استمرار نزول وحی
چکیده
نزولِ وحی، بهعنوان یکی از مهمترین و معجزهآساترین جنبههای رسالتِ پیامبران الهی، نهتنها در تاریخ بعثت پیامبر اسلام (ص)، بلکه در تمامی دورههای انبیا و خلفای الهی، حائز اهمیت بوده است. وحی، به معنای انتقال پیام الهی و الهام به بندگان خاص خداوند، همواره ابزاری برای هدایت بشر بهسوی مسیر درست و تأمین نیازهای معنوی و اجتماعی انسانها محسوب شده است. [1]
در این میان، شب قدر بهعنوان شبی بزرگ و پرفضیلت، مورد تأکید ویژهای قرار گرفته است؛ زیرا زمان نزول قرآن و آغاز رسالت الهی به شمار میآید.
ماه مبارک رمضان مستقیماً به خداوند سبحان استناد دارد. تنها ماهی که در قرآن کریم نام آن آمده است، ماه مبارک رمضان است، و این ماه را خداوند سبحان به نزول قرآن معرفی کرده و فرموده است:
﴿شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ﴾ [2]
عظمتِ این ماه به نزولِ قرآنِ کریم است، نه به روزهگرفتن. [3]
سؤالی که مطرح میشود این است که: آیا نزول وحی که در شب قدر اتفاق افتاده، فقط بر قلب مبارک پیامبر بوده است یا اینکه این نزول وحی استمرار دارد؟ با توجه به روایتهای متعدد از اهلبیت (علیهمالسلام)، میتوان دریافت که نهتنها وحی در زمان حیات پیامبر (ص)، بلکه کلام الهی و معارف دین، در طول تاریخ اسلامی از طریق ائمهٔ معصومین (علیهمالسلام) نیز ادامه داشته است.
این استمرار نزول وحی، در حقیقت نشاندهندهٔ تداوم هدایتگری ائمه (ع) است؛ آنان به تناسب زمان و نیازهای جامعه، معارف الهی را برای پیروان خود تبیین کرده و مصادیق نازلهٔ آن در شب قدر را به گوش عالمیان رساندهاند. بنابراین، این واکاوی در موضوع استمرار نزول وحی به ما کمک میکند تا به عمق معارف اسلامی پی برده و به نقش کلیدی اهلبیت (علیهمالسلام) در تداوم این وحی الهی و راهنمایی جامعۀ اسلامی بیشتر آشنا شویم.
نسبت سورﮤ قدر با پیامبر و اهلبیت
عروج پیامبر اکرم (ص) به آسمان، نقطهٔ عطفی در تاریخ اسلام و نمایشگاهی از ارتباط عمیق انسان با خداوند متعال است. در این سفر معنوی، خداوند اذان، اقامه و نماز را به پیامبر (ص) آموخت؛ که خود نمایانگر اهمیت عبادت و ارتباط با پروردگار است.
در حدیث معراج، از امام باقر (ع) نقل شده است که فرمود:
«هنگامیکه پیامبر (ص) به آسمان عروج کرد و خداوند متعال اذان و اقامه و نماز را به او آموخت، پس از آنکه نماز خواند، خداوند به او فرمان داد که در رکعت اول، سورهٔ حمد و توحید را بخواند و به او گفت: این نسبتی است که من دارم. و در رکعت دوم، سورهٔ حمد و سورهٔ قدر را خواند و فرمود: ای محمد، این نسبتی است که تو و اهلبیتت تا روز قیامت دارید.» [4]
ملائکه در شب قدر بر چه کسی نازل میشوند؟
مرحوم کلینی در جلد اولِ کتاب کافی، فصلی با عنوان «بابٌ فی شأنِ إِنّا أنزلناه فی لیلةِ القدر و تفسیرها» را به موضوع شب قدر اختصاص داده و روایات گوناگونی را در این زمینه نقل کرده است. روایت پنجم این باب از امام صادق (ع) نقل میکند که امیرالمؤمنین (ع) بارها از این موضوع یاد کردهاند که دو نفر از اصحاب پیامبر (ص) هر بار به حضور ایشان میرسیدند، آن حضرت سورهٔ قدر را با خشوع خاصی میخواندند و اشک بر چهرهشان جاری میشد. وقتی از پیامبر (ص) دربارهٔ حساسیت ایشان نسبت به این سوره پرسیدند، حضرت بیان کردند که بهخاطر چیزهایی است که در دل خود میبیند و مصائب آیندهای که بر امیرالمؤمنین (ع) خواهد گذشت.
حضرت اشاره کردند که آیهٔ ﴿تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَالرُّوحُ فِیها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ﴾ نشانهای است از نزولِ ملائکه در شب قدر.
