سید احمد الحسن و حکومت آمریکا

گاهی پژوهشگران این پرسش را مطرح می‌کنند که دیدگاه سید احمد الحسن دربارهٔ برخی موضوعات خاص چیست؟
در این مقاله، سعی بر این شده است که مواضع سید احمد الحسن از همان ابتدای دعوت مهدوی ایشان نسبت به حکومت آمریکا، به‌صورت اجمالی جمع‌آوری و بررسی شود.

البته این مقاله شامل تمام نصوص و بیانات ایشان در این زمینه نیست. علاقه‌مندان می‌توانند برای اطلاعات بیشتر به منابع رسمی دعوت مبارک مهدوی مراجعه نمایند.

سید احمد الحسن، وصی و فرستادۀ امام مهدی (ع)، از همان ابتدای شروع دعوت مهدوی، موضع صریح و محکم خود را نسبت به موارد ذیل بیان کردند:

۱. حکومت آمریکا؛
۲. سیاست‌های خصمانۀ آن، به‌خصوص در قبال کشور‌های مسلمان؛
۳. سکوت و عدم موضع‌گیری علمای اسلام در قبال تحرکات آمریکا در کشورهای اسلامی و تشکیل گروه‌های تروریستی از سوی این رژیم شیطانی؛
۴. دموکراسی آمریکایی؛
۵. تشویق مؤمنین به مقابله با اشغالگری آمریکایی‌ها در سرزمین‌های اسلامی.

این موضع‌گیری تا بدین لحظه از سوی ایشان ادامه داشته و آخرین موضع‌گیری ایشان نیز مربوط بود به حمله‌ای که اخیراً از سوی آمریکا نسبت به کشورمان ایران صورت گرفت.

در ادامه، به بیانات سید احمد الحسن نسبت به مواردی که در بالا اشاره شد خواهیم پرداخت؛ به این امید که این مطالب، راهگشای حق‌جویان منصف و مؤمنین به حق باشد. و نیز امیدواریم کسانی که چشم و دل و گوش خود را بسته و با جسارت تمام، کمر به نشر اکاذیب و اتهامات بی‌پایه و اساس به دعوت مبارک یمانی بسته‌اند، به این دعوت مهدوی همان‌گونه که هست نگاه کنند، نه براساس نفس‌های پلید و خبیث.

و اگر این افراد از جمله فقهایی هستند که احمد الحسن ـ به‌دنبال سکوت و عدم موضع‌گیری آن‌ها نسبت به جنایت‌های آمریکا، چه در عراق و چه در دیگر کشورهای اسلامی ـ آنان را خطاب قرار داده، این موضوع را بفهمند که احمد الحسن همچون پدری است که تمام همّ و غمّ او اصلاح و رستگاری فرزندانش است. انتظار می‌رود این افراد با نصایح احمد الحسن به خود آیند، نه اینکه غرق در منیتِ پوشالی شده و به نصیحت‌کننده پشت کنند. و نیز اگر این افراد از مقلدین فقهای دین هستند، پرده از چشم و گوش بردارند و خود حقیقت را ببینند و نگذارند دیگران برای دنیا و آخرت آنها تصمیم بگیرند تا در روز قیامت مصداق این آیه نباشند:

(وَقَالُوا رَبَّنَا إِنَّا أَطَعْنَا سَادَتَنَا وَكُبَرَاءَنَا فَأَضَلُّونَا السَّبِيلَا) (و گفتند: پروردگارا! همانا ما از رؤسا و بزرگانمان اطاعت كرديم، در نتيجه گمراهمان كردند). [1]

حملۀ آمریکا به عراق

چند ماه پس از شروع دعوت سید احمد الحسن، وصی و فرستادۀ امام مهدی (ع)، آمریکا به عراق حمله می‌کند؛ اما آنچه از موضع‌گیری مراجع شیعه در عراق مشاهده شد، این بود که پس از سال‌ها سکوت، زبان به کفر گشودند و نه‌تنها حکمی مبنی بر جهاد در برابر اشغالگر آمریکایی صادر نکردند، بلکه فتوا به عدم جواز جهاد دفاعی دادند؛ درحالی‌که دفاع از سرزمین، مسئله‌ای است که در روایات متعددی از آل‌محمد (ع) به آن سفارش شده است.

