مشتی از خروار؛ نقد و بررسی کلمات ناصر مکارم شیرازی دربارﮤ شخص مصلوب

مشتی از خروار؛ نقد و بررسی کلمات ناصر مکارم شیرازی دربارﮤ شخص مصلوب

قسمت 5

نکاتی دیگر در رد مصلوب شدن یهودای اسخریوطی

چکیده

در این مقاله، به نقد دیدگاه ناصر مکارم شیرازی دربارۀ فرضیۀ مصلوب شدن یهودای اسخریوطی به جای عیسی (ع) پرداخته شده است. نگارنده با استناد به متون مقدس، سخنان عیسی (ع) و تحلیل رفتار مریم مقدس (س) و شاگردان عیسی، تناقضات آشکار در فرضیۀ مکارم شیرازی را نشان می‌دهد. همچنین با اشاره به نقش یهودای اسخریوطی در خیانت به عیسی (ع)، و تطبیق او با منجی آخرالزمان بر مبنای تفسیر مکارم، پرسش‌هایی جدی درباره نتایج این نظریه مطرح می‌شود. مقاله نشان می‌دهد که دیدگاه مکارم شیرازی، فاقد انسجام علمی، عقلی و دینی است.

• پیش‌گفتار

پیش‌تر مشخص شد که ناصر مکارم شیرازی تلاش می‌کند از راه گمان و ارائۀ مطالب نادرست، نشان دهد که یهودیان به اشتباه یهودای اسخریوطی را دستگیر کردند؛ البته این تلاش او مانند افتادنش در باتلاقی ‌است که برای اثبات سخنش، هرچه دست‌وپا می‌زند، بیشتر فرو می‌رود و رسوایی علمی او بیشتر نمایان می‌شود. علاقه‌مندم در این قسمت، بیشتر وارد جزئیات شوم و دلایل دیگری را دربارﮤ این‌که فرد مصلوب، یهودای اسخریوطیِ خائن نیست، تقدیم کنم.

 

• نکتۀ اول. مریم (س) و یکی از شاگردان و حرف‌شنوی از یهودای اسخریوطی؟!

پای صلیب، دو شخص مهم دیگر حضور داشتند؛ یعنی مریم (س) و یکی دیگر از شاگردان عیسی؛ آنها حتی از مصلوب، حرف‌شنوی داشتند.[۱] و ما می‌دانیم که به مریم مقدس (س) وحی می‌شد و او مُحدَّثه بود.[۲] اگر شخص مصلوب، شخصیتی الهی نبود، چرا باید مریم (س) پای صلیب بیاید و شاگرد عیسی، و همچنین مریم (س)، از مصلوب حرف‌شنوی داشته باشند؟! اگر براساس آنچه مکارم شیرازی آورد، یهودای اسخریوطی شباهت کاملی با عیسی (ع) داشت،[۳] پس چگونه ناصر مکارم شیرازی از خود سؤال نکرد که چرا مریم (س) و این شاگرد، دربارﮤ تقدّس این شخصِ به صلیب‌کشیده‌شده شک نکردند و او را با یهودای اسخریوطی اشتباه نگرفتند؟! چرا این شاگرد، سخن مصلوب را می‌شنود و به دل خود شک راه نمی‌دهد که ممکن است در دستگیری، اشتباهی رخ داده باشد؟!

 

نکتۀ دوم. عقوبت شدید تسلیم‌کنندﮤ یهودای اسخریوطی؟!

اگر همان‌طور که مکارم شیرازی احتمال قوی داده است، فرد به صلیب‌کشیده‌شده یهودای اسخریوطی باشد، این ادعا - با نادیده گرفتن این حقیقت که تسلیم‌کنندﮤ مصلوب، یهودای اسخریوطی است - با سخن عیسی (ع) در تناقض خواهد بود؛ زیرا براساس سخن عیسی (ع) عقوبت شدیدی متوجه تسلیم‌کنندﮤ پسر انسان - که طبق سخن عیسی (ع) پس از تسلیم شدن مصلوب می‌شود - خواهد بود. [4] ناصر مکارم شیرازی با این تناقض چه می‌کند؟! آیا می‌خواهد بگوید فردی که، به فرض محال، با یهودای اسخریوطی چنین کرده است، به‌خاطر این کار عقوبت خواهد شد؟! با چه منطقی؟!

 

نکتۀ سوم. یهودای اسخریوطی؛ منجی آخرالزمان؟!

همان‌طور که در انجیل و براساس سخن عیسی (ع) و پانوشت پیشین بیان شد، «پسر انسان» همان کسی است که به صلیب کشیده شد. نکتۀ تأمل‌برانگیز اینجاست که در بخش دیگری از کتاب مقدس آمده یا بدان اشاره شده است که «پسر انسان» یا شبیه پسر انسان همان منجیِ آخرالزمان است.[۵] آیا ناصر مکارم شیرازی پذیرفته است که نجات‌دهندﮤ جهان، یهودای اسخریوطی است؟!

