امت را به همان عقل قبیلهای جاهلی بازگرداند که اساساً نقطۀ نجات در اسلام آمده بود تا آن را ریشهکن کند.
۲. فتوحات بهجای رسالت:
خلافت پس از پیامبر (ص)، بهجای آنکه ادامهدهندﮤ راه او در هدایت و تعلیم و تزکیه باشد، به ماشین فتوحات و توسعۀ ارضی بدل شد.[6] غنیمت و گرفتن اسیر و رقابتهای قبیلهای جای مفاهیم قرآن، عدالت و ولایت را گرفت. درست مانند دوران جاهلیت که شرف را با خون و زمین میسنجیدند.
۳. جمل، صفین، نهروان:
با اینکه امام علی (ع) خلیفۀ برحق و تجسم قرآن ناطق بود، اما با سه جنگ خونین مواجه شد؛ نخست با عایشه و طلحه و زبیر، سپس با معاویه، و سرانجام با خوارج. مگر نه این است که امتی که نور را انکار میکند، محکوم به سرگردانی در ظلمات است؟ امت بازهم به پرتگاه سرکشی در برابر حق بازگشت.
۴. کربلا: اوج فاجعۀ ناسپاسی:
وقتی فرزند پیامبر (ص)، حسینبن علی (ع)، با لب تشنه، مظلومانه در بیابان کربلا قربانی شد، روشن شد که این امت، نهتنها اهلبیت را بر دوش نمیگیرد، که آنان را بر خاک نیز روا نمیدارد. چه پرتگاهی هولناکتر از آنکه فرزند رسولالله (ص)، برای اقامۀ دین او، میان امت خود تنها بماند؟
۵. فراموشی اهلبیت و وارونهسازی مفاهیم:
در دوران پس از عاشورا، حتی نام اهلبیت (ع) در منابر رسمی ممنوع شد، و کسانی بر صدر نشستند که با سنت محمدی (ص) بیگانه بودند.[7] آموزههای اصیل جای خود را به احکام متحجرانه، خشونت بیپایه، و سلطۀ دینیِ فاقد روح الهی داد. بدین ترتیب، پرتگاه، نه در بیابان، که در ذهنها و دلها تکرار شد.
مصادیق معاصر
۱. خطر جنگ هستهای جهانی
· در سال ۲۰۲۳، «ساعت آخرالزمان» (Doomsday Clock) که بهدست دانشمندان برجسته «بولتن دانشمندان اتمی» (Bulletin of the Atomic Scientists) تنظیم میشود، تنها ۹۰ ثانیه تا نیمهشب تنظیم شد؛ یعنی نزدیکترین زمان ثبتشده در تاریخ این ساعت از سال ۱۹۴۷ تاکنون. این ساعت نمادی است برای نشان دادن میزان خطر نابودی بشر بر اثر تهدیداتی چون جنگ هستهای، بحرانهای زیستمحیطی و پیشرفتهای کنترلنشده در فناوری مانند هوش مصنوعی.[8]
ساعت مذکور زمانی به نیمهشب میرسد که بشر خود را به پرتگاه نابودی کامل ـ چه از طریق جنگ، چه فاجعۀ محیطزیستی، و چه سقوط اجتماعی و اخلاقی ـ رسانده باشد. گفتنی است در ژانویۀ ۲۰۲۵، این ساعت یک ثانیۀ دیگر به نیمهشب نزدیکتر شد و به ۸۹ ثانیه رسید؛ که بازهم نزدیکترین زمان به فاجعۀ جهانی در تاریخ این نماد است. این تغییر بهدلیل تداوم جنگ در اوکراین، بحرانهای خاورمیانه، افزایش تهدیدات هستهای، پیشرفتهای نگرانکننده در هوش مصنوعی، و تشدید بحرانهای اقلیمی صورت گرفت.[9]
· قدرتهای هستهای (مانند آمریکا، روسیه، چین، هند و رژیم اسرائیل) هزاران کلاهک فعال در اختیار دارند و هر لحظه احتمال یک جنگ تمامعیار وجود دارد. براساس گزارشهای مؤسسات معتبر بینالمللی، در سال ۲۰۲۴، 9 کشور جهان مجموعاً حدود ۱۲٬۱۲۱ کلاهک هستهای در اختیار دارند. از این تعداد، حدود ۹٬۵۸۵ کلاهک در زرادخانههای نظامی فعال هستند و ۳٬۹۰۴ کلاهک بهطور عملیاتی مستقر شدهاند. از میان این کلاهکها، تقریباً ۲٬۱۰۰ عدد در حالت آمادهباش بالا قرار دارند و میتوانند در مدت کوتاهی بهکار گرفته شوند.[10]
