ایستگاهی در نوشته‌های معاندین

ایستگاهی در نوشته‌های معاندین

قسمت 2

پاسخی به «علی محمدی هوشیار» در طعنه به جایگاه رؤیا

چکیده

این مقاله، پاسخی است به ادعای علی محمدی هوشیار که رؤیاهای صادقه را در طعن به دعوت یمانی بی‌اعتبار دانسته است. نویسنده با بررسی دقیق استناد اشتباه هوشیار به کتاب ارمیا، نشان می‌دهد که نه‌تنها رؤیای صادقه ابزاری الهی برای اثبات حقانیت فرستادگان خداوند است، بلکه خودِ انبیای دروغین نیز برای فریب مردم، خود را به آن نزدیک می‌کردند. نویسنده با استناد به شواهدی از کتاب مقدس، قرآن و تاریخ اسلامی، جایگاه رؤیا را در دین الهی تثبیت کرده و تمایز میان رؤیای صادقه و دروغین را روشن می‌سازد. همچنین، نمونه‌هایی از ایمان‌آوردن برخی یهودیان و مسیحیان به‌واسطۀ خواب‌های الهی، این استدلال را تقویت می‌کند. در نهایت، مقاله تأکید دارد که رؤیای صادقه یکی از نصوص ملکوتی و راه‌های اثبات حجت الهی است، نه ابزاری تخیلی یا انحرافی، چنان‌که معاندان ادعا می‌کنند.

علی محمدی هوشیار که پس از اظهار ایمان به دعوت یمانی، یک‌شبه با فشار نیروهای امنیتی به دشمنی از دشمنان دعوت یمانی تبدیل شد، در پستی در کانال شخصی تلگرامی به جایگاه ممتاز رؤیای صادقه طعنه زد و با استناد به نقلی اشتباه و خودساخته از حضرت عیسی درصدد این برآمد تا رؤیای صادقه را از نشانه­های حقانیت خلفای الهی ساقط کند. او چنین آورده:

«مدعیان متمسک بر خواب: ارمیا به‌نقل از حضرت عیسی آورده است: پس خداوند مرا گفت: این مدعیان نبوت، به‌دروغ نبوت می‌کنند. من ایشان را نفرستادم و به ایشان امری نکرده‌ام و تکلم نکرده‌ام؛ بلکه آنان با رؤیاهای کاذب و سحر و بطالت و مکر دل‌های خویش برای شما نبوت می­کنند. ارمیا ۱۴: ۱۴.»

جناب هوشیار با تیترِ «مدعیان متمسک بر خواب» خواسته طعنه و نیشخندی به دعوت یمانی بزند و دعوت سید احمدالحسن را یک دعوت بی­هویتِ مبتنی بر خواب­های بی­ارزش معرفی کند. اکنون به نقد کلماتش می‌پردازیم تا به او بفهمانیم که برای دشمنی با دعوت یمانی نباید وارد مباحثی شود که در آن آگاهی و معرفت کافی ندارد.

برای اینکه بدانید وی چقدر ناآگاهانه به این موضوع پرداخته، همین بس که می­گوید: «ارمیا به‌نقل از حضرت عیسی آورده است.» ارمیای نبی، حدود ششصد سال قبل از میلاد مسیح بوده است! آیا جناب هوشیار معتقد است که ارمیای نبی بعد از مرگش زنده شده و در زمان حضرت عیسی از او چیزی شنیده، یا اینکه حضرت عیسی چندصد سال قبل از تولدش به زمین آمده و چنین سخنی به ارمیای پیامبر گفته است؟!