پیامبر خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله می‌فرمایند:

«إنّ اللّهَ عَزَّ وَجَلَّ یُبغِضُ رَجُلاً یُدخَلُ عَلَیهِ فی بَیتِهِ وَلا یُقاتِلُ» «خداوند عزّوجلّ نفرت دارد از مردی که در خانۀ خود بر او حمله کنند و او نجنگد.» [2]

همچنان که دفاع از خانه و کاشانه در برابر تجاوز، موضوعی است که حتی حیوانات نیز نسبت به آن واکنش نشان می‌دهند!

سید احمد الحسن در همان ابتدای حملۀ اشغالگرانۀ آمریکا به عراق، موضع خود را نسبت به این اشغالگری و علمایی که مانع دفاع مردم از سرزمین و مقدسات شدند، بیان فرمود.

ایشان نخستین کسی بود که جهاد علیه قوای اشغالگر آمریکایی را در دهم محرمِ اولین سال ورود نیروهای اشغالگر به عراق صادر کرد؛ و به‌سبب همین اعلامیه، ایشان و یارانش دشواری‌های بسیاری از سوی قوای اشغالگر و عوامل آن‌ها و همچنین علمای زشت‌کردار متحمل شدند، تا جایی که کار به زندان و شکنجه نیز رسید.

سید احمد الحسن در خطبه‌ای با عنوان «به بزرگشان، هبل» چنین فرمود:

«... آمریکا کشوری است که با خداوند سبحان و اولیای خداوند مقابله می‌کند؛ ابزاری و سلاحی است در دست شیطان ـ که خداوند لعنتش کند ـ که آن را هر جا بخواهد قرار می‌دهد و هر روز در دل یک کشور اسلامی می‌کارد.
و آمریکا همان است که حاکمیت خداوند در زمین را نمی‌پذیرد.

آمریکا کشوری است که پیش از آن‌که با قرآن و مهدی (ع) مقابله کند، با تورات و ایلیا (ع) و انجیل و عیسی (ع) مقابله می‌کند.

آمریکا همان «وحش آهنین» است که می‌خورد و همهٔ مملکت‌ها را پایمال می‌کند؛ همان‌گونه که دانیال (ع) در تورات بیان کرد و پیش‌گویی نمود.

و آمریکا همان است که دموکراسی ـ یعنی “حاکمیت مردم، نه حاکمیت خداوند سبحان” ـ را به‌عنوان راه‌حل حکومت مطرح می‌کند و آن را پایان تاریخ می‌شمارد ...»

آمریکا در رؤیای دانیال نبی (ع):

سید احمد الحسن در طول سال‌های انتشار دعوت مهدوی، تمام تلاش خود را به کار گرفته تا نسبت به خطر آمریکا برای آیندۀ امت اسلامی روشنگری نماید؛ چه با تفسیر متون دینی که به آن اشاره دارند و چه با سایر بیانات خود. از جمله این متون دینی، رؤیای دانیال نبی (ع) است:

«... بعد از آن در رؤیاهای شب نظر کردم و اینک وحش چهارم که هولناک و مهیب و بسیار زورآور بود و دندان‌های بزرگ آهنین داشت و باقی‌مانده را می‌خورد و پاره‌پاره می‌کرد و با پاهایش پایمال می‌نمود و با همۀ وحوشی که قبل از او بودند فرق داشت؛ و او ده شاخ داشت ...» [3]

سیداحمد الحسن در تفسیر این بخش از رؤیای دانیال نبی (ع) می‌گوید:

