تصور اهل‌سنت از مهدی

تصور اهل‌سنت از مهدی

قسمت 4

ادعای نبودن نام مهدی در قرآن

چکیده

مخالفان عقیده به مهدویت، یکی از شبهات رایج خود را عدم ذکر نام مهدی (ع) در قرآن می‌دانند و تلاش می‌کنند با استناد به این ادعا، اصل اعتقاد به مهدی موعود را زیر سؤال ببرند. در این نوشتار، ضمن پاسخ به این شبهه، تبیین می‌شود که اصول اعتقادی اسلام تنها از قرآن اخذ نمی‌شود، بلکه سنت رسول خدا (ص) نیز منبعی اساسی در دین است. نویسنده با استناد به آیات قرآن، احادیث معتبر و تفسیرهای بزرگان اهل‌سنت، اشارات صریح و ضمنی قرآن به مهدی (ع) را بررسی کرده و نتیجه می‌گیرد که مهدویت نه‌تنها در سنت، بلکه در خود قرآن نیز ریشه دارد. این مقاله مقدمه‌ای بر اثبات مهدویت به‌عنوان یک اصل دینی در اسلام است.

 

پذیرفتن یا نپذیرفتن و نیز اثبات یا عدم اثبات اصل اعتقاد به مهدی آل‌محمد ص، یکی از مسائل مهم و چالش‌برانگیز بین دو طرف موافق و مخالف بوده و هست، و منکرین عقیده مهدویت در دین اسلام، تاکنون با طرح شبهات و اشکالات گوناگون سعی بر نفی عقیدۀ به این مهمی را داشتند و دارند و متأسفانه پیش از این پاسخ‌های چندان قاطعانه و محکمه‌پسندی در مقابله با این شبهات ارائه نشده تا زمانی که خواست خداوند بر این شد تا قائم آل‌محمد و یمانی موعود در این نزاع عقایدی پا به میدان بگذارد و تمام شبهات بی‌پایه و تهی آن‌ها را نقش بر زمین کند، و همان‌ طور که مستحضرید و با توجه به مقالات شماره‌های قبل، بایستی متوجه شده باشید که آن‌ها هیچ دلیل موجه و قطعی برای نفی این عقیده‌ ندارند و تمام تلاش آن‌ها مبنی بر آوردن و طرح یک شبهه است که مقاومت چندانی در مقابله با ادلۀ مطرح‌شده ندارد.

یکی دیگر از شبهات مطرح‌شده توسط منتقدین مسئلۀ مهدویت این است که آن‌ها بر این اعتقاد هستند که نام مهدی در قرآن ذکر نشده است و با این باور می‌خواهند ایمان به مهدی موعود و مسئله انتظار را از ضروریات اعتقادات اسلامی نفی کنند.

برای پاسخ به این اشکال یا شبهه، باید بگوییم که ضروریات اعتقادات اسلامی فقط از قرآن گرفته نمی‌شود، بلکه از قرآن و سنت گرفته می‌شود، و پذیرفتن سنت رسول خدا ص واجب است؛ زیرا حق‌تعالی می‌فرماید:

(مَا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَىٰ رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَىٰ فَلِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَىٰ وَالْيَتَامَىٰ وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ كَيْ لَا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِيَاءِ مِنْكُمْ ۚ وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۖ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ...) (آنچه را که خدا از اموال کافران دیار به رسول خود غنیمت داد آن متعلق به خدا و رسول و خویشاوندان رسول و یتیمان و فقیران و در‌راه‌ماندگان (ایشان) است. این حکم برای آن است که غنایم، دولت توانگران را نیفزاید و شما آنچه رسول حق دستور دهد، بگیرید و هرچه نهی کند، واگذارید و از خدا بترسید که عقاب خدا بسیار سخت است). (حشر، 7)

(فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لَا يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُوا تَسْلِيمًا) ﴿ولى چنين نيست؛ به پروردگارت قسم كه ايمان نمى‌‏آورند مگر آنكه تو را دربارۀ آنچه ميان آنان مايۀ اختلاف است داور گردانند، سپس از حكمى كه کرده‌ای در دل‌هایشان احساس ناراحتى [و ترديد] نكنند و کاملاً سر تسليم فرود آورند). (نساء، 65)

