مشتی از خروار | نقد و بررسی کلمات ناصر مکارم شیرازی دربارﮤ شخص مصلوب

مشتی از خروار | نقد و بررسی کلمات ناصر مکارم شیرازی دربارﮤ شخص مصلوب

قسمت 1

بررسی نکتۀ اول دربارﮤ مصلوب

چکیده

در این مقاله، نخستین ادعای ناصر مکارم شیرازی درباره ماجرای مصلوب‌شدن حضرت عیسی (ع) در «تفسیر نمونه» مورد نقد قرار می‌گیرد. نویسنده با تحلیل دقیق متون انجیل و مقایسه آن‌ها، نشان می‌دهد که برخلاف گفته‌ی مکارم شیرازی، برخی از حواریون، از جمله شمعون پطرس، در صحنهٔ دستگیری مصلوب حاضر بوده‌اند و بنابراین نمی‌توان ادعای نقل‌شدن این رویداد صرفاً از افواه مردم را صحیح دانست. این مقاله، آغاز مجموعه‌ای تحلیلی است که با روش مستند و تطبیقی، نارسایی‌های گفتار این مفسر مشهور را در موضوعاتی کلیدی آشکار می‌سازد.

پیش‌گفتار

ناصر مکارم شیرازی، ازجمله افرادی که خود را به‌عنوان مرجعی برای تقلید معرفی کرده ‌است، دربارﮤ شخص به صلیب کشیده‌شده مطالبی نوشته ‌است که مملو از اشتباهات و ادعاهای بی‌پایه و اساس است. این مطالب، در اثرِ تفسیری او به نام «تفسیر نمونه» آورده شده ‌است. به همین دلیل، باور دارم که اگر نادرستی استدلال‌های ایشان دربارﮤ این موضوع نشان داده شود، برای محقق منصف مفید خواهد بود، به‌ویژه می‌توان مشخص کرد روش‌های ایشان در مواجهۀ علمی تا چه اندازه‌ای دقیق و درست است؛ در همین راستا بر آن شدم این سلسله‌مقالات را «مشتی از خروار» بنامم، همان‌طور که در ضرب‌المثل آمده است: «مشت نمونۀ خروار است». بنابراین نمونه‌ای از نمونۀ ناصر مکارم شیرازی را بررسی خواهم کرد.

• ادعای اول ناصر مکارم شیرازی

ناصر مکارم شیرازی می‌گوید:

«۱- مى‌دانيم اناجيل چهارگانۀ كنونى كه به مصلوب شدن عيسى (ع) گواهی مى‌دهند، همگى سال‌ها بعد از مسيح (ع) به‌وسيلۀ شاگردان يا شاگردانِ شاگردان او نوشته شده‌اند و اين سخنى است كه مورخان مسيحى به آن معترف‌اند. و نيز مى‌دانيم كه شاگردان مسيح (ع) به‌هنگام حملۀ دشمنان به او فرار كردند، و اناجيل نيز گواه بر اين مطلب است. [1] بنابراين مسئلۀ مصلوب شدن عيسى (ع) را از افواه مردم گرفته‌اند و همان‌طور كه بعداً اشاره خواهيم كرد، اوضاع و احوال چنان پيش آمد كه موقعيت براى اشتباه كردن شخص ديگرى به‌جاى مسيح (ع) آماده گشت.» [2]

اما این سخنان ایشان تا چه اندازه‌ای دقیق است؟

• انتشار موضوع مصلوب از دهان مردم؟

ناصر مکارم شیرازی سعی دارد با این استدلال که شاگردان عیسی (ع) گریختند و با تکیه بر گفته‌ای مبنی بر این‌که "مصلوب شدن عیسی (ع) از افواه مردم گرفته شده است"، خواننده را به این نتیجه برساند که فرد دیگری به‌جای عیسی (ع) به صلیب کشیده شده است. (بعداً خواهید دانست که منظور او یهودای اسخریوطی است).