هنگامی که از پیامبر (ص) پرسیدند: «آیا شب قدر بعد از شما باقی میماند؟» پاسخ مثبت بود. در ادامه، رسولالله (ص) فرمودند که ملائکه در شب قدر بر چه کسی نازل میشوند. در این هنگام، ایشان دست مبارکشان را بر سر علی (ع) گذاشتند و بیان داشتند که ملائکه در شب قدر بر او نازل خواهند شد.امام صادق (ع) ادامه میدهند که پس از رسولالله (ص)، آن دو نفر بهخاطر ترسی که در دلشان بود، شب قدر را حس میکردند. همچنین امام باقر (ع) به شخصی به نام «ابا هُذَیل» فرمودند:
«شب قدر بر ما اهلبیت مخفی نیست؛ زیرا ملائکه در آن شب به دور ما طواف میکنند.» [5]
و از امام صادق (ع) نقل شده است که فرمودند:
«شب قدر تا روز قیامت باقی است، زیرا اگر برداشته شود، قرآن نیز برداشته خواهد شد.» [6]
تداوم نزول وحی پس از پیامبر (ص)
در روایتی دیگر، امام باقر (ع) به سورهٔ دخان اشاره کرده و فرمودند: ﴿حم وَالْكِتَابِ الْمُبِينِ إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةٍ مُبَارَكَةٍ﴾ که بهصورت خاص به ائمه (علیهمالسلام) تعلق دارد. در این سوره، خداوند به نذیرانی اشاره میکند که در هر امتی وجود دارند. براساس روایات، تا زمانیکه پیامبر (ص) در میان مسلمانان بودند، نذیر دیگری وجود نداشت؛ و پس از ایشان، علی (ع) بهعنوان نذیر امت شناخته میشود.
بنابراین، نزولِ وحی پس از پیامبر بر ائمهٔ اطهار و مهدیین استمرار دارد؛ زیرا خداوند متعال ملائکه را در تسخیرِ نبیِّ مرسل قرار داده است، از آن جهت که نبی مرسل باید با آسمان ارتباط و اتصال داشته باشد. [7] و از آنجا که ائمه و مهدیین دارای مقامِ نبوت هستند و رسولانی محسوب میشوند، [8] زنجیرهٔ وحی و نزولِ ملائکه قطع نمیشود؛ چنانکه گفته شده: یکی از اسامی علیبن ابیطالب (ع)، «رسولِ رسولالله» است. [9]
حتی برخی از روایات واردشده از حضرت محمد (ص) بهصراحت بیان میکند که موضوع وحی فقط منحصر به اولیای حضرت نبوده، بلکه تمام مردم نیز در آن شریکاند. [10] مانند رؤیای صادقه، که رسول اکرم (ص) آن را جزئی از اجزای نبوت توصیف نموده است. [11]
تفاوتِ تأویل در مراتب نزول قرآن
دلیل دیگر استمرار نزول وحی آن است که تأویل آیات قرآن در زمان امام صادق (ع) بهطور کامل با تأویل آن در زمان امام مهدی (ع) متفاوت است؛ بهسبب تفاوت زمان، مکان و مردم؛ یا به عبارت دیگر، بهدلیل تغییر تناقضات در عوالم نزول قرآن، چه در ملکوت و چه در ملک. بنابراین، تأویل قرآن و شناخت محکم از متشابه، وظیفهٔ معصوم است و امکان چنین معرفتی از جانب غیر اوصیای پیامبر وجود ندارد. [12]
وجود رحمت ویژه برای امام زمان در شب قدر
در شب قدر، فضیلت و رحمت ویژهای برای امام زمان (علیهالسلام) وجود دارد که نشانهای خاص از لطفِ خدای متعال به ایشان است. با توجه به این حقیقت، امام باقر (علیهالسلام) به پیروان اهلبیت (علیهمالسلام) توصیه کردند که در اثبات حقانیت مکتب خود به سورهٔ قدر استناد کنند. ایشان تأکید کردند که این سوره پس از رسول خدا (ص) بهعنوان حجت و دلیلِ الهی بر بندگان محسوب میشود. همچنین از شیعیان خواسته شده که به سورهٔ دخان استناد کنند؛ چراکه این سوره بعد از پیامبر (ص) به امامان و اولوالأمر اختصاص دارد و نشاندهندهٔ مقامِ والای آنان در نظامِ الهی است. [13]
