پیِ آواز حقیقت بدویم
چکیده
مقدمه
دستیابی به حقیقت (Truth) از دیرباز یکی از آرزوهای بشری بوده است. همین جستوجو تاریخ علم را ساخته است. امروزه این جستوجو جنبۀ عملی نیز پیدا کرده و پاسخ این سؤال که «جهان چگونه کار میکند؟» منجر به ساخت وسایل و ابزارهای متنوعی شده است. ازاینرو کم نیستند کسانی که حقیقت را به علوم تجربی یا ابزارهای اندازهگیری محدود میکنند. در مقابل، افراد بسیاری هم هستند که حقیقت را در جای دیگری جستوجو میکنند. در این مجموعه از مقالات، تلاش شده تا واژهها و مفاهیمی که در این حوزه استفاده میشود با دقت بررسی شود؛ به این امید که راهی بهسمت حقیقت گشوده گردد.
لازم است توجه شود که مسیر دستیابی به حقیقت بسیار لغزنده است؛ یعنی با کوچکترین بیدقتی ممکن است چیز دیگری را با حقیقت اشتباه بگیریم و در این راه متوقف شویم. علاوهبر این، در ادامه خواهیم دید که حقیقت غایتی غیرقابل دستیابی است، ولی حرکت در مسیر آن امکانپذیر و سودمند است و در هر گام دریچههای معرفتی جدیدی بهروی انسان گشوده میشود. در این مجموعه از مقالات، نه ادعا میکنیم و نه میتوانیم خواننده را به حقیقت بهعنوان یک مقصد برسانیم؛ بلکه قصد داریم با به اشتراک گذاشتن یافتههای خود، بخشی از راههای رفته را برای خواننده روشن و تبیان کنیم.
در آغاز هر مبحثی، بهتر است منظور خود را از واژهها مشخص کنیم. در اینجا از واژههای «حقیقت» و «واقعیت» استفاده شده است. برای این دو واژه، تعاریف مختلفی ارائه شده است. بسیاری از افراد «حقیقت» را «ادراک مطابق با واقع» میدانند. در این تعریف، از مفاهیم «ادراک» و «واقع» استفاده شده است. مفهوم ادراک تعریف را به افراد وابسته میکند و آن را به مفهومی نسبی تبدیل مینماید، چراکه ادراکات افراد و تجربیات آنها با هم متفاوت است. از سوی دیگر، چیزهایی وجود دارد که خارج از محدودﮤ ادراکات بشری است. اگر حقیقتی مستقل از ما و ادراکات ما وجود داشته باشد، باید از این مفهوم تعریفی ارائه دهیم که به ما و ادراکات ما وابسته نباشد. در این سلسلهمباحث، «حقیقت» به معنای «قوانین حاکم بر جهان» در نظر گرفته شده است. همچنین «واقعیت» بهصورت «رویدادهایی در جهان که بر مبنای قوانین حاکم بر آن رخ میدهند» تعریف شده است. برای مثال، افتادن یک سیب از درخت یک واقعیت است که براساس قانون گرانش (طبق فیزیک کلاسیک) یا انحنای فضا (طبق نظریۀ نسبیت) یا براساس وجود گراویتون (طبق نظریۀ ریسمان) رخ میدهد.
ما واقعاً نمیدانیم چه قوانینی بر جهان حاکم است؟ به بیان دیگر، ما نمیدانیم حقیقت چیست؟ هیچگاه به کنه حقیقت نرسیدهایم و محدودتر از آن هستیم که در آینده بتوانیم به کنه آن برسیم؛ بلکه همیشه تلاش کردهایم که بهسوی حقیقت حرکت کنیم. روشها متعدد است. عرفا و راهبان تلاش کردهاند با تهذیب نفس به درک حقیقت برسند، دانشمندان تجربی با دستهبندی وقایع سعی کردهاند به قوانین حاکم بر جهان پی ببرند و فیلسوفان با نظریهپردازی بهسوی دستیابی به حقیقت حرکت کردهاند. در هر حال، به قول سهراب سپهری در شعر صدای پای آب: «کار ما شاید این است که میان گل نیلوفر و قرن، پی آواز حقیقت بدویم.»
در طول بحث، ممکن است مثالهای متعددی از موضوعات مختلف ارائه شود. ممکن است خواننده با آنها آشنایی کافی نداشته باشد. برای نمونه، در اینجا از فیزیک کلاسیک، نظریۀ نسبیت و نظریۀ ریسمان نام برده شد. ارائۀ مثالهای متنوع برای این است که خوانندگان براساس سطح دانش و اطلاعات قبلی خود بهتر بتوانند با محتوای بحث ارتباط برقرار کنند. پس اگر توجه شود که این موارد فقط مثال هستند و نه مبنای استدلال، برای خواننده کفایت خواهد کرد.
در خاتمه، باید گفت مخاطب این مجموعه از مقالات، تمام جویندگان حقیقت هستند، اعم از اینکه خداناباور، ندانمگرا یا حتی خداباور باشند. به همین دلیل در این مقالات تلاش شده است تا حد امکان از گزارههای دینی استفاده نشود، مگر آنکه پیش از استفاده از آن، استدلال کافی بر درستی آن ارائه شده باشد. استدلالها نیز برگزارههای علمی (شامل علوم تجربی، علوم انتزاعی و علوم عقلی) استوار خواهد شد.
ادامه دارد ...