بانوی تاج‌دار میان در و دیوار

بانوی تاج‌دار میان در و دیوار

چکیده

این مقاله با تحلیل رؤیای مکاشفهٔ یوحنای لاهوتی از بانویی با تاج دوازده‌ستاره، به بررسی تفسیری رمزی از شخصیت فاطمه زهرا (س) و فرزند نجات‌بخش او، یعنی مهدی اول در آموزه‌های سید احمد الحسن می‌پردازد. نویسنده با تکیه بر روایات اسلامی، عبارات کتاب مقدس و مکاشفات یوحنا، فاطمه زهرا (س) را «بانوی تاج‌دار» معرفی می‌کند که نقش محوری در تحقق اراده الهی و ظهور منجی دارد. مقاله تأکید می‌کند که این زن، تجلی شب قدر و مادر قرآن است و فرزندش مدافع حق و انتقام‌گیرنده مظلومان خواهد بود. در پایان، با اشاره به دعوت سید احمد الحسن، خواننده را به پذیرش حقیقت و یاری بانوی مظلومه و فرزند او فرا می‌خواند.

 

ناگهان نشانۀ بزرگی در آسمان ظاهر می‌شود. زن آبستنی که آفتاب را به تن دارد و ماه زیر پاهایش قرار گرفته و تاجی از دوازده ستاره بر سر دارد. به‌ناگاه نشانه‌ای دیگر نیز پدید می‌آید. اژدهای سرخ و خشمگینی که هفت سر و هفت تاج و ده شاخ دارد، و با دُم بزرگش یک‌سوم ستارگان آسمان را به زمین می‌ریزد. همه چیز نشان از این حقیقت دارد که اژدها دشمن زن آبستن و فرزندش است که با عنوان «پسر نرینه» معرفی می‌شود، چراکه در مقابلش ایستاده تا نوزادش را به‌محض تولد بلعیده و کارش را تمام کند.

یوحنای لاهوتی - از حواریون عیسی علیه‌السلام - نظاره‌گر این وقایع در عالم رؤیا و ملکوت است. [1]

روشن است که همۀ این رؤیا بر محوریت آن فرزند پسر می‌چرخد. از یک سو، زنی باردار است و نزدیک است وضعِ‌حمل کند و از سوی دیگر اژدها چشم به آمدنِ آن پسر دارد تا او را ببلعد. و البته که باید بترسند و دشمنی کنند! اصلاً تمام مشغولیت‌‌های شیاطین جن و انس، رویارویی با او و شکست اوست، ولی زهی خیال باطل! او منجی جهان و خون‌خواه تمامی مظلومان عالم است.

اکنون از عالم پاک و پر از حقیقت رؤیا و ملکوت خارج ‌می‌شویم و به عالم ملک بازمی‌گردیم. و اینک آن مولودِ موعود، که تمامی دشمنان قسم‌خوردﮤ خداوند در آرزوی نبودن و نیامدنش بوده‌اند، همان کسی است که راز این رؤیای یوحنا را آشکار می‌سازد.

سید احمدالسن -منجی موعود تمامی ادیان الهی- رؤیاها را مانند قرآن و تورات و انجیل، کلمات خدا معرفی می‌کند و آنها را بر مصداق‌های گوناگون در زمان‌های مختلف منطبق می‌داند. بنابراین با دو تفسیر برای زن در این مکاشفه از سوی ایشان مواجه می‌شویم:

«اول این‌که این زن، به مادر امام مهدی (ع) در یک زمان مشخص اشاره می‌کند که با خورشید، ماه و دوازده ستاره احاطه شده است؛ یعنی با محمد، علی، فاطمه و امامان از فرزندان فاطمه (س) تا امام مهدی (ع)، یعنی چهارده تَن. و فرزندی که در رؤیا به دنیا می‌آورد، مهدی اول است که در وصیت پیامبر خدا محمد (ص) ذکر شده است، و این‌چنین عدد پانزده نفر در رؤیا تکمیل می‌شود. و شیاطین انسانی و جِنّی با نسل او می‌جنگند، زیرا آنها خلفا و جانشینان خداوند در زمین هستند.

نکتۀ مهمی که باید به آن توجه کنیم این است که اگرچه آن مولود -مهدی اول (ع)-، فرزند مستقیمِ او -نرجس خاتون (س)-نیست، اما این زن، پدر او یعنی امام مهدی (ع) و اصلی که او از آن آمده را به دنیا آورده است.

و دومین تفسیر این است که این زن، فاطمۀ زهرا (س) است و آن پانزده نفر عبارت‌اند از: پدر، مادر و همسر ایشان و یازده امام از فرزندانش، و نیز همان مولودی که دوازدهمین از فرزنداش است، یا رازی که در او به ودیعه گذاشته شده است.» [2]

پس بانوی تاج‌دار رؤیا در یک زمان مشخص، فاطمۀ زهرا (س) است. بانویی که در کلام سِرّ مُستودعش - سید احمد الحسن- به‌عنوان «الف» یعنی اصل و پایۀ همۀ حروف، و نخستین آنها معرفی می‌شود. کسی که پیامبر به نقل از خداوند سبحان درباره‌اش فرموده است: «یا احمد، لولاک لما خلقت الافلاک، و لو لا علی لما خلقتک، و لو لا فاطمه لما خلقتکما» «ای احمد، اگر تو نبودی، آسمان‌ها را خلق نمی‌کردم و اگر علی نبود، تو را خلق نمی‌کردم و اگر فاطمه نبود، شما دو تن را خلق نمی‌کردم.»