ازاینرو، این روایات بر اهمیت شب قدر تأکید میکند و نشان میدهد که این شب فقط فرصتی برای دعا و استغفار نیست، بلکه شبی است که ملائکه بر امام زمان (علیهالسلام) نازل میشوند و حقانیت مکتب اهلبیت را اثبات میکنند. به همین دلیل، در اعمال شب بیستوسوم ماه رمضان، سفارش شده است که دعای معروف
«اللهم کن لولیک...» در هر حالی خوانده شود. این دعای خاص، به شناخت و ویژگیهای امام زمان (علیهالسلام) و ارتباط ویژهٔ ایشان با شبِ قدر تأکید دارد. [14]
مراد از «روح» در سورهٔ قدر چیست؟
«روح» غیر از ملائکه است. [15]
امام صادق (علیهالسلام) در تفسیرِ سورهٔ قدر، هنگامی که به آیهٔ ﴿تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَالرُّوحُ فِیهَا﴾ میرسند، میفرمایند:
«وَالرُّوحُ، رُوحُ الْقُدُسِ، وَهُوَ فِی فَاطِمَة» «روح، همان روحالقدس است که در فاطمه (سلاماللهعلیها) است.» [16]
باید گفت: روحالقدس عبارت است از روحِ طهارت یا عصمت. هنگامی که بنده نیت خود را برای خداوند متعال خالص کند و به دنبال رضایت او باشد، خداوند او را دوست میدارد و فرشتهای را به او میسپارد که او را به هر خیری وارد کرده و از هر شرّی خارج میکند و به سوی مکارمِ اخلاق هدایت مینماید. روحالقدس، واسطهای برای انتقال علم به انسانِ موکلشده است. [17]
روحالقدس، بهعنوان نیرویی الهی، در اشکال و تجلیات مختلف در زندگی انسانها و در طول تاریخ انبیا وجود داشته است. روحالقدسها بسیارند و یکی نیستند. روحی که با عیسی (ع) و سایر پیامبران بود، با آنچه با محمد (ص)، علی (ع)، فاطمه (س) و ائمه (ع) است، متفاوت است. این روحالقدسِ اعظم است که تنها با محمد (ص) نازل شد و پس از وفاتِ او به علی (ع) و سپس به ائمه (ع) منتقل گردید. [18]
«مِنْ كُلِّ أَمْرٍ» یا «بِكُلِّ أَمْرٍ»؟
آنچه در متن قرآن کنونی در سورهٔ قدر وجود دارد، عبارت «مِنْ كُلِّ أَمْرٍ» است؛ به این معنا که در این شب، فرشتگان و روح (یعنی جبرئیل) به اذن خدا، بر مقام ولایت نبی و امام عصر (علیهالسلام) از هر فرمان و دستور الهی نازل میشوند و سرنوشت و مقدرات خلق را نازل میگردانند. [19]
به عقیدهٔ برخی از مفسران، ملائکه و روح در شب قدر به اذن پروردگارشان نازل میشوند، درحالیکه نزولشان را آغاز کرده و هر امر الهی را صادر مینمایند. [20] درحالیکه برخی دیگر از مفسران بیان میدارند که قرائتِ صحیح «بِكُلِّ أَمْرٍ سَلَامٍ» است. [21]
در توضیحِ آیهٔ ﴿تَنَزَّلُ الْمَلَائِکَةُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ﴾ دو احتمال داده شده است:
1. احتمال اول: ملائکه بر امام بهسببِ هر امری یا با هر امری که به ایشان واگذار میشود سلام میکنند.
(أی یُسَلِّمُونَ عَلَى الإِمَامِ بِسَبَبِ كُلِّ أَمْرٍ، أَوْ مَعَ كُلِّ أَمْرٍ یُفْضُونَ إِلَیْهِ). [22]
2. احتمال دوم: سلام، متعلق به ما بعد است و امام (علیهالسلام) تتمهٔ آیه را به اختصار ذکر نکردهاند. [23]
آنچه از روایات بیان شده، عبارت «بِكُلِّ أَمْرٍ سَلَامٍ» است.
از شیخ ابوجعفر طوسی ـ از رجال او ـ از عبدالله بن عجلان سکونی روایت شده که گفت:
«شنیدم امام باقر (ع) میفرمود: خانهٔ علی و فاطمه حجرهٔ رسولالله (ص) است و سقف خانهشان عرش ربالعالمین است؛ و در انتهای خانههایشان شکافی است که از آن تا عرش، پرده از معراجِ وحی برداشته شده است؛ ملائکه صبح و شام و هر ساعتی با وحی بر آنان نازل میشوند و فوجفوج بالا و پایین میروند... خانههایشان به عرش رحمان مسقف است و معراجهای ملائکه و روح در خانههای ایشان است، به اذن پروردگارشان «بِكُلِّ أَمْرٍ سَلَامٍ».»
