منظور از نهال و شاخه، در اشعیا، فصل یازدهم چه کسانی هستند؟

منظور از نهال و شاخه، در اشعیا، فصل یازدهم چه کسانی هستند؟

قسمت 5

چکیده

این مقاله، در ادامۀ بررسی‌های گذشته پیرامون فصل یازدهم کتاب اشعیا، ادعای برخی مسیحیان را مبنی بر تحقق‌نیافتن این پیشگویی‌ها در ظهور نخست عیسی و انتقال آن به ظهور دوم، نقد می‌کند. نویسنده با تحلیل آیات ۱۰ و ۱۱ و استناد به عبارت «در آن روز» اثبات می‌کند که تمام حوادث این فصل باید در همان دوره‌ی بعثت منجی رخ دهد، نه در دو زمان مجزا. همچنین تفسیر ژروم، پدر بزرگ کلیسا، و آدام کلارک، مفسر پروتستان، بررسی می‌شود و روشن می‌گردد که حتی به‌اعتراف علمای مسیحی، عیسی موفق به تحقق این پیشگویی‌ها نشده است؛ بنابراین او نمی‌تواند همان «شاخه» یا «منجی آخرالزمان» باشد. مقاله با ردّ دیدگاه ظهور دوم، گامی دیگر در جهت تبیین صحیح آیات اشعیا و معرفی شخصیت حقیقی شاخه برمی‌دارد.

یکی از موضوعاتی که ممکن است مسیحیان مطرح کنند این است که گرچه عیسی در ظهور اول خود آیات اشعیا، فصل ۱۱ را تحقق نبخشید، ولی این کارها را در بازگشت خود انجام می‌دهد؛ اما این ادعا تا چه اندازه می‌تواند صحیح باشد؟

در پاسخ، این سؤال را می‌پرسیم که در کجای این فصل گفته شده است او پس از مبعوث‌شدن، رفع و ناپدید می‌شود و سپس در بازگشت خود چنین کاری را می‌کند؟

پاسخ این است که: هیچ کجا! پس کسانی که این عقیده را نشر می‌دهند، باید برای اثبات ادعای خود دلیل محکم ارائه کنند که البته چنین دلیلی وجود ندارد.

در همین رابطه می‌خواهیم توجه شما را به بخشی از فصل ۱۱ آیات ۱۰ و ۱۱ معطوف کنیم که در آن می‌خوانیم:

(و در آن روز واقع خواهد شد که ریشه یسَّی به‌جهت عَلَمِ قوم‌ها برپا خواهد شد و امت‌ها آن را خواهند طلبید و سلامتی او با جلال خواهد بود. * و در آن روز واقع خواهد گشت که خداوند بار دیگر دست خود را دراز کند تا بقیۀ قوم خویش را که از آشور و مصر و فتروس و حبش و عیلام و شنعار و حَمات و از جزیره‌های دریا باقی مانده باشند باز آورد).

عبارت «در آن روز» در هر دو آیه نشان می‌دهد که این اتفاقات در روزگار بعثت منجی انجام می‌شود، نه اینکه او پس از بعثت رفع می‌شود و سپس هزاران سال بعد می‌آید و پیشگویی را تحقق می‌بخشد.

ژروم یا جروم (Jerome) از بزرگ‌ترین پدران کلیسا و کشیش مسیحی که نزد کلیسای کاتولیک و ارتدوکس و حتی گروه‌هایی از پروتستان‌ها یعنی جماعت انگلیکن و کلیسای لوتری محترم است و حتی به‌عنوان دکتر کلیسا (Doctor of the Church) نزد کلیسای کاتولیک شناخته می‌شود، می‌گوید [*]:

«در آن روز، یعنی در زمانی که در بالا نیز گفته شد، هنگامی که ریشۀ یسّی به‌عنوان نشانه‌ای برای قوم‌ها یا برای حکومت بر ملت‌ها ظاهر می‌شود، خداوند برای بار دوم دست خود را دراز می‌کند که همگی اسرائیل ممکن است در پایان جهان نجات یابند، هنگامی که تمام غیریهودیان وارد خواهند شد که به‌هیچ‌وجه طبق یهودیتمان نیست.»

 

او در ادامه می‌گوید:

«اما ما باید همه این امور را مربوط به ظهور اول بدانیم؛ زیرا از آنجا که فقط یک روز در اینجا و در بالا مشخص شده است، ما نمی‌توانیم اولی را به ظهور اول و بعدی را به [ظهور] دومی ارجاع دهیم؛ به‌گونه‌ای که حوادث بعدی و امور قبل به مسیح ارجاع داده نشود، که یهودیان مدعی بودند هنوز نیامده بود، اما با این حال در آینده خواهد آمد.» (تفسیر اشعیا ۱۱.۱۱.۴ تا ۱۴)

 

]*[: (Ancient Christian commentary on Scripture, Old testament X, Isaiah 1-39, edited by Steven A. McKinion, General editor Thomas C. Oden)

اما سخنی که ژروم دربارۀ وقوع این حوادث در ظهور اول می‌گوید، صحیح نیست؛ به‌عبارت دیگر عیسی علیه‌السلام در ظهور اول نتوانست این پیشگویی را تحقق بخشد.

همچنین آدآمْ کِلآرک (Adam Clarke) که مفسر پروتستان با موضع الهیاتی آرمینیانیسم (Arminianism) و وابسته به کلیسای متدیست وسلیان (wesleyan/methodist) بود، می‌گوید:

«آیۀ اشعیا ۱۱:۱۱. و در آن روز واقع خواهد شد... این بخش از فصل حاوی پیشگویی‌ای است که قطعاً هنوز محقق نشده است.» پایان نقل‌قول

در نتیجه مسیحیان از تمامی فرقه‌ها باید بدانند که پیشگویی با ظهور عیسی علیه‌السلام به تحقق نرسید؛ پس امکان ندارد عیسی علیه‌السلام نجات‌دهندۀ آخرالزمان یا همان شاخه باشد.

ان‌شاء‌الله ادامه دارد

کلیدواژه‌ها

عیسی مسیح سید احمدالحسن عهد عتیق نبوت منجی آخرالزمان اشعیا ۱۱ نهال شاخه ظهور دوم ژروم آدام کلارک تفسیر مسیحی تحقق پیشگویی قوم اسرائیل بعثت منجی

امتیاز مقاله

0.00 از 5 (0 رأی)
امتیاز شما