«... ولی حیوان چهارم که از آهن است، امپراتوری آمریکاست که با اسلحه و ثروت به همه‌جای دنیا تسلط پیدا کرده است و آن را لگدکوب می‌کند. "قدیم‌الأیّام" همان امام مهدی (ع) است و همان‌طور که دانیال گفته است، در نهایت آمریکا در آتش خواهد سوخت، ان‌شاءالله.» [4]

آمریکا و ایجاد فرقه‌های تکفیری - سلفی

ازجمله دیگر سیاست‌های خصمانۀ آمریکا نسبت به کشورهای اسلامی، تشکیل گروهک‌های تروریستی تکفیری مانند القاعده، داعش، بوکوحرام، طالبان و رژیم امویِ مستقر در سوریه و ... است.

سید احمد الحسن در فوریۀ ۲۰۱۳ در صفحۀ فیس‌بوک خود نوشت:

«تقریباً دو سال است که حکومت آمریکا، فرانسه و انگلستان از منطق کشتار و سربریدن در سوریه پشتیبانی می‌کنند؛ درحالی‌که آن‌ها به‌خوبی می‌دانند این کار، همانند پشتیبانی از آدم‌کش‌های القاعده است. مردم فرانسه، بریتانیا و آمریکا باید بدانند حکومت‌هایشان که حامی آدم‌کش‌ها هستند، شریک اصلی تمام نتایج مصیبت‌باری‌اند که در اثر وقایع سوریه به وجود می‌آید.» [5]

همچنین در جای دیگری بیان می‌کند:

«هر فرد عاقلی که به عقلش احترام می‌گذارد، می‌تواند به وضوح ببیند که امروزه شرّ و شیطان در آمریکا و ایجاد القاعده (همان "قاعدۀ شیطان") نمایان است؛ القاعده‌ای که حاصل سیاست‌های آمریکاست؛ آمریکایی که از اسامه بن‌لادن و قاتلان و مجرمان همراه با او در زمان اشغال افغانستان توسط اتحاد جماهیر شوروی پشتیبانی کرد، و نتیجه این شد که سحر بر ساحر غلبه کرد.» [6]

و دربارۀ سیطرۀ طالبان بر افغانستان، می‌گوید:

«... جنایتکاران طالبان، همان وهابی‌های سلفی ـ که خدا رسوایشان کند ـ ... آن‌ها مردم را وحشیانه و جنایت‌کارانه می‌کشند که دست‌کمی از جنایت‌های داعش در سوریه و عراق ندارد.
و به نظر من، عمداً به این موضوع توجهی نمی‌شود، با این‌که موضوع به همۀ دنیا مربوط است.
پس پیشروی‌های طالبان و تثبیت جای پای وهابیت سلفیِ جنایت‌کار در آن منطقه، به معنای پشتیبانی از این مکتب و تفکر جنایت‌کار است؛ همان انفجارها، کشتارها و هراس‌افکنی‌ها در کشورهای دیگر دنیا...

از مردم و ملت‌های دنیا خواهش دارم و امیدوارم که دوشادوش مردم افغانستان و بر ضد حرکت جنایت‌کارانۀ طالبان بایستند، پیش از آن‌که به‌قول معروف کار از کار بگذرد.» [7]

حکومت آمریکا؛ مسخ‌شدۀ شیطانی، دجال اکبر و بتی که به جای خدا پرستیده می‌شود

سید احمد الحسن در کتاب جهاد درب بهشت است می‌نویسد:

«... آمریکا به‌طور کامل مسخ‌شده‌ای شیطانی است، همان‌طور که صدام و بن‌لادن (که خداوند لعنتشان کند) و پیروانشان مسخ‌شده‌هایی شیطانی هستند؛ چراکه خداوند سبحان و متعال، هیچ‌یک از آن‌ها (آمریکا، صدام، بن‌لادن و نظایرشان) را منصوب نکرده است ... .» [8]