همچنین به دلیل این سخن پیامبر صلی الله عليه وسلم که می‌فرماید: «به من فرمان داده شده است با مردم بجنگم تا به لا اله الا الله شهادت دهند و به من و آنچه آوردم، ایمان بیاورند. وقتی چنین کردند خون و اموالشان از طرف من محفوظ می‌ماند؛ مگر آنچه به‌حق بایستی از آن‌ها بستانم، و حسابشان با خداوند است.» [1] همچنین این سخن ایشان: «آگاه باشید که به من کتاب و همانندش داده شده است. آگاه باشید که به من قرآن و همانندش داده شده است.» [2] و این سخن ایشان: «نزدیک است که آن شخص در حالی که بر کرسی‌اش تکیه زده، سخنی از احادیث من نقل می‌کند و می‌گوید: "بین ما و شما کتاب خداوند عزوجل حکم می‌کند؛ هرچه را در آن حلال بود حلال، و هرچه را حرام کرده بود حرام می‌کنیم. بدانید هرچه رسول خدا حرام کرده، مثل آنچه است که خدا حرام کرده است."» [3]

همچنان که رسول خدا از مسائل بسیاری خبر داده‌اند که تفصیلشان در قرآن نیامده ـ‌مانند احکام نماز، زکات، حج‌ـ و نیز بعضی احکامی که ذکری از آن‌ها در قرآن نیامده است. به همین دلیل است که پیامبر اکرم ص عدم گمراهی و نجات امت را تمسک به ثقلین دانسته‌اند، و تمسک به قرآن به‌تنهایی نجات‌دهنده از گمراهی نخواهد بود.

این علاوه بر آن است که اشارات قرآنی فراوانی به مهدی وجود دارد که در زیر به آن‌ها اشاره خواهیم کرد.

مهدی در قرآن

حق‌تعالی می‌فرماید: (هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَىٰ وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ) (او کسی است که فرستادۀ خود را با هدایت و دین حق فرستاد تا آن را بر همۀ دین‌ها پیروز گرداند؛ هرچند مشرکان را خوش نیاید). (توبه، 33)

در تفسیر این آیه وارد شده است: «از ابوهریره روایت شده است که گفت: این وعده‌ای از سوی خداوند است که اسلام را بر تمام ادیان برتری خواهد داد و این کار در آستانۀ خروج عیسی کامل خواهد شد.» و سدی می‌گوید: «این هنگام قیام مهدی است. پس کسی باقی نخواهد ماند، مگر مسلمان شده باشد یا خراج (جزیه) بدهد.» [4]

و حدیث واردشده از ام‌سلمه همسر پیامبر این حدیث را تأیید می‌کند. از پیامبر نقل شده است که فرمود: «هنگام مرگ یک خلیفه، اختلاف ایجاد می‌شود. پس مردی از اهل مدینه گریزان به‌سمت مکه خارج می‌شود. مردمی از اهل مکه به‌سوی او می‌آیند، او را خارج می‌کنند و بین رکن و مقام با او بیعت می‌کنند؛ در حالی که او مایل به این کار نیست. لشکری از شام به سویش هجوم می‌آورند که زمین، آن‌ها را بین مکه و مدینه در "بيداء" در خود فرومی‌برد. هنگامی‌که مردم این واقعه را می‌بینند ابدال (توبه‌کنندگان) از شام و گردان‌هایی از عراق نزد او آمده، بین رکن و مقام بیعت می‌کنند.

