پیِ آواز حقیقت بدویم
علوم انتزاعی
چکیده
در قسمت پیشین، دربارﮤ علوم عقلی و ضرورت وجود آنها صحبت کردیم. بعضی از علوم عقلی نیز دربارﮤ واقعیتهای عینی سخن میگویند. اما در مقابل علومی وجود دارد که خود را از جهان بیرونی جدا کرده و دربارﮤ اشیای ذهنی سخن میگویند؛ به چنین علومی، علوم انتزاعی میگویند. از مهمترین علوم انتزاعی ریاضیات است.
در آثار کشفشده از سومریان و اَکدیان، الواحی وجود دارد که نشان میدهد اعداد و حساب، از حداقل هفت هزار سال پیش در بینالنهرین وجود داشته و سپس به مصر و هند و چین و یونان گسترش یافته است. [1] همچنین مفاهیم هندسی در تاریخ بشری و محاسبات نجومی به کار گرفته میشدهاند تا زمانی که اقلیدس آن را به شکل جدیدی سازماندهی میکند.
نکتۀ عجیب اینجاست که مفاهیمی همچون عدد، خط و نقطه، مفاهیمی انتزاعی هستند و در واقعیت، بر اشیای خاصی اطلاق نمیشود. با این حال، همین مفاهیم انتزاعی به قدرتمندترین ابزار دانش و دادوستد و بسیاری کاربردهای دیگر تبدیل شده است. این اهمیت تا آنجاست که توصیف بسیاری از نظریهها در علوم تجربی نیز بدون استفاده از مدلهای ریاضی امکانپذیر نیست. نظریۀ نسبیت عام و خاص انیشتین، نظریۀ ریسمان، نظریۀ کوانتوم و بسیاری از نظریههای دیگر در این محدوده قرار میگیرند.
ریاضیات نیز بدون تحول باقی نمانده است و در حدود سه قرن گذشته تغییرات معناداری در آن رخ داده است و مفاهیم انتزاعی جدیدی مانند هندسههای نااقلیدسی، اعداد مختلط، فضاهای چندبعدی و ... به آن اضافه شده است. با تکامل ابزارهای اندازهگیری و محاسباتی، این علوم انتزاعی نقش خود را در پیشرفت دانش بشری تثبیت کردهاند. بنابراین باید اقرار کنیم که دانش بشری به شناختهای حسی و علوم تجربی محدود نمیشود.
اجازه دهید اندکی با دقت علومی مانند اقتصاد، سیاست، حقوق و روابط بینالملل را بررسی کنیم. این علوم نیز بر مبنای مفاهیمی مانند پول، حق، دولتها، ملتها، کشورها، شرکتها و نهادها استوار شدهاند. این مفاهیم هم مفاهیمی انتزاعی هستند. پولی که در حساب بانکی شماست تنها یک عدد است، اما همین عدد به شما این امکان را داده است که به فروشگاه بروید و با کارت بانکی خود کالایی بخرید. اگر فروشنده برای این عدد ارزشی قائل نباشد، مبادلهای هم صورت نمیگیرد. باور مشترک مردم به پول باعث شده است که این مفهوم انتزاعی به مفهومی بینالاذهانی تبدیل شود و علومی مانند اقتصاد شکل بگیرد. لذا علم اقتصاد را هم میتوان یک علم انتزاعی دانست. علوم دیگری مانند حقوق، روابط بینالملل و ... نیز علومی دربارﮤ مفاهیم بینالاذهانی هستند و نه مفاهیم واقعی. لذا این علوم را نیز میتوان علومی انتزاعی دانست. این مفاهیم انتزاعی هرچند مفاهیمی ذهنی و غیرواقعی هستند، اما در جوامع بشری نقشی کلیدی و تعیینکننده دارند. بنابراین، بسیار دور از ذهن است که کسی منکر نقش این مفاهیم غیرواقعی باشد و آنها را از دایرﮤ علم بیرون کند. در هر حال، اگر کسی علم را به علم تجربی محدود کند، خود را از بخش گستردهای از دانش بشری محروم ساخته است.
ادامه دارد ...