مشتی از خروار؛ نقد و بررسی کلمات ناصر مکارم شیرازی دربارﮤ شخص مصلوب

مشتی از خروار؛ نقد و بررسی کلمات ناصر مکارم شیرازی دربارﮤ شخص مصلوب

قسمت 3

بررسی نکتۀ چهارم دربارﮤ مصلوب

چکیده

این نوشتار، بخشی از مجموعه نقدها بر ادعاهای ناصر مکارم شیرازی پیرامون شخص مصلوب است و به بررسی چهارمین نکته مطرح‌شده از سوی وی می‌پردازد. نویسنده با تکیه بر اناجیل و بیانات سید احمدالحسن، استدلال‌های مکارم شیرازی مبنی بر شباهت یهودای اسخریوطی به عیسی(ع) و فرضیۀ جایگزینی او به‌جای مصلوب را رد می‌کند. در این نقد، سکوت شخص مصلوب در حضور پیلاطُس بررسی و توضیح داده می‌شود که علت این سکوت، ماهیت رسالت مصلوب و مأموریت او برای شهادت بر راستی بوده است، نه اضطراب یا هراس. همچنین، نویسنده با شواهد انجیلی نشان می‌دهد که یهودای اسخریوطی پس از دستگیری مصلوب حضور داشته و سپس خودکشی کرده است، و این امر با فرضیۀ مکارم شیرازی ناسازگار است.

 

• پیش‌گفتار

ناصر مکارم شیرازی در نکتۀ چهارم خود این متن را ارائه می‌کند:

«۴- از نوشتۀ همۀ اناجیل استفاده می‌شود که شخص گرفتار در حضور "پیلاطُس" (حاکم رومی در بیت‌المقدس) سکوت اختیار کرد و کمتر در برابر سخنان آنها سخن گفت و از خود دفاع کرد. بسیار بعید به نظر می‌رسد که عیسی (ع) خود را در خطر ببیند و با آن بیان رسا و گویای خود و با شجاعت و شهامتی که داشت، از خود دفاع نکرده باشد. آیا جای این احتمال نیست که دیگری (به احتمال قوی، یهودای اسخریوطی که به مسیح (ع) خیانت کرد و نقش جاسوس را ایفا نمود و می‌گویند شباهت کاملی به مسیح (ع) داشت) به‌جای او دستگیر شده و چنان در وحشت و اضطراب فرو رفته که حتی نتوانسته است از خود دفاع کند و سخنی بگوید؟ به‌خصوص این‌که در اناجیل می‌خوانیم "یهودای اسخریوطی" بعد از این واقعه دیگر دیده نشد و طبق گفتۀ اناجیل، انتحار کرد!» [1]

استدلال‌های ناصر مکارم شیرازی بی‌اساس و خالی از ارزش علمی است.

 

• نقد و بررسی ادعای چهارم او

در پاسخ به او می‌گویم:

اول. ناصر مکارم شیرازی در متن بالا می‌گوید: «به احتمال قوى، يهوداى اسخريوطى ...» تا انتهای نقل‌قول. نمی‌دانم او بر چه اساسی احتمالش را قوی می‌پندارد! درحالی‌که همان‌طور که در بخش پیشین از انجیل اثبات شد، یهودای اسخریوطی و شخص به‌صلیب‌کشیده‌شده، هر دو در صحنه‌ای که مصلوب دستگیر می‌شود حضور داشته‌اند ‌و شاهدانی از جبهۀ باطل و حق، ماجرا را می‌دیده‌اند. آری، چگونه این احتمال قوی باشد درحالی‌که آنها دو شخص متفاوت از یکدیگر بوده‌اند!

دوم. او می‌گوید: «يهوداى اسخريوطى كه به مسيح (ع) خيانت كرد و نقش جاسوس را ايفا نمود.» پایان نقل‌قول. او از نقش جاسوس بودن یهودای اسخریوطی می‌گوید، اما ادامه نمی‌دهد که این جاسوسی او تا تسلیم کردن مصلوب - همان‌طور که در بخش پیشین، متنِ آن تقدیم شد - ادامه پیدا می‌کند! ناصر مکارم شیرازی این موضوع را نمی‌گوید. دلیل آن هم روشن است، زیرا می‌داند که به ضرر اوست و نتیجه‌گیری‌اش فرو می‌پاشد!

سوم. ناصر مکارم شیرازی دربارﮤ یهودای اسخریوطی می‌گوید: «مى‌گويند شباهت كاملى به مسيح (ع) داشت.» چه کسی می‌گوید و مدرک این حرف او کدام کتاب است؟! چرا او هیچ مدرکی ارائه نمی‌کند؟!

چهارم. او دربارﮤ افزودن بر اعتبار احتمال خود - که این فرد یهودای اسخریوطی است - این‌ دلیل را مطرح می‌کند: «چنان در وحشت و اضطراب فرو رفته كه حتى نتوانسته است از خود دفاع كند.» می‌گویم: سند وحشت و اضطراب مصلوب کجاست؟! حداقل در انجیل هیچ اضطراب و وحشتی از او گزارش نشده است. افزون بر این، او می‌گوید: «حتى نتوانسته است از خود دفاع كند.» البته ناصر مکارم شیرازی همان ابتدا گفت: «كمتر در برابر سخنان آنها سخن گفت»! اینجا حق داریم بپرسیم: به‌فرض محال، اگر این فرد یهودای اسخریوطی باشد، پس چرا در این سخنان اندک حتی نزد مرجع اعلای یهود یا پیلاطُس نگفت که: «شما مرا به اشتباه دستگیر کرده‌اید، زیرا من شاگرد عیسی هستم و صورت من و عیسی کاملاً شبیه است؛ بروید و از مردم بپرسید»!!