راوی میگوید: پرسیدم: «مِنْ كُلِّ أَمْرٍ سَلَامٍ؟» فرمود: «بِكُلِّ أَمْرٍ.» عرض کردم: «اینچنین نازل شده است؟» فرمود: «آری.» [24]
در واقع باید گفت: قرائتِ درست، «بِكُلِّ أَمْرٍ» است و رسول خدا حضرت محمد (ص) و ائمهٔ بعد از ایشان (ع) اینگونه میخواندند. اگر مردم نسبت به قرائتهای هفتگانه، که در بسیاری جاها معنا را تغییر میدهد و قاریان آن نیز معصوم نیستند، هیچ اعتراضی ندارند، پس پذیرشِ قرائتی که از ائمه (ع) روایت شده، باید برای آنان اولویتِ بالاتری داشته باشد؛ زیرا آنان (ع) معصوم و پاک هستند. [25]
نتیجه
از آنجا که زمین هیچگاه از خلیفهٔ الهی خالی نیست، [26] نزولِ وحی، دارای استمرار است و فقط منحصر به زمانِ پیامبر (ص) نمیشود. بلکه پس از ایشان نیز، برقراری ارتباطِ وحیانی ادامه دارد.
بنابراین، هرچند مخاطبِ وحی، خلیفهٔ خداست، اما پس از دوران پیامبر (ص)، ائمه و مهدیین بهعنوان خلفای خدا که نقشِ راهنمایی و هدایت را در زمانهای مختلف ایفا میکنند، دریافتکنندهٔ وحی «بِكُلِّ أَمْرٍ» هستند. و این، به معنای استمرار و پیوستگیِ وحی در جامعهٔ بشری است.
پانویسها:
-
[1]
علامه طباطبایی، محمدحسین، قرآن در اسلام، قم: دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۷۵، چاپ هشتم، ص ۸۵.
-
[2]
سوره بقرﮤ، آیۀ ۱۸۵.
-
[3]
جوادی آملی، عبدالله، اسرار عبادات، انتشارات الزهرا، چاپ چهارم، ۱۳۷۲، ص ۱۷.
-
[4]
علامه مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، بیروت: مؤسسة الوفاء، ۱۴۰۳ق، ج ۲۵، ص ۹۸.
-
[5]
محمدبن حسن الصفار، بصائر الدرجات فی فضائل آلمحمد (ص)، بیتا، ج ۱، ص ۲۲۱.
-
[6]
همان، ج ۲۵، ص ۹۸.
-
[7]
سید احمد الحسن، نبوت خاتم، ص ۹.
-
[8]
همان، ص ۴۷.
-
[9]
همان، ص ۵۲.
-
[10]
همان، ص ۱۰.
-
[11]
شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، بیروت: مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م، ج ۱، ص ۲۸۸؛ همو، من لایحضره الفقیه، قم: دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق، ج ۲، ص ۵۸۵؛ علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج ۴۹، ص ۲۸۳.
-
[12]
سید احمد الحسن، متشابهات، ج ۱، ص ۱۹.
-
[13]
کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران: دارالکتب الإسلامیة، ۱۴۰۷ق، ج ۱، ص ۲۴۹.
-
[14]
همان، ج ۴، ص ۱۶۲.
-
[15]
علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج ۲۵، ص ۶۴.
-
[16]
همان، ج ۲۵، ص ۹۷.
-
[17]
سید احمد الحسن، پاسخهای روشنگرانه بر بستر امواج، پاسخ پرسش ۲۳، ص ۶۵.
-
[18]
همان، ص ۶۶.
-
[19]
قرآن کریم، ترجمه الهی قمشهای.
-
[20]
علامه طباطبایی، محمدحسین، تفسیر المیزان، قم: منشورات اسماعیلیان، ج ۲۰، ص ۲۲۲.
-
[21]
بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، قم: مؤسسة البعثة، ج ۵، ص ۷۱۳.
-
[22]
علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج ۲۵، ص ۹۸.
-
[23]
همان، ج ۲۵، ص ۹۸.
-
[24]
بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، ج ۱۰، ص ۳۵۴، «سورة القدر»، حدیث ۲۸؛ علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج ۲۵، ص ۹۸.
-
[25]
سید احمد الحسن، پاسخهای روشنگرانه بر بستر امواج، ج ۲.
- [26] مجلسی، محمدتقی، أربعون حدیثاً، ج ۱، ص ۱۱۹: «لَا تَخْلُو الأَرْضُ مِنْ قَائِمٍ بِحُجَّةٍ إِمَّا ظَاهِراً مَشْهُوراً أَوْ خَائِفاً مَغْمُوراً».