۲. بحرانهای زیستمحیطی و تغییر اقلیم
· طبق گزارش IPCC (هیئت بیندولتی تغییر اقلیم)، تا سال ۲۰۳۰ دمای زمین از مرز بحران عبور خواهد کرد، و این یعنی فجایع گسترده در سطح جهانی.[11]
· ذوب یخهای قطبی، خشکسالیهای شدید و بیسابقه، نابودی گستردﮤ جنگلها، کاهش تنوع زیستی و افزایش مهاجرتهای اقلیمی، همگی از پیامدهای مستقیم افزایش دمای زمین و تغییرات اقلیمی هستند که در گزارشهای معتبر علمی، بهویژه از سوی هیئت بیندولتی تغییر اقلیم (IPCC) و سازمان ملل تأکید شدهاند.[12]
· گازهای گلخانهای عمدتاً محصول سیاستهای اقتصادمحورِ سرمایهداریاند که زمین را قربانی سودهای کلان میکنند. بخش عمدهای از انتشار گازهای گلخانهای (مثل CO₂ و متان) ناشی از فعالیتهای شرکتهای عظیم نفتی، گازی، و زغالسنگی است که سالهاست با وجود آگاهی از آثار فاجعهبار زیستمحیطی، همچنان بر استراتژیهای سودمحور خود پافشاری میکنند.[13]
۳. هوش مصنوعی و سلطۀ سرمایهداران جهانی
· نگرانیها دربارﮤ خطرات وجودی هوش مصنوعی (AI) در سالهای اخیر بهطور فزایندهای مطرح شدهاند. متخصصان، دانشمندان و نهادهای بینالمللی هشدار دادهاند که توسعۀ کنترلنشدﮤ AI میتواند تهدیدی جدی برای بقای بشریت باشد.[14]
جفری هینتون یکی از پیشگامان هوش مصنوعی و برندﮤ جایزﮤ نوبل فیزیک ۲۰۲۴، اخیراً هشدارهای جدی دربارﮤ خطرات بالقوﮤ این فناوری مطرح کرده است. او میگوید: «مردم هنوز متوجه نشدهاند که چه چیزی در راه است»؛ «نگرانم که این فناوری از کنترل خارج شود»؛ «بهترین راه برای درک احساسی این موضوع این است که ما مانند کسی هستیم که یک تولهببر واقعاً بامزه دارد. مگر اینکه کاملاً مطمئن باشید که وقتی بزرگ شد نمیخواهد شما را بکشد، باید نگران باشید.»[15] در سال ۲۰۲۳، هینتون از سمت خود در گوگل استعفا داد تا بتواند آزادانه دربارﮤ خطرات هوش مصنوعی صحبت کند. او اظهار داشت که بخشی از او اکنون از کارهایی که در طول عمرش انجام داده پشیمان است.[16]
همچنین سید احمد الحسن، سالها پیش، در سال ۲۰۱۷م نسبت به تهدیدات هوش مصنوعی هشدار جدی دادند و فرمودند: «هوش مصنوعی اگر حکمرانی کند، میتواند بشر را نابود کند و تصمیمگیری در این مسئله را به تأخیر نمیاندازد... هوش مصنوعی بشر را مانعی در برابر سیستم و شفافیت و پیشرفت خواهد دید. به همین خاطر، تصمیم بر نابودی حیات بشری را به تأخیر نمیاندازد و خواهد توانست که ابزار و آلاتی مناسب بسازد.»[17]
۴. فروپاشی اخلاق و بحران خانواده
طبق آمار Pew Research، در غرب بیش از ۴۰٪ کودکان بدون حضور یکی از والدین بزرگ میشوند.[18]
نهاد خانواده در بسیاری کشورها دچار اضمحلال شده و سبک زندگی فردگرایانه، روابط جنسی آزاد و تجردگراییِ دائمی جای آن را گرفته است.
۵. خروج تدریجی مسلمانان از دین
پدیدﮤ «بیدینی» در میان جوامع اسلامی، بهویژه نسل جوان، رشدی فزاینده دارد. موج ارتداد، سکولاریسم، و تردید در باورهای دینی از نتایج ضعف رهبری معنوی در امت اسلام است.