اما ایشان در همین متن کوتاه دچار چند اشتباه شده است. او برای توجیه فرار شاگردان مسیح، به انجیل استناد می‌کند و در پاورقی می‌نویسد:

« ... در آن وقت، جميع شاگردان، او را واگذارده، بگريختند. (انجيل متى باب ۲۶ جملۀ ۵۷).»

در پاسخ می‌گویم:

اول. این متن مربوط به آیه، یا به قول ایشان جملۀ ۵۷ نیست، بلکه مربوط به آیۀ ۵۶ است. ‌[3]

دوم. در همان بابی که او آورده است، مشخص می‌شود پس از این‌که دعای عیسی (ع) از خدا برای به صلیب کشیده نشدنش پایان می‌یابد، حواریون خواب بوده‌اند. سپس مصلوب نزد حواریون می‌آید و به آنها از تسلیم‌کنندﮤ خود یعنی یهودای اسخریوطی خائن می‌گوید که به‌زودی خواهد آمد. یهودای اسخریوطی با سربازان می‌رسند. یهودای خائن به مصلوب نزدیک می‌شود و با علامت بوسه، نشان می‌دهد که این فرد عیساست؛ سپس سربازان، مصلوب را گرفتند و در اینجا حداقل یکی از همراهان عیسی - که برپایۀ انجیل یوحنا شمعون پطرس است - حضور داشته و دست به شمشیر برده است. [4] پس شمعون شاهد این ماجرا بوده است. [5] بنابراین نه‌تنها یهودای خائن و مصلوب دو فرد متفاوت بوده‌اند، بلکه حضور شمعون در ماجرای دستگیری مصلوب دلیلی آشکار بر اشتباه بودن ادعای ناصر مکارم شیرازی است!

سوم. ناصر مکارم شیرازی حتی دو آیۀ (به قول او جملۀ) بعدی را ندیده است! آیۀ ۵۸ نشان می‌دهد که شمعون پطرس پس از دستگیری مصلوب، دورادور از عقبِ او آمد، حداقل تا خانۀ کاهن اعظم. [6] بنابراین او نه‌تنها از شاهدان دستگیری مصلوب بوده است، بلکه همراه با شاگردی دیگر پس از دستگیری نیز در جریان ماجرا بوده است! پس این‌که ناصر مکارم شیرازی می‌گوید «مسئلۀ مصلوب شدن عيسى (ع) را از افواه مردم گرفته‌اند»، دقیق نیست.

• نتیجه‌گیری

برخلاف ادعای ناصر مکارم شیرازی، شمعون پطرس - جانشین عیسای مسیح - همراه مصلوب و شاهد دستگیری او بوده است؛ پیش از دستگیری، یهودای اسخریوطی به مصلوب نزدیک شده و برای نشان دادن علامت به سربازان، بر او بوسه می‌زند و سربازان، یهودای خائن را نمی‌گیرند، بلکه مصلوب را دستگیر می‌کنند و پطرس شمشیر می‌کشد. اگر خدا بخواهد، در مطالب بعدی نکات بیشتری تقدیم خواهد شد.

با ما همراه باشید.

پانویس‌ها:

  1. [1]  مکارم شیرازی، تفسير نمونه،‌ ط- دار الكتب الاسلاميه، ج ۴، ص ۲۰۱.