بنابراین در این مقام، فاطمۀ زهرا یعنی «ا»، بر حرف علی یعنی «ل»، و بر حرف محمد (ص) یعنی «م»، برای بیان «لو لا فاطمه لما خلقتکما» «اگر فاطمه نبود، شما دو تن را خلق نمی‌کردم.» پیشی گرفته است. [3]

بانویی که شب قدر نیز هست و قرآن در او نازل می‌شود، همان است که پیامبر (ص) او را مادر پدر خود می‌نامد. دوازدهمین مولود از فرزندانش -سید احمد الحسن- می‌فرماید: «مادر ظرف است و فاطمه همان ظرفی است که قرآن در آن نازل می‌شود و قرآن، محمد (ص) است. و فاطمه (ع) همان ظرف نزول قرآن است و آن حضرت، باطن دروازﮤ شهری است که از آن، بر خلق افاضه می‌شود. بنابراین وجود آن حضرت، ضروری است و با نبودن ایشان نظام آفرینش راست نمی‌گردد، چراکه او یکی از ارکان سه‌گانه است.» [4]

و بانوی تاج‌دار با روشنگری‌های فرزندش -پسر نرینه که در رؤیا او را آبستن بود- این‌چنین بزرگ و پرشکوه به جهانیان معرفی می‌شود. چه می‌شود کرد؟ پسر است دیگر! و چه کسی شايسته‌تر از پسر به دفاع از مادر؟

شاید آن زمان که دختر پاک و محبوب پیامبر خدا (ص) را بین در و دیوار کتک زدند و جنینش محسن علیه‌السلام را شهید کردند و درب خانۀ مقدسشان را به آتش کشیدند، و به اهل‌بیت رسول خدا (ص) جسارت کردند، با خود گفتند می‌زنیم و می‌رویم و کسی نمی‌فهمد! یا اگر هم بفهمند، کسی جرئت ندارد ما را متهم کند، چه برسد به انتقام! و این هتکِ‌حرمت‌ها تا به امروز ادامه پیدا کرد و گفتند اصلاً هر زمانی که بشود، حقشان را غصب می‌کنیم و از حکومت بر مردم -که جز آنها هیچ‌کس شایستگی آن را ندارد- دورشان می‌کنیم. حالا کو تا منتقم بیاید؟ و فکرش را نمی‌کردند که سرانجام روزش می‌رسد! و منتقم حق‌های مسلّم و خون‌های پاکشان سال‌هاست که آمده است. از بصره هم آمده، درست از همان‌جا که باید می‌آمد!

اشعیا ۶۳:

«1 این کیست که از ادوم با لباس سرخ از بصره می‌آید؟ یعنی این‌که به لباس جلیل خود ملبّس است و در کثرت قوّت خویش می‌خرامد؟ من که به عدالت تکلّم می‌کنم و برای نجات، زورآور می‌باشم. ۲ چرا لباس تو سرخ است و جامۀ تو مثل کسی که چرخشت را پایمال کند؟ ۳ من چرخشت را تنها پایمال نمودم و احدی از قوم‌ها با من نبود و ایشان را به غضب خود پایمال کردم و به حدّت خشم خویش لگدکوب نمودم و خون ایشان به لباس من پاشیده شده، تمامی جامۀ خود را آلوده ساختم. ۴ زیراکه یوم انتقام در دل من بود و سال فدیه‌شدگانم رسیده بود.»[5]

می‌بینید رنگ لباس منتقم را؟! «تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.»

اما هنوز کار به انتقام و خون‌خواهی نرسیده است. دفاع پسر از مادر پاک و پدران بزرگوارش هنوز در مرحلۀ معرفی شأن و جایگاه‌ رفیعشان است، و چه دفاع شایسته‌ای و چه مدافع برازنده‌ای!

پس به خود بیا! هنوز فرصت هست. به دعوتش لبیک بگو. نگو انکار نمی‌کنم، اما سکوت می‌کنم، نه! حتی سکوت هم نکن! چراکه هیچ حدّ وسط و بی‌طرفی وجود ندارد. یا خدا را یاری می‌دهیم و به حاکمیت او اعتراف می‌کنیم، یا در صف شیطان و دوستداران حاکمیت او قرار می‌گیریم. ساکت‌ها در این میان، شیاطین لال و بی‌صدا هستند. [6]

از خداوند می‌خواهیم که ما را در زمرﮤ پیروان حقیقی بانوی تاج‌دار مکاشفه - اولین شهیدﮤ وصیت رسول خدا (ص) - قرار دهد و لحظه‌ای ما را از این مسیر خارج نکند.

 

پانویس‌ها:

  1. [1]  مکاشفۀ یوحنا، فصل ۱۲.

  2. [2]  سیزدهمین حواری، پی‌نوشت دکتر علاء سالم، ص 23-28؛ سیزدهمین حواری، پی‌نوشت دکتر توفیق مغربی، ص 140- 149.

  3. [3]  سید احمد الحسن، پاسخ های روشنگرانه بر بستر امواج، ج 6، پرسش ۵۲۹.

  4. [4]  سید احمد الحسن، متشابهات، ج 4، پرسش ۱۳۷.

  5. [5]  اشعیا، ۶۳

  6. [6]  سید احمد الحسن، جهاد درب بهشت است، ص ۹۵.

کلیدواژه‌ها

سید احمد الحسن رؤیا کتاب مقدس مکاشفه یوحنا منجی موعود وصیت پیامبر مهدی اول فاطمه زهرا بانوی تاج‌دار تفسیر رمزی دشمنان اهل‌بیت اشعیا شب قدر

امتیاز مقاله

4.50 از 5 (4 رأی)
امتیاز شما