۶. اعتیاد جهانی به مواد مخدر
طبق گزارش UNODC (دفتر مقابله با مواد مخدر سازمان ملل)، بیش از ۳۵۰ میلیون نفر در دنیا به مواد مخدر وابستهاند و تجارت آن همچنان سودآورترین تجارت سیاه دنیاست.[19]
اعتیاد نهتنها جسم انسان، که خانواده و جامعه و آیندﮤ نسل بشر را بهطور جدی تهدید میکند.
بشر مدرن، با کنار زدن رهبری آسمانی، به همان وضعی دچار شده که قرآن از آن یاد میکند: ﴿وَكُنتُمْ عَلَىٰ شَفَا حُفْرَةٍ مِّنَ النَّارِ﴾ (سورﮤ آلعمران، آیۀ 103) (و شما بر لبۀ پرتگاهی از آتش بودید و او شما را از آن نجات داد). تمدن امروز، گرچه از نظر فناوری رشد کرده، اما از درون پوسیده است. در چنین وضعی، تنها یک رهبر عادل و معصوم الهی، میتواند در این جنگل بحرانها، عدالت را بازگرداند، حیات را سامان دهد، و بشریت را از پرتگاه برهاند.
سخن پایانی
از سقیفۀ بنیساعده تا انتخابات امروز، مسیری طی شده که ظاهراً نامش سیاست است، اما در باطن، چیزی جز انحراف از وصیت پیامبر (ص) و نقض عهد با خداوند نیست. همانگونه که در نخستین گردهمایی سیاسی پس از وفات رسول خدا (ص)، حق علی (ع)، وصیّ الهی، بهدست اهل شورا و بیعت قبیلهای غصب شد، امروز نیز حق فرزند او، مهدی فاطمه (س)، بهدست نظامهای بشری، رأیهای غیرالهی، و ساختارهای انتخاباتیِ بیحضور خدا و خلیفهاش، زیر پا نهاده شده است.
آن روز، با انکار علی (ع)، امت درِ خانۀ علم را بست. امروز نیز با نادیده گرفتن مهدی (ع)، امت درهای نجات را بهروی خود بسته است. و نتیجه یکی است: امت محمدی، دوباره و چندباره، بر همان لبۀ پرتگاهی ایستاده است که خداوند از آن نجاتش داده بود.
نهتنها تاریخ تکرار شد، بلکه ما از آن عبرت نگرفتیم. ما فراموش کردیم که خلافت، مقام انتخابی نیست؛ امانتی الهی است که با نصب و نصّ خداوند تعیین میشود. فراموش کردیم که اهلبیت (ع) نه خاندان عادی، بلکه ستونهای بقای دین و جانشینان مشروع پیامبرند.
امروز جهان اسلام، از نبود عدالت، از افراط و تفریط، از جنگ و جهل، از تفرقه و زوال هویت رنج میبرد. اینها علائم پرتگاهاند. و این پرتگاه، نه حاصل توطئۀ بیگانگان، که نتیجۀ مستقیم ترک آلمحمد (ع) و اعتماد به ساختارهایی است که نه از وحی ریشه گرفتهاند و نه به موعود ختم میشوند.
در کلام امام صادق (ع)، نهتنها یک روایت تاریخی، بلکه هشداری برای امروز ما نهفته است. تا زمانیکه امت از حجت الهی زمان خود رویگردان باشد، همچنان در لبۀ پرتگاه خواهد ماند. همانگونه که دکتر علاء السالم میگوید:
«... اگر امروز میبینیم که مردم در «لبۀ پرتگاه» قرار دارند و واقعاً چنین است، به این دلیل است که آنها رسول خدا محمد (ص) را با ترک آلمحمد (ع) رها کردند و به فلانی یا خاندان فلانی متمسک شدند ... و اینان بسیارند. پس بار دیگر به همان لبۀ پرتگاهی بازگشتند که اهالی جاهلیت بر آن ایستاده بودند!»[20]
تنها راه بازگشت، تمسک حقیقی به اهلبیت (ع) و تجدید عهد با خلیفۀ الهی است؛ زیرا اوست که نجاتدهندﮤ حقیقی از آتش، جهالت و گمراهی است.
بازگشت به مسیر نجات، بازگشت به پیامبر (ص) است؛ اما نه با شعار، بلکه با بازگشت به آلمحمد (ع) که تداوم نَفَس رسول خدا (ص) و راهنمایان امت تا قیام قائم (ع) هستند. و آنکه امروز، در عصر حیرت، پرچم این بازگشت را در دست دارد، فرزند او، مهدی (ع)، و وصیّ او، سید احمد الحسن است. زمان آن رسیده است که از پرتگاه فاصله بگیریم. از سقیفه برگردیم. حقیقت را نه با اکثریت، بلکه با معیار الهی بشناسیم.