سپس مردی از قریش ظاهر می‌شود که دایی‌هایش از قبيلۀ كلب هستند، به‌سوی او هجوم می‌آورند و بر شورش آنان پیروز می‌شوند. ناکامی برای کسی خواهد بود که غنیمت شورش قبيلۀ كلب را درنیابد! او اموال را تقسیم و بین مردم به سنت پیامبرشان عمل می‌کند. اسلام بر جای‌جای زمین استوار می‌شود و هفت سال بین مردم می‌ماند. سپس می‌میرد و مسلمانان بر وی نماز می‌گزارند.» [5]

و حق‌تعالی می‌فرماید:

(وَإِنَّهُ لَعِلْمٌ لِّلسَّاعَةِ فَلَا تَمْتَرُنَّ بِهَا وَاتَّبِعُونِ هَٰذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ) (و به‌راستی او نشانه‌ای برای آن ساعت است؛ پس در آن شک نکنید و از من پیروی کنید که این است راه مستقیم).

ابن‌حجر می‌گوید:«مقاتل بن سلیمان و مفسران پیرو او می‌گویند که این آیه در شأن مهدی نازل شده است و احادیثی که صراحت دارد بر اینکه او از اهل‌بیت پیامبر است گفته خواهد شد؛ بنابراین، در این آیه دلالتی است بر برکت در نسل فاطمه و اینکه خداوند از فرزندان آن دو، پاکان بسیاری قرار خواهد داد و نسل آن دو را کلیدهای حکمت و منابع رحمت قرار خواهد داد؛ و سِرش این است که خداوند فاطمه و فرزندانش را از شیطان رانده‌شده حفظ می‌فرماید.» [6]

حق‌تعالی می‌فرماید: (قَالُوا أُوذِينَا مِن قَبْلِ أَن تَأْتِيَنَا وَمِن بَعْدِ مَا جِئْتَنَا قَالَ عَسَىٰ رَبُّكُمْ أَن يُهْلِكَ عَدُوَّكُمْ وَيَسْتَخْلِفَكُمْ فِي الْأَرْضِ فَيَنظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ) (گفتند: پیش از آنکه تو نزد ما بیایی و حتی بعد از آنکه به‌سوی ما آمدی در رنج و شکنجه بودیم. گفت: امید است که پروردگارتان دشمن شما را هلاک کند و شما را در زمین جانشین سازد؛ آنگاه بنگرد که چگونه عمل می‌کنید). (اعراف، 129)

ابن ابی‌حاتم با سندش از ابن‌عباس روایت کرده است که گفت: رسول خدا صلى الله عليه وسلم فرمود: «یقیناً ابتدا و انتها با ما اهل‌بیت است. پس گریزی نیست از اینکه دولتی از بنی‌هاشم تشکیل شود. پس بنگرید با آنکه از بنی‌هاشم است چه رفتاری می‌کنید و این آیه برای چه نازل شده است: (عَسَىٰ رَبُّكُمْ أَن يُهْلِكَ عَدُوَّكُمْ وَيَسْتَخْلِفَكُمْ فِي الْأَرْضِ فَيَنظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ) (امید است پروردگارتان دشمن شما را هلاک کند و شما | را در زمین جانشین سازد، آنگاه بنگرد که شما چگونه عمل می‌کنید).» [7]

می‌گویم: امکان ندارد منظور از دولت بنی‌هاشم حکومتی غیر از دولت امام مهدی باشد؛ زیرا آخرین دولت است؛ همان طور که خداوند عزوجل وعده فرموده است که زمین به بندگان صالحش به ارث خواهد رسید. حق‌تعالی می‌فرماید: (وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ) (و به‌راستی در زبور پس از ذکر (تورات) نوشتیم که این زمین را بندگان صالح من به ارث خواهند برد). (انبیاء، 105) و این یعنی حکومت صالحان پایانی نیک برای تاریخ زمین خواهد بود.

 

در نتیجه تمام این اشارات قرآنی بی هیچ تردیدی، بر این دلالت می‌کنند که مهدی، شخصیتی الهی است و اگر برخی سعی می‌کنند روایاتی را که توضیح دادیم ـ‌با این بهانه که این‌ها صرفاً بیانگر نظر گوینده‌های این روایات است‌ـ تضعیف کنند، این نکته بدیهی و روشن است که این افراد ـ‌از جمله صحابه‌ای مثل ابن‌عباس‌ـ ترجیحاً بر اساس شنیده‌هایشان اظهارنظر می‌کرده‌اند؛ یعنی نظر برتر این است که آن‌ها این تفسیرها را از پیامبر شنیده باشند یا از کسی که از پیامبر شنیده است... .