اما بعد ...

پس از ردّ دلیل واهی مطرح‌شده از سوی ناصر مکارم شیرازی دربارﮤ سکوت مصلوب یا کمتر صحبت کردن او، باید به‌دنبال دلیل دیگری بود که با حقیقت هم‌خوانی داشته باشد؛ سید احمد الحسن دلیل رفتار فرد به‌صلیب‌کشیده‌شده را این‌گونه توضیح می‌دهد:

«... اساساً هنوز وقت آن نرسیده بود که او ارسال شود و مردم را تبلیغ کند و با آنان سخن بگوید.» [2]

درستی آنچه را که سید احمد الحسن می‌گوید، می‌توان در این کلام مصلوب به پیلاطُس راستی‌آزمایی کرد:

«عیسی جواب داد که "پادشاهی من از این جهان نیست. اگر پادشاهی من از این جهان می‌بود، خدام من جنگ می‌کردند تا به یهود تسلیم نشوم. لیکن اکنون پادشاهی من از این جهان نیست". * پیلاطس به او گفت: "مگر تو پادشاه هستی؟" عیسی جواب داد: "تو می‌گویی که من پادشاه هستم. از این جهت من متولد شدم و به‌جهت این در جهان آمدم تا به راستی شهادت دهم، و هرکه از راستی است سخن مرا می‌شنود."» [3]

سید احمد الحسن به نکات دقیق این متن اشاره می‌کند و این‌گونه دربارﮤ شخص مصلوب توضیح می‌دهد:

«روشن می‌سازد که [مصلوب] از اهل زمین در آن زمان نیست، بلکه برای انجام مأموریتی در آن فرود آمده است و آن، فدا شدن برای حضرت عیسی (ع) است. و شما می‌بینی که این وصی می‌گوید: "پادشاهیِ من متعلق به این جهان نیست"، "ولی اكنون پادشاهی من از اين جهان نيست" و "و به این جهت به این جهان آمدم تا به راستی شهادت دهم."» [4]

«معما چو حل شود، آسان شود.»

پنجم. ناصر مکارم شیرازی برای این‌که نشان دهد یهودای اسخریوطی همان فرد دستگیرشده بوده است، چنین می‌گوید: «در اناجيل مى‌خوانيم" يهوداى اسخريوطى" بعد از اين واقعه ديگر ديده نشد و طبق گفتۀ اناجيل انتحار كرد!»

می‌گویم: در انجیل آمده است:

«و چون صبح شد، همۀ رؤسای کهنه و مشایخ قوم بر عیسی شورا کردند که او را هلاک سازند. پس او را بند نهاده، بردند و به پنطیوس پیلاطس والی تسلیم نمودند. در آن هنگام، چون یهودا تسلیم‌کنندﮤ او دید که بر او فتوا دادند، پشیمان شده، سی پاره نقره را به رؤسای کهنه و مشایخ رد کرده، گفت: «گناه کردم که خون بی‌گناهی را تسلیم نمودم.» گفتند: «ما را چه، خود دانی!» پس آن نقره را در هیکل انداخته، روانه شد و رفته خود را خفه نمود.» [5]

بنابراین، خودکشی یهودای اسخریوطی دقیقاً در زمانی بوده که شخص مصلوب در اختیار دشمنان خدا بوده است. اما موضوع مهم دیگری که متن به آن اشاره کرده است: یهودای اسخریوطی در این زمان - که مصلوب تحت‌سیطرﮤ سربازان است - با پشیمانی به‌سوی بزرگان مذهبی می‌رود، یعنی او پس از دستگیری مصلوب، دیده می‌شود! این نکته خیلی مهم است؛ اما طبیعی است که پس از خودکشی دیگر دیده نشود، چون دیگر زنده نیست!

 

• در پایان

«شتر را گفتند، چکاره‌ای؟ گفت، علاقه‌بندم. [6] گفتند، از دست‌و‌پنجۀ نرم‌ونازکت پیداست!» [7]

اگر خدا بخواهد، ادامه دارد ...

پانویس‌ها:

  1. [1]  ناصر مکارم شیرازی، تفسير نمونه،‌ ط-دار الكتب الإسلاميه، ج ۴، ص 202.

  2. [2]  سید احمد الحسن، متشابهات، ج ۴، س ۱۷۹.

  3. [3]  یوحنّا ۳۶:۱۸-۳۷

  4. [4]  سید احمد الحسن، متشابهات، ج ۴، س ۱۷۹.

  5. [5]  مَتّیٰ 1:27-5

  6. [6]  علاقه‌بند: یعنی ابریشم‌باف

  7. [7]  کسی که از پس کاری برنمی‌آید، ولی می‌گوید، من این‌ کاره‌ام.

کلیدواژه‌ها

ناصر مکارم شیرازی سید احمدالحسن یهودای اسخریوطی انجیل شخص مصلوب پیلاطُس شهادت بر راستی

امتیاز مقاله

5.00 از 5 (1 رأی)
امتیاز شما