و در یک جمله: آنکه رسول خدا (ص) را رها کرد به لبۀ آتش بازمیگردد؛ و آنکه آلمحمد (ع) را دریابد به کشتی نجات بازگشته است.
پانویسها:
-
[1]
ابنهشام، السیرة النبویة، تحقیق: مصطفى السقا و دیگران، قاهره: دارالحدیث، ۱۳۷۵ق.
-
[2]
ابنخلدون، مقدمۀ کتاب العبر (المقدمة)، تحقیق: د. علی عبدالواحد وافی، بیروت: دارالنهضة العربیة، چاپ سوم، ۱۹۷۹م، فصل ششم.
-
[3]
ر.ک: ابنهشام، السیرة النبویة، دارالمعرفة، بیروت، ج ۱، ص ۱۸۰–۱۹۵؛ طبری، تاریخ الرسل والملوک، دارالتراث، بیروت، ج ۲، بخش وقایع جاهلیت.
-
[4]
همان
-
[5]
ر.ک: صحیح بخاری، ج ۸، کتاب الحدود، باب رجم الحبلى؛ و نیز در کتاب المغازی، باب مرض النبی و وفاته، نقل گفتوگوی عمر و ابوبکر در سقیفه، بیعت گرفتن با ابوبکر، و کنار ماندن علی (ع) در ماجرای بیعت؛ تاریخ طبری (محمدبن جریر طبری)، ج 2، رویدادهای پس از رحلت پیامبر (ص) و ...
-
[6]
ر.ک: تاریخ طبری، ج 3، شرح فتوحات خلفا خصوصاً در دوران ابوبکر و عمر؛ الکامل فی التاریخ (ابناثیر)، جلد ۲ و ۳، با جزئیات فتوحات عراق، شام، مصر، ایران؛ نهجالبلاغه (خطبۀ ۳، شقشقیه)؛ الاحتجاج (شیخ طبرسی)، ج ۱، احتجاجات امام علی (ع) با اهل سقیفه و ...
-
[7]
ر.ک: تاریخ یعقوبی (جلد ۲): ذکر میکند که پس از واقعۀ عاشورا، یزید خطیبان را موظف کرد تا در منابر، نام علی (ع) را حذف کنند و جای آن به مدح معاویه بپردازند؛ طبری، تاریخ الامم و الملوك، ج ۵: بعد از واقعۀ کربلا، چهرههایی همچون ابنزیاد و حجاجبن یوسف بر منابر مسلط شدند که بهصراحت اهلبیت را انکار میکردند و خطبههایشان سرشار از تحقیر خاندان پیامبر بود.
-
[8]
برای اطلاعات بیشتر به سایت زیر مراجعه کنید:
https://thebulletin.org/doomsday-clock/?utm_source=chatgpt.com
-
[9]
همان
-
[10]
مراجعه کنید به:
https://dailythedestination.com/sipri-says-united-states-has-most-warheads/?utm_source=chatgpt.com
-
[11]
برای مطالعۀ بیشتر، میتوانید به گزارش کامل IPCC مراجعه کنید:
https://www.ipcc.ch/report/ar6/syr/downloads/report/IPCC_AR6_SYR_SPM.pdf?utm_source=chatgpt.com
-
[12]
مراجعه کنید به:
https://www.ipcc.ch/report/ar6/syr/downloads/report/IPCC_AR6_SYR_SPM.pdf
https://openknowledge.worldbank.org/entities/publication/2c9150df-52c3-58ed-9075-d78ea56c3267
-
[13]
مراجعه کنید به:
https://www.ipcc.ch/report/ar6/syr/
-
[14]
مراجعه کنید به:
-
[15]
مصاحبه با جفری هینتون:
https://www.cbsnews.com/news/godfather-of-ai-geoffrey-hinton-ai-warning/?utm_source=chatgpt.com
-
[16]
برای مطالعۀ بیشتر:
https://en.wikipedia.org/wiki/Geoffrey_Hinton?utm_source=chatgpt.com
-
[17]
https://www.youtube.com/watch?v=DuLWn61U8_g
-
[18]
-
[19]
مراجعه کنید به:
-
[20]
پیام دکتر علاء السالم در ایکس، 8 مه 2025 م:
https://x.com/alaaalsalem24/status/1920242292432236720?t=Eeqbt8LP1uAdeasUzuUwXg&s=19