آمریکا همان دجال است

سید احمد الحسن، تعبیر دجال در روایات را، که به‌عنوان نماد قدرت‌های فریب‌گر و سلطه‌جوی جهانی است، به آمریکا نسبت می‌دهد. از دیدگاه ایشان، نبرد با چنین قدرت‌هایی نه صرفاً جنگی سیاسی، بلکه آزمونی اعتقادی و معنوی تلقی می‌شود. ایشان می‌گوید:

«… آمریکا همان دجّال است و «کوه آتش» ادوات عظیم جنگی اوست؛ و مؤمنان به‌وسیلهٔ جنگ با آمریکا وارد بهشت می‌شوند…» [9]

دموکراسی آمریکایی همان بتی است که به‌جای خدا پرستیده می‌شود

سیداحمد الحسن در این باره می‌گوید:

«چه بسا اگر مردم این سؤال را از خود بپرسند: "چه کسی قانون وضع می‌کند و حاکم را منصوب می‌کند؛ خدا یا مردم؟" برایشان تصویر واضح خواهد شد و خواهند فهمید که آمریکا، دموکراسی‌اش و آزادی‌اش همان بتی است که به‌جای خداوند پرستیده می‌شود…» [10]

همچنین در جای دیگری بیان می‌کند:

«اگر مردم در این زمین، خدایی را که خلقشان کرده است اطاعت کنند و به حاکمیت خداوند و قانون الهی اقرار کنند و به نیکی عمل و از شرّ دوری کنند، در این صورت صلح برقرار خواهد شد. بوش، صدام، بن‌لادن و نظایرشان همگی بر روی این زمین طبق ارادۀ شیطان، در جهت گسترش ظلم و جور و فساد عمل کرده و می‌کنند…» [11]

سید احمد الحسن، مؤمنین و مسلمانان باغیرت را به جهاد با آمریکای اشغالگر ترغیب می‌کند و آنان را برای نبردی با آمریکا در آینده آماده می‌سازد و می‌گوید:

«خطاب خود را متوجه مسلمانانی می‌کنم که نسبت به دین و آبرو و مقدساتشان غیور هستند. منتظر چه مسئله‌ای هستید؟ امیرالمؤمنین (ع) فرمود: «جهاد، درب بهشت است؛ دربی که خداوند، آن را برای اولیای خاص خود گشوده است.» تجهیزات فراهم کنید و برای جهاد در راه خداوند آماده شوید. و اگر مردم و علمای دین آمریکایی به شما گفتند: "آمریکا، نیرومندترین کشور در جهان است"، بگویید: "خداوند از آمریکا نیرومندتر و بزرگ‌تر است." و اگر به شما بگویند: "شما ضعیف و اندک هستید"، به آنان بگویید: (كَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِيلَهِ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللَّه) (سورۀ بقره، آیۀ ۲۴۹) (چه‌بسا گروهی اندک که بر گروهی بسیار، به اذن خدا پیروز شدند.) و اگر به شما بگویند: "آمریکا، شما را می‌کشد"، به آنان بگویید: "برای ما این کفایت می‌کند که مانند حسین (ع) و یاران حسین (ع) باشیم" ....» [12]

در بیان زیر، سید احمد الحسن اصحاب قائم را مؤمنانی خالص و متوکل بر خدا معرفی می‌کند که بدون اتکا به قدرت‌های مادی، در برابر بزرگ‌ترین نظام‌های سلطه‌گر جهان می‌ایستند. ایشان مصداق «مملکت آهنین» ذکرشده در کتاب دانیال را قدرت فعلی آمریکا دانسته و آن را نماد استکبار و ظلم در عصر حاضر معرفی می‌کند:

«اصحاب قائم (ع) گروهی عابدِ اخلاص‌پیشه برای خداوند سبحان و متعال هستند که نیرو و قدرتی جز قائم به خداوند نمی‌بینند، به خدا ایمان می‌آورند و بر او توکل می‌کنند و با بزرگ‌ترین و قدرتمندترین نیروهای ظلم و استکبار بر روی زمین به مبارزه برمی‌خیزند؛ با همان مملکت آهنینی، که همان‌گونه که دانیال خبر داده، تمام ممالک روی زمین را خورده و لگدکوب کرده است؛ و این مملکت آهنین هم‌اکنون در آمریکا ـ ‌دولت شیطان ‌ـ متبلور است.» [13]

همچنین بیان می‌کند:

«آمریکا، به خواری کشیدن مردم زمین و مسلط شدن بر آنان را می‌خواهد و به‌طور خاص، با مسلمانان با تحقیر و توهین رفتار می‌کند؛ زیرا آنان می‌دانند که فرجام آمریکا به دستان امام مهدی (ع) است و می‌دانند که او رهبر و پیشوای مسلمانان است.» [14]

و می‌گوید:

«ای عزیزان، بدانید که یقین، کلید دروازۀ اعظم الهی است، و در چشم آن کس که یقین دارد، هیچ نیرویی جز به خداوند نیست (لا قوّة إلا بالله)، فراعنه ـ ‌آمریکا و جیره‌خواران حقیرش ‌ـ پست‌تر و حقیرتر از مگسی می‌شود و چگونه در نظر او که در غار استوار الهی آرمیده، این‌چنین نباشد!» [15]

حاکمیت برای خداست، نه برای مردم

در مقولۀ نوع حاکمیت، مردم باید بدانند که حاکمیت برای خداست و سید احمد الحسن از ابتدای دعوت خویش این موضوع را فریاد زده و تألیفاتی از ایشان نیست مگر این‌که در آن به مقولۀ حاکمیتِ الله و ردّ حاکمیتِ مردم پرداخته شده است؛ و این همان دین حقیقی است و شعاری است که قرآن و سایر کتب الهی آن را فریاد می‌زنند.

خداوند متعال در آیات زیر می‌فرماید:

﴿إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً﴾ (سورۀ بقره، آیۀ ۳۰) (من در زمین جانشینی خواهم گماشت).

(قُلِ اللَّهُمَّ مَالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَنْ تَشَاءُ وَ تَنْزِعُ الْمُلْكَ مِمَّنْ تَشَاءُ وَتُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ بِيَدِكَ الْخَيْرُ إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِير) (سورۀ آل‌عمران، ۲۶) (بگو: بار خدایا، تویی که فرمانفرمایی؛ هر آن کس را که خواهی، فرمانروایی بخشی؛ و از هرکه خواهی فرمانروایی را باز ستانی؛ و هرکه را خواهی عزت بخشی؛ و هرکه را خواهی خوار گردانی؛ همۀ خوبی‌ها به دست توست، و تو بر هر چیز توانایی).

(يا دَاوُدُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ فَاحْكُمْ بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَق) (سورۀ ص، آیۀ ۲۶) (ای داوود، ما تو را در زمین خلیفه [و جانشین] گردانیدیم؛ پس میان مردم به حق داوری کن).

(ألَمْ تَرَ إِلَى الْمَلَا مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ مِنْ بَعْدِ مُوسَى إِذْ قَالُوا لِنَبِيٍّ لَهُمُ ابْعَثْ لَنا مَلِكاً تُقَاتِلُ في سَبيلِ اللَّه) (سورۀ بقره، آیۀ ۲۴۶) (آیا از [حال] سران بنی‌اسرائیل پس از موسی خبر نیافتی، آنگاه که به پیامبری از خود گفتند: «پادشاهی برای ما بگمار تا در راه خدا پیکار کنیم.»)