اکنون برویم سراغ عبارتی که با آن قصد ساقط­کردن جایگاه رؤیا را دارد. معروف است در زمان ارمیای نبی، مدعیان کذاب و دروغین زیادی بودند که ادعای کذب آن‌ها کار را بر مدعیان حقی همچون ارمیا سخت کرده بود؛ اما دلیل و معیار حقانیت مدعی در چیست؟ مدعیِ حق چه دلیلی دارد که مدعیان دروغین سعی می­کنند خود را به آن دلیل نزدیک کنند؟ کسی گمان نکند که مدعیان کذاب با مسائلی خود را سرگرم می­کردند که هیچ ربط و خبطی به ادله و راه حجت­های الهی نداشته است. اینکه مدعیان کذاب و دروغین دست به دامن خواب می­شده­اند به این دلیل بوده است که از ابتدای تاریخ آدم، مردم با رؤیاهای صادقه، انبیا را می­شناختند و کلام و نصّ مستقیم الهی دربارۀ جانشینانش را از این طریق به دست می­آوردند. لذا سعی می­کردند خود را به این دلیل و نصّ مهم نزدیک کنند تا بتوانند خود و دیگران را فریب دهند و در راستای اهداف نفسانی و شیطانی‌شان قدم بردارند. این عبارتی که ارمیای نبی از قول خداوند گفته است اشاره به خواب‌ها و رؤیاهای ساختگی و دروغین دارد. همان طور که مدعیان نبوت به راستین و دروغین تقسیم می­شوند، دلیل آن‌ها یعنی خواب و رؤیا نیز به دو نوع راستین و دروغین تقسیم می­شود. انبیای دروغین و بهتر است گفته شود مدعیان دروغین با دروغ و نیرنگ، خواب‌هایی را دربارۀ حقانیت خودشان به خود نسبت می­دادند و با چنگ‌زدن به جهالت و سادگی بسیاری از عوام­الناس آن‌ها را مُجاب می­کردند که خداوند در نصّ ملکوتی به آن‌ها شهادت داده است. در حالی که از اساس رؤیایی دیده نشده بود؛ به همین دلیل در این عبارت فوق خداوند می­گوید که این انبیای دروغین به این جهت به‌دروغ، نبوت می­کنند که خواب‌های کاذبی را مستند خودشان قرار می­دهند؛ به‌‌عبارت دیگر اینکه، خداوند نگفته است آن‌ها کذاب هستند چون دلیلشان را خواب قرار داده­اند، بلکه کذبِ خواب‌های آن‌ها را دلیل بر کذب خودشان معرفی کرده است. به همین جهت این عبارت نه‌تنها کمکی به جناب هوشیار در طعنه به جایگاه رؤیای صادقه نمی­کند، بلکه علیه اعتقادش، جایگاه ممتاز رؤیای صادقه را به همه گوشزد می­کند.

در تأیید این نکته به این نکته هم اشاره می­کنم که انبیای راستین در زمان‌هایی به خواست الهی از کرامات و معجزات نیز بهره می­بردند و این راه نیز راهی برای اثبات ادعایشان بوده است. لذا انبیای دروغین برای نزدیک‌شدن به این راه نیز از سحر استفاده می­کردند تا بتوانند عده­ای را فریب دهند که این معجزه است؛ همان طور که با بیانِ خواب‌های ساختگی و دروغین به دیگران القا می­کردند که خداوند در ملکوتش به آن‌ها شهادت داده است. از همین جهت در این عبارت، خداوند می‌گوید که این انبیا، کذاب هستند چون نه رؤیایی صادقه پشتیبان آن‌هاست و نه معجزه­ای از سوی خدا.

در خصوص اینکه قرآن و روایات دربارۀ جایگاه خواب و رؤیا چه می­گوید اینجا چیزی نمی­گوییم و جناب هوشیار را به مطالعۀ منصفانه در‌این‌باره دعوت می­کنیم؛ و حقیقتاً کتب انصار سید احمدالحسن دراین‌باره کافی و وافی است و او با مطالعه نظرات سید احمدالحسن نه‌تنها به جایگاه حقیقی رؤیا دست خواهد یافت، بلکه وجه‌تمایز بین خواب‌های صادقه و دروغین و ساختگی در این امر را نیز متوجه خواهد شد؛ اما حالا که او برای ساقط­کردن رؤیا دست به دامن کتب مقدس می­شود خوب است نکاتی از آن را در تأیید جایگاه رؤیای صادقه بیان کنیم:

-         (به انبیا نیز تکلّم نمودم و رؤیاها افزودم و به‌واسطه انبیا مَثَل‌ها زدم). (هوشع ۱۲: ۱۰)

-         (رؤيای اِشعيا پسر آموص، که آن را در زمان عُزّيا، يوتام، آحاز و حِزِقيا، پادشاهان يهودا، دربارۀ يهودا و اورشليم ديد). (سفرِ اشعيا ۱:۱)

-         (در روز پنجمِ ماه چهارم از سال سی‌ام، آنگاه که در ميان تبعيديان بر کنارۀ رود کِبار بودم، آسمان گشوده شد و رؤياهای خدا را ديدم). (سفرِ حزقيال ۱:۱)

-         (در سال اول بَلْشصَّر پادشاه بابل، دانیال در بستر خود خواب و رؤیایی دید که همۀ آن را نوشت). (سفرِ دانیال ۷: ۱)

و چه باید گفت دربارۀ کسی که بخواهد جایگاه رؤیا را در بین انبیای الهی تکذیب و تمسخر کند؛ در حالی که:

-         طبق کتاب مقدّس، فرعون رؤیا دید و یوسفj، در مدیریتِ اقتصادِ حکومت مصر و فراهم‌کردن خورد و خوراکِ مردم، به رؤیای فرعون اعتماد کرد. (ر.ک: پیدایش، فصلِ ۴۱)

-         سه تن از شاگردانِ عیسی‌j رؤیایی دیدند که دربارۀ عیسی به آنان فرمان داده شد: «او را بشنوید.» (مَتّیٰ ۱۷: ۵)

-         خدا از طریق رؤیا، نبی‌بودنِ ابراهیمj را به «اَبی مَلِک» خبر و به او هشدار سختی داد. (ر.ک: پیدایش ۲۰: ۷)

-         خدا از این راه، دربارۀ منجیj به پادشاه بابل وحی کرد. (ر.ک: دانیال، فصلِ ۲)

سلمان فارسی نقل می­کند زمانی که پیامبر از دنیا رفت و ابوبکر خلافت را بر عهده گرفت، عده‌ای از مسیحیان که جلودار آن‌ها جاثلیق نصرانی بود وارد مدینه شدند و بر ابوبکر وارد شدند. جاثلیق به ابوبکر گفت در کتب مقدسمان به ظهور پیامبری بعد از عیسی اشاره شده است و خبر ظهور پیامبر شما محمد به ما رسیده است و پس از آن ما به سمت رئیس و حاکم خود رفتیم و او بزرگان قوم نصارا را جمع کرد و از آن‌ها خواست تا حق را در‌این‌باره پیدا کنند؛ و امروز متأسفانه محمد از دنیا رفته است؛ اما در کتاب‌هایمان گفته­اند که پیامبران حتماً برای خود جانشین و وصی انتخاب می­کنند؛ پس به خدمت شما رسیدیم تا حق را بیابیم. جاثلیق چند سؤال از ابوبکر ­پرسید اما او قادر به پاسخ صحیح نبود؛ در نتیجه گفت جواب‌های شما برای کسی که واقعاً به‌دنبال حق و هدایت است کفایت نمی­کند. تا اینکه سلمان به علیj اطلاع می‌دهد و او خودش را می­رساند. جاثلیق گفت مرا به‌سمت کسی هدایت کنید که جواب سؤالاتم را بدهد. امام علیj فرمود من پاسخ‌گوی شما هستم؛ و سؤال‌های آن مسیحی را پاسخ دادند. آن مسیحی از جواب‌ها خوشش آمد، اما برای ایمان و یقین به چیز بیشتری احتیاج داشت و از علیj درخواست نشانۀ دیگری ­کرد. امام علیj در پاسخ جاثلیق گفت: ای نصرانی! تو از وطن و جایگاهت به‌سمت ما حرکت کردی، در حالی که هدفت ضایع‌کردن کسی بود که قصد داشتی از او سؤال کنی، و این حالتت را پنهان کردی و چنان وانمود کردی که به‌دنبال هدایت هستی و غرضی نداری. این در حالی است که در خوابت مقام و جایگاه مرا به تو نشان دادند و به کلام من در خواب با تو صحبت شد و تو را از مخالفت با من بر حذر داشتند و در خواب به تو امر کردند از من تبعیت کنی. (در این هنگام جاثلیق با شنیدن این حرف، با تعجب) گفت: قسم به خدایی که مسیح را مبعوث کرد راست گفتی و کسی غیر از خداوند از این خواب من مطلع نبود. من شهادت می­دهم که خدایی جز الله نیست و محمد رسول خداست و تو وصی رسول خدایی و شایسته­ترین مردم به مقام وصایت هستی؛ و کسانی که همراه آن مسیحی بودند نیز ایمان آوردند و گفتند ما به وطن خود بازمی‌گردیم و همراهانمان را به حق دعوت می­کنیم. (امالی طوسی، ص221)

جُندب بن جناده یهودی نیز با خوابی که دیده بود به محمد ص ایمان آورد؛ جندب پس از پرسیدن چند سؤال از پیامبر و اظهار ایمان، حقیقت امر را تعریف کرد که شب گذشته حضرت موسیj را در خواب دیده که به حقانیت محمد شهادت داده و او را امر کرده تا به دست ایشان ایمان بیاورد؛ و این‌گونه او ایمان ­آورد. (كفاية الأثر في النص على الأئمة الإثني عشر، ص 58).

این نشان می­دهد که حتی یهودیان نیز خواب موسی بن عمران را رؤیایی صادق در اثبات حقانیت مدعی می‌دانستند و کلامش در خواب را لازم و واجب و هدایتگر می­دانستند.

در نتیجه، رؤیاها، نه‌تنها برای فرستادگان، بلکه برای مؤمنان نیز بااهمیت‌اند، و حتی برای کافران! به‌راستی هوشیار با زبان بی‌زبانی چه می‌گوید؟!

 

کلیدواژه‌ها

دعوت یمانی سید احمدالحسن رؤیای صادقه خواب در کتاب مقدس خواب‌های انبیاء مدعیان نبوت ارمیای نبی خواب‌های دروغین حقانیت در رؤیا خواب فرعون رؤیای دانیال وصی پیامبر ایمان مسیحیان خواب موسی نص ملکوتی خواب در ادیان خواب در عهد عتیق خواب در اسلام خواب‌های هدایتگر تمایز خواب‌های صادقه و کاذب

امتیاز مقاله

0.00 از 5 (0 رأی)
امتیاز شما