پی آواز حقیقت بدویم

پی آواز حقیقت بدویم

قسمت 6

آشنایی با مغالطات

چکیده

این نوشتار، ششمین قسمت از مجموعه «پیِ آواز حقیقت بدویم» است که به مبحث مغالطات می‌پردازد. نویسنده توضیح می‌دهد که مغالطه‌ها استدلال‌هایی ظاهراً منطقی‌اند که در حقیقت بنیانی سست و نادرست دارند و می‌توانند مانع دستیابی به حقیقت شوند. در این بخش، ۱۲ نوع از مغالطه‌های رایج مانند تعمیم ناروا، حمله به شخص، توسل به مرجع، قیاس مع‌الفارق، پهلوان‌پنبه، مسئولیت اثبات و دیگر موارد معرفی شده‌اند. نویسنده تأکید می‌کند که شناخت مغالطه‌ها اهمیت دارد تا هم خود گرفتار آنها نشویم و هم فریب استدلال‌های نادرست دیگران را نخوریم.

 

وقتی در جست‌وجوی حقیقت باشیم، طبیعی است که با مخالفان آن نیز روبه‌رو شویم. افراد بسیاری هستند که با استفاده از مغالطه سعی می‌کنند راه دستیابی به حقیقت را مسدود کنند و اندیشه را به وادی سرگردانی بکشند. ازاین‌رو آشنایی با این رهزنی اهمیت دارد، تا هم خودمان گرفتار آن نشویم و هم اجازه ندهیم کسی با مغالطه، ما را از مسیر حقیقت منحرف کند.

مغالطه خود را شبیه به استدلال عقلی و منطقی نشان می‌دهد، ولی وقتی دقیق آن را بررسی کنیم به نادرستی و بنیان سست آن پی خواهیم برد. در یونان باستان، سخنوران و اندیشمندان بسیاری بوده‌اند که استدلال‌های خود را با مغالطه‌ها در هم می‌آمیخته‌اند تا مردم و مخاطبان خود را قانع کنند. این سخنوران و اندیشمندان "سوفیست" نامیده می‌شدند. به روش سوفیست‌ها، سفسطه گفته می‌شود. لذا واژﮤ "سفسطه" نیز با مغالطه هم‌معنی است. ارسطو برای مقابله با مغالطه‌های سوفیست‌ها قواعدی را برای تفکر تدوین کرد. این قواعد تحت‌عنوان منطق ارسطویی شناخته می‌شود. در بخش بعدی با منطق ارسطویی بیشتر آشنا خواهیم شد.

در این بخش، قصد داریم با تعدادی از مغالطه‌های رایج آشنا شویم:

1- مغالطۀ تعمیم ناروا: وقتی یک گزاره را به چیزهایی نسبت می‌دهیم که اصلاً مصداق آن نیستند. مثال: «گردوها گردند، پس این توپِ گرد هم گردوست.»

2- مغالطۀ شکاف علمی (توسل به جهل): فرد از این‌که دیگران علت چیزی را نمی‌دانند سوءاستفاده کرده و دیدگاه خود را به‌عنوان علت معرفی می‌کند، بدون این‌که دلیلی بر درستی آن ارائه کند. مثال: «در علم زیست‌شناسی، علت جهش‌های ژنتیکی مشخص نیست، پس این جهش‌ها تصادفی است.»

3- مغالطۀ حمله به شخص (مسموم کردن سرچشمه): فرد به‌جای این‌که به محتوای سخن بپردازد، به تخریب مخاطب می‌پردازد. مثال: «تنها بدخواهان کشور هستند که با تصمیمات دولت مخالف‌اند.»

4- مغالطۀ مصادره‌به‌مطلوب: این مغالطه وقتی رخ می‌دهد که کسی ادعای خود را اثبات‌شده بداند و آن را در مفروضات استدلال بگنجاند. به بیان دیگر، از خودِ ادعا برای اثبات خودش استفاده کند. مثال: «خورشید دور زمین در گردش است، چراکه زمین مرکز جهان است و همه چیز به دور زمین می‌چرخد.»

5- مغالطۀ اشتراک لفظ (خلط مفهوم): واژه‌ها ممکن است در معانی مختلف به کار گرفته شوند و در استدلال، این معانی مختلف به‌جای یکدیگر استفاده شوند. مثال: «در باز است، باز یک پرنده است، پس در یک پرنده است.»

6- مغالطۀ قیاس مع‌الفارق: دو چیز که وضعیت و شرایط متفاوتی دارند با هم مقایسه شده و نتیجۀ یکسان برای آنها ادعا می‌شود. مثال: «موسی مدعی پیامبری بود و عصایش اژدها شد. عصای عیسی اژدها نشد، پس او پیامبر نیست.»

7- مغالطۀ پهلوان‌پنبه: فرد به‌جای پرداختن به موضوع اصلی، موضوع ساده‌تری را انتخاب کرده یا حتی موضوع ساده‌تری می‌سازد، آن را حل می‌کند و ادعا می‌کند مسئلۀ اصلی را حل کرده است. مثال: «انسان از نسل میمون نیست، پس نظریۀ تکامل اشتباه است.»

8- مغالطۀ مسئولیت اثبات: فرد ادعایی را مطرح می‌کند و به‌جای ارائۀ دلیل، از طرف مقابل دلیل بطلان ادعا را طلب می‌کند. مثال: «اینجا دقیقاً مرکز جهان است! باور نداری متر کن!!»

9- مغالطۀ توسل به مرجع: فرد با استناد به نظر افراد مشهور، انتظار دارد که ما هم بدون هیچ دلیل دیگری، آن ادعا را بپذیریم. مثال: «سرعتی بالاتر از سرعت نور وجود ندارد. این سخن من نیست، انیشتین این سخن را گفته.»

10- مغالطۀ تفسیر نادرست (تفسیربه‌رأی): مدعی سخنی را طوری تفسیر و تعبیر می‌کند که نظر خودش یا یک نتیجۀ غلط از آن بیرون آید، درحالی‌که تفاسیر دیگری نیز وجود دارد و ممکن است گوینده منظور دیگری را اراده کرده باشد. مثال: «اسلام برده‌داری را بنیان‌گذاری کرده است، چون قرآن و پیامبر احکامی را برای بردگان وضع کرده‌اند.»

11- مغالطۀ توسل به اکثریت: فرد انتظار دارد شما ادعایش را بپذیرید، به این دلیل که گروهی از مردم آن را پذیرفته‌اند. غالباً این گروه به‌عنوان اکثریت جامعه معرفی می‌شوند. مثال: «همۀ مردم می‌دانند که تنها و تنها دوازده امام داریم.»

12- مغالطۀ مغالطه: معمولاً کسانی که تازه با مبحث مغالطات آشنا می‌شوند، در هر سخنی به‌دنبال مغالطه می‌گردند و بعضاً توجهی به ادعای گوینده و دلایل او نمی‌کنند و صرفاً تلاش می‌کنند با زدن برچسب مغالطه، آنها را رد کنند، درحالی‌که خودِ این کار یک مغالطه است.

«شما همه‌ا‌ش مغالطه می‌کنید. تمام مطالبی که در این بخش آورده‌اید مغالطه است.»

کلیدواژه‌ها

مغالطه سفسطه سوفیست منطق ارسطویی تعمیم ناروا حمله به شخص توسل به مرجع قیاس مع‌الفارق مسئولیت اثبات

امتیاز مقاله

0.00 از 5 (0 رأی)
امتیاز شما