امام صادق (ع) فرمود:

«... آیا نمی‌بینی که خداوند فرمود: (ما كَانَ لَكُمْ أَنْ تُنْبِتُوا شَجَرَهَا) (کار شما نبود که درختانش را برویانید)، شما نمی‌توانید امامی از سوی خودتان قرار دهید که آن را با هوای نفس خود و اراده‌تان بنامید.» سپس فرمود: «سه فرد هستند که خداوند با آنان سخن نمی‌گوید و در روز قیامت، به آنان نگاه نمی‌کند و آنان را پاک نمی‌کند و عذاب دردناکی دارند: فردی که درختی بکارد که خداوند نکاشته است؛ یعنی فردی که امامی را قرار دهد که خداوند آن را قرار نداده است یا فردی را که خداوند قرار داده است انکار کند ...» [16]

«اکنون همان زمانی است که مردم در آن «در حیرت و مستی‌اند، نه مسلمان‌اند و نه نصرانی»؛ او را عمامه‌به‌سری می‌بینی که کِسوت دینی شیعه یا سنّی به تن کرده است و یک ‌بار به استقبالِ «.....» می‌رود که هیچ همّ و غمّی برای خودش یا سرزمینش ندارد، جز به زمین زدن اسلام؛ و یک ‌بار می‌گوید سلام بر تو، ای پیامبر خدا، حضرت محمد ص، سلام بر تو، ای اباعبد‌الله الحسین (ع)؛ و زمانی ملاحظه می‌کنی که هوادار دموکراسی آمریکایی و انتخابات شده و با این کار یک نصرانیِ غرب‌زده گشته است؛ چرا‌که اسلام و قانون آن یعنی قرآن، هر نوع انتخاباتی را رد می‌کند. و ما از پیامبر (ص) و ائمه (ع) و قرآنی‌که پیش رویمان است و در آن می‌نگریم، چیزی سراغ نداریم جز تعیین (و تنصیب) از سوی خدا یا معصوم (ع) که این هم از جانب خداوند است. حتی تمام ادیان الهی به همین صورت عمل می‌کنند، مگر کسی‌که از هوا و هوس خود پیروی کند. ....... متأسّفانه بسیاری از نادان‌ها و احمق‌ها بر طبل این علمای بی‌عمل (نصرانی) می‌کوبند و بر شیپور آن‌ها می‌دمند، بلکه حق آن است که مردم آن‌ها را «علمای آمریکایی» بنامند.» [17]

و امروز می‌بینیم که پس از درگیری نظامی بین ایران و رژیم صهیونیستی و احتمال ورود آمریکا در آن، دفتر رسمی سید احمد الحسن در نجف اشرف، همان موضع قدیمی سید احمد الحسن را اتخاذ می‌کند.

اگرچه موضوع مقاله، موضع ثابت سید احمد الحسن از ابتدای شروع دعوت مهدوی تا به امروز در قبال حکومت آمریکاست، اما لازم می‌دانم در اینجا به نکتۀ مهم دیگری اشاره کنم.

این‌که واکنش اخیر مکتب سید احمد الحسن‌ و به‌دنبال آن بازنشر آن در صفحۀ سید احمد الحسن در شبکۀ اجتماعی ایکس نسبت به اقدامات نظامی آمریکا علیه کشورهای اسلامی و به‌طور خاص ایران، حکایت از آن دارد که مکتب نجف اشرف و صفحات رسمی سید احمد الحسن‌ نمایندگان همان احمد الحسنی هستند که از روز اول دعوت مبارک مهدوی، موضعش در قبال اشغالگری‌های آمریکا موضعی ثابت و بدون تغییر بوده؛ و این مهر تأیید دیگری است بر حقانیت دفتر سید احمد الحسن‌ و خاری است در چشم منافقان و کوردلانی که مسیر نفاق و گمراهی را انتخاب کرده‌اند.