 

در پایان

تا اینجا نکات متعددی در ردّ احتمال قویِ مطرح‌شده از سوی ناصر مکارم شیرازی ارائه شد؛ باور دارم آنچه در برابر استدلال‌های او بیان گردید، به‌روشنی نشان می‌دهد که شیوﮤ علمیِ او تا چه اندازه بی‌پایه و تهی از هرگونه مدرک و دلیل معتبر است.

 

[1] «و پای صلیب عیسی، مادر او و خواهر مادرش مریم زن کلوپا و مریم مجدلیه ایستاده بودند.* چون عیسی مادر خود را با آن شاگردی که دوست می‌داشت ایستاده دید، به مادر خود گفت: «ای زن، اینک پسر تو.»* و به آن شاگرد گفت: «اینک مادر تو.» و در همان ساعت آن شاگرد او را به خانۀ خود برد یوحنا 25:19-27.

[2] ر.ک: مجلسی، بحارالأنوار - ط مؤسسةالوفاء، ج ۱۴، ص ۲۰۶.

[3] ناصر مکارم شیرازی: «آيا جاى اين احتمال نيست كه ديگرى (به احتمال قوى يهوداى اسخريوطى كه به مسيح (ع) خيانت كرد و نقش جاسوس را ايفا نمود و مى‌گويند شباهت كاملى به مسيح (ع) داشت) به‌جاى او دستگير شده و چنان در وحشت و اضطراب فرورفته كه حتى نتوانسته است از خود دفاع كند و سخنى بگويد؛ به‌خصوص اين‌كه در اناجيل مى‌خوانيم" يهوداى اسخريوطى" بعد از اين واقعه ديگر ديده نشد و طبق گفتۀ اناجيل انتحار كرد!» ناصر مکارم شیرازی، تفسير نمونه‌- ط- دار الكتب الاسلاميه، ج ۴، ص 202.

[4] «هرآینه پسر انسان به همان‌طور که دربارﮤ او مکتوب است، رحلت می‌کند. لیکن وای بر آن کسی که پسر انسان به دست او تسلیم شود! آن شخص را بهتر بودی که تولّد نیافتیمَتّیٰ ۲۴:۲۶. همچنین از این سخن عیسی (ع) مشخص است که قضیۀ مصلوب شدن حقیقتی است که پیش از عیسی مکتوب شده بود و باید ارادﮤ خدا انجام می‌گرفت. همچنین می‌خوانیم: «اینک به‌سوی اورشلیم می‌رویم و پسر انسان به رؤسای کهَنه و کاتبان تسلیم کرده خواهد شد و حکم قتل او را خواهند داد،* و او را به امّت‌ها خواهند سپرد تا او را استهزا کنند و تازیانه زنند و مصلوب نمایند؛ و در روز سوم خواهد برخاست مَتّیٰ 18:20-19.

[5] «زیرا همچنان‌که برق ازمشرق ساطع شده، تا به مغرب ظاهر می‌شود، ظهور پسر انسان نیز چنین خواهد شد.» مَتّیٰ ۲۷:۲۴. «آنگاه علامت پسر انسان در آسمان پدید گردد و در آن وقت، جمیع طوایف زمین، سینه‌زنی کنند و پسر انسان را بینند که بر ابرهای آسمان، با قوت و جلال عظیم می‌آید.» مَتّیٰ ۳۰:۲۴. «و دیدم که اینک ابری سفید پدید آمد و بر ابر، کسی مثل پسر انسان نشسته که تاجی از طلا دارد و در دستش داسی تیز هست.» مکاشفه ۱۴:۱۴. «و در رؤیای شب نگریستم و اینک مثل پسر انسان با ابرهای آسمان آمد و نزد قدیم‌الایام رسید و او را به حضور وی آوردند.» دانیال ۱۳:۷. | برای مطالعۀ توضیح دربارﮤ این آیات، به این کتاب‌ها مراجعه کنید: وصی و فرستادﮤ امام مهدی علیه‌السلام در تورات، انجیل و قرآن، سید احمد الحسن، نسخۀ فارسی ص52 و 53؛ احمدِ موعود، وعده‌گاه رسالت‌های آسمان و کشتی نجات برگزیدگان، دکتر علاء السالم، بخش 5، «فرستادﮤ موعود چگونه می‌آید؟» و بخش 8، «احمد همان فردی است که بر ابر می‌آید. آیا واضح‌تر از این‌که آسمان، او را با ابرهایی از دود نوشته است!».

کلیدواژه‌ها

ناصر مکارم شیرازی عیسی مسیح پسر انسان یهودای اسخریوطی انجیل مصلوب شدن منجی آخرالزمان مریم مقدس شبه صلیب

امتیاز مقاله

4.50 از 5 (2 رأی)
امتیاز شما