  2. [2]  همان

  3. [3]  https://bible.com/bible/136/mat.26.56.POV-FAS

  4. [4]  «[43] و آمده، باز ایشان را در خواب یافت، زیراکه چشمان ایشان سنگین شده بود. [44] پس ایشان را ترک کرده، رفت و دفعۀ سوم به همان کلام دعا کرد. [45] آنگاه نزد شاگردان آمده، بدیشان گفت: «مابقی را بخوابید و استراحت کنید. الحال، ساعت رسیده است که پسر انسان به دست گناهکاران تسلیم شود. [46] برخیزید برویم. اینک تسلیم‌کنندﮤ من نزدیک است!» [47] و هنوز سخن می‌گفت که ناگاه یهودا که یکی از آن دوازده بود، با جمعی کثیر با شمشیرها و چوب‌ها از جانب رؤسای کهنه و مشایخ قوم آمدند. [48] و تسلیم‌کنندﮤ او بدیشان نشانی داده، گفته بود: «هرکه را بوسه زنم، همان است. او را محکم بگیرید.» [49] در ساعت نزد عیسی آمده، گفت: «سلام، یا سیدی!» و او را بوسید. [50] عیسی وی را گفت: «ای رفیق، از بهر چه آمده‌ای؟» آنگاه پیش آمده، دست بر عیسی انداخته، او را گرفتند.‌ [51] و ناگاه یکی از همراهان عیسی دست آورده، شمشیر خود را از غلاف کشیده، بر غلام رئیس کهنه زد و گوشش را از تن جدا کرد. [52] آنگاه عیسی وی را گفت: "شمشیر خود را غلاف کن، زیرا هرکه شمشیر گیرد، به شمشیر هلاک گردد. [53] آیا گمان می‌بری که نمی‌توانم الحال از پدر خود درخواست کنم که زیاده از دوازده فوج از ملائکه برای من حاضر سازد؟ [54] لیکن در این صورت، کتب چگونه تمام گردد که همچنین می‌بایست بشود؟"» و این همراه مصلوب که گوش غلام کاهن اعظم را برید، شمعون پطرس بود: «[10] آنگاه شمعون پطرس شمشیری که داشت کشیده، به غلام رئیس کهنه که ملوک نام داشت زده، گوش راستش را برید. [11] عیسی به پطرس گفت: "شمشیر خود را غلاف کن. آیا جامی را که پدر به من داده است ننوشم؟" [12] آنگاه سربازان و سرتیبان و خادمان یهود، عیسی را گرفته، او را بستند. [13] و اول او را نزد حنا، پدرزن قیافا که در همان سال رئیس کهنه بود، آوردند. [14] و قیافا همان بود که به یهود اشاره کرده بود که "بهتر است یک شخص در راه قوم بمیرد."» (یوحنا، فصل ۱۸). و در انجیل لوقا، می‌توانیم بنگریم که این‌گونه نبوده که از جبهۀ حق، تنها شمعون پطرس شاهد ماجرا باشد: «[48] و عیسی بدو گفت: «ای یهودا، آیا به بوسه پسر انسان را تسلیم می‌کنی؟» [49] رفقایش چون دیدند که چه می‌شود، عرض کردند، خداوندا، به شمشیر بزنیم. [50] و یکی از ایشان، غلام رئیس کهنه را زده، گوش راست او را از تن جدا کرد. [51] عیسی متوجه شده گفت: «تا به این بگذارید.» و گوش او را لمس نموده، شفا داد.» (لوقا، فصل 22)

  5. [5]  تماشای این ویدیو به شما پیشنهاد می‌شود: https://youtu.be/iI4B0-Nhj7s?si=WOUnnKWZKgquX3-q

  6. [6]  «[۵۷] و آنانی که عیسی را گرفته بودند او را نزد قیافا رئیس کهنه، جایی که کاتبان و مشایخ جمع بودند، بردند. [۵۸] اما پطرس از دور در عقب او آمده، به خانۀ رئیس کَهَنه درآمد و با خادمان بنشست تا انجام کار را ببیند.» و در انجیل یوحنا:«اما شمعون پطرس و شاگردی دیگر از عقب عیسی روانه شدند، و چون آن شاگرد نزد رئیس کهنه معروف بود، با عیسی داخل خانۀ رئیس کهنه شد.» (یوحنا 15:18)

کلیدواژه‌ها

مصلوب تفسیر نمونه یهودا اسخریوطی ناصر مکارم شیرازی شمعون پطرس بررسی تطبیقی حضرت عیسی

امتیاز مقاله

0.00 از 5 (0 رأی)
امتیاز شما