راه‌حل چیست؟

در کنار مواضع ثابتی که سید احمد الحسن‌ در قبال تجاوزات آمریکا و رژیم صهیونیستی داشته است، ایشان از همان ابتدا راه‌حل را نیز ارائه کرده است؛ این‌که حجم عظیم خباثت و شیطنتی که جهان و به‌خصوص منطقۀ خاورمیانه را در بر گرفته، نیاز به یک رهبر الهی معصوم دارد. امروز بیش از هر زمان دیگری زمین نیاز به چنین رهبری الهی دارد. سال‌هاست که این رهبر دست خود را دراز کرده تا پروژۀ نجات را برای هرکسی که خواستار آن باشد، عملی سازد.

ایشان در بخشی از خطابۀ غدیر در سال ۱۳۹۱ ه ش فرمودند:

«ای مسلمانان، در این شرایط پوشیده‌شده با ابرهای فرقه و خون‌ریزی، به‌ویژه در سوریه، من حجت را در برابر خدا بر پا کرده و فرقه‌های مسلمانان اعم از اهل‌سنت و شیعه و غیر آن‌ها را دعوت به یگانگی و یکپارچگی زیر پرچم حق که آن را بر پا کرده و به آن دعوت نموده‌ام؛ پرچم حاکمیت خدا و بیعت با خدا، پرچم وصیت محمدبن عبدالله در شب وفاتشان که در آن دوازده امام و دوازده مهدی را ذکر نمودند.

همانا من حق را برای آن‌ها آشکار ساختم، پس تقوا پیشه کنند و زیر پرچم حق یکپارچه شوند، پرچم امام مهدی که پیامبر در آخرالزمان وعدۀ آن را دادند، پس این همان پرچم اهل‌بیت پیامبرتان است. فرصت خود را با عدم نصرت و یاری و سرپیچی از آن از دست ندهید.

و اهل‌سنت ملتفت شوند که این تکفیری‌ها تنها ریختن خون شیعیان را حلال نمی‌دانند، بلکه آن‌ها بقیۀ فرقه‌های اهل‌سنت را کافر قلمداد می‌کنند و ریختن خونشان را حلال می‌شمارند ... آنان خوارج آخرالزمان هستند که رسول‌الله از فتنه و آشوبشان ما را برحذر داشتند. این وهابی‌ها که جهل و نادانی، آنان را رهبری می‌کند، فاقد عقل و شرف و غیرت هستند ... از خداوند خواستارم که این دعوت در نزد اهل دانش و جست‌وجوگران حق پژواک داشته باشد و از آن امروز بهره ببرند و به دستی که خداوند برای آن‌ها دراز کرده پیشی گیرند تا فردا پشیمان نشوند، اگر وقتی برای پشیمانی وجود داشته باشد، همان‌طور که بعضی از حاکمان یا طغیانگران کشورهای عربی وقتی برای پشیمانی نداشتند.

و امیدوارم شیعۀ آل‌محمد زیر این پرچم یکپارچه شوند؛ که تنها آن پرچم حق در اهتزاز است و دعوت‌کننده به حق. تنها پرچمی که خلاف حق عمل نمی‌کند و از حق روی برنگردانده و وارد آنچه دیگر پرچم‌ها در باطل شدند، نشده است.

و اشتباه است کسی از شیعیان آل‌محمد بر این‌ها که دستانشان، چه از دلیل شرعی و چه عقلی، بر آنچه مدعی هستند ازجمله وجوب تقليد و نیابت خالی است اعتماد کنند ... .»

در پایان، ترجمۀ بیانیۀ دفتر سیداحمد الحسن، در تاریخ سی‌ام خرداد ۱۴۰۴، در دورۀ جنگ 12 روزۀ ایران با رژیم صهیونیستی را، تقدیم می‌کنم:

«بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الائمة و المهدیین و سلم تسلیماً

از رسول‌الله (ص) روایت شده است که فرمود:

«هرکس منکرَی را دید، آن را با دست خود تغییر دهد. اگر نتوانست، با زبانش و اگر نتوانست، با قلب خود. و این مورد، ضعیف‌ترین [درجۀ] ایمان است.»

آنچه امروز می‌بینیم، یعنی تلاش اسرائیل و آمریکا در جهت نابود کردن کشور مسلمان ایران و تبدیل آن به کشوری ورشکسته و فروپاشیده ـ همان‌طور که قبلاً در کشورهای دیگر، چنین کردند ـ جنایتی رسوا و مُنکَری عظیم به شمار می‌آید که لازم است هر مسلمانی آن را محکوم کند و برای تغییر و محقق‌ نشدن آن بکوشد.

براساس این واجب شرعی و انسانی، ما علمای مسلمان را ـ دست‌کم ـ به اعلان صریح حمایت و همبستگی‌شان با کشور ایران فرامی‌خوانیم؛ و اعلام می‌کنیم که اگر کشور ایران در معرض بمباران وحشیانه و ظالمانۀ آمریکا قرار گیرد، هر کاری را که برایمان ممکن و مقدور باشد، انجام خواهیم داد.

و الحمدلله وحده.

مکتب سید احمد الحسن

نجف اشرف

24 ذی‌الحجۀ 1446 هجری

20/6/2025 میلادی.»

سخن آخر

در پایان، خطاب به همۀ منصفین و محققین، اعم از اقشار مختلف جامعه و رهبران سیاسی و دینی می‌گویم که دعوت سید احمد الحسن‌، وصی و فرستادۀ امام مهدی ‌(ع) را جدی بگیرند؛ چراکه هنوز دیر نیست و می‌توان با تکیه بر رهبری الهی او، به‌عنوان خلیفه و حجتی از حجت‌های خدا و فرستاده‌ای از طرف امام مهدی‌ (ع)، مانع بسیاری از حوادث سخت و خطیر آخرالزمانی شد که امت در اثر روی‌گردانی از فرستادۀ الهی با آن مواجه شده و خواهند شد.

آنچه در روایات اهل‌بیت ‌(ع) و سایر کتب مقدس دربارۀ جنگ‌ها و خون‌ریزی‌های قبل از ظهور امام مهدی ‌(ع) بیان شده‌اند، نه به این علت است که این اتفاقات باید رخ دهند تا امام مهدی ‌(ع) ظهور کنند! (آن‌گونه که بسیاری افراد دچار توهّم شده‌اند)، بلکه این حوادث ـ یا به تعبیر دیگر، عذاب‌ها ـ به‌دلیل روی‌گردانی امت از فرستادۀ خداست (که طبیعتاً فرستادۀ عیسی ‌(ع)، ایلیا ‌(ع) و امام مهدی‌ (ع) فرستادۀ خداست) و روی آوردن آنان به رهبران و حکومت‌هایی که با انتخاب مردم (در شکل‌های مختلف آن) تشکیل شده‌اند. این حکومت‌ها با سیاست‌گذاری‌های اشتباه، مردم سرزمین خود و دیگر سرزمین‌ها را روزبه‌روز به‌سمت حوادث خطرناک سوق می‌دهند.

لذا راه‌حلی جز بازگشت به انتخاب خدا نیست.

کسانی که این روزها مردم را به قوی کردن ایمان دعوت می‌کنند باید بدانند که در شرایط کنونی و حتی در گذشته، ایمان قوی عبارت است از ایمان به انتخاب خدا و پشت کردن به انتخاب «من» یا «ما». کسی که مردم را به ایمان قوی به خدا سوق می‌دهد، اما در عین حال، آنان را به ایمان و اعتقاد به انتخاب غیرخدا و پشت کردن به انتخاب خدا ـ که امروز در شخص سید احمد الحسن‌ صدق می‌کند ـ دعوت می‌کند، دانسته یا ندانسته در یک تعارض بزرگ به‌سر می‌برد؛ و تنها چیزی که می‌توانم دربارۀ او بگویم این است که امیدوارم خدا او و پیروانش را بیدار کند.