ما در این سلسله مقالات سعی بر این داریم اصل عقیدۀ مهدویت را آن‌طور که در حقیقت، یک اصل دینی است و یک عقیدۀ مهم در دین اسلام است اثبات کنیم. در مقالات بعدی به‌وضوح هرچه بیشتر شاهد روشن‌شدن این حقیقت تابناک خواهیم بود.

 

(برای خواندن و اطلاع بیشتر از این موضوع می‌توانید به کتاب «تصور سنی از مهدی منتظر، بین عقیده و متون» نوشتۀ دکتر عبدالرزاق دیراوی رجوع کنید).

پانویس‌ها:

  1. [1]  صحیح مسلم، ج۱، ص۳۹.

  2. [2]  مسند احمد بن حنبل، دار‌الصادر، بیروت، ج۴، ص۱۳۱.

  3. [3]  کنز العمال، متقی هندی، گردآوری و تفسیر و تصحیح و فهرست‌گذاری و مقدمه شیخ بکری حیاتی و شیخ صفوة السفاء، مؤسسة الرسالة، بیروت، ۱۴۰۹ق/۱۹۸۹م، ج۱، ص۱۷۵. ۴۲

  4. [4]  تفسیر فخر رازی، فخرالدین رازی، دار الفکر، بیروت لبنان، چاپ اول، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۹م، ج۱۶، ص۴۲؛ و مراجعه شود به تفسیر قرطبی (الجامع لاحکام القرآن)، محمد بن احمد قرطبی، د. عبدالله بن عبدالمحسن ترکی، موسسة الرسالة، بیروت/ لبنان، چاپ اول،۲۰۰۶/۱۴۲۷، ج۱۰، ص۱۷۹؛ والكشف و البيان (تفسیر ثعلبی)، ابواسحاق ثعلبی، ت، ابومحمد بن عاشور، دار احیاء‌التراث العربی، بیروت لبنان، چاپ اول،۲۰۰۲/۱۴۲۲ق، ج۵، ص۳۵ و ۳۶.

  5. [5]  سنن ابوداوود، ج‌۲، ص‌۳۱۰ و ۳۱۱، و در پی‌نوشت آمده است: «اسلام استوار می‌شود؛ یعنی به عزت و سلطه سابقش بازمی‌گردد... و منظور این است که در آن هنگام فتنه و درگیری نخواهد بود.»

  6. [6]  الصواعق المحرقه في الرد على اهل البدع و الزندقه، احمد بن حجر الهيتمی المکی، تعلیق و پی‌نوشت و مقدمه از عبدالوهاب عبد‌اللطيف، مكتبة القاهرة، مصر، چاپ دوم، ۱۳۸۵ق/ ۱۹۶۵م، ص‌۱۶۲.

  7. [7]  تفسير قرآن عظیم، ابن ابی‌حاتم، ت، اسعد محمد الطيب، مکتبة نزار الباز، مکه مکرمه، چاپ اول، ۱۴۱۷/ ۱۹۹۷، ج۱، ص۱۵۴۱. مؤلف در مقدمه، صفحه ۱۴ گفته است: «پس بر اساس صحیح‌ترین سندها و شبیه‌ترین متن‌ها متون را آوردم.» و محقق در صفحۀ ۶ می‌گوید: «و با این حال، امام عبدالرحمان بن ابی‌حاتم رازی در تفسیر خود، گفته‌های پیشینیان را با مستندات و با دقت و امانت‌داری در انجام کار و با محکم‌ترین و صحیح‌ترین مستندات آورده است.»

کلیدواژه‌ها

مهدویت نشانه‌های ظهور حکومت الهی مهدی در قرآن نام مهدی حکومت صالحان دولت بنی‌هاشم مهدی موعود آیات ظهور تفاسیر اهل‌سنت دولت آخرالزمان قرآن و سنت ایمان کامل

امتیاز مقاله

0.00 از 5 (0 رأی